گروهی از روحانیون با الفاظی تند به برگزاری کنگره شمشس تبریزی در ایران اعتراض کردند و مولانا و شمس‌تبریزی را همجنسگرا خواندند و برگزاری این کنگره‌ها را هدر دادن پول دانستند!
به گزارش «محبت نیوز» به دنبال برگزاری کنگره بین‌المللی «شمس تبریزی» در سالن فرمانداری شهرستان خوی در استان آذربایجان غربی که در آن گروهی از شعرا، شمس شناسان و مولوی پژوهان داخلی و خارجی حضور داشتند شیخ علی صافی اصفهانی از روحانیون بلندپایه حکومت به طور رسمی در اطلاعیه‌ای، با اعتراض به برگزاری این کنفرانس به شمس تبریزی حمله کرد و او را همجنسگرایی خواند که به ناموس مولوی تجاوز کرده است.
در این اطلاعیه آمده بود «استعمار پیر انگلیس بی اعتنا به همه این مقدسات با کمال بی شرمی و گستاخی در تلاش است تا دست ایتام آل محمد را از قرآن و عترت کوتاه کند و بوسیله امثال مولوی و شمس تبریزی فساد را و بت‌پرستی را و شهوت‌رانی را و ناپاکی را و جهل و نادانی و خرافه پرستی را بنام عرفان جایگزین نماید و این پست‌ترین موجودات را (که فرمود انهم اخس طوائف الصوفیه) شریف ترین خلق خدا معرفی کند».
او خطاب به حوزه‌های علمیه و مراجع تقلید نوشت «امروز اصل دین و توحید و کلمه مقدس لا‌اله‌الا‌الله در خطر است، دیگر نوبت به فقه و اصول و تفسیر و… در حوزه های علمیه نمی‌رسد، نوبت به تألیف و تحقیق و تقویم نص و بحث و مناظره‌های علمی نمی‌رسد».
“جمهوری اسلامی ایران و افغانستان و ترکیه که هر سه کشوری مسلمان هستند برای مالکیت مولانا با هم در رقابت و اختلاف هستند اما در سویی دیگر دستگاه روحانیت با او سر ستیز دارد”
به گفته او «امثال بایزید بسطامی مدعی الوهیت و مولوی سنی متعصب که ناموسش را در اختیار شمس قرار داد و غزالی… رجس نجس و خرقانی مشرک و ابوسعید زندیق و پیروان آنها و صدای اعتراض کسی بلند نشدن خیلی جای تأمل و تأسف‌دار».
پس از او نیز شیخ علی نوری همدانی از مراجع بلند پایه شیعه به برگزاری گنگره شمس تبریزی انتقاد کرد و گفت «مخالفم که با هزینه‌های زیادی برای مقبره و یادمان آن در نقطه‌ای از کشور برگزار می‌شود و این خود خسارتی در اسلام است که متاسفانه در جامعه وجود دارد و خود این امر زمینه ساز فعالیت صوفی ها را مهیا می‌سازد.»
نکته مهم این است که هر دو روحانی منتقد به برگزاری چنین کنگره‌ای از مسائل مالی و هزینه‌های آن صحبت کردند این در حالیست که سالیانه میلیاردرها تومان پول صرف برگزاری مراسم اسلامی در اقصی نقاط کشور می‌شود و اتفاقن بسیاری از آنها مصداق افزایش خرافات و جهل در جامعه است و اگر قرار باشد برگزاری یک کنگره برای یک شاعر خرافه‌پرستی قلمداد شود کم نیست رسوماتی برجای مانده از اسلام که حتی بعضی از روحانیون شیعه نیز بر خرافه بودن آن اعتقاد راسخ دارند، اما با هزینه‌های زیاد برگزار می‌شود.
از آن گذشته اگر حوزویان ایران نگران فقر مردم و منتقد ولخرجی‌های این چنین هستند باید پرسید چرا جهت صدور انقلاب و تبلیغ اسلام میلیاردها دلار در کرواسی، بلغارستان و فنلاند و استرالیا و سوریه و عراق آنهم از کیسه بیت‌المال خرج می‌کنید؟ مگر نه این است که چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است؟ بازسازی اماکن مقدس شیعه در کربلا و نجف، بازسازی حرم و اماکن مقدس سوریه همگی پولی است که کیسه ملت می‌رود.
دیوان غزلیات مولوی در «دیوان شمس» پر است از تبلیغات اسلامی و شعر در وصف امام اول شیعیان، تا آنجا که او را در باور شیعه حتی تا جایگاه خدایی و پادشاهی عالم برده است «ای شاه شاهان جهان الله، مولانا علی/ ای نور چشم عاشقان الله، مولانا علی » یا او را در بیتی دیگر هم ردیف عیسی‌مسیح قرار داده است «آدم که نور عالم است عیسی که پور مریم است/در کوی عشقت در هم است الله، مولانا علی» مولانا که امروز روحانیت براین باور است که شمس به ناموس او تجاوز کرده در ابیاتش بارها از علاقه خود به علی‌ابن ابیطالب گفته است.
اینکه همجنسگرایی تا چه میزان میان این دو صوفی مسلمانان باب بوده می‌تواند در زمره تحقیقات حوزه علمیه قرارگیرد که نه با اتهام بلکه با استناد سخن گفته شود.
برخورد دوگانه جمهوری اسلامی با مولانا و شمس‌تبریزی
از سویی دیگر مقالات شمس تبریزی، دیوان شمس، فیه مافیه.مولانا و ده‌ها کتاب دیگر درباره این دو در وزارت ارشاد جمهوری اسلامی منتشر می‌شود.
از سویی دیگر مقالات شمس تبریزی، دیوان شمس، فیه مافیه.مولانا و ده‌ها کتاب دیگر درباره این دو در وزارت ارشاد جمهوری اسلامی منتشر می‌شود.
پخش ابیات مولانا از رسانه ملی منعی ندارد و در کتاب‌های درسی و حتی سوالات کنکور نیز به این دو پرداخته می‌شود. از آن گذشته جمهوری اسلامی ایران و افغانستان و ترکیه که هر سه کشوری مسلمان هستند برای مالکیت مولانا با هم در رقابت و اختلاف هستند اما در سویی دیگر دستگاه روحانیت با او سر ستیز دارد، در صورتی مضمون که آن ابیاتی از اشعار مولانا و بخش‌های از مقالات شمس که به استناد به آنها آن دو را همجنسگرا می‌خوانند در اشعار حافظ نیز به چشم می‌خورد.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar