fredag 28 augusti 2015

گفتند سگ بازِ نجس و با قمه حمله کردند

گفتند سگ بازِ نجس و با قمه حمله کردند

ایران وایر : دستش را با قمه زخمی کرده اند، شیشه‌های ماشینش را شکسته و وسایل داخل پناهگاه را برده اند؛ بعد در حالی که سنگ پرتاب می کردند، با آهنگی کش‎دار می‌خواندند: «گودبای سگ باز.»
 
این تصویری است که ‌»هاله برومند»، فعال حامی حقوق حیوانات از دوشنبه تلخ این هفته در ذهنش مانده است. او که «پناهگاه رز» را برای نگه داری از سگ‌های خیابانی در اطراف شهر ورامین دایر کرده بود، سه روز پیش مورد حمله  و ضرب و شتم با قمه قرار گرفته است.
 
هاله پیش از این اتفاق هم بارها با دیوار نوشته و فحاشی از سوی بومیان منطقه تهدید شده است. او به «ایران وایر» می‌گوید: «به من می‌گفتند از این جا برو؛ تو نجسی، سگ‌ها نجس هستند، سگ باز!»
 
اما غروب دوشنبه گذشته فقط تهدید در کار نبوده، یکی از آن‌ها با قمه وارد پناهگاه می‌شود: «غروب که همه حامیان حیوانات و کار گران پناهگاه رفتند، خواهرزاده صاحب خانه که قبلا هم مرا تهدید کرده بود، با قمه وارد پناهگاه شد و شروع به فحاشی کرد و بعد به من حمله کرد و رگ دستم را برید.»  
 
او همان‌وقت به بیرون از پناهگاه فرار می‌کند: «من فقط یک‌نفر را دیدم و بعد سریع به بیرون فرار کردم که ضربه دیگری به من نخورد. نتوانستم متوجه شوم افراد دیگری هم بوده‌اند یا نه.»
 
همان‌وقت آژانس خبر می‌کند که به بیمارستان برود: «آژانس گرفتم و به بیمارستان "مفتح" ورامین رفتم و آن جا به من گفتند که باید بروید بیمارستان "طالقانی" تهران. آن‌جا به "حامیان حیوانات سپهر" خبر دادم و بچه‌ها به بیمارستان آمدند.»
 
روی دست هاله برومند جراحی کوچکی انجام دادند: «همان وقت چون احساس کردیم که ممکن است برای سگ‌ها خطر وجود داشته باشد، سگ‌ها را به جای کوچکی در کرج منتقل کردیم اما باقی مانده اثاث‌ها را  نبردیم.»
 
وقتی با او صحبت می‌کنم که برای بردن اسباب و اثاثیه برگشته خانه اما باورش نمی‌شود که دیگر اثاثیه ای باقی نمانده است: «آن چه توانسته‌اند و به دردشان می‌خورده، برده‌اند؛ آن چه را هم که نتوانسته‌اند ببرند، از بین برده‌اند؛ مثلا ماشین من این جا مانده بود که شیشه‌هایش را خرد کرده‌اند، موتور و باطری را دزیده‌اند و حالا ماشین را بکسل کرده‌ایم که ببریم.»
 
او در این پناهگاه 100 قلاده سگ نگه داری می‌کرده است: «با کمک حامیان حیوانات به آن‌ها رسیدگی می‌کنم. انگل‌زدایی و  واکسیناسیون می‌کنیم تا حیوانات بی‌گناه کشته نشوند.»

او در حال صحبت است که طناب بکسل ماشینش پاره می‌شود. عذرخواهی می کند و مکالمه ما نیمه تمام می ماند.
 
«علی طبرزدی»، یکی از اعضای انجمن حمایت از حیوانات سپهر است که به این پناهگاه کمک می‌کرده و در جریان امور بوده است. او به «ایران وایر» می‌گوید: «پناهگاه ورامین در نقطه محرومی قرار داشت که از کم‌ترین امکانات بی‌بهره بود. آب قطع می‌شد، ولتاژ برق ضعیف بود و مدام قطع می‌شد. حامیان حیوانات کمک کردند که تانکر و پمپ آب تهیه کنیم که سگ‌ها به طور دایم آب داشته باشند.»
 
اما همه این ‌کارها با سنگ ‌اندازی از سوی بومیان منطقه رو به رو می‌شود: «واقعیت این است که این پناهگاه  در روستایی در اطراف ورامین قرار دارد و خانواده‌های ساکن در این روستا از روی نادانی فکر می‌کردند نگه داری سگ در آن‌جا ممکن است بیمارشان کند. این در حالی است که وضعیت غذا، محل نگه داری و امکانات بهداشتی این سگ‌ها از سوی دام پزشک تایید شده بود.»
 
آن‌ها پس از این تهدیدها، دنبال مکان دیگری برای نگه داری این سگ‌ها می‌گردند: «دو مشکل داشتیم؛ یا زمینی که برای اجاره مناسب بود، پول پیش زیادی می‌خواست که تامین آن از عهده پناهگاه که با کمک حامیان حیوانات و اعضای انجمن سپهر اداره می‌شود، امکان‌پذیر نبود و یا این‌که صاحبان زمین‌ها می‌گفتند ما ملک خود را برای نگه داری سگ اجاره نمی‌دهیم. می گفتند برای نگه داری گاو و گوسفند اجاره می‌دهیم اما چون سگ نجس است، نمی‌خواهیم زمین‌مان را برای نگه داری سگ‌ها بدهیم. این بود که ما نتوانسته بودیم جای مناسبی پیدا کنیم.»
 
طبرزدی معتقد است اگر شهرداری ‌ها و استانداری‌ها وظیفه خود را درباره عقیم‌سازی و رهاسازی سگ‌ها انجام دهند، هرگز این مشکلات پیش نمی‌آید: «متاسفانه شهرداری‌ها این امور را به پیمان کاران سودجو می‌سپارند که عملا از رسیدگی به این امور برنمی آیند و مراکز مربوط به عقیم سازی تبدیل به کشتارگاه حیوانات بی‌گناه می‌شوند.»
 
به گفته این فعال حقوق حیوانات، شهرداری برای گرفتن هر سگ زنده و یا جسدهر سگ 30 تا 40 هزار تومان هزینه می‌کند که اگر این هزینه صر ف واکسیناسیون، عقیم سازی و رها سازی آن‌ها در کوه ها شود، مشکل حل می‌شود.
 
او همراه عده دیگر از حامیان حیوانات، انجمن سپهر را برای حمایت از حیوانات تاسیس کرده‌ است و در اطراف تهران، در مناطقی مثل «سوهانک» به سگ‌ها غذا می دهند، آن‌ها را عقیم‌سازی و علامت‌گذاری می‌کنند: « دست ما کوتاه است. مگر چه قدر از دست حامیان مردمی خودجوش برمی‌آید. ضمن این‌که هیچ قانون حمایتی هم وجود ندارد و تازه بعد از این همه کار و عقیم سازی، می‌بینیم همان سگ‌ها توسط پیمان کاران شهرداری کشته یا به قول خودشان، معدوم سازی می‌شوند.»
 
این حرف‌های تلخ در روزی که در دنیا به نام سگ‌ها نام گذاری شده، مطرح می‌شود. طبرزدی می‌گوید: «کاش در کشور ما هم قوانین حمایتی از این حیوانات مهربان وجود داشت و کاش آدم‌ها آن قدر مهربان بودند که این برخوردها نه با سگ‌ها و نه با حامیان حیوانات انجام نمی شد. آ

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar