روزنامههای تهران، چرا مبارزه با خشونت، چرا مذاکره با آمریکا
- 5 ساعت پیش
روزنامههای امروز تهران، در گزارش هایی از اولین روز سال تحصیلی از ترافیک سنگین شهرها نوشته و در مقالات خود به سخنان رییس جمهور هنگام افتتاح سال تحصیلی و سرمشق او برای دانش آموزان در لزوم مبارزه با تروریزم نوشته اند. در حالی که روزنامه های میانه رو از این شعار استقبال کرده اند روزنامه های تندرو و اصولگرا ضمن مخالفت پرسیده اند که روحانی چرا درباره بدعهدی آمریکا به دانش آموزان سرمشقی نداد.
ادامه تحلیل ها درباره نهی احمدی نژاد از شرکت در انتخابات آینده توسط رهبر جمهوری اسلامی و سخنان جواد ظریف وزیر خارجه در اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا از جمله مقالات امروز است.
افزایش ترافیک
ابتکار در گزارش اصلی خود نوشته:ترافیک ۱۸۱ کیلومتری بزرگراه های پایتخت در اولین روز مدارس؛ خبری بود که دیروز روی خروجی خبرگزاری ها قرار گرفت. این آمار که نسبت به سال گذشته محاسبه شده است نشان می دهد با آنکه از مدت ها پیش برای مقابله با ترافیک پاییزی تهران تدابیری اندیشیده شده بود اما موثر نبود و ۲۰ درصد به ترافیک بزرگراه های پایتخت نسبت به سال گذشته در همین روز افزوده شد.
این روزنامه نوشته:مشکل دیرینه پایتخت با شروع فصل مدارس و دانشگاه ها بیش از پیش خودنمایی می کند. این مشکل امسال نیز با همه پیش بینی و تدابیری که برای آن اندیشیده شده بود به قوت خود باقی ماند تا آنجا که ترافیک صبحگاهی تهران را ۲۰درصد نسبت به سال گذشته در همین زمان افزایش داد.
به نوشته ابتکار:امسال با آغاز سال تحصیلی حدود یک میلیون و ۱۵۰هزار دانشآموز، حدود ۷۰۰هزار دانشجو و ۲۰۰هزار کادر آموزشی کار خود را آغاز کردند این موضوع باعث شد حدود ۲ میلیون سفر به مجموع سفرهای درون شهری تهران اضافه شود موضوعی که باعث شده است از مدت ها پیش پلیس راهور تهران برای کنترل آن چاره اندیشی کرده و دنبال راهکار باشد.
آساره کیانی در یادداشت پیرامون روز اول سال تحصیلی در همدلی نوشته: بعد از چندسال اگر به مدرسه ابتدایی خود در شهری کوچک سری بزنید، اگر مدرسه را خراب نکرده باشند، تنها تفاوتی که مشاهده می کنید این است که روی تخته، یک «وایت برد» زده بودند. راهرویی که ما آنقدر تویش میدویدیم که تمام نمیشد، حالا شدهاند یک وجب و نصف؛ مدرسه کوچک نشده؛ شما اندازه مامان و بابای بچهها شدهاید.تو مقنعه کج و کولهات را که تا زانوهایت پایین میآید با دست صاف میکنی؛ حیاط مدرسه خیلی بزرگ است و همه دارند تویش گریه میکنند.
نویسنده در ادامه افزوده:هزارتا وزیر آموزش و پرورش ازآن موقع، آمدهاند و رفتهاند، دانشآموزان شدهاند سیزده و نیم میلیون و سکاندار فعلی این کشتی پر از دانشآموز حالا پشت تریبون نماز جمعه قرار گرفته و میگوید:«نباید هیچ دانشآموزی از تحصیل باز بماند.» اما چند کودک با لباسهای بلوچستانیها، خوزستانی، لرستانی یا همین تهرانی؛ اندکی ژولیده و چرکمرد، را توی راه میبینی که میگویند: « ما که از تحصیل بازماندهایم».
در ادامه مقاله همدلی آمده: وزیر آموزش و پرورش، میگوید نباید انتظار داشت تعلیم و تربیت از طریق بخش دولتی به ثمر برسد بلکه حضور و مشارکت آحاد مردم در امر تعلیم و تربیت راهکار اساسی برای تحقق این مهم است. با همان مقنعه میروی توی خانه و میدانی اینبار اگر به مادر و پدرت بگویی که مدرسه باز هم پول خواسته، مادرت چشمهایش نگران میشود؛ پدرت صورتش سرخ میشود و سرش را پایین میاندازد و بعد صبح زود که خواستی بروی میبینی توی کیفات پول هست؛
چطور خشونت گسترش مییابد
شهروند در سرمقاله خود با اشاره به سرمشق رییس جمهور روحانی برای مدارس در جریان افتتاح سال تحصیلی که مبارزه با خشونت بود نوشته:موضوع مطرحشده بهعنوان پرسش، واقعیت امروز منطقه خاورمیانه، شمال آفریقا و آسیای جنوب غربی است. از لیبی تا آفریقا و از ترکیه تا یمن و سومالی، منطقه وسیعی درگیر خشونت است. اگر در برخی مناطق هم خشونت کمتر دیده میشود، به دلیل سلطه قوی حکومتهاست. نمونهاش عربستان و سایر کشورهای مشابه است و اگر این سلطه امنیتی و نظامی نباشد، این کشورها نیز با بحران و خشونت شدید مواجه خواهند شد، بهعبارت دیگر خشونت در همه این منطقه بهصورت بالقوه وجود دارد، ولی در برخی از مناطق هنوز فرصت و مجال آن را نیافته که به فعلیت تبدیل شود.
به نوشته این روزنامه: هر جامعهای که نهادهای حل اختلاف قدرتمند، مستقل و کارآمد نداشته باشد، بهطور طبیعی خشونت را افزایش میدهد، زیرا وقتی که نتوان اختلافات میان خود را از طریق مدنی و با قضاوت و داوری یک نهاد مرضیالطرفین و دارای اقتدار حل کرد، به ناچار وارد درگیری و اعمال زور و خشونت میشود.
در بخشی دیگر از همین مقاله آمده: در جامعهای که گفتوگو رواج نداشته باشد، بدون تردید خشونت پایه رفتار میشود. متاسفانه گفتوگو کردن چندان ساده نیست. دیده شده که اقشار فرهیخته ایران نیز نمیتوانند به راحتی با یکدیگر گفتوگو کنند، حتی درون یک صنف نیز گفتوگو غایب است، چه رسد میان اصناف و اقشار! وقتی دو نفر هنرمند، فیلسوف، جامعهشناس، پزشک و... نتوانند با هم گفتوگو کنند، از دیگر اقشار چه انتظاری داریم؟ وقتی که رسانههای رسمی فرهنگ گفتوگو را دامن نمیزنند، نتیجهای جز خشونت و رواج آن نباید در انتظارمان باشد.
بدعهدی آمریکا چه شد
نفیسه ابراهیمزاده انتظام در روزنامه جوان نوشته: با آنکه در حال حاضر بزرگترین مشکل دولت بدعهدی امریکا در اجرای برجام است و طبعاً تبعات این مسئله گریبانگیر ملت شده است، رئیسجمهور در مراسم نواختن زنگ آغاز سال تحصیلی جدید با نادیده گرفتن این مطلب، مبارزه با خشونت را محور پرسش مهر امسال خود از دانشآموزان قرار داد و از آنان خواست پاسخ دهند که «خشونت از کجا نشئت گرفته است؟ چگونه عدهای خشونت را میآموزند؟ در برابر خشونت چگونه باید ایستادگی کرد؟»
به نوشته روزنامه سپاه پاسداران: این رفتار روحانی تئوری اخیر رسانههای غربی مبنی بر اینکه وی قصد دارد در ادبیات سیاسی خود تروریستستیزی را بدون توجه به رابطه مستقیم آن با استکبارستیزی، جایگزین استکبارستیزی کند، تقویت میکند.
پرسش از خشونت؟
سوشیانس شجاعیفرد در صفحه طنز شهرونگ نوشته: آقای روحانی درباره ریشه خشونت و شیوه مبارزه با آن از دانشآموزان پرسیده بود. خب آخر نیموجب بچه آن هم نسل جدید که توی بیمارستان خصوصی سزارین شده و داخل بهترین پوشک گلاب به رویتان کرده و پاستیل و اماند ام و بستنی ایتالیایی کوفت میکرده... -ببخشید یک لحظه یاد موشکباران و مدرسه دولتی و کیم و نوشمک افتادم، اعصابم قاطی شد!- عرض میکردم از این فسقل بچه باید بپرسید پدر و مادر شما چطوری مقابل خشونت شما ایستادگی کنند؟! بنابر این ما این پرسش را بین دانشگاهیان و دانشجوهای عزیز بردیم تا آنها بگویند ریشه خشونت در منطقه ما کجاست و چطوری باید خود را از آن برهانیم!
به نوشته طنزنویس پارمیدا فرمان فرما دانشجوی سال دوم هنر و معماری گفته: خشونت و خشن بودن لزوما چیز بدی نیست، بستگی به موقعیتش دارد! ولی برای رهانیدن، میتونید شمارهتونرو عوض کنید!
ماهان پدیدهزاده، ترم اولی کشاورزی هم به شهرونگ گفته: خشونت؟! آخه از دانشجوی کشاورزی درباره خشونت سوال میکنند؟! شما ریشه خشونت را در اتاق حراست دانشگاه و انجمنهای دموکراتیک دانشگاه و سلف و روی چمنهای دانشگاه خشککن، صلح و دوستی با عربستان و یمن و ترکیه پیشکش! ضمنا من از کشاورزی انصراف دادم! میخوام برم سربازی!
حرکت در مسیر اعتدال
دیاکو حسینی در مقاله ای در شرق نوشته: برخلاف انتظارها و مطالبهها و فشارهای داخلی و خارجی، آقای روحانی در سخنرانی اخیر خود در سازمان ملل، در دو جنبه مهم، جانب اعتدال را رعایت کردند و پا در مسیر تنشزایی قرار ندادند. اگرچه عدهای منتظر بودند که ایشان با توجه به مسائل اخیر خصوصا در حوزه عربستان و آمریکا، با گفتمان تنشآفرین وارد میدان شوند، اما حرکت در مسیر اعتدال، بارزترین و برجستهترین نکته، سخنرانی ایشان بود که میتواند آغازگر تحولات مثبتی در موضوعات منطقهای باشد.
به نوشته این استاد دانشگاه: سخنرانیهایی که معمولا در مجمع عمومی سازمان ملل متحد انجام میشوند، صریحتر از گفتوگوهایی هستند که در مذاکرات بینالمللی شاهد آن هستیم شاید به این دلیل که در این سخنرانیها، با توجه به گستردگی مخاطب، مسائل و ایدهها به صورت کلیتر مطرح میشود. از این دریچه، سخنان آقای روحانی شروع دور تازهای از مذاکرات را خصوصا درباره موضوعات منطقهای رقم میزند. در این سخنرانی بحثهایی درخصوص عربستان مطرح شد که نشان میدهد باوجود سمپاشیهایی از طرف لابیهای اسراییل، موضع رسمی ایران بههیچعنوان تنشآمیز نیست و اگر عربستان توان تغییر مشی سیاسی خود را داشته باشد، دولت روحانی بهترین دولت برای عادیسازی روابط دیپلماتیک دو کشور خواهد بود.
به نوشته شرق: حال باید منتظر ماند و دید، روش دوستانهای که آقای روحانی در این سخنرانی براساس آن سخن گفتند در عمل، چقدر عربستان را به شروع گفتوگو دعوت میکند تا گام بعدی برای عادیسازی روابط از سوی آنها برداشته شود.
کیهان در یادداشت روز خود سیاست خارجی دولت روحانی را به نقد گرفته و نوشته: بعضی از خواص که موقعیتهای مهمی هم در بعضی از دستگاههای مسئول کشور دارند، میگویند ما بدون پیوستن به برنامه منطقهای آمریکا، نمیتوانیم سیاست منطقهای خود را پیش ببریم. البته ادبیاتی که در این رابطه به کار میبرند به گونهای است که گویا مثلا آمریکاییها میخواهند که با ما در موضوع سوریه به یک «توافق شرافتمندانه!» برسند اما ما با درک غلط از توانایی مستقل منطقهای خود، حاضر به گفتوگو با آمریکا نیستیم و دست آخر هم نمیتوانیم پرونده سوریه را به سرانجامی مناسب برسانیم.
به نظر سعدالله زراعی در این مقاله: سیاست بازی در بازی بزرگان غلط است چرا که به شهادت نقض مکرر توافقات آمریکا و روسیه در پرونده سوریه که آخرین مورد آن در نقض آتشبس از سوی آمریکا در ماجرای حمله چهار جنگنده این کشور به نیروهای ارتش سوریه در استانشرقی دیرالزور است، حضور در بازی بزرگان! نتیجهبخش نیست. آمریکاییها دنبال توافق نیستند چه رسد به اینکه زیربار جلب نظر ایران باشند. این خواص کم و بیش با صراحت میگویند ما وقتی در بازی بزرگان نیستیم - که منظورشان مذاکرات آمریکا و روسیه درباره سوریه است - نمیتوانیم در میدان کار را تمام کنیم.
کیهان در نهایت ابراز عقیده کرده که: تمنای شرکت در «بازی بزرگان» در واقع به این انگاره نادرست استوار است که نظم جهانی بهم پیوسته است و نظم منطقهای مغایر با نظام شناخته شده جهانی معنا و مفهومی ندارد و نوعی آرمانگرایی پوچ است. این در حالی است که آمریکا هرگز ما را در «بازی» به طور واقعی راه نمیدهد کما اینکه به هیچوجه زیر بار تبدیل ایران به یک قدرت هستهای نرفت و همین دو روز پیش معاون اول رئیسجمهور آمریکا، توافق با ایران را مهمترین دستاورد خارجی اوباما خواند و با افتخار گفت: «نتانیاهو و مسئولین عربستان هم میدانند که اوباما موفق شد نه تنها ایران را در هستهای متوقف کند بلکه موفق شد برنامه هستهای این کشور را سالها به عقب برگرداند.»
این سفر انتخاباتی نیست؟
پیمان مقدم در ستون طنز روزنامه ایران نوشته: در این کشور کسی نیست که به این مظاهر آشکار تخلف هشدار بدهد؟ خداوکیلی سفر جناب روحانی به نیویورک اگر انتخاباتی نیست پس چیست؟ برخی دوستان از ولنجک پا شدند و تا ساوجبلاغ رفتند؛ آنهم به خاطر اصرار شدید و اشتیاق همه جانبه مردم و دوستداران شان. ببین این رسانههای مغرض چه بلوایی به پا کردند. تازه مگر آنجا حرف خاصی زده شد؟ فقط یک حرکت کششی انجام شد و با یک آفتاب بالانس رفتند روی سقف ماشین تا سیل عظیم مشتاقان را بهتر ببینند. خب شما نگاه کنید حتی از یک ورزشگاه و سالن اجتماعات هم برای منتقدان دریغ میکنند. شما کنسرت که نمیتوانید و عرضه ندارید برگزار کنید. حداقل سالنها و استادیومها را بدهید به کسانی که حرفی برای گفتن دارند!
طنزنویس روزنامه دولت به طعنه نوشته:بعد جناب روحانی با آن همه خدم و حشم میرود نیویورک و تریبون سازمان ملل را در اختیارش میدهند تا درباره برجام تبلیغ کند. اینها تخلف نیست؟ اینها تبلیغات نیست؟ اینها رقابت نابرابر و پیش از موعد نیست؟ فقط کم مانده بود چند کلمه هم قربان صدقه «اف.ای.تی. اف» بروند و سازمان ملل را به ستاد انتخاباتی خود تبدیل کنند. همین را میخواستید دیگر؟ که رئیس دولت محبوبتان یک قرارداد ننگین و ترکمنچای نوین را در صحن سازمان ملل پرزنت کند و شما غش و ضعف بروید. بعداً همینها را برمیدارید و مونتاژ میکنید و تحت عنوان فیلم تبلیغاتی به خورد جماعت میدهید.
ستون طنز روزنامه ایران به این جا رسیده که: افسوس که در این کشور کسی نیست تا یقه این جور تخلفات نجومی را بگیرد. جناب روحانی اگر میخواستند بروند سازمان ملل قبلش باید صریح اعلام میکردند از نامزدی در انتخابات ۹۶ منصرف شدهاند. بعدش تشریف میبردند و هر کاری میخواستند، میکردند. کاش حداقل افسار چند تا ایرباس را میبستید به دم طیارهتان و با خودتان میآوردید که حفظ ظاهر کنید.
چرا اصلاح طلبان اعتراض نمیکنند؟
عبدالله گنجی در سرمقاله روزنامه جوان با اشاره به اخباری که درباره نهی احمدی نژاد از حضور در انتخابات توسط رهبر جمهوری اسلامی منتشر شده نوشته: این رویه رهبر بارها مورد هجوم دموکراسیخواهان، مشروطهخواهان و جمهوریخواهان بوده است. آنان به جای معنادهی ولایی به نظام دینی بر اسب روشنفکری سوار شدند و ولایت فقیه را «یکهسالاری» دانستند و تلاش خود را معطوف به «مردمسالاری فزاینده» کردند. امروز ظرفیتی که میتوانست چالش و تبعید سیاسی را برای آنان رقم بزند را حذف شده میبینند و در فهم آن دچار «بحران تحلیل» هستند، چون از جایگاهی که آن را یکهسالاری میدانستند ذائقه خود را شیرین میبینند.
به نوشته مدیر روزنامه سپاه پاسداران:اکنون اسلامیت نظام به کمک مصلحت و سلامت جمهوریت آمده است و مدعیان جمهوریخواهی را زمینگیر کرده است. امروز منافع اصلاحطلبان همسو با مصلحت نظام شده است، اما عملکرد گذشته اجازه اظهارنظر را از آنان گرفته است و میخواهند با سکوت و محافظهکاری از کنار آن بگذرند. در حالی که هنوز مردم واکنش اصلاحطلبان به نامه مقام معظم رهبری به رئیس مجلس ششم درباره اصلاح قانون مطبوعات را به خاطر دارند. هنوز عربدهکشی مشارکتیها در مجلس در اعتراض به آن نامه را به یاد داریم.
جوان در نهایت پرسیده: چرا اصلاح طلبان اکنون اعتراض نمیکنند؟ و چرا تأیید نمیکنند؟ از نمایندگان اصولگرای مجلس قبلی حدود ۲۰ نفر از جمله حجتالاسلام رسایی، ردصلاحیت شدند، چرا مدعیان دموکراسیخواهی و انتخابات آزاد به آن اعتراض نکردند؟ چرا صدها مقاله و کتابی که در ردنظارت استصوابی نوشتهاند را تجدید چاپ نمیکنند؟ آنان نه جسارت اعتراف به اشتباهات گذشته را دارند و نه جسارت تأکید مجدد بر مدعای گذشته را. اما خوشحالیم که به قدر و قیمت رهبری پی بردهاند و میدانند در مصلحت انقلاب و نظام ملاحظه هیچ کس نخواهد شد.
دریاب دمی که باطرب میگذرد
علی میرفتاح در ستون کرگدن اعتماد نوشته:مهر، ماه عجیبی است. از هر طرفش برویم به مناسبتی فرخنده میخوریم. همکاران مناسبتهای تقویمی را فهرست کردهاند و به دیوار زدهاند. مهر از همه پروپیمانتر است. از اول تا آخرش پر است از تولد هنرمندان و متفکران و حکیمان. مناسبتها به کنار، همینکه تابستان تمام میشود و پاییز میرسد خود حجت موجهی است که ما مهرگان را جشن بگیریم و آمدنش را به یکدیگر تبریک بگوییم.
به نوشته این ستون: عجیب اینکه اکثر شاعران و هنرمندان هم بنا به تقدیر در این ماه به دنیا آمدهاند. همین دیروز، یا پریروز تولد آقای شجریان بود. هفت مهر روز شمس تبریزی است، فرداش، هشت مهر روز مولانا جلالالدین محمد بلخی، ثم الرومی. بیست مهر هم به نام نامی حافظ رقم خورده است. شهریار هم در مرز بین شهریور و مهر به دنیا آمده... سپهری در نیمه مهر ماه به دنیا آمده. سیاستمداران مهرماهی رگ و ریشههای شاعریشان بیشتر است. اسم نمیآورم اما شناسنامه خیلی از سیاستمدارانی را که خط خوش دارند، دست به قلمند، اهل هنرند، بتوانند و بگذارند و دردسر درست نشود پای ثابت محافل ادبی و هنری میروند، ببینید، میبینید که متولد ماه مهرند.
کرگدن در نهایت به این جا رسیده که: گویی در مهر یک مغناطیس شعر تعبیه شده که همه را، از جمله فیلسوفان را به خود میکشد. نیچه، فیلسوف است اما نمیتوان منکر شد که ذوق شعری دارد و بعضی از گزینگویههایش پهلو به پهلوی شعر میزند. حتی درافتادنش با فلسفه هم از سر درک و دریافتهای شاعرانه است. یک اهل فلسفه فارسیزبان هم هست که حرف یومیهاش مثنوی معنوی و غزلهای مولوی است. او همچنان در این ماه لنگر انداخته که بیشتر شاعر است تا فیلسوف. ایرج افشار و شفیعی کدکنی هم متولد ماه مهرند و کلی استاد و شاعر و نامدار دیگر هم..
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar