ثروتمندان ایران: مهدی جهانگیری؛ رفیق فابریک اسفندیار و برادر اسحاق
تاریخ انتشار: ۱ اسفند, ۱۳۹۴
مرکز مطالعات لیبرالیسم – یوحنا نجدی: فرزندان یک کارگر ساده که در دهه ۱۳۳۰ در معادن استان کرمان مشغول به کار بود، سرنوشتهای جالبی را در نظام جمهوری اسلامی از سر گذراندهاند؛ دو فرزندش، “یعقوب” و “محمد” در جریان جنگ ایران و عراق، جان خود را از دست دادند؛ دو پسر دیگرش، “اسحاق” (معاون اول کنونی حسن روحانی) و “ابراهیم” (مدیرکل پیشین آموزش و پرورش استان کرمان) دولتمرد و سیاستمدار شدند؛ در این بین اما “مهدی” به اقتصاد روی آورد و با استفاده از تمام امکانات شخصی، رانتجویی و روابط خانوادگیاش، به ثروتی هنگفت دست یافت.
دفزنی در سازمان میراث فرهنگی و تاسیس “سمگا”
مهدی جهانگیری بانکدار و تاجر ۴۵ساله، پس از اخذ مدرک کارشناسی مدیریت دولتی و کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی، هماکنون دانشجوی مقطع دکترای رشته اقتصاد بینالملل است. درباره شروع فعالیتهای اقتصادی و میزان دقیق ثروت وی اطلاعات روشنی در دست نیست اما در خبرهای مربوط به برنامههای اقتصادی او، نام یک چهره جنجالی به چشم میخورد: اسفندیار رحیممشایی. رابطه این دو نفر آنچنان نزدیک بود که برخی رسانهها در آن زمان، آنها را “رفیق فابریک” یکدیگر توصیف میکردند.
جهانگیری در زمان ریاست مشایی بر “سازمان میراث فرهنگی و گردشگری” در دولت اول احمدینژاد، در سمت “معاون سرمایهگذاری” این سازمان فعالیت میکرد تا اینکه روز ۱۸ آبان ۱۳۸۷ در جریان مراسم افتتاح همایش “فرصتهای سرمایهگذاری در صنعت گردشگری ایران”، ۱۲ خانم با لباس محلی، دفزنان بر روی سن ظاهر شدند و درحالی که قرآن را در سینی گذاشته بودند با حالات ریتمیک آن را به قاری تحویل دادند.
پس از آن بود که لطفالله صافی گلپایگانی و ناصر مکارم شیرازی، دو مرجع تقلید ساکن قم، به تندی علیه این اقدام و مسوولان “سازمان میراث فرهنگی” موضعگیری کردند. با بالاگرفتن اعتراضها، مهدی جهانگیری، به عنوان برگزارکننده این همایش، از مقام خود استعفا کرد. این ماجرا اما آغاز روابط پیچیده اقتصادی مشایی-جهانگیری شد. مهدی جهانگیری، پس از استعفا، شرکت خصوصی “سرمایهگذاری میراث فرهنگی و گردشگری ایران” (سمگا) را تاسیس کرد و با حمایت ویژه دولت، همکاری مالی حداقل ۱۰ بانک، موسسه مالی و شرکت سرمایهگذاری را جلب نمود. “سمگا” یکی از زیرمجموعههای “گروه مالی گردشگری” به شمار میرود.
اما این گروه مالی شامل چه شرکتهایی است؟
آقای جهانگیری در حال حاضر، مدیرعامل و رییس هیات مدیره گروه مالی گردشگری است. زیرمجموعههای گسترده این گروه مالی قدرتمند عبارتند از: بانک گردشگری، شرکت سرمایهگذاری میراث فرهنگی و گردشگری ایران (سمگا)، مجتمع فولاد صنعت بناب، شرکت سرمایهگذاری نگین، هلدینگ صنایع و معادن ماهان، توسعه امید افق گردشگری، شرکت افق گردشگری ایرانیان، مرکز آموزشی علمی کاربردی کاراد، شرکت باشگاه گردشگری ایرانیان، کارت گردشگری پارس، شرکت توسعه فناوری اطلاعات گردشگری ایران، شرکت توسعه مجتمعهای خدماتی و رفاهی پارس زیگورات، شرکت توسعه گردشگری آریا زیگورات، و تجارت بینالملل هموطا آریا.
در این میان، بانک گردشگری از جمله مهمترین نهادهای تحت کنترل مهدی جهانگیری است که در دولت محمود احمدینژاد و با حمایتهای اسفندیار رحیممشایی تاسیس شد. این بانک پس از اخد مجوز تاسیس، در آبانماه ١٣٨٩ به ثبت رسید و کمتر از یک ماه بعد با کسب مجوز فعالیت از “بانک مرکزی”، اقدام به پذیرهنویسی سهام کرد.
آقای جهانگیری تا مهرماه سال ۱۳۹۰ ریاست هیات مدیره “بانک گردشگری” را بر عهده داشت اما بعد از آنکه “بانک مرکزی”، نام وی را از فهرست “مدیران بانکی دارای صلاحیت” حذف کرد، از این سمت کناره گرفت؛ هرچند که از نفوذ و تاثیرگذاری وی بر آن کاسته نشد.
“بانک گردشگری”، در حقیقت، تلاش آشکار اسفندیار رحیممشایی و حمید بقایی (رییس دفتر- معاون اجرایی احمدینژاد) برای نفوذ در سیستم بانکداری کشور به شمار میرفت. این دو، برنامه خود را از طریق مهدی جهانگیری به اجرا رساندند. برای کامل شدن قطعات این پازل، باید گفت که بخش تبلیغات این بانک نیز به یکی دیگر از اعضای تیم مشایی-بقایی سپرده شد: مرتضی حیدری؛ مجری و گوینده خبر در تلویزیون دولتی ایران.
در نتیجه این اقدامها و به ویژه رانت رفاقت با اسفندیار رحیممشایی و استفاده از امکانات دولتی در زمان ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، مهدی جهانگیری توانست در مدت کوتاهی به ثروت قابل توجهی دست یابد هرچند که با افول ستاره اقبال احمدینژاد و مشایی، رانتهای گسترده جهانگیری چندان پنهان باقی نماند و به مرور، از پرده برون افتاد.
مشایی-جهانگیری؛ دوستی، همکاری و رانتخواری
مهدی جهانگیری به ویژه در دولت دوم محمود احمدینژاد، از طریق رفاقت با مشایی و بقایی به تسهیلات ویژهای دست یافت. او از طریق شرکت “آریا زیگورات”، در همکاری با شرکتهای معتبر فرانسوی، مسوولیت احداث هتلهای تجاری در شهر فرودگاهی نزدیک به فرودگاه بینالمللی “امامخمینی” تهران را عهدهدار شد. قرارداد احداث این هتلها در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد به امضا رسید و در مجموع ۹۳ میلیارد تومان از هزینهی بیش از ۲۲۰ میلیارد تومانی ساخت آن با دریافت وام از “بانک توسعه صادرات” تامین شد.
از سوی دیگر، مشایی و بقایی جزو اولین سهامداران شرکت “سمگا” بودند. مشایی نه تنها تعدادی از سهام این شرکت خصوصی را خرید، بلکه از نزدیک، طرحهای آن را تحت نظر داشت.
در همان زمان (۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۰) وبسایت “الف” متعلق به احمد توکلی، عضو دیرپای “مجلس شورای اسلامی”، در گزارشی با عنوان “رانتخواری بزرگ در شرکت خصوصی متصل به حلقه قدرت-ثروت” پرده از رانتخواری مهدی جهانگیری با کمک مشایی و بقایی و البته مرتضی تمدن (استاندار وقت تهران) برداشت.
بر اساس این گزارش، شرکت “سمگا”، متعلق به آقای جهانگیری ظرف مدت کوتاهی، ضمن تاسیس شش شرکت اقماری بزرگ توانست به سرمایه “۲۰ میلیارد تومانی” دست یابد. یکی از این شرکتها، “بانک گردشگری” بود که سرمایه آن در مدت کوتاهی از ۲۰۰ میلیارد به ۶۰۰ میلیارد تومان افزایش یافت.
“الف” نوشته بود که تنها در یکی از رانتها، «یک میلیون و ۲۵۸ هزار مترمربع از زمینهای لویزان تهران بدون برگزاری هیچ مزایدهای بر اساس مصوبه مورخ ۱۸ مردادماه سال ۱۳۸۸ هیات وزیران» به صورت “رایگان” به “سمگا” واگذار شد. این واگذاری به دلیل “تخلفات متعدد”، در تاریخ ۲۵ دی ماه سال ۱۳۸۹ از سوی “دیوان محاسبات” لغو شد.
از سوی دیگر، برخی وبسایتها از تخلف دیگر “سمگا” خبر دادند به این معنا که این شرکت از بدو تاسیس تا زمان انتقال به “قصر داریوش”، در مکانی با “کاربری مسکونی” مستقر شده بود.
نشستن با مشایی؛ برخاستن با معاون روحانی
اما با وجود روی کار آمدن دولت حسن روحانی و به حاشیه رفتن مثلث مشایی-احمدینژاد-بقایی، ستارهی اقبال مهدی جهانگیری خاموش نشد. چرا که از یک سو برادرش، اسحاق جهانگیری، عضو شورای مرکزی “حزب کارگزاران سازندگی” (تشکل سیاسی نزدیک به علیاکبر هاشمی رفسنجانی) به سمت معاون اول حسن روحانی منصوب شد. و از سوی دیگر، مهدی جهانگیری خود به عضویت “اتاق بازرگانی تهران” درآمد و رییس “اتاق مشترک بازرگانی ایران و یونان” شد.
جهانگیری هر از گاهی برای روزنامهها مقاله اقتصادی مینویسد و حتی عضو هیات رییسه فدراسیون هندبال جمهوری اسلامی ایران است.
او اگرچه خود را “آقازاده” نمیداند اما از موقعیت برادرش نیز استفاده میکند: «کسی مخالف این نیست که من از نسبتم با برادرم در جهت کمک به بخش خصوصی استفاده کنم.»
وی بنا به اقتضای فعالیتهای اقتصادیاش، گاهی با اصلاحطلبان و زمانی با اصولگرایان نشست و برخاست میکند. او که زمانی حامی مالی اصلی مشایی در صورت راه یافتنش به جمع کاندیداهای نهایی انتخابات ریاست جمهوری اسلامی به شمار میرفت، حالا همان نقش را برای اصلاحطلبان و حامیان دولت در انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی ایفا میکند.
در این میان، مهدی جهانگیری در حالی به فساد مالی و رانتخواری متهم است که برادرش همزمان با سمت معاون اولی حسن روحانی، ریاست “ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی” را نیز بر عهده دارد. آیا اسحاق جهانگیری با وجود انتقادهای تند و تیزش از دولت قبل، سرانجام روزی پرونده فعالیتهای اقتصادی برادرش با کمک مشایی و بقایی را ورق خواهد زد؟!
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar