اروپا در سال ۲۰۱۴ : بازگشت ارواح
- 49 دقیقه پیش
سال ۲۰۱۴ برای اروپا سال بازگشت ارواحی بود که از مدتها پیش تصور می شد دفن شدهاند.
بیش از هفتاد سال اروپا یا به زبانی دیگر اروپای غربی به این اصل مهم پایبند بود که مرزها را نباید با قدرت نظامی تغییر داد. اما ولادیمیر پوتین در ناحیه کریمه و شرق اوکراین، دکترینهای قدیمی و خطرناک را گردگیری و احیا کرد.
آنگلا مرکل صدراعظم آلمان در مورد "دیدگاههای قدیمی در تعیین حوزه نفوذ که قوانین بینالمللی را زیرپا می گذارند" هشدار داده است.
با نزدیک شدن به پایان سال ۲۰۱۴ تصاویری که یادگار دورانهای گذشته اند دوباره جان گرفته است: پرواز بمب افکن های دور پرواز روسیه در حریم هوایی اروپا و تعقیب و مهار آنها توسط جنگنده های ناتو. در یکی از این موارد فقط طی ۲۴ ساعت ۲۶ پرواز هواپیماهای روسیه در آسمان اروپا رصد شد و جت های ناتو برای مهار آنها وارد عمل شدند.
هشدار میخائیل گورباچف آخرین رهبر اتحاد شوروی که گفت "جهان در مرز ورود به یک جنگ سرد جدید قرار دارد" یک سال پیش غیرقابل تصور بود.
بازبینی روسیه
هیچکس در اروپا ابعاد بلندپروازیهای ولادیمیر پوتین را دقیقا نمی داند، هیچکس نمی داند که تلاش او برای احیا حوزه نفوذ موسوم به "روسیه نو" (نوووروسیا) یا اتحاد جماهیر شوروی سابق چقدر جدی است. در دوران امپراطوری روسیه مناطق شمالی دریای سیاه را که بعدها بخشی از خاک اوکراین شد "روسیه نو" می نامیدند.
به دلایل تاریخی آلمان بزرگترین شریک و همکار تجاری روسیه در اروپا است. از زمان تشدید بحران اوکراین، آنگلا مرکل بیش از ۳۵ بار با ولادیمیر پوتین گفتگو کرده است. گفته می شود که خانم مرکل احساس می کند که فریب خورده و با وجود فشار لابی طرفداران حفظ مناسبات اقتصادی با مسکو، او از تحریم های غرب علیه روسیه حمایت کرد.
با وجود اختلاف کشورهای اتحادیه اروپا در برخورد با روسیه، که دلیل اصلی آن مناسبات اقتصادی با آن کشور است، بالاخره اروپا در ظاهر هم که شده توانست در مقابل ولادیمیر پوتین موضع واحدی اتخاذ کند.
اما بحران اوکراین رهبران اروپا را با چالش های دشوار و نگران کننده ای روبرو کرده است از جمله میزان وابستگی اروپا به گاز صادراتی روسیه، نفوذ پول روسیه در اقتصاد اروپا و بالاخره کاهش و یا افزایش بودجه نظامی کشورهای اروپایی.
بیماری حوزه یورو
بحران اقتصادی کشورهای حوزه یورو نیز که در سال ۲۰۱۳ تصور می شد به پایان رسیده دوباره بازگشته است. اما این بار عامل اصلی آن نه بدهی های بخش دولتی این کشورها بلکه توقف رشد اقتصادی به خاطر کاهش مصرف است. سال ۲۰۱۴ کاستی ها و ناتوانی های سیاست ریاضت اقتصادی را به طور برجسته ای نشان داد.
با به پایان رسیدن سال ۲۰۱۴ اقتصاد کشورهای حوزه یورو دوباره به مرز رکود نزدیک شد. در سه ماهه سوم این سال نرخ متوسط رشد اقتصادی این کشورها به دو دهم درصد کاهش یافت و بار دیگر با خطر رشد منفی روبرو شده است. فعالیت های صنعتی در سه اقتصاد بزرگ حوزه یورو در ماه نوامبر رو به کاهش بوده است.
این کشورها دیگر با خطر ناشی از ناتوانی در بازپرداخت بدهی های بخش عمومی خود مواجه نیستند. ماریو دراگی رییس بانک مرکزی اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۲ اعلام کرد "هر آنچه در توان دارد برای نجات یورو انجام خواهد داد". در نتیجه شرایط استقراض برای کشورهای مقروض تسهیل شد و به عنوان نمونه امروزه ایتالیا می تواند با نرخ بهره ۲ درصدی وام بگیرد.
خطر جدید برای اقتصاد کشورهای حوزه یورو عدم رشد اقتصادی و نرخ بیکاری شدید است. این تصور عمومی وجود دارد که بدون رشد اقتصادی بازپرداخت بدهی این کشورها دوباره دشوار و غیرممکن خواهد شد. بنابراین اروپا اولویت خود را تغییر داده و کاستن از بدهی دولتها مثل چند سال قبل اصل مطلق نیست. به عنوان نمونه به ایتالیا و فرانسه اجازه داده شده که مقررات سختگیرانه سالهای اخیر در مورد کاهش کسری بودجه را با حدی از انعطاف اجرا کنند.
داستان یونان ادامه دارد
یونان که برای دوره ای طولانی مرکز زلزله اقتصادی حوزه یورو بود، در سال ۲۰۱۴ یک بار دیگر بازار مالی را به لرزه درآورد. در مقطعی به نظر می رسید که اقتصاد یونان بالاخره شش سال رشد منفی و رکورد را پشت سر گذاشته است. حجم و قدرت اقتصادی یونان در ۶ سالی که از بحران می گذرد حدود ۲۵ درصد کاهش یافته که در تاریخ معاصر اروپا بی سابقه است. اما در سال ۲۰۱۴ توانست این روند را متوقف کند. اقتصاد یونان حدود هفت دهم درصد رشد کرد و حتی مازاد بودجه داشت.
اما در ماههای پایانی سال ۲۰۱۴ بار دیگر بی ثباتی سیاسی به این کشور بازگشت. انتخابات زودتر از موعد ریاست جمهوری یونان در روزهای پایانی سال ۲۰۱۴ برگزار خواهد شد. براساس نظرسنجیها الکسیس سیپراس رهبر حزب چپ گرای رادیکال سیریزا، برای پیروزی در این انتخابات از سایرین شانس بیشتری دارد. حزب او خواستار مذاکرات مجدد با اتحادیه اروپا و صندوق بین المللی پول برای تغییر شروط بازپرداخت بدهی های یونان است.
وقوع چنین احتمالی مسئولان اتحادیه اروپا را به حدی نگران کرده که مستقیما در مورد اوضاع سیاسی یونان موضع گیری کرده و در مورد قدرت گیری این حزب هشدار می دهند. رییس کمیسیون اروپا هشدار داد:"فکر می کنم که مردم یونان به خوبی می دانند که نتیجه غلط در این انتخابات برای یونان و اروپا به چه معنایی خواهد بود." او افزود که ممکن است سرنوشت یونان به دست "نیروهای تندرو" بیافتد.
در سال ۲۰۱۴ احزاب مخالف سیستم موجود که اکثر آنها با اتحادیه اروپا مخالف هستند، قدرت بیشتری گرفتند. در فرانسه حزب راست افراطی جبهه ملی در انتخابات پارلمان اروپا بیشترین رای را آورد. در بریتانیا نیز حزب استقلال بریتانیا که خواهان خروج این کشور از اتحادیه اروپاست بیشترین رای را آورد.
در ایتالیا، هر چند ماتئو رنزی رهبر حزب چپگرای کشور با آرای قابل ملاحظه ای به مقام نخست وزیری رسید اما در حال حاضر دومین سیاستمدار محبوب ایتالیا ماتئو سالوینی رهبر حزب راست افراطی لیگ شمال است. او اخیرا گفت:"به اعتقاد من، اتحادیه اروپا به شکل فعلی آن قابل اصلاح نیست." حتی در آلمان نیز حزب آ اف د که مخالف اتحادیه اروپاست موقعیت خود را تقویت کرده است.
تنش در مورد مهاجران
با وجود همه نارضایتی های موجود و رشد احزاب مخالف اتحادیه اروپا ، هنوز هم قدرت اصلی در اتحادیه و به خصوص پارلمان اروپا در دست احزاب متعارف و مدافع سیستم موجود است.
در بسیاری از کشورهای اروپایی پس از بیکاری و وضع نامناسب اقتصادی موضوع مهاجران مهمترین معضل است. در طول سال ۲۰۱۴ بیش از ۲۰۰ هزار پناهجو و مهاجر از طریق مسیرهای دریایی خود را به خاک ایتالیا رساندند. حدود سه هزار و ۴۰۰ نفر از آنها در آبهای دریای مدیترانه غرق شده اند.
در آلمان بیش از ۱۸۰ هزار نفر تقاضای پناهندگی کرده اند. دولت سوئد در مورد پناهجویان سوریه مقررات استثنایی وضع کرده و آنها را به راحتی می پذیرد ولی این موضوع در آن کشور تنش سیاسی ایجاد کرده است. حزب راست افراطی سوئد که به شدت مخالف پذیرش مهاجران است دولت رامجبور کرده تا انتخابات زودرس برگزار کند و امیدوار است بتواند در مورد سخت کردن قوانین مهاجرت یک رفراندوم برگزار کند.
برخی معتقدند که افزایش تعداد متقاضیان پناهندگی در آلمان باعث شکل گیری اعتراضاتی شده که با احزاب راست افراطی این کشور مرتبط است. در ماههای اخیر در شهر درسدن آلمان در روزهای دوشنبه تظاهراتی برگزار می شود که شرکت کنندگان در آن ضمن حمل نمادهای ملی آلمان مخالفت خود را با "اسلامی شدن" کشور ابراز می کنند. آنگلا مرکل صدراعظم آلمان این تظاهرات را محکوم کرده است.
موضوعاتی که اروپا به اندازه کافی به آنها توجه نکرده است:
- دوران شکل گیری و رشد احزاب ضد سیستم. نه تنها میزان حمایت از احزاب طرفدار سیستم کاهش یافته بلکه اکنون احزاب پوپولیست با شتاب چشمگیری در حال رشد هستند. به عنوان نمونه در اسپانیا یک حزب سیاسی چپ رادیکال به نام "پودموس" ( به معنای می توانیم) ده ماه پیش اعلام موجودیت کرد. ولی نظرسنجی ها نشان می دهد که ۲۳ درصد از افکار عمومی از آن حمایت می کنند و در انتخابات آینده اسپانیا یک بازیگر مهم خواهد بود. این تلاطم شدید در فضای سیاسی اروپا شکل دادن به حکومت های با ثبات را دشوارتر خواهد کرد.
- جوانان: هزینه اصلی بحران اقتصادی سالهای اخیر را جوانان پرداخته اند. به عنوان مثال درصد بیکاری جوانان در کشورهایی مثل ایتالیا، اسپانیا و یونان بین ۴۵ تا ۵۵ درصد است و ۷۰ درصد از فرصت های شغلی جدیدی که ایجاد می شود قراردادهای پاره وقت و مشاغل موقت هستند. در برخی از کشورها حقوق متوسط شاغلان ۲۲ تا ۲۹ ساله به نسبت سال ۲۰۰۶ حداقل ۱۰ درصد کاهش یافته است.
- انتخابات رییس جدید کمیسیون اروپا ژان کلود یونکر: روند انتخاب این مقام مهم بسیار پیچیده و مبهم بود. اما خود آقای یونکر همواره تاکید می کند که او براساس رای کشورهای عضو اتحادیه انتخاب شده است. با توجه به اینکه او نامزد مورد حمایت اکثریت پارلمان اروپا بود، به نظر می رسد که رسیدن او به این مقام تعادل قدرت در ساختار اتحادیه اروپا را تاحدی به نفع پارلمان تغییر داده است.
کدام رهبران تقویت و کدامیک تضعیف شدهاند
آنگلا مرکل هنوز هم با نفوذترین سیاستمدار اروپایی است هر چند به نظر می رسد که به نسبت گذشته منزوی تر است. رهبر آلمان هنوز هم تاکید می کند که ایتالیا و فرانسه برای کنترل و کاهش کسری بودجه خود باید اقدامات شدیدتری انجام دهند. او می گوید:" اقدامات تاکنونی این دولت ها کافی نیست." اما فضای سیاسی اروپا علیه سیاست های ریاضت اقتصادی جهت گیری کرده است. با وجودیکه اکنون در اروپا موضوع محوری رشد اقتصادی است و نه کاهش بدهی، آلمان هنوز هم توانسته تعادل مطلق در خرج و دخل بودجه خود را حفظ کند.
میزان محبوبیت فرانسوا اولاند رییس جمهور فرانسه به شکل چشمگیری کاهش یافته و به ۱۳ درصد تنزل یافته است. نرخ بیکاری در این کشور هنوز بالاست و اگر کاهش نیابد احتمال دارد او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۷ نامزد نشود. با وجود اقدامات اخیر دولت فرانسه برای باز کردن اقتصاد و کاهش کنترل دولت، هنوز هم معضل اصلی رهبران این کشور اصلاح قوانین کار فرانسه است که بخش مهمی از شیوه زندگی فرانسوی هاست.
ماتئو رنتزنزی نخست وزیر جدید ایتالیا از حزب چپ گرای این کشور، هنوز هم با انرژی و اعتماد به نفس پیش می رود. او اصلاحات سیاسی متعددی را اجرا کرده و در حال تغییر قانون کار است که در هفتههای آخر سال با تظاهرات مخالفان روبرو شد. اما اقتصاد ایتالیا هنوز در حالت رکورد است و حدود دو تریلیون یورو بدهی خارجی این کشور هنوز هم برای اتحادیه اروپا یک منبع نگرانی جدی است.
در سال ۲۰۱۴ رهبران کشورهای اروپایی و مسئولان اتحادیه اروپا برای اولین بار این موضوع را جدی گرفتند که پس از برگزاری رفراندوم سال ۲۰۱۷ در بریتانیا بر سر عضویت در اتحادیه اروپا، این کشور ممکن است از این اتحادیه خارج شود.
در مورد تمایل به باقی ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا اظهار نظرهای فراوانی شده ولی به نظر می رسد که رهبران سایر کشورهای اتحادیه حاضر نیستند برای نگه داشتن بریتانیا در این اتحاد سیاسی امتیازات فراوانی بدهند. اتحادیه اروپا تا انتخابات سراسری بریتانیا، که ماه مه ۲۰۱۵ برگزار می شود، و نتایج آن منتظر خواهد ماند تا ببینند که خواست های بریتانیا دقیقا چه هستند.
در سال ۲۰۱۴ اروپا نقطه ضعف های خود را بروز داد: از جمله قدرت گیری روسیه، وابستگی بسیاری از کشورهای اروپایی به گاز روسیه، ابعاد پر شمار مهاجران، تکیه مطلق به قدرت نرم در بخشی از جهان که سایرین از اتکا به قدرت نظامی ابایی ندارند و بالاخره ناتوانی در احیا اقتصادی.
هرمن ون رومپوی رییس فعلی شورای اروپا که دوره کار او به پایان می رسد گفت:"بدون ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی حتی ایده اتحادیه اروپا به خطر خواهد افتاد."
همه منتظر اقدام ماریو دراگی رییس بانک مرکزی اروپا هستند تا در آغاز سال ۲۰۱۵ از طریق خرید اوراق قرضه کشورهای عضو اتحادیه زمینه را برای شروع رشد اقتصادی فراهم کند.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar