tisdag 3 mars 2015

شوخی‌های جنسیتی و قومی در پیامک‌ها، بازتاب روابط قدرت

شوخی‌های جنسیتی و قومی در پیامک‌ها، بازتاب روابط قدرت

  • 51 دقیقه پیش
  •  
  •  اظهارنظر
معاونت اجتماعی پلیس ایران اعلام کرده است که ایرانی ها با ارسال سالانه ۶۵ میلیون شمار بزرگترین ارسال کنندگان پیامک در جهان قرار دارند. به نوشته سایت نیروی انتظامی در ایران از پیامک ها بیشتر برای "تفریح و سرگرمی" استفاده می‌شود و محتوای آنها را "جوکهای سیاسی، قومی، جنسی و بعضاً توهین و تمسخر" تشکیل می‌دهد.
درباره حجم بالای پیامک ها و محتوای آن ها تعدادی از روزنامه نگاران و کارشناسان برای صفحه "ناظران می گویند" نوشته اند:
بخند، بی‌خیال، سخت نگیر/لیلا سعادتی؛ روزنامه نگار
"بخند، بی‌خیال، سخت نگیر بابا" جواب آن دسته از کسانی است که از آنها درخواست می شود که؛ دوست عزیز لطفا از این دست جوک ها برای من نفرست.
وایبر، تانگو، لاین ، واتس آپ و شبکه های ارتباطی نوین دیگر، خوش اقبال ترین راه های ارتباطی مردم در داخل ایران محسوب می شوند. یکی از آمارها می گوید که در حدود ۹ میلیون نفر کاربر وایبر در ایران وجود دارد و سالانه ۶۵ میلیون شمار، پیامک بین کاربران رد و بدل می شود.
هر چند وقت یکبار موج سواری پیامک ها بر روی سوژه های خاص بیشتر می شود. بیشتر جوک های که در فضای آنلاین رد و بدل می شود محتوای مذهبی، سیاسی ، قومی و جنسیتی دارد. تا همین چند وقت پیش جوک هایی که هر دو جنس مرد و زن را با مبتذل ترین کلمه ها می نواخت با این کلمه "مورد داشتیم که.... " شروع می شد و حالا " الکی مثلا....." جای آن را گرفته است. "وقاحت دهه هفتادی ها" ، " یک روز یک ترکِ ، یک لُرِ .... " از دیگر جوک های فضای ارتباطی آنلاین هستند.
به نظر می رسد گروهای وایبری بیشترین فضا را برای رد و بدل کردن ازین دست جوک ها به خودشان اختصاص داده اند. البته فرستادن چند باره پیامک ها فقط مربوط به جوک ها نیست. اطلاعات نادرست پزشکی ،سلامتی و روانشناسی هم شامل این محتوا می شود.
جست و جو کردن درباره اینکه چه کسی و چه کسانی این قبیل جوک ها را می سازند، راه به جایی نمی برد. باید تک تک ما کاربران خود را در برابر اشاعه ابتذال، تبعیض جنسیتی و قومی، خشونت و نژادپرستی مسئول بدانیم. راهی که برای کاهش دادن انتشار این جوک ها وجود دارد این است که کاربران هر آنچه محتوای این چنینی دارد را دوباره برای دیگری ارسال نکنند و به این نکته توجه داشته باشند که ارسال دوباره چنین جوک هایی به این معنی است که من نه تنها به محتوای آنها باور و عقیده دارم بلکه برای چرخاندن چرخ تبعیض و ابتذال تلاش می کنم. حتی این تلاش به بهای یک دقیقه خندیدن من و یا خنداندن دیگران باشد.
واقعیت این است که بسیاری از کاربران چندان توجهی به محتوای این جوک ها ندارند و با "سخت نگیر بابا"، از هر نوع مسئولیت فرهنگی و اجتماعی شانه خالی می کنند
برآمده از روابط قدرت/ پروانه حسینی، پژوهشگر
جوک ­های جنسیتی و قومیتی معمولا از کلیشه ­ها و استریو­تایپ­ هایی تغذیه می ­شوند که خود بر اساس ارتباط دادن ویژگی­ هایی خاص (مثل کم­ هوشی) به گروه زنان یا قوم ساخته شده. جوک­ ها یا از نوع مغرضانه هستند یا خیرخواهانه. هدف جوک مغرضانه تقویت کلیشه ­هاست، بر وجود ویژگی ­های مذکور تاکید دارد، قصد ایجاد تغییر ندارد، و صراحتا سرکوبگرانه ست.
جوک نوع خیرخوهانه نیت بدی ندارد. حتی می خواهد با برجسته کردن آن ویژگی ­ها سوژه و جامعه را تشویق به تغییر کند. اما "نیت" معیار درستی برای تشخیص مضر بودن یا نبودن جوک نیست. مهم اثری­ست که جوک در وضعیت زندگی گروه سوژه می­گذارد. این نوع جوک اگر دو هدف را (که طنز سازنده باید داشته باشد) دنبال نکند خود به جوک سرکوبگر تبدیل می شود: یکی ایجاد شک در درستی استریوتایپ ­ها و دوم اشاره به دلایل تاریخی آنها که معمولا ریشه در تبعیض ­ها و غرض­ های اجتماعی-سیاسی دارد.
تاثیر جوک­ ها همچنین بستگی زیادی به روابط قدرت دارد. همین نکته وجه تمایز بین جوک­ های جنسیتی یا قومیتی با جوک هایی­ست که علیه قدرت سیاسی ساخته می ­شود. اگر گروه سوژه نسبت به گروه جوک­ ساز از قدرت کمتری بهره ­مند و تحت تبعیض باشد، شدت تخریب جوک­ ها بیشتر می ­شود.
طنز در صورتی می ­تواند سازنده باشد که به جای تقویت استریوتایپ ­ها خودِ باور داشتن به کلیشه ­ها و عوامل تبعیض را دستمایه شوخی قرار دهد. پدیده اصرار بیمارگونه به تولید و پخش انبوه جوک ­های سرکوبگر در شبکه­ های اجتماعی گویا دارد نوع دیگری از جوک را می سازد که شاید بتوان آن را جوک خیره سرانه نامید.
تضعیف اعتماد عمومی به زنان/محسن فرشیدی، فعال حقوق برابر
رواج جوک‌های سکسیستی در برنامه‌هایی مثل وایبر، واتس‌آپ و یا در قالب اس‌ام‌اس در هفته‌های گذشته توسط بسیاری از فعالین حقوق برابر هشدار و مورد توجه قرار گرفته بود. مدیر گروه آموزش و زبان ادب فارسی حالا این موضوع را به شکلی رسمی تایید کرده است. جایی که او می‌گوید یک سوم میلیون‌ها پیامکی که روزانه در ایران ارسال می‌شوند، اکثرا توسط پسران و حاوی مطالب جنسیت‌زده و در کل توهین و تمسخر هستند. پیام‌های کوتاه رد و بدل شده‌ی در این دسته، قالبا کلیشه‌هایی که حاصل فرهنگ مردسالار هستند را بازتولید می‌کنند.
در گذشته اگر عموم جوک‌های توهین آمیز با یک ترک، لر، عرب و … آغاز می‌شد، که آن‌هم البته نکوهیده است، امروزه بیشتر با یک دختر، و یک زن شروع می‌شوند. مردانه یا زنانه بودن رفتار‌ها، زیرمجموعه‌ای از کلیشه‌های جنسیتی هستند و بیش از آن‌که محصول امور زیستی باشند، مقوله‌ای اجتماعی و فرهنگی هستند.
در این جوک‌ها، مردان در بیشتر موارد منطقی، باهوش و مستقل ترسیم می‌شوند و در مقابل زنان طیف احساساتی، غیر منطقی، منفعل و نیازمند کمک توصیف می‌شوند. رانندگی، نوع پوشش، حضور در دانشگاه و یا شاغل بودن زنان در آن‌ها به تمسخر کشیده می‌شود. اضافه بر آن اگر اشتباهی از سوی یکی از زنان به عنوان مثال در رانندگی صورت بپذیرد، عموما به کل زنان تعمیم داده می‌شود، در صورتی که برای مردان این‌چنین قضاوتی صورت نمی‌گیرد و هر اشتباه فردی تنها به همان فرد ختم می‌شود و نه کل مردان.
تولید و انتشار این جو‌ک‌ها که در برخی مواقع از سوی خود زنان نیز ارسال می‌شوند، واکنش فرهنگ مردسالار به حضور موفق و فراگیر زنان در جامعه است و ساختار موجود از سرِ ناتوانی دست به تخریب و تحقیر زنان به شکل‌های مختلف می‌زند.
این بازتولید کلیشه‌ها می‌تواند در کتاب‌های درسی کودکان نمود پیدا کند، یا در برنامه‌های ضدزنِ رسانه‌های مختلف و یا در قالب جوک‌های سکسیستی علیه زنان. هدف تمامی این کارها فارغ از اینکه از سوی چه فرد، گروه یا ارگانی صورت بگیرد، دارای یک نقطه‌ مشترک می‌باشد و آن تضعیف اعتماد عمومی نسبت به دانش و توانایی زنان و مشروعیت بخشیدن به انواع خشونت، تبعیض‌‌‌ها و در نهایت محرومیت زنان از عرصه‌های مختلف اجتماعی است.
امکانات حداقلی برای تفریح و سرگرمی‌/آیدا قجر، روزنامه نگار
ابزار ارتباطی ارزان‌قیمت در جامعه‌ای که به تازگی وارد دنیای نسبتا آزادتر ارتباطات شده٬ به وسیله‌ای برای به اشتراک‌گذاری موارد جالب توجه همان جامعه تبدیل می‌شود. این دنیای آزادتر که با گسترش وایبر نیز همراه شده٬ می‌تواند بازتابی از جامعه‌ ایران و ادبیات غالب آن باشد. روحیه‌ طنز که یکی از خصایل ایرانیان شناخته می‌شود اما٬ فاصله‌ای از محتوای تمسخرآمیز نگرفته و در مقابل نیز از سوی دولت‌ها و حکومت‌های مختلف اقدامی برای مقابله با چنین فرهنگی انجام نشده است.
عدم آموزش و گسترش مفاهیم برابری انسان‌ها و درآمیختگی طنز و تمسخر باعث می‌شود که این فرهنگ و ادبیات توسط ابزارهای ارتباطی گسترش یابد. کنار کشیدن از این محتوا نیز در میان اکثریت جامعه "سانتی‌مانتالیستی"٬ "رادیکالیستی" یا "ایده‌آلیستی" تعبیر می‌شود؛ از روزنامه‌نگار تا اهل بازار. این محتوا اما مفاهیم سکسیستی٬ ضدیت با اقوام و ملت‌ها یا تبعیض‌های جنسی٬‌ جنسیتی یا تمسخر ناتوانایی‌های جسمی را بازتولید می‌کند که همواره بخشی از زمان ارتباط افراد با یکدیگر را تشکیل می‌دهد.
پیش‌تر در جمع‌های خانوادگی شخصی طناز بود که با بازگویی این محتوا٬ جمع را به اصطلاح گرم می‌کرد. امکانات حداقلی برای تفریح و سرگرمی‌ نیز ابزار ارتباطی را به وسیله‌ای سرگرم‌کننده تبدیل کرده که گاه اخبار سیاسی یا اجتماعی را نیز اطلاع‌رسانی می‌کند. در میان این اخبار شایعه و موارد تاییدنشده نیز وجود دارد.
از سوی دیگر در نسبت با جمعیت ایران٬ آمار کاربران اینترنتی به دلیل محدودیت‌های دسترسی آزاد به آن پایین است٬ فعالیت‌های اینترنتی نیز خصوصا در شبکه‌های اجتماعی با کنترل امنیتی مواجه می‌شود؛ در نتیجه پیامک‌های خطوط داخلی و وایبر به شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده که محتوای مورد توجه کاربران خود را به اشتراک می‌گذارد.
پیامد سانسور در رسانه‌ها/ لیلا علی کرمی، وکیل دادگستری
آمارها حکایت از ارسال حجم گسترده پیامک ها با محتوای "طنزهای سیاسی، قومی و جنسی" دارد. باید نگران چه بود حجم گسترده این پیامک ها و یا محتوای آنها؟ هر یک از سه مورد ذکر شده، موضوعاتی هستند که در رسانه ها سانسور می شوند. یعنی روزنامه نگاران و تحلیل گران مسائل سیاسی و اجتماعی نمی توانند آزادانه اطلاعات مربوط به مسائل سیاسی، قومی و جنسی را تهیه کرده و بدون محدودیت منتشر کنند.
بنابراین وقتی جایی برای بحث جدی در خصوص این مسائل مهم و اساسی نیست، ناگزیر حوزه خصوصی و وسائل ارتباطی کمتر کنترل شده پذیرای آنها می شود و با به طنز کشیدنشان راه نفوذ در قشرهای مختلف را آسان می کند. و این جایی است که باید احساس خطر کرد چرا که طنز خود قاعده و قانون دارد.
شاید بتوان ادعا کرد که محتوای برخی از این طنزهای مربط به گروهای قومی موجب نفرت پراکنی است که خود می تواند زمینه اختلافات در میان اقوام مختلف ایرانی را پر رنگ کرده و در نتیجه مانع ایجاد و گسترش فرهنگ تسامح و مدارا شود. و یا طنزهایی که جنبه جنسیتی داشته و موجب تخریب شخصیت زن مرد و تتزل آنها به موجوداتی صرفا جنسی است.
بنابراین باید در خصوص محتوای این طنزها به طور جدی نگران بود و از طریق وسائل ارتباط جمعی آزاد، در فرهنگ سازی و اشاعه اصول برابری، نوع دوستی، احترام، مدارا و تسامح کوشید.
بازتاب نگاه مرکز محور/شاهد علوی، روزنامه نگار
این‌که محتوای بیشتر پیامک‌ها "جوک های سیاسی، قومی، جنسی و بعضاً توهین و تمسخر" است را باید در پیوند با ممنوعیت‌هایی دید که قانون و نظام رسمی بر نظام اجتماعی تحمیل کرده است و هم آن را متاثر از روحیه خودبزرگ‌بینی اجتماعی دید که در تحقیر و تمسخر دیگران بازتاب می‌یابد.
رواج جوک‌های سیاسی و جنسی در فضای خصوصی پیامک‌ها، بیش از هر چیز ناشی از غلبه سانسور بر عرصه عمومی و ممنوعیت قانونی است که بر انواع مراسم شادمانه و سرخوشانه اعمال می‌شود. نتیجه سانسور افراطی تمام نشانه‌هایی که با علایق و امیال جنسی انسان ارتباط دارد و تلاش برای منزه و با تقوا کردن جامعه‌ به زور قانون و زیر لایه‌ای از دروغ و پنهان‌کاری، چیزی جز سر ریز شدن جوک‌های مرتبط با مسائل جنسی و یا جنسیت زده در فضای خصوصی نخواهد بود.
اما همچنان‌که جوک‌های سیاسی این قابلیت را دارند که با تهی کردن محتوای سیاسی زندگی اجتماعی و تقلیل سیاست به شوخی صرف، کنش سیاسی را عملا بی‌اعتبار کرده و به تقدیرگرایی دامن بزنند، جوک‌های جنسی نیز به سرعت جنسیت زده شده و در خدمت بازتولید فضای زن ستیز و تقویت فرهنگ مردسالار قرار می‌گیرند.
جوک‌های ملی/قومی با جوک‌های پیشین اندکی تفاوت دارند. این جوک‌ها، چه آن‌ها که واکنش برون‌ فکنانه به شکست‌های تاریخی ما هستند و با تحقیر دیگری سعی در بزرگ نشان دادن خود ما دارند و عرب‌ها و ترک‌ها را هدف می‌گیرد و چه آن‌ها که واکنش کمتر برخوردارها به برخورداران است و شمالی‌ها را بیشتر هدف می‌گیرد و چه آن‌ها که بازتاب نگاه مرکز محور به کسانی است که در برابر فرهنگ غالب مرکز مقاومت می‌کنند و مقاومت‌شان به بدویت تقلیل داده شده است و کردها و بلوچ‌ها و لرها بیشتر مخاطب آن هستند، همه خبر از بیماری فراگیری می‌دهند که فرهنگ ارتباطی نوین به جای کمک به درمان آن، در خدمت ترویج بیشترش قرار گرفته است.
راه آسان و ارزان ارتباطی/ ساقی لقایی، روزنامه نگار
سامانه ارسال پیامک از اواخر خرداد ماه سال ۱۳۸۸ بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری برای مدت ها از کار افتاد، چرا که حکومت آن را به عنوان یک راه آسان و فراگیر ارتباط جمعی، تهدیدی برای خود و ابزاری در دست معترضان می‌دانست. پس از آن نیز هر گاه حرف از یک حرکت جمعی بود، علاوه بر از کار انداختن اینترنت، پیامک ها نیز به مقصد نمی‌رسید و یا کلمات خاصی که اشاره به موضوع سیاسی روز داشت، فیلتر بود.
اگر کسی دستگیر می‌شد، یکی از منابع جمع‌آوری مدرک علیه او پیامک‌های ارسالی و دریافتی او بود که در مواردی احکام سنگینی هم بر این مبنا برای افرادی صادر شد. بر این اساس عجیب نیست که چنین آمار دقیقی درباره‌ محتوای پیامک‌ها منتشر می‌شود.
در نبود امکانات ارتباطی پیشرفته و آزاد، پیامک یک راه آسان و ارزان ارتباطی برای مردم از هر گروه و طبقه به شمار می‌آید و هر کس بسته به نیازش از آن بهره می‌گیرد. اگر بخش زیادی از پیامک‌ها حاوی جوک‌های توهین‌آمیز جنسی و قومی است باید ریشه‌ آن را جست و توجه کرد که چقدر در زمینه‌ آگاه‌سازی جنسیتی و برابری اقوام در ایران کار آموزشی مستقیم و غیرمستقیم انجام می‌شود؟ و چقدر از این توهین‌ها برآمده از قوانین تبعیض‌آمیز در ایران است؟
نیازی به این نیست که به مردم آموزش بدهیم چطور پیامک بنویسند؛ آنچه لازم است قوانین و حقوق برابر و اجرای درست آن، ارتقای سطح آموزشی مطابق با استانداردهای جهانی و گسترش رسانه‌های آزاد است.


Inga kommentarer:

Skicka en kommentar