måndag 30 mars 2015

قدرت محدود رهبر ایران در تنظیم روابط جناح‌ها

قدرت محدود رهبر ایران در تنظیم روابط جناح‌ها

  • 29 دقیقه پیش
  •  
  •  اظهارنظر
آیت‌الله علی خامنه‌ای معمولا از سخنرانی نوروزی خود در مشهد برای اعلام رئوس برنامه‌ سالانه خود استفاده می‌کند.
بر همین روال، امسال هم در مورد مسائل مهم مملکت صحبت کرد و در قبال امور داخلی گفت که دولت باید مورد حمایت مردم قرار بگیرد و انتقاد از دولت نباید خشن و اهانت آمیز باشد.
وی همچنین گفت برخورد مسئولین نسبت به منتقدین نباید مخرب، تحقیرکننده یا اهانت آمیز باشد.
سال گذشته نیز آقای خامنه‌ای حرف‌های مشابه‌ای در مشهد زده بود. در ارزیابی این دو سخنرانی‌ شاید بتوان به چند استنباط، با ضریب اطمینان خوب، دست یافت، از جمله اینکه:
۱. آقای خامنه‌ای نگران روابط میان جناح‌ها است.
۲. آقای خامنه‌ای قدرت محدودی برای تنظیم روابط جناح‌ها دارد.
۳. آقای خامنه‌ای می‌خواهد موقعیت هر دو جناح را تقویت و روابطشان را بهتر کند.
۴. نکات فوق این نظریه را تایید می‌کند که نظام سیاسی ایران چند قطبی است و آقای خامنه‌ای به عنوان یک مهره، هر چند مهم، در صفحه شطرنج سیاسی ایران می‌تواند صرفا بازی‌های مشخص و محدودی کند.
بیشترین کلماتی که آقای خامنه‌ای در سخنرانی امسال خود استفاده کرد به این ترتیبند: اقتصاد (۵۰ بار) - ملت (۴۳ بار) - کشور (۴۱ بار) - اسلام (۳۷ بار) - ایران (۳۴ بار) و مردم (۳۲ بار).
تنظیم روابط جناح ها مهمترین دستور کار داخلی
تجزیه و تحلیل و ارزیابی سخنان رهبر جمهوری اسلامی در قبال مسائل مربوط به "سیاست داخلی" کار آسانی نیست. مشکل است چون، اولا، آقای خامنه ای در قبال سیاست داخلی کم سخن می‌گوید.
مثلا، در سخنرانی امسال مشهد، که تمام چشم‌ها به دهان او بود که سیاستش را تبیین کند، فقط ۱۵ درصد از سخنرانی ۷۰ دقیقه‌ای خود را به سیاست داخلی جناح‌ها اختصاص داد.
به اضافه، ظاهرا میخواهد انعطاف و ابهام سیاستمدارانه‌اش را حفظ کند و طبعا بیشتر به سیاست عملی تا دقت نظری توجه دارد و به همین خاطر زبانش اشاره‌ای، رمز و راز دار و حاشیه‌ای است. و چون حرف‌هایش در مطبوعات صرفاً گزارش می‌شود و مورد ارزیابی موشکافانه قرار نمی‌گیرد ابهاماتش بیشتر می‌شود به طوری که حتی طرفدارانش را وادار می‌کند که با حدس و گمان به قرائن رجوع کنند.
با در نظر گرفتن این محدودیت‌ها و مشکلات است که می توان، و باید، سخنرانی مشهد را در قبال مسائل داخلی مطالعه کرد.
یک چنین بررسی نشان می‌دهد که هدف اصلی سخنرانی مشهد تعریف و تنظیم روابط میان جناح‌ها و برقراری نوعی توازن قوا میان آنها است.
آقای خامنه‌ای می‌کوشد هر دو جناح را حفظ و به نحوی تقویت کند. از یک سو اصولگرایان را به حمایت استراتژیک از دولت تشویق کند و از سوی دیگر به اعتدالیون حامی دولت تذکر بدهد که انتقادهای مخالفانشان – یعنی اصولگرایان – را محترمانه بپذیرند.
این تعریف از روابط جناح ها و تلاش برای تحمیل نوعی نظم به آن مهمترین هدفی است که آقای خامنه ای، بنا بر سخنرانی‌های مشهد، در سیاست داخلی دنبال می‌کند.
این تلاش، در عین حال، تاثیر جنبی و تلویحی دیگری هم دارد و آن تثبیت موقعیت فراجناحی شخص رهبر است.
یعنی اگر رهبر بتواند بحران ۸۸ و تنش های داخلی مربوط به معامله هسته ای را با توسل به تنطیم روابط جناحی پشت سر بگذارد و جناح ها را به روابط منظم‌تر و تعریف شده‌تر وادارد در واقع توانسته موقعیت خود را به عنوان عنصر فراجناحی موثرتر کند.
حمایت استراتژیک از دولت قانونی
آقای خامنه‌ای حدود ۱۰ درصد سخنان خود را به حمایت اعتدالیون و فقط ۵ درصد را به حمایت اصولگراین و تندروها اختصاص می‌دهد. این دو برابری حجم را در سخنان آقای خامنه ای – که بسیار با امساک سخن میگوید – نمیتوان نادیده گرفت.
استدلالش "ضرورت حمایت از دولت قانونی کشور" است و برای انجام این مهم بر "انسجام ملی" تأکید می‌ورزد و میگوید انتقاد از دولت باید عاری از خشونت و متناسب با موضوع باشد.
اینجا مخاطبینش یکسره تندروهای اصولگرا هستند چراکه می‌دانیم حسن روحانی در افکار عمومی موقعیتش را حفظ کرده و اعتدالیون و اصلاح‌طلبان هم که نیازی به تذکر در مورد ضرورت حمایت از دولت ندارند.
این تندروهای اصولگرا هستند که مورد مواخذه آقای خامنه‌ای قرار گرفته‌اند که بایستی رفتارشان را عاری از خشونت کنند و دولت مشروع و قانونی مملکت را به رسمیت بشناسند.
در واقع تاثیر مورد نظر آقای خامنه‌ای مهار زدن به لجام گسیختگی تندروهای اصولگراست. این موضع برای دولت اعتدالیون – که در مذاکرات سرنوشت‌ساز هسته‌ای دست و پنجه نرم میکند و هوادارانشان را برای انتخابات مجلس و خبرگان به صف کشیده – حمایتی قاطع و استراتژیک از سوی رهبری محسوب می‌شود. به عبارت دیگر، آقای خامنه‌ای از روند و جهت تحولات جاری راضی است.
تذکر تاکتیکی به دولت تدبیر
در حالیکه آقای خامنه‌ای حمایت استراتژیک خود را از دولت اعتدالیون اعلام می‌دارد اما از نشاندن اصولگرایان بر سر سفره سیاسی خود کوتاهی نمی‌کند و سخنانی هم باب طبع آنها دارد.
اینحا روی سخن آقای خامنه‌ای با اعتدالیون و اصلاح‌طلبان حامی دولت روحانی است که نباید منتقدین دولت را تحقیر و تخریب کنند چون خلاف "تدبیر" است. کلید رمز سخنان آقای خامنه‌ای کلمه "تدبیر" است که دولت روحانی را با آن صفت می‌شناسیم و به اضافه می‌دانیم که این روحانی بود که چند بار به تندروها به تندی تاخت و از آنها را "مذاکره‌هراس" و "بزدل" خواند و کارشان را "به جهنم" ارجاع داد.
در واقع آقای خامنه‎‌ای می‌گوید "دغدغه و دلواپسی" – که القاب انتخابی تندروها بود ولی سپس مایه خنده به آنها شد – نباید مایه نکوهش که ستایش باشد. آور این سخنان رهبر باب طبع اصولگرایان و تندروها است و سرمایه جدل‌ سیاسی آنها در ماه‌های آینده خواهد بود.
آیا معامله پیشنهادی رهبر ممکن است؟
اجرای پیشنهاد و راهنمایی رهبر برای تنظیم روابط جناح‌ها به سادگی امکان پذیر نیست و به عوامل متفاوتی بستگی دارد.
اولا، تشخیص اینکه آقای خامنه‌ای چگونه طیف سیاسی را تعریف (و قاعدتا بر مبنای آن عمل میکند) حائز اهمیت است. به نظر میرسد که طیف مورد اشاره وی، از یک سو، تندروترین گرایش اصولگرا، یعنی گروه‌های "دلواپس"، و از سوی دیگر، نیروهای اعتدالی طرفدار دولت را شامل شود. در این قطب بندی اشاره‌ای به نیروهای "سنتی" اصولگرا و یا "اصلاح‌طلب" دیده نمیشود.
به عبارت دیگر، آقای خامنه‌ای قطب‌های اصلی طیف سیاسی را "تندروها" و "اعتدالیون" می‌بیند و تنظیم روابط این دو ثقل را ضروری تشخیص میدهد ولی ضرورتی برای اشاره به جناح‌های "سنتی‌" و "اصلاح‌طلب" نمی‌بیند.
ثانیا، باید دید که معامله پیشنهادی رهبر چه منفعت و چه هزینه‌ای برای جناح‌ها خواهد داشت. برای حامیان دولت، منفعت کار حفظ جهت تحولات جاری است و هزینه‌ای که باید بپردازند به رسمیت شناختن تندروهای اصولگرایی است که به ویرانی اعتدالیون کمر بسته‌اند.
برای تندروهای اصولگرا هم مسئله تا حدودی مشابه است به این معنا که باید به حفظ موقعیت و منافع موجود راضی باشند اما زیاده خواهی نکنند و برتری یکی از سرسخت‌ترین رقبای ایدئولوژیکی خود، یعنی اعتدالیون، را به رسمیت بشناسند.
ثالثا، صرف اینکه رهبر حرفی را زده موجب نخواهد شد که اصولگرایان بپذیرند که دولت قانونی را محترم شمارند و یا اعتدالیون دست از تحقیر تندروها بردارند. موضوع کنترل جناح‌ها از این پیچیده‌تر است.
امکان و ابزار تاثیرگذاری آقای خامنه‌ای بر هر یک از این دو جناح متفاوت است. به عنوان مثال، وی به لحاظ فکری به تندورهای اصولگرا نزدیکتر است و نفوذ شخصی و جذبه کاریزماتیک و عاطفی بیشتری دارد.
اما تفاوت‌ و اختلاف‌های فکری، سیاسی و عملی آقای خامنه‌ای با تندروهای اصولگرا را نمیتوان نادیده گرفت. طغیان و عصیان محمود احمدی‌نژاد و هوادارانش - به مثابه عالیترین تجلی تندروی اصولگرایی - و سرپیچی آنها از خط رهبر در قبال مسائل داخلی از جمله این تفاوت‌هاست.
با این حال باید توجه داشت که اصولگرایان در بهره‌برداری از رهبر برای دست‌یابی به مقاصد خودشان زبردست‌تر بوده‌اند.
سابقه تلاش‌های رهبر
میزان نگرانی آقای خامنه‌ای از تنش میان جناح‌ها و میزان تاثیرگذاری وی را شاید بتوان با ارجاع به گذشته بررسی کرد.
چنین مطالعه‌ای نشان میدهد که تلاش آقای خامنه‌ای برای تنظیم روابط جناح‌ها پدیده تازه‌ای نیست و یکی از مشکلات اساسی وی محسوب می‌شود.
برای نمونه، آقای خامنه‌ای در سخنرانی نوروزی سال گذشته نیز دقیقا همین مشکل را بیان و مواضع مشابه‌ای را اتخاذ کرد.
وی، سال گذشته، از تهدیدهای ناشی از تنش میان جناح‌ها ابراز نگرانی و در عین حمایت از جناح اصولگرا از نحوه رفتار آنها انتقاد کرد. در همان حال در قبال جناح اعتدالیون و دولت حسن روحانی، حمایتی استراتژیکی ولی کم انعکاس‌تر ابراز داشت. به عبارت دیگر، آقای خامنه‌ای در سخنرانی سال گذشته نیز سعی داشت موقعیت هر دو جناح را تحکیم و روابط میان آنها را منظم‌تر کند.
اینکه آقای خامنه‌ای پس از گذشت یکسال باردیگر در یکی از مهمترین سخنرانی‌های خود ضروری می‌داند که مشکل روابط میان دو جناح را مطرح و برای آن راهکار ارائه دهد نشانی از محدودیت تاثیرگذاری او و محدودیت حرف شنوی جناح‌های سیاسی کشور است.

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar