اولین “دولت اسلامی” سالگرد تاسیس خود را جشن میگیرد
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن, ۱۳۹۴
کِنِت تیمرمن*
نخستین “دولت اسلامی” از زمان جنگ جهانی دوم در این هفته سالگرد تاسیس خود را جشن گرفت ولی این آن دولتی نیست که احتمالا شما فکرش را میکنید.
“دولت اسلامی عراق و سوریه” (داعش)، آخرین گروه قتل و کشتار الهامگرفته از اسلام در جهان است. رژیمی که این روش را ابداع کرد، روز ۱۱ فوریه (۲۲ بهمن)، سیوهفتمین سالگرد تاسیس خود را جشن گرفت. نام رسمی این رژیم، “جمهوری اسلامی ایران” است.
البته نمیتوان رژیمی را که منویات رهبر عالی آن بر هر یک از مقامات و نهادهای انتخابی و قوانین کشور برتری دارد جمهوری نامید. پس بگذارید از رژیم ایران با عنوان اکتسابیاش یاد کنیم: “دولت اسلامی ایران”. هر آنچه را که شما شاهد انجامش توسط داعش در عراق و سوریه و حالا در لیبی هستید، “دولت اسلامی ایران” به مدت ۳۷ سال است با مردم خود میکند.
قطع دست در راستای اجرای مجازات قانون شریعت برای دزدها؟ “دولت اسلامی ایران” این رویه را از آغاز انقلاب سال ۱۹۷۹ شروع کرد. همین مساله در خصوص درآوردن چشم، بریدن زبان و قطع عضو کردن با استفاده از خودروهای جیپ بستهشده به دستها و پاهای محکومان هم مصداق دارد.
سنگسار زنان به اتهام زنای محصنه؟ اگر میخواهید درکی از جزییات هولناک آن داشته باشید کافی است فیلم “سنگسار ثریا” را ببینید. رهبران “دولت اسلامی ایران” و هواداران آن، شما را ترغیب خواهند کرد تا فکر کنید زنان در ایران «آزادتر» از کشورهای همسایه از جمله عربستان سعودی هستند. هر چه که باشد، در ایران زنان با مردان به طور مختلط به دانشگاه میروند و کار و رانندگی میکنند.
ولی آنچه که توجیهکنندگان “دولت اسلامی ایران” ترجیح میدهند شما آن را نبینید این است که قانون اساسی مبتنی بر شریعت، به طور رسمی، زنان را به جایگاه شهروندان درجه دو تنزل میدهد بهطوریکه زنان از سن نه سالگی میتوانند ازدواج کنند؛ توسط روحانیان قواد برای «ازدواج موقت» (صیغه) فروخته شوند؛ و برای خارج شدن از کشور نیاز به تایید یکی از خویشاوندان خود دارند.
این مساله به همان اندازه که برای محمد (پیامبر اسلام) و همسرانش خوب بود برای ایرانیانی هم که در دولت اسلامی خود زندگی میکنند خوب است.
راجع به ترور چه؟ “دولت اسلامی ایران” که موجودیت خود را با ریختن خون و توحشات تروریستی بنا کرده با اعدام ۳۰۰۰ عضو ارتش شاهنشاهی شروع کرد. این دولت «دادگاههای انقلابی» دایر کرد که دشمنان رژیم را شکار میکردند و آنها را به طور علنی میکشتند. وقتی دیدند این کشتارها کافی نیست، “دولت اسلامی” به کشتار بهاییان، یهودیان و مسیحیان پرداخت و سربازانش را برای کشتار کردها، عربها و بلوچها اعزام کرد.
ژنرال جیمز کلپر، مدیر “سازمان اطلاعات ملی آمریکا” روز سهشنبه (۹ فوریه-۲۰ بهمن) به کنگره گفت که رهبران داعش «به دنبال حمله به خاک امریکا هستند». چه بیعرضههایی! “دولت اسلامی ایران” موجودیت خود را با حمله به امریکا و گروگان گرفتن سفارت و دیپلماتهای امریکایی در تهران در ۴ نوامبر ۱۹۷۹ (۱۳ آبان ۱۳۵۸) شروع کرد. کمتر از چهار سال بعد در سال ۱۹۸۳، سفارت و پایگاه تفنگداران امریکایی در بیروت را منفجر نمود؛ و در سالهای اخیر هم با استفاده از بمبهای کنارجادهای به کشتار سربازان آمریکایی در افغانستان و عراق پرداخته است.
امروز “دولت اسلامی ایران” رجز میخواند که امریکایی که امریکا به خاطر اقدامات این دولت «از صفحه روزگار محو خواهد شد». معتقدم این، اشاره کاملا آشکاری به طرح معروف ایران برای ساخت دستگاه اتمی پالس الکترومغناطیسی (EMP) برای از بین بردن شبکه سراسری برق امریکا است.
ترور در اروپا؟ “دولت اسلامی ایران” در ۳۷ سال گذشته دهها اقدام تروریستی در فرانسه، آلمان، سوییس، اتریش و جاهای دیگر انجام داده و به بمبگذاری در قطارها، ایستگاههای مترو و مراکز خرید پرداخته و تیمهای ضربت حرفهای خود را برای کشتن بیش از ۲۰۰ دگراندیش ساکن خارج از کشور، فرستاده است. دقیقا همانند داعش، “دولت اسلامی ایران” هم در ابتدای امر اعلام کرد هدفش جنگ جهادی در سراسر جهان است و گروههای جهادی را در لبنان، کویت، بحرین و مناطق دیگر تاسیس کرد. دولت اسلامی ایران حتی در سال ۱۹۹۲ به آرژانتین رفت تا سفارت اسراییل را منفجر کند و در سال ۱۹۹۴ بار دیگر مرکز همیاری یهودیان (آمیا) را در بوینسآیرس مورد حمله قرار داد.
حاکمیت آزار و اذیت و شکنجه در ایران همچنان ادامه دارد. همین سال گذشته -در سومین سال زمامداری حسن روحانی، رییسجمهوری “میانهرو” و “طرفدار غرب”- به گفته احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر در ایران، این کشور بار دیگر عنوان “پایتخت اعدام” در جهان را از آن خود کرده است.
یک گروه حقوق بشری غیردولتی برآورد میکند ایران در سال ۲۰۱۵، تا ۱۰۸۴ نفر را اعدام کرده است که بالاترین تعداد در بیش از ۲۵ سال گذشته و بالاترین سرانه اعدام در سراسر جهان بوده است.
در این روزها به ازای هر فردی که توسط “دولت اسلامی ایران” اعدام میشود دهها نفر دیگر هم به زندانهای مخفیانه انداخته شده و به طرز وحشیانهای شکنجه شده، مورد آزار جنسی قرار گرفته و اغلب کشته میشوند. آن دسته از افرادی که جان سالم به در برده و آنچه بر سرشان آمده را نقل میکنند برای همیشه زخمها و آثار شکنجه را با خود خواهند داشت.
“دولت اسلامی ایران”، همانند دوره استالین، حتی حاکمیت ترس و ترور را به کودکان طرفداران خود هم اشاعه میدهد تا از فرمانبرداری آنها مطمئن شود. در این زمینه به گاهشمار تظاهرات پس از انتخابات ۲۰۰۹ توسط “بنیاد دموکراسی ایران” نگاهی بیندازید.
این هفته، طرفداران حسین کاظمینی بروجردی، روحانی زندانی ایرانی، نامهای را به سه عضو جمهوریخواه کنگره که تلاش دارند به ایران سفر کنند و بر انتخابات “نمایشی” پیش رو در این کشور نظارت نمایند، نوشته و ملتمسانه از آنها خواستهاند که با این زندانی عقیدتی دیدار کنند و برایش دارو ببرند.
بروجردی در سال ۲۰۰۶ به همراه صدها تن از اعضای خانواده و طرفداران خود دستگیر شد. در حالی که بیشتر این افراد از آن زمان آزاد شدهاند او بدون هرگونه قیدی بر پایهی دستور دادگاه ویژه روحانیت همچنان در بازداشت به سر میبرد. به باور طرفداران بروجردی «جرم او طرفداری از جدایی دین از دولت و دفاع از دموکراسی و آزادی است».
وقت آن رسیده که کنگره امریکا همانگونه که به امیال رژیم ایران به کشتار در خارج از کشور توجه دارد به آدمکشان داخل ایران نیز که به دنبال کشتن و شکنجه شهروندان ایرانی هستند توجه نشان دهد. چرا؟ زیرا کشتار از خانه آغاز میشود. رونالد ریگان این را درک کرد. او در هر دیدار خود با رییس جمهور گورباچف، لیستی از افراد ممنوعالخروج و دیگر زندانیان سیاسی را با خود همراه داشت و به رهبر شوروی تحویل میداد.
در حالی که جان کری، وزیر خارجه امریکا به مذاکره برای «مبادله زندانیان» با “دولت اسلامی ایران” که باعث آزادی چهار امریکایی شده میبالد، آیا او همانند کاری که ریگان کرد، در دیدارهای خود با همتای ایرانیاش خشم و اعتراض خود را ابراز کرده است؟
درست است، “دولت اسلامی ایران” در حال رصد کردن است و افرادی را که شجاعت به خرج دهند و به کشتار و آزاری که این دولت در داخل و خارج گسترش میدهد اعتراض کنند هدف قرار خواهد داد. ولی این دلیلی برای عقب نشستن نیست. برعکس، این دلیل دیگری برای نبرد سرسختانهتر و فریاد زدن نام قاتلان است.
———————————————–
* “کِنِت تیمرمن”، نویسنده و فعال محافظهکار امریکایی، و مدیر اجرایی “بنیاد دموکراسی برای ایران” است. نسخهی انگلیسی این یادداشت روز ۱۱ فوریه ۲۰۱۶ در وبسایت “مجلهی فرانتپیج” منتشر شد.
ترجمه در مرکز بینالمللی مطالعات لیبرالیسم
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar