بیتلحم؛ شهری که سه کریسمس دارد
- 31 دسامبر 2014 - 10 دی 1393
کریسمس سالی یک بار میآید – مگر اینکه در بیتلحم زندگی کنید. اینجا سه شاخه مختلف مسیحیت سه روز مختلف را جشن میگیرند.
اینجا، در اتحادیه زنان عرب بیتلحم که بینگو بازی میکنند، خبری از اصطلاحهایی که موقع بازی در بریتانیا به کار میبرند نیست. بازی آنها یک فرق مهم دیگر هم با بازی در بریتانیا دارد: اینجا برنده بهجای پول، کالا میگیرد، چیزهایی که در هر خانه لازم است: پودر لباسشویی، دستمال توالت، یا اگر خوششانس باشد، پتوی برقی.
اساسا بازی بینگو بین زنان خانهدار اینجا محبوب است. اما بازیهای هفتگی اتحادیه بهطور مشخص برای پول جمع کردن برای امور خیریه برگزار میشود.
نزدیک کریسمس، اتحادیه برای کودکان محروم جشن راه میاندازد. دهها کودک جمع میشوند، نهار میخورند، دلقک برایشان نمایش اجرا میکند، و دست آخر هم کادویی میگیرند و میروند.
زنان عضو اتحادیه احساس وظیفه میکنند که پیام مهر و امید کریسمس را زنده نگه دارند.
ویرجینیک قنواتی، رئیس اتحادیه که خودش یک مادربزرگ است، میگوید: "کریسمس ضیافت ملی و ضیافت شهر ماست." خانم دیگری به اسم سوزی نصر، که از قضا همان موقع برنده شده، می گوید: "اگر خوشحال با خانوادهات توی خانه خودت نشسته باشی و همسایهات چیزی نداشته باشد، آن کریسمس کریسمس نیست." بعد اضافه میکند: "فقیر در بیتلحم زیاد است. از همهجای کرانه غربی بیشتر بیکار داریم. مردم هر یک ذره پولی که میخواهند خرج کنند باید کلی فکر کنند."
اوایل همین ماه من هم یک بار بازی کردم، و اتفاقا جایزه هم بردم: یک بطری نرمکننده پارچه و یک بسته دستمال تر برای گردگیری. بعد از بازی وقتی نان و پنیر و سبزی میخوردیم خانمهای عضو اتحادیه از برنامهشان برای شام کریسمس گفتند.
اینجا کسی بوقلمون و مخلفات نمیخورد. گرچه من یک بار برای مادر و پدرم که سفر آمده بودند – و به غذای از فر درآمده عادت دارند – از قصابی بوقلمون تازه که همان موقع کشته بودند خریدم و سورپریزشان کردم.
اما در کل مسیحیهای اینجا سالاد عربی و گوشت و برنج را ترجیح میدهند. گاهی هم دلمه میخورند، یا بادمجان و کدو.
همه سعی میکنند برای روزهای جشن لباس نو بخرند، اما کسی در کادو دادن آنطور که در کشورهای غربی مرسوم است، بریز و بپاش نمیکند. در عوض خود جشن بهمراتب طولانیتر از غرب است. اینجا در بیتلحم بهجای یک روز کریسمس سه روز کریسمس دارند.
کاتولیکها ۲۵ دسامبر مراسم میگیرند. در همان مسیر سنتی زیارت از بیتالمقدس به کلیسای مهد دسته راه میاندازند.
بعد نوبت ارتدوکسهای یونانی میرسد که اکثریت مسیحیهای فلسطینی از این دستهاند. برای اینها کریسمس روز ۷ ژانویه است.
این سیزده روز اختلاف بین دو کریسمس بهخاطر فرق تقویمهای دو گروه است. تقویم کلیسای ارتدوکس لاتین تقویم گریگوری است که پاپ گریگوری در قرن شانزدهم میلادی درست کرد. اما تقویم کلیساهای ارتدوکس شرقی همچنان هم تقویم کهن جولین است، که ۴۵ سال پیش از میلاد مسیح، دوران حکومت ژولیوس سزار، ابداع شد.
اما داستان به همینجا ختم نمیشود. یازده روز بعد از ارتدوکسهای یونانی، تازه ارمنیها کریسمس را جشن میگیرند.
شب پیش از هر کدام از روزهای کریسمس، کشیشها و اسقفها در میان استقبال گرم مردم شهر پا به میدان مهد بیتلحم میگذارند. مردم معتقد هم در حالی که بابانوئلهای شکلاتی میخورند و ثعلب مینوشند، به تماشای دستههایی که راه افتاده میایستند.
در شهر بیتجلا که من زندگی میکنم – و در همسایگی بیتلحم است – هفتههاست که هر روز صدای نیانبان و طبل دستهها که برای جشن تمرین میکنند میآید.
برنامه اجرا کردن گروههای پیشآهنگی از دورانی که بریتانیاییها فلسطین را اداره میکردند (۱۹۲۰ تا ۱۹۴۸ میلادی ) باب شده و بین دخترها و پسرهای جوان بسیار پرطرفدار است.
سرپرست گروه پیشآهنگی عربهای ارتدوکس پسر جوانی است به نام خالد قصص. چهرهاش کمی خسته است. قرار است برای کریسمس یک بازارچه راه بیاندازند و خیابانها را تمیز کنند. دسته نوازندگان هم آن پشت تمرین میکنند.
با وجود خستگی خوشحال است، بهخاطر جایی که در برنامه روز کریسمس برای گروه پیشآهنگیشان در نظر گرفتهاند. میگوید: "ما پیشآهنگها اهل خودنمایی نیستیم. اما خب گروهمان بهخاطر اجراهای خوب معروف است."
بسیاری از مسیحیهای فلسطینی خودشان را پاسدار کریسمس و سنتها رنگارنگاش میدانند. کمشدن جمعیتشان در سرزمین مقدس بهنوعی احساس مسئولیتشان را هم بیشتر کرده. کم نیستند جوانهایی که بهخاطر شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی برآمده از اشغال اسرائیل، کرانه غربی را ترک میکنند.
در کلیسای آرام و خلوت مریم مقدس در بیتجلا با پدر روحانی، پدر جورج، صحبت میکنم. هوای کلیسا لبریز از بوی عود است. پدر میگوید این موقع سال از لحاظ معنوی و سیاسی اهمیت دارد: "این جشنها فرصتی است که به دنیا نشان بدهیم بیتلحم شهر آرام و امنی است. اینجا محل تولد مسیح است. ما قدیمیترین کلیسای دنیا ایم. اگر این درخت و چراغ و آویزها نباشد، کمکم از بین میرویم."
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar