اهش قیمت نفت ایران را به بحران میبرد؟
- 8 ساعت پیش
بهای نفت، ظرف ۵ ماه گذشته در حدود ۴۰ درصد کاهش یافته و از بشکهای ۱۱۶ دلار در اواسط ماه ژوئن به حدود ۷۰ دلار در هفته اول ماه دسامبر رسید. این افت سریع و چشمگیر نظر کارشناسان را در خصوص تبعات این وضعیت جدید بر اقتصاد ایران به خود جلب کرده است.
در این میان عربستان که یک سوم تولید نفت اوپک را در اختیار دارد درصدد است با پایین نگاه داشتن قیمت نفت، رقبای آمریکایی تولید کننده نفت شیل (سنگ نفت Shale Oil)، تکنولوژی جدیدی که هزینه نسبتا بالایی دارد، را با مشکل روبرو کرده و نهایتا از گردونه خارج کند. علی النعیمی، وزیر نفت عربستان، صراحتا به رقبای آمریکایی تولید کننده نفت شیل اعلام جنگ کرده است.
آیا عربستان میتواند به تولید بالا ادامه دهد؟
میزان کاهش درآمد نفت عربستان، اگر قیمتها در همین سطح باقی بماند، بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیارد دلار در سال خواهد بود که رقم بسیار بالایی است. درست است که ذخیره ارزی عربستان رقم عظیمی را تشکیل میدهد (در حدود ۸۰۰ میلیارد دلار) اما به هر صورت بی پایان نیست، لذا با توجه به اینکه برای متوازن کردن بودجه خودبه نفت بشکهای ۱۰۴ دلار نیازمند است، توان ادامه این وضعیت را برای مدت مدیدی ندارد و مجبور خواهد شد، به همراه کشورهای دیگر اوپک، از تولید خود بکاهد. این امر می تواند به افزایش دوباره قیمت نفت منجر گردد.
عربستان، ظرف چند سال گذشته، از بیم تحولات منطقه و نیز ظهور ایدئولوژیهایی مانند گروه 'دولت اسلامی'، که موجودیت پادشاهی را تهدید میکند، دست به برنامه های رفاه اجتماعی وسیعی برای راضی نگاهداشتن جوانان زده است.
این برنامههای بلند پروازانه تنها در سایه درآمد بالای نفت قابل استمرارند. به گزارش بانک سلطنتی کانادا، تنها در سال ۲۰۱۱ عربستان ۱۳۰ میلیارد دلار به برنامه های توسعه و رفاه در داخل کشور اختصاص داد.
کارشناسان تقریبا متفق القولند که عربستان در این جنگ قیمت با کمپانیهای آمریکایی پیروز نخواهد شد. به گفته یک کارشناس، "برای شرکتهای نفتی کاهش تولید آسانتر است تا حکومتی به یک ملت بگوید کمتر بخورید."
از طرفی شرکتهای تولید کننده نفت شیل با نفت بشکهای حدود ۷۰ دلار از پا در نخواهند آمد. طبق آخرین اطلاعات نفت شیل داکوتای شمالی (ایالتی که بیشترین تولید نفت شیل را در اختیار دارد) حتی در حد بشکه ای ۴۲ دلار هم سودآور است.
در برخی از بخشهای این ایالت هزینه تولید تا ۲۸ دلار برای هر بشکه نیز کاهش مییابد ضمن اینکه با توجه به سرمایه گذاری عظیمی که بر روی این فن آوری صورت گرفته این هزینه به مرور کمتر هم خواهد شد.
تاثیر افت قیمت نفت بر اقتصاد ایران
در خصوص تاثیر کاهش قیمت نفت، منابع مختلف ازصندوق بین المللی پول گرفته تا نشریاتی مانند وال استریت ژورنال و گاردین تبعات جدی را بر اقتصاد ایران پیش بینی میکنند. این منابع همگی معتقدند که ایران برای متوازن کردن بودجه خود به نفت بشکهای ۱۳۰ تا ۱۴۰ دلار نیازمند است در حالی که قیمتهای فعلی به نصف این میزان رسیده است.
اما دلایلی وجود دارد که حتی اگر عربستان نیز سعی در حفظ قیمت پایین نفت داشته باشد، سطح قیمتهای فعلی برای ایران چندان فاجعه بار نخواهد بود هر چند که مشکلاتی ایجاد خواهد کرد.
از جمله اینکه برخلاف اظهار نظرهای رایج در مورد نفت بشکهای ۱۳۰ تا ۱۴۰ دلار برای متوازن کردن بودجه، بودجه امسال ایران بر اساس نفت ایران بشکهای ۱۰۰ دلار تنظیم گردیده و بدون کسری بوده است.
به عبارت دیگر، اگر قیمت نفت در حد بشکهای ۷۰ دلار باقی بماند معنایش این است که درآمد ایران حدود ۳۰ درصد کمتر از میزان پیش بینی شده خواهد بود. اما از سوی دیگر ارزش دلار نسبت به اکثر ارزها ۱۰ درصد افزایش یافته است. بنابراین، بطور خالص، کاهش درآمد کشور از محل فروش نفت حدود ۲۰ درصد خواهد بود. لذا تاثیر افت قیمت نفت بر اقتصاد ایران چیزی در حد ۷ میلیارد دلار است.
توجه به این رقم حائز اهمیت است چرا که در مقایسه با حجم اقتصاد ایران (تولید ناخالص ملی ۳۶۶ میلیارد دلار) هر چند که این کاهش درآمد میتواند مشکل آفرین باشد اما بحرانزا نخواهد بود.
برای جبران این میزان کسری دولت ایران راه حلهای مختلفی از جمله افزایش صادرات گاز طبیعی و بالا بردن ظرفیت پالایشگاهها را مد نظر قرار داده است. هم چنین گفته شده که "اگر قیمت نفت پایینتر آمد از طریق اعمال مدیریت بر صندوق توسعه ملی" کسری مربوطه جبران خواهد شد. طبق گفته محمد قاسم حسینی، رئیس صندوق، میزان دارائی قابل دسترس صندوق مزبور ۲۴ میلیارد دلار است.
از سوی دیگر ظاهرا دولت درصدد است که بر درآمدهای داخلیش نیز بیفزاید. به طور مثال یک عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس میگوید: "در سال ۹۴ قیمت حاملهای انرژی ۳۰ تا ۴۰ درصد افزایش خواهد یافت و بنزین با نرخ ۱۰۰۰ تومان و گازوئیل با نرخ ۵۰۰ تومان عرضه میشود." مشکل چنین سیاستی این است یک فشار تورمی ایجاد خواهد کرد که ابعاد آن مشخص نیست.
با وجود همه این تمهیدات کاهش قیمت نفت تاثیرات جدی دیگری نیز بر اقتصاد ایران خواهد داشت. شاید مهمترین عامل در این ارتباط گران شدن ارز (کاهش ارزش ریال) بر اثر سقوط قیمت نفت باشد. وقوع این امر تابع دو عامل است. عامل اول، کم شدن عرضه ارز در بازار و دوم، عامل روانی هجوم خریداران ارز به بازار ارز؛ نظیر شرایطی که ایران در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد تجربه کرد.
برخی کارشناسان، از جمله دکتر جواد صالحی اصفهانی، استاد دانشگاه ویرجینیا و محقق داشگاه هاروارد، چنین استدلال میکنند که گران شدن ارز باعث میشود که تولیدات داخلی نسبت به کالاهای وارداتی قابل رقابت شود. این امر، از نظر آنان، میتواند منجر به افزایش تولید در داخل و ایجاد اشتغال شود. از طرفی گران شدن نرخ ارز، به نوعی، برای دولت افزایش درآمد محسوب میشود چرا که دولت میتواند با نرخ بالاتری درآمد ارزی خود را به ریال تبدیل کند.
اما این یک روی سکه است. روی دیگر سکه فشار تورمی است که افزایش قیمت ارز در سطح همه کالا ها در کشور ایجاد میکند که در نهایت، عمدتا، طبقات کم درآمد و حقوق بگیران ثابت را تحت فشار قرار خواهد داد.
تجربه نشان میدهد که به محض اینکه افزایش قیمت ارز در بازار شتاب میگیرد خریداران به بازار ارز هجوم آورده و یک موج رو به بالا را در بازار ارز ایجاد میکنند. اگربرخی از پیشبینیها مبنی بر کاهش سقوط قیمتها حتی به سطح ۴۰ دلار در هر بشکه درست باشد افزایش قیمت ارز، در ایران و تبعات ناشی از آن، علیرغم بعضی مزایا که پیشتر به آن اشاره شد، احتمالا به ایجاد یک موج تورمی شدید منجر خواهد شد. لذا در مجموع نباید از عامل افزایش نرخ ارز غافل ماند.
تولید نفت شیل یک انقلاب صنعتی است که آمده است بماند و رفتنی نیست؛ این یک واقعیت است. لذا ایران باید در دراز مدت آماده پذیرش این واقعیت شود و به منابع دیگر تولید ثروت از جمله نیروی کار جوان و تحصیل کرده و مدیریت و برنامه ریزی مدرن و صادرات غیر نفتی متکی شود.
اما، در حال حاضر، خطر بزرگتری که ایران را تهدید میکند، نه کاهش قیمت نفت، بلکه شکست قطعی مذاکرات هستهای است. در چنین حالتی حتی اگر نفت به بشکهای ۱۲۰ دلار به فروش برسد، غرب و به خصوص آمریکا، با بستن روزنههای موجود، ایران را از دسترسی به درآمدهای حاصله محروم کرده و فشار کمبود ارز، اقتصاد ایران را مورد تهدید قرار خواهد داد. هم چنین به طور قطع ایران با تحریمهای جدید و شدیدتری، مانند لایحه پیشنهادی کرک-منندز، مواجه خواهد شد که همین صادرات یک میلیون بشکه نیز زیر سوال خواهد رفت.
آنچه که میتواند، حداقل در کوتاه مدت، به نگرانیهای ایران پایان دهد رسیدن به یک توافق هستهای و برداشته شدن تحریمهای نفتی و بانکی است.
در صورت حصول یک توافق هستهای، طبق گفته بیژن نامدار زنگنه، ایران میتواند ظرف مدت دو ماه میزان تولیدش را یک میلیون بشکه در روز افزایش دهد. با توجه به اینکه صادرات فعلی ایران در حدود یک میلیون بشکه در روز است ایران قادر خواهد بود درآمدش را از محل فروش نفت، ظرف مدت کوتاهی دو برابر کند.
تاثیر عمده دیگر این توافق آزاد شدن داراییهای مسدود شده ایران در خارج است که در حدود ۱۰۰ میلیارد دلار برآورد شده است.
دو فاکتور فوق این امکان را به ایران خواهد داد که یک دوران گذار ناشی از شوک افت قیمت نفت را همزمان با برنامه ریزی برای ایجاد درآمدهای دیگر ارزی، از جمله افزایش صادرات غیر نفتی، پشت سر بگذارد.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar