måndag 17 augusti 2015

روزنامه های تهران: تیترهای جنجالی کیهان از کجاست؟

روزنامه های تهران: تیترهای جنجالی کیهان از کجاست؟

  • 17 اوت 2015 - 26 مرداد 1394
روزنامه های امروز تهران، دوشنبه ۲۶ مرداد در تیتر اول خود از خبر صدور حکم برای سعید مرتضوی دادستان سابق تهران نوشته و اخبار مربوط به اصرار نمایندگان به ارسال برجام هسته ای به مجلس را با اهمیت دیده اند.
بی توجهی مردم به بحران بی آبی، بی رونقی کتابفروشی های رو به تعطیل، و توضیحاتی درباره تیترها و نوشته های اخیر و جنجالی روزنامه کیهان از جمله دیگر مطالب روزنامه های امروز است.
تیتر و عکس صفحه اول جوان
محمدصادق عابدینی در گزارشی در جوان نوشته: تغییر کاربری کتابفروشی‌های روبه‌روی دانشگاه تهران، نگرانی‌های اهالی فرهنگ را برانگیخته است، مهم‌ترین مرکز عرضه کتاب در پایتخت هم‌اکنون در محاصره اغذیه‌فروشی‌هایی است که هر روز بر تعدادشان افزوده می‌شود. چندین دهه است روبه‌روی دانشگاه تهران برای عرضه کتاب شکل گرفته اما برخلاف راسته طلافروش‌های بازار که همیشه رونق داشته و از سکه کسب و کار آنها کاسته نشده، راسته کتابفروش‌ها، شرایط بسیاری بدی را پشت سر می‌گذارد و آن هم مشکلی به نام «تغییر کاربری» مغازه‌هاست.
به نوشته این گزارش: اوایل امسال بود که خبر تعطیلی یکی از قدیمی‌ترین کتابفروشی‌های خیابان انقلاب حتی به اخبار تلویزیون نیز رسید. کتابخانه‌ای با بیش از پنج دهه فعالیت مستمر در حال تغییر کاربری بود، صاحب مغازه کتابفروشی طهوری دلیل ساده‌ای برای تغییر کاربری مغازه خود عنوان می‌کند، وی می‌گوید: «وضعیت فعلی نشر و فروش کتاب به من اجازه نمی‌دهد که بتوانم از پس مخارج این فروشگاه بربیایم. اینجا در سال ۸۸ و ۸۹ و حتی ۹۰ حداقل پنج کارمند داشت اما حالا دو کارمند بیشتر ندارد که مخارج همان هم از آن درنمی‌آید.»
جوان روزنامه اصولگرا که خود از منتقدان انتشار کتاب هایی است که نبودشان باعث بی رونقی کتابفروشی ها شده در ادامه این گزارش نوشته: عدم صرفه اقتصادی کتابفروشی در راسته‌ای که هر مترمربع مغازه آن چندین میلیون تومان ارزش دارد، باعث شده است تا کتابفروش‌ها عطای خدمت به دانایی را به لقای آن ببخشند و به دنبال تغییر شغل یا فروش مغازه‌های خود باشند.

توافق هسته‌ای، روزنه امید در بن‌بست خاورمیانه

قاسم ذاکری در مقاله ای در شرق نوشته: توافق هسته‌ای ایران و قدرت‌های جهانی (برجام)، فراتر از موضوعی مربوط به روابط دوجانبه ایران و غرب یا اهمیت ویژه آن در چارچوب تقویت نظارت جهانی بر فعالیت‌های هسته‌ای کشورهای جهان، به‌عنوان یکی از موضوعات بسیار مهم منطقه‌ای می‌تواند سرآغاز شکل‌گیری روندهایی نوین در منطقه باشد؛ حداقل آنکه توافق هسته‌ای (برجام) از ظرفیت اثرگذاری بر بسیاری از مهم‌ترین پرونده‌های مهم و حساس خاورمیانه‌ای برخوردار است؛ بنابراین از این منظر شاید بشود اهمیت توافق هسته‌ای را هم‌تراز با برخی از مهم‌ترین رویدادهای خاورمیانه در سه دهه اخیر دانست.
به نوشته این مقاله: در شرایطی که عمده مشکلات و بحران‌های تاریخی و طولانی‌مدت خاورمیانه حل‌نشده باقی مانده‌اند و علاوه بر آنها منطقه با تنش‌ها و بن‌بست‌های پیچیده‌تر و تازه‌تری نیز مواجه شده است؛ فعلا به‌جز توافق هسته‌ای ایران و قدرت‌های جهانی بارقه امید دیگری برای کاستن از شدت تنش در منطقه ملتهب و بحران‌خیز خاورمیانه دیده نمی‌شود.
مقاله شرق به این جا رسیده که: توافق هسته‌ای ایران و قدرت‌های جهانی از جنبه منطقه‌ای آن، بیشتر از این‌جهت اهمیت دارد که سبب تقویت این ظن‌وگمان شده که این توافق می‌تواند یکی از اولین گام‌های مهم برای پیمودن فرایندی نوین و طولانی‌مدت در ایجاد سازوکار رایزنی غرب با ایران برای کمک به حل‌وفصل مسائل منطقه باشد؛ بنابراین می‌توان دلهره و نگرانی رقبای منطقه‌ای ایران از توافق هسته‌ای را به‌عنوان نشانه مهمی دانست بر آگاهی آنان از ابعاد و تأثیرات مهم منطقه‌ای توافق.

تیترها و گزارش های جنجالی کیهان

دو روز بعد از یادداشت روز جنجالی حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان که در آن ادعا شده بود که رهبر جمهوری اسلامی از عواقب فاجعه آفرین توافق هسته ای اطلاع کامل دارند، خبری که در رسانه های معتبر جهانی هم انعکاس وسیعی یافت ایران روزنامه دولت سرمقاله خود را به این موضوع اختصاص داده و آن را تحریف علنی خوانده است.
علیرضا حسینی در این مقاله یاد آور شده که آیت الله خامنه ای خود در تیرماه امسال در نماز عید فطر گفته است «من خودم هنوز که الحمدلله زبانم از کار نیفتاده؛ حرف خود من که مقدم به حرف آنها است. آنچه من می‌گویم، حرف من آن است؛ کسانی هم که حرف می زنند- نمایندگان رهبری و منصوبین رهبری و مانند اینها که تعداد زیادی‌اند- از قول رهبری نمی‌گویند؛ این را توجه داشته باشید... شما حرف من را از خود من بشنوید... .»
روزنامه دولت اضافه کرده: در اینکه رهبر معظم انقلاب بارها مدیران ارشد کشور و از جمله مذاکره کنندگان هسته‌ای را به احتیاط و حزم و دقت نظر دعوت و حتی الزام کرده‌اند، هیچ شبهه‌ای نیست. در اینکه ایشان مرزهای غیرقابل عبور در مناقشه هسته‌ای را به دقت تعیین و سنگ‌چین کرده‌اند، هیچ تردیدی نیست اما از این واقعیات به هیچ ترفند و تردستی نمی‌توان استنتاج کرد که توافق را بالفعل واجد «عواقب فاجعه‌آفرین» قلمداد می‌کنند و از آن رضایت خاطر ندارند.
کیهان خود امروز درباره تیتر جنجالی چند روز پیش توضیح داده. تیتری با عنوان "ساکتین فتنه اجازه ورود به خبرگان ندارند" که با اعتراض هایی روبرو شده که آن را تحریف دانسته اند اما این روزنامه تندرو مدعی شده که تحریفی در کار نبوده و سخنان آیت الله جنتی چنین بوده است «یکی از شاخصه‌های ولایتمداری و قبول ولایت را در این می‌دانیم که مطالبی که رهبر با تأکید قبول دارند، آن را قبول کنند، به عنوان مثال در مورد فتنه بعضی اینطور شمرده بودند که رهبر انقلاب بیش از ۲۰۰ مورد راجع به آن صحبت کردند و فرمودند که فتنه خط قرمز است. البته آن را به معیار می‌گذاریم و می‌گوییم که عده‌ای در طول این مدت چقدر درباره فتنه حرف زده‌اند و آن را محکوم کردند؟ چند کلمه در این رابطه گفتند؟ آیا اینها می‌توانند ادعای ولایتمداری کنند»؟
کیهان با علامت استفهام ادامه داده که یک‌بار دیگر متن سخنان ایشان را مرور کنید، ولایتمداری از اصلی‌ترین شروط حضور در خبرگان است و از سوی دیگر، یکی از شاخصه‌های ولایتمداری برای نامزدهای خبرگان، اعلام موضع‌ آنها علیه فتنه ۸۸ است.
آیا نتیجه این سخن همان تیتر کیهان نیست که «ساکتین فتنه اجازه ورود به خبرگان ندارند»؟
این روزنامه سپس ادامه داده که ساکتین فتنه دو گروه هستند یکی آن ها که می دانستند چه توطئه ای در کار بوده و ساکت مانده اند که سکوتشان به منزله حمایت از فتنه است و دیگر کسانی که نمی دانستند و درک نکردند که این ها هم بی تردید از لیافت و شایستگی حضور در خبرگان برخوردار نیستند. چرا که مجلس خبرگان همانگونه که از نامش پیداست محل حضور افراد «خبره» و «بصیر» است و نه کسانی که دچار دیرفهمی هستند.

افشای فساد یک وظیفه ملی

مجتبی راعی در مقاله ای در شرق نوشته: زمانی که آزادی در امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر را در بستر جامعه محدود کنیم، شاهد بروز سلسله‌اتفاقات تلخی خواهیم بود که جامعه را با شوک‌های خبری مختلف مواجه می‌کند. آنچه از رسانه‌ها در مورد صدور حکم قاضی مرتضوی به گوش می‌رسد، در کنار زندانی‌شدن چند نفر از سران دولت پیشین و از چهره‌های مورد وثوق جامعه، نتیجه سلطه عدم شفافیت در جامعه است و هرچه این روند ادامه پیدا کند، آینده، بیشتروبیشتر دچار آن خواهد بود.
فضای امنی که عدم شفافیت تولید می‌کند، گروهی را برآن می‌دارد تا در پرده‌پوشی دست به فساد در حوزه‌های مختلف و خصوصا بخش اقتصادی بزنند و سرانجامی جز‌ رودررویی با مردم نداشته باشند. در چنین مقطعی، آنچه حائز اهمیت است، درسی است که مردم و مسئولان باید از چنین صحنه‌ای بگیرند و بیاموزند که هرگاه شفافیت کنار گذاشته شود، آمادگی برای بروز فساد بیش از پیش خواهد شد. فراگرفتن این درس به مراتب مهم‌تر و عمیق‌تر از گسترش موج تازه‌ای از احمدی‌نژادستیزی است.
نباید در چنین شرایطی، «بگم‌بگم»های تازه جایش را در میان مسئولان باز کند و چه خوب که همه‌چیز در چنین پرونده‌هایی از طریق قوه ‌قضائیه پیگیری می‌شود که مسئول قانونی رسیدگی به این بی‌قانونی‌هاست. ما نیازمند جامعه‌ای شفاف هستیم، جامعه‌ای که در آن رسانه‌ها آزادتر به ‌کار اطلاع‌رسانی مشغولند و افشای هر پرونده فسادی در چنین فضایی، صرفا جنبه گروهی ندارد، بلکه یک مسئولیت ملی است.
کارتون مبارکه فتاحی، شرق
مرجان توحیدی در گزارش اصلی شرق نوشته: مهدی هاشمی برخلاف نقل‌قول‌ها، شب اول زندان را در سوئیت محمدرضا رحیمی در بند ٢٤١ اوین گذرانده است. شبی که البته فرصت مناسبی را برای معاون‌اول دولت احمدی‌نژاد فراهم کرده تا درخواست‌هایی را از مهدی داشته باشد و خواهان پیگیری آنها شود. فاطمه هاشمی یکی از دختران آیت‌الله، این مطلب را در خلال گفت‌وگوی خود به «شرق» می‌گوید و البته از برگزاری اولین ملاقات حضوری تعدادی از اعضای خانواده با مهدی، در شنبه‌ای که گذشت، خبر می‌دهد.
به نوشته این گزارشگر: فاطمه هاشمی می‌گوید که رحیمی از مهدی دو درخواست داشته است. یکی از این دو درخواست که فاطمه هاشمی درباره آن می‌گوید، پیگیری بازنشستگی رحیمی بوده است. او می‌گوید: «رحیمی خواسته تا درباره بازنشستگی او صحبت شود و کار بازنشستگی انجام شود. که من هم پیگیری‌هایی را در این باره انجام دادم». فاطمه هاشمی البته از بیان درخواست دیگر رحیمی خودداری می‌کند.
هاشمی در توضیح بیشتر درباره هم‌بندی‌های برادرش به شرق می‌گوید: «مهدی گفت کنار او هم زندانی‌های سیاسی هستند و هم مالی. آدم‌های خوبی هستند. مثلا یک برقکار هست که به‌خاطر چک برگشتی دومیلیون تومانی در زندان است و دیگری هم به خاطر پنج میلیون تومان».

لطفا گُم شو

پوریا عالمی در ستون طنز شرق نوشته: یک هواپیمای مسافربری با ٥٤ مسافر و خدمه در آسمان اندونزی گم شد. بعد از اعلام این خبر، جهان تعجب کرد. درحالی‌که ایرانی‌ها گفتند: اینکه چیزی نیست. اینجا دکل نفتی روی زمین گم می‌شود، این‌قدر قضیه را بزرگ نمی‌کنند. چندوقت پیش چندتا تریلی پول و ارز دم مرز گم شد ولی هیأت دولت آقای احمدی‌نژاد تعجب نکردند حتی مردم هم تعجب نکردند. چون چندوقت قبل‌ترش رئیس بانک ملی، محمودرضا خاوری، گم شده بود که چند روز بعد بغل سلین دیون پیدا شد و نگرانی‌ها را برطرف کرد.
طنزنویس معتقد است: اصولا اساس تربیت در ایران براساس تئوری گمشدگی است و پدر و مادر وقتی می‌خواهند بچه‌شان را بفرستند برود به رفتارش فکر کند، با یک حالت روان‌شناسانه ظریفی به بچه می‌گویند برو گمشو، که بچه هم یاد می‌گیرد چطور خودش را گم کند. خلاصه اینها که چیزی نیست، توی خارج فوق‌فوقش یک هواپیما با ٥٤ مسافرش گم می‌شود، اینجا طرف به میز و مقام نرسیده، خودش را گم می‌کند. اینها که چیزی نیست. خود ما روزی پنج‌تا یادداشت می‌نویسیم که نرسیده به اتاق سردبیر و مدیرمسئول و صفحه‌بندی و چاپخانه، گم می‌شود و هیشکی هم نمی‌پرسد چرا.

حکم زندان مرتضوی

تیتر و طرح صفحه اول آرمان
آرمان در گزارشی نوشته: دیروز به دادگاه رفت و تنهای تنها پله‌ها را طی می‌کرد؛ دیروز اما گفتند حکم او صادر شده و حجت‌الاسلام محسنی‌اژه‌ای در مقام سخنگوی قوه‌قضائیه در جمع خبرنگاران گفت: «هنوز جزئیات حکم صادره درباره این فرد به دستم نرسیده است و اگر هم جزئیات آن هم به دست من می‌رسید چون امکان رسیدگی به آن در دادگاه تجدیدنظر وجود داشت اجازه مطرح کردن‌ آن را نداشتم.» وی ادامه داد: «اما به طور کلی آن طور که مطلع شده‌ام، این فرد از برخی موارد تبرئه و در برخی نیز به حبس و ردمال محکوم شده است.»
به نوشته این روزنامه: ۱۰ شهریور ۹۳ بود که تاکید کرد حتی یک قدم خلاف قانون برنداشته‌ام. دادستان سابق تهران که چند ماه را بر صندلی متهم نشسته بود اکنون هم تاکید دارد که هنوز حکمی برای او صادر نشده است. به هر حال به پایان رسید این پرونده پر از حاشیه‌؛ پرونده‌ای که چندی پس از پایان دولت احمدی‌نژاد باز شده بود و روز گذشته به نظر می‌رسد که بسته شده است. سعید مرتضوی در مدت رسیدگی به پرونده‌هایش از دو واژه به تعداد زیاد استفاده کرد و آن هم انکار اتهامات با گفتن «دروغ است» بود.
آرمان افزوده: انواع و اقسام موضوعات در پرونده سعید مرتضوی موجود بود از شکایت کارگران، تخلفات مربوط با تامین اجتماعی، همکاری با بابک زنجانی، اتفاقات سال۸۸ و.... فروردین ۹۳ دادستان کل کشور درباره وضعیت پرونده‌های متعدد سعید مرتضوی گفت: سه پرونده جدید برای او در دادسرا باز شده و حکم محکومیت او در پرونده کهریزک نیز صادر شده و او تا لحظه قطعیت حکم فعلا ممنوع الخروج است.

این طلب از چه بابت است؟

مهشید ستوده هم از سوی اعتماد با مرتضوی گفتگو کرده. از جمله درباره جریمه نقدی او پرسیده، وی گفته میزان حقوقی است که در مدت ریاست سازمان تامین اجتماعی از آن سازمان طلبکارم. خبرنگار پرسیده:
این ٦٨ میلیون تومان مبلغی است که بعد از یک سال و نیم خدمت در سازمان تامین اجتماعی بر اساس مصوبه هیات امنا باید دریافت کنم. این رقم تسویه حساب من است که چک آن هم صادر شد ولی وزیر جدید کار، مانع از پرداخت آن شد.
پس دادگاه می‌گوید شما باید ٤٨ میلیونی که دریافت کرده‌اید را پس بدهید و شما می‌گویید که ٦٨ میلیون هم طلب دارید؟
بله. ٤٨ میلیون مربوط به دوره سرپرستی من در این سازمان است. دوره‌ای که از نظر برخی غیرقانونی بوده و من مال نامشروع دریافت کرده‌ام در صورتی که من طبق حکم وزیر در حال انجام خدمت بوده‌ام. این در حالی است که دادگاه به هیچ عنوان نمی‌تواند به حقوق و مزایای من جنبه کیفری بدهد و نمی‌دانم اصلا چگونه چنین کاری کرده‌اند.
در جزییات حکمی که آقای اژه‌ای اعلام کرده‌اند عنوان «تبرئه» هم دیده می‌شود فکر می‌کنید از چه بابت تبرئه شده باشید؟
پرونده من دو بخش است. کهریزک و تامین اجتماعی. فکر می‌کنم از آنجایی که بحثی در مورد کهریزک وجود نداشته است از آن اتهام تبرئه شده باشم.
صالح نیکبخت در مقاله ای در شرق از محاکمه و صدور حکم درباره سعید مرتضوی استقبال کرده و نوشته خوشبختی از این جهت در خود دستگاه قضا مورد توجه است که قضات قوه قضائیه، جمع کثیری از افراد خدوم در این کشور به‌شمار می‌روند که حقوق و مزایای دریافتی آنان متناسب با زحمات طاقت‌فرسا و انتظارات ارباب‌رجوع از آنان نیست. بااین‌حال بیشتر آنان از هرگونه خلاف و فساد مبرا بوده و چنانکه مواردی همچون پرونده فرد یادشده که قبلا در کسوت قضا بوده پیش آید، آنان از این موضوع و اتهامات
وارده بیشتر از مردم عادی متأثر می‌شوند چراکه چنین افرادی با عملکرد خود، می‌توانند به وجهه و حیثیت یک دستگاه لطمه بزنند.
این وکیل دعاوی در مقاله خود تاکید کرده: محاکمات سعید مرتضوی در پرونده کهریزک و اخیرا در پرونده سازمان تأمین اجتماعی و صدور احکام محکومیت او در مواردی به حبس و رد مال و تبرئه او در بعضی موارد، در اذهان عمومی این باور را ایجاد می‌کند که هرکس مرتکب جرم و خلافی شود، مصون از «تعقیب» نیست. همان‌طور که مقامات عالی‌رتبه کشور هم گفته‌اند هیچ‌کس نمی‌تواند با استناد به کارها یا مناصب خود و ارزشی قلمدادکردن آن، برای اعمال نامطلوب خویش «سپر» بسازد، از تعقیب مصون بماند و محکومیت قضائی یا انتظامی پیدا نکند.
به نوشته شرق: در یکی از جلسات دادگاه کهریزک به‌عنوان وکیل مدافع یکی از خانواده‌ها، شاهد رفتار مغرورانه متهم آن دادگاه و استفاده از الفاظ نامناسب علیه قاضی دادگاه بودم. آن روزها حول‌وحوش ثبت‌نام اسفندیار رحیم‌مشایی با آن تشریفات در انتخابات ریاست‌جمهوری بود و حامیان احمدی‌نژاد و فرد متهم، تصورات بلندپروازانه‌ای در سر داشتند. اینجاست که باید از قضاتی که در مراحل تعقیب، تحقیق و به‌ویژه محاکمه، این مسئولیت خطیر را در مورد چنین افرادی برعهده می‌گیرند قدردانی ویژه شود.

روز دختر امسال

شهروند در گزارشی نوشته: روز دختر امسال کمی متفاوت‌تر از سال‌های گذشته در ایران از راه رسید؛ امسال بر خلاف همیشه که این روز با همایش‌ها و سخنرانی‌های مسئولان درباره وضع دختران ایرانی و فعالیت‌های سازمان‌های مختلف درباره آنها برگزار می‌شد، بخش دیگری از زندگی زنان جوان ایرانی هم دیده شد؛ کسانی که دچار آسیب‌های اجتماعی‌اند و آن‌طور که مسئولان سازمان بهزیستی می‌گویند، تعدادشان روزبه‌روز بیشتر هم می‌شود.
به نوشته این گزارش: مهمترین آمارها را دیروز مدیر کل بهزیستی استان تهران در این‌باره اعلام کرد. «احمد دلبری» دیروز از آمار دختران فراری گفت و اعتیاد در میان زنان. او گفت که آمار فرار دختران از منازل رو به افزایش است و سن اعتیاد در دختران روزبه‌روز درحال کاهش: «سالانه آمار فرار دختران از منزل ۱۰ تا ۱۵‌درصد افزایش و سن اعتیاد در دختران روز به روز کاهش پیدا می‌کند. کمتر از ۱۰‌درصد اعتیاد در زنان است و دو زنگ خطر در بحث اعتیاد داریم به‌طوری که یکی کاهش سن اعتیاد در دختران و دوم تغییر نوع مصرف مواد در دختران از سنتی به صنعتی است.»
شهروند از قول مدیرکل بهزیستی استان تهران نوشته: « روند فرار دختران رو به افزایش است و هر‌ سال ۱۰ تا ۱۵‌درصد شاهد افزایش فرارها در رنج سنی ۱۴ تا ۱۸‌سال هستیم.»

دماغت را زمین بُگذار!

کارتون نازنین جمشیدی، شهروند
احمد‌رضا کاظمی در ستون طنز شهروند نوشته: وطنم پاره‌ تنم!‌ ای زادگاه و میهنم! بر خاک تو بوسه می‌زنم ایرااااااااااان! نمی‌دانم در جریان هستید یا نه اما به گفته دکتر ابراهیم رزم‌پا (رئیس پنجمین کنگره بین‌المللی انجمن راینولوژی ایران)، کشور ما رتبه اول جراحی بینی در دنیا را دارد که این کم افتخاری نیست.
به نوشته این طنزنویس: ما اگر در زمینه ورزش، اقتصاد، هنر، سیاست و صنعت حرف خیلی خاصی برای گفتن نداریم؛ همین که حداقل در مقوله دماغ توانسته‌ایم از آمریکا و اروپا (بخصوص کشورهای عضو ١+٥) پیشی بگیریم، خودش مایه مباهات و افتخار است و جا دارد به خاطرش نه‌تنها بر طبل شادانه بکوبیم، بلکه برخیزیم و پرچم را هم برداریم ببریم بر سردر خانه بکوبیم! البته دکتر رزم‌پا دلیل اصلی تقاضای زیاد برای عمل حراجی بینی در ایران را «آناتومی خاص بینی ایرانیان» عنوان کرده‌اند که خب هم بنده و هم شما می‌دانیم منظور آقای دکتر از آناتومی خاص همان بی‌ریخت بودن و گندگی دماغ‌های ماست.
واقعا من نمی‌دانم این ژن گوشت‌کوبی و خرطومِ فیلی از کجا وارد دی‌ان‌ای ما آریایی‌های اصیل شده! ما که هر چقدر روی نگاره‌های تخت جمشید را نگاه انداختیم دماغ‌ها همه استخوانی، سربالا و یک‌چیزی تو مایه‌های دماغ اسکارلت جوهانسون بود! البته عده‌ دیگری از روان‌شناسان و دماغ‌شناسان هستند که دلیل تعداد بالای این عمل در کشور را نداشتن اعتمادبه‌نفس در بین جوانان می‌دانند، یعنی آنها یک جورهایی معتقدند که اعتمادبه‌نفس ایرانی‌ها توی دماغ‌شان است.

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar