نوروز در تاجیکستان: نماد فرهنگ ملی یا ابزار سیاسی؟
- 21 مارس 2015 - 01 فروردین 1394
![](http://ichef.bbci.co.uk/news/ws/660/amz/worldservice/live/assets/images/2015/03/21/150321153248_tajik_1_640x360_bbc_nocredit.jpg)
نوروز در تاجیکستان بیش از آن که یک سنت مردمی باشد یک جشن رسمی است. لااقل در چشم من این طور مینماید. جنبههای رسمی و تشریفاتی آن امروزها بیشتر از ویژگیهای سنتی و کهن آن جلوه میکند.
در مراسم نوروزی تاجیکان تأثیراتی از جشنهای دیگر رایج در شوروی سابق، چون سال نو مسیحی، همچنان پدیدار است، مانند "بابای دهقان و ملکه نوروز"، دو قهرمان اصلی برنامههای نمایشی نوروزی که تقلیدی از "بابای برفی" (دِد موروز یا همان بابا نوئل) و "برفک" (همان اِسنِگوروچکای روسی یا ملکه برف) هستند. یا رسم آتشبازی (firework) که در سالهای گذشته شهرداری دوشنبه بیخبر از لحظه تحویل سال در شب ۲۱ مارس برگزار می کرد، تقلیدی آشکار از شب سال نو میلادی است.
این در حالی است که بسیاری از آیینهای کهن نوروزی، مانند چهارشنبه سوری، رسم تحویل سال، حاجی فیروز و سیزده به در، به فراموشی سپرده شدهاند یا اجرای آنها دیگر به پررنگی گذشته نیست. خانه تکانی و آراستن سفره نوروزی با هفت سین و هفت شین نیز دیگر به شهامت پیشین باقی نمانده است.
شاید دلیلش این باشد که سرزمین ورارود بیش از هر گوشه دیگر ایران زمین یا منطقه گستردهای که امروز برخیها آن را حوزه نوروز یا نوروزستان مینامند، طی تاریخ خود دستخوش شکستها و آشفتگیهای مدام قرار گرفته است.
ابوریحان بیرونی در باره جشنهای سغدیان میگوید "اهل سغد را در ماههای خود عیدهای بسیاری است که مانند عیدها و ایام فارسیان است... نَوسَرد (نوسال)، روز اول، آن نوروز سغدیان است که نوروز بزرگ باشد. و روز بیست و هشتم آن زردشتیان بخارا را عیدی است که "رامش آغام" مینامند. و در این عید در آتشکدهای که نزدیک قریه رامش است، جمع میشوند. و این آغامها نزد آنان عزیزترین عیدهاست..."
![](http://ichef.bbci.co.uk/news/ws/625/amz/worldservice/live/assets/images/2015/03/21/150321153338_tajik_3_640x360_bbc_nocredit.jpg)
با وجود حملات پیوسته قبایل کوچی از شمال و شرق، رواج ملوک الطوایفی و ناامنی داخلی رسم و آیینهای نوروزی طی قرنهای متمادی در ورارود همیشه زنده بوده است. بویژه قبل از استعمار روسها و برپایی حکومت شوروی در آسیای میانه امیران بخارا در تجلیل از نوروز مباهات میورزیدهاند.
احمد دانش، از نویسندگان قرن ۱۹، در این باره می نویسد: "و از جمله رسوم تازه که در عصر امیر (مظفر خان، ۱۸۶۰-۱۸۸۵) شیوع یافت، تعظیم نوروز بود که چون آفتاب به اوساط حوت رسد، تردد جشن و سور نموده، اسباب مسخرگی و داربازی و شعبده جمع مینمایند، تا اواسط ماه ثور به همه دهات و قریه و مزارات مردم را به اجتماع فرمان داده، اصناف اهل حرفه را به زور و زجر از شهر برآورده، شب، همه شب چراغان فرموده، قوال و مطرب و مغنی و رقاص و مسخرهباز را به کار درآورده..."
در امارت بخارا در دوران امیران منغیتی نوروزگاهها و سیرگاههای زیادی موجود بوده است که در آنها مردم زیادی جمع میشدند و خوشحالی میکردند. مهمترین این سیرگاهها "فیضآباد" و "شیربدن" نام داشتهاند که صدرالدین عینی، نویسنده معروف، در کتاب یادداشتهایش از آنها یادآور شده است.
در این سیرگاهها انواع غذاهای نوروزی تهیه و به فروش گذاشته می شدند و بازیها و مسابقات مختلفی میان مردم، بویژه جوانان، مانند کشتی، بُجُلبازی، قماربازی، گردوبازی، تخمجنگ، کندکبازی، صعوهبازی، زاغچهبازی، غِرغِرکبازی و غیره دایر میشد. آواز کرنی و سرنی، طبل و رباب، تار و دوتار و چنگ و دف همه جا شنیده میشد. مردم مسابقات اسب دوانی، داربازی یا سیرک روسی را تماشا میکردند.
صدرالدین عینی مینویسد: "در بخارا در آن وقتها نوروز را که عید بهار عمومی فارسیزبانان است، بسیار حرمت میکردند. حتی علمای دینی به این عید که پیش از اسلامیت - پیش از استیلای عربها، عادت ملی بوده و بعد از مسلمان شدن هم مردم این عید را ترک نکرده بودند، رنگ دینی اسلامی داده، از وی فایده میبردند. از آیتهای قرآن "هفت سلام" نوشته به غولینگاب (آبمیوه زردالو) که خوردن وی در نوروز از عادتهای ملی پیشتره (سابق) بود، تر کرده، میخوراندند و پول میگرفتند."
![](http://ichef.bbci.co.uk/news/ws/625/amz/worldservice/live/assets/images/2015/03/21/150321153403_tajik_4_640x360_bbc_nocredit.jpg)
شکوه و عظمت نوروز پس از انقلاب بلشویکی و استقرار دولت شوروی در آسیای میانه به تدریج کاسته شد. دولت نوپای شوروی نوروز را یک جشن فئودالی و مذهبی میدانست و تجلیل از آن را رسما اجازه نمیداد، هرچند به گفته برخی از مقامات وقت شوروی، هیچ گونه سند رسمی در باره ممنوعیت آن وجود نداشت.
سیاست قومی و ملی شوروی باعث شد که آسیای میانه به چند "جمهوری شوروی سوسیالیستی" تقسیم شود. تاجیکان در این میانه از مراکز فرهنگی خود، شهرهای سمرقند و بخارا و فرغانه و خوارزم، محروم شدند و این شهرها به ازبکستان تعلق گرفت. دولت شوروی در سال ۱۹۲۹ خط لاتین و ده سال بعد خط سیریلیک را جایگزین خط پارسی کرد. تبدیل خط باعث شد که مردم فارسیزبان ورارود از میراث فرهنگی و ادبی خود تا حد زیادی دور مانند. اگرچه آثار برخی از شعرا و نویسندگان کلاسیک به طور گزینشی و مطالق با ایدئولوژی کمونیستی در مدارس به شکل مختصر تدریس میشد.
ظاهرا ترور استالین در سال ۱۹۳۷ که هزارها نفر ار فرهنگیان و پیشوایان ملی را به کام خود کشید، به حدی در دل مردم هراس افکنده بود که کسی در باره ضرورت تجلیل رسمی از نوروز لب وا نمیکرد. با این حال، مردم محلی به شیوههای مختلفی، از جمله با برگزاری مراسم گلگردانی، سیر لاله یا گل سرخ، پختن سمنو و غذاهای دیگر نوروزی، رسم شیار کردن زمین و درخت کاری این جشن را برپا میداشتند.
مثلا در روستای "وَشَن" در دره زرافشان مردم در مزار "خواجه ملا" جمع میشدند و از گندم خردشده آش "غرمیچ" میپختند که شبیه شله و بسیار خوشمزه است. در باغ پشت مزار زنان گرد هم صف میکشیدند و دختران نوجوان، در وسط با لباس محلی آن روزگار که آستینهای درازی داشت، نرمک نرکم میخرامیدند یا به اصطلاح رقص میکردند و جوانان از بلندی آنها را تماشا میکردند و از میان دختران نوجوان برای خود نامزد خوش (انتخاب) میکردند.
![](http://ichef.bbci.co.uk/news/ws/625/amz/worldservice/live/assets/images/2015/03/21/150321153606_tajik_5_640x360_bbc_nocredit.jpg)
در زمان حکومت شوروی اگرچه نوروز رسما جشن گرفته نمیشد، ولی پژوهشگران آیینهای مردمی در مناطق مختلف رسم و رسوم نوروزی و سرود و ترانههای عامیانه مربوط به این جشن را به ثبت رساندهاند. در اواخر عهد شوروی میان فرهنگیان تاجیک جریانی پا گرفت که میخواستند نوروز به عنوان جشن رسمی برگزار شود. در دهههای شصت و هفتاد میلادی شعر و مقالاتی در نشریههای رسمی شوروی چاپ میشدند که از نوروز به عنوان یک جشن طبیعت و بهار ستایش میکردند.
آن زمان بود که گروهی از شعرا و نویسندگان، مانند میرزا تورسون زاده، باقی رحیمزاده، لایق شیرعلی، گلرخسار صفی، بازار صابر، مهمان بختی و چندی دیگر به نزد جبار رسولف، رهبر وقت حزب کمونیست تاجیکستان، رفتند و خواستار رسمی کردن نوروز شدند. ایشان پذیرفت ولی گفت نامش را "نوروز" نگویند بلکه "عید محنت" گویند. اما به ابتکار بوری النسا بردی یوا، سردبیر "معارف و مدنیت"، نشریه وزارت فرهنگ و اتحادیه ادیبان تایجسکتان، که برخی او را "قهرمان نوروز" مینامند، شماره ویژه از این نشریه را در ۲۱ مارس سال ۱۹۶۶ کاملا به جشن نوروز بخشید که نقطه عطفی در تحلیل از جشن نوروز در تاجیکستان محسوب میشد.
![](http://ichef.bbci.co.uk/news/ws/625/amz/worldservice/live/assets/images/2015/03/21/150321153748_tajik_6_640x360_bbc_nocredit.jpg)
پس از آن دوران بود که نوروز بهتدریج به یکی از نمادهای هویتی تاجیکان تبدیل شد و به گفته میربابا میررحیم، پژوهشگر تاجیک، نخستین جشن رسمی نوروز در سال ۱۹۸۰ در شهر قـُـرغانتپه، در جنوب تاجیکستان، با سناریوی هدفمندی برگزار شد. آقای میررحیم میگوید که او راهنمای ویژهای برای برگزاری جشن نوروز نوشته بود که طبق آن در چارچوب نوروز آزمون زیبایی و مهارت، مراسم جفتبَراران (شیار زمین)، جشنواره "نوروز عید محنت، جوانی و دوستی" برپا شد.
با روی کار آمدن میخائیل گورباچف در سال ۱۹۸۵ و سیاست "پرسترویکا"ی او جریان هویت خواهی تاجیکان تقویت شد و از جمله با تلاش فرهنگیان تاجیک نوروز به طور گسترده و رسمی جشن گرفته شد. بسیاری از آیینهای نوروزی نیز در این دوران در روستاها و شهرها دوباره زنده شدند. با فشار روزافزون فرهنگیان دولت کمونیستی وقت وادار شد که در سال ۱۹۸۹ زبان فارسی را در تاجیکستان پس از ۷۰ سال سیطره زبان و فرهنگ روسی دوباره با تصویب قانونی رسمی کند.
جنگ داخلی پنجساله (۱۹۹۲-۱۹۹۷) در تاجیکستان البته اثرات عمیقی در جریانات فرهنگی و خودآگاهی ملی تاجیکان و همین طور در برگزاری نوروز داشت. بسیاری از فرهنگیان و روزنامهنگاران به دست گروههای مسلح کشته شدند، نشریهها از فعالیت بازماندند و رادیو و تلویزیون بین گروههای درگیر دست به دست میشد. مردم آن زمان بیشتر به فکر مال و جانشان بودند و به مسایل فرهنگی مانند نوروز کمتر میاندیشدند. نوروز در آن سالهای مصیبت و ماتم چندان پررنگ نبود.
با این حال، در دو دهه دوران استقلال تاجیکستان جشن نوروز بهتدریج به یکی از مهمترین جشنها در تاجیکستان تبدیل شد. دولت برای برگزاری جشن نوروز چهار روز را تعطیل اعلام کرده و همهساله برای هر روز انجام مراسمی در نظر گرفته میشود. از کارزار درخت کاری با شرکت رئیس جمهور گرفته تا نمایش تئاتری نوروزی در یکی از پارکهای بزرگ شهر دوشنبه و از مسابقات ورزشی، مانند کشتی و بزکشی گرفته تا برگزاری نمایشگاههای آثار هنر دستی و محصولات غذایی و حتی نمایش مد و آزمون موی دراز میان دختران جوان.
![](http://ichef.bbci.co.uk/news/ws/625/amz/worldservice/live/assets/images/2015/03/21/150321153828_tajik_7_640x360_bbc_nocredit.jpg)
برای مقامهای تاجیک نوروز در سالهای اخیر فرصت مناسبی برای افتتاح ساختمانهای جدید مانند مدارس و مؤسسات فرهنگی و کارخانه و تاسیسات اجتماعی و دولتی بوده است، تا به مردم نشان بدهند که کشور در حال پیشرفت است. در این مراسم معمولا خود امامعلی رحمان، رئیسجمهور، شرکت میکند و با دست خود نوارها را میبُرد. در مراسم درخت کاری نیز خود او با سایر مقامات شرکت میکند.
آقای رحمان در آستان نوروز همهساله با فرهنگیان تاجیک ملاقات میکند و به راز و نیازهای آنان گوش میدهد و پیشنهادهایشان را میپذیرد، هرچند منتقدان میگویند که این ملاقاتها بیشتر نمایشی است و فرهنگیان در آن بیشتر به مدح و ستایش رئیسجمهور میپردازند. روز ۱۹ مارس نیز او ملاقاتی با فرهنگیان انجام داد و ضمن سخنرانی در این همایش از آنان خواست که با افراطگرایی مبارزه و تحملگرایی را تبلیغ کنند.
آقای رحمان جشن نوروز را "نمادی از تحمل و مدارا" خوانده است. تازه برخی از اسلامگرایان افراطی در سالهای اخیر مردم را تبلیغ میکنند که از تجلیل از نوروز که به گفته آنها یک جشن مجوسی محسوب میشود، بپرهیزند. آنها به مردم همچنین میگویند که از دادن نامهای فارسی، مانند خورشید و جمشید و سیاوش و رستم و سهراب و مانند اینها به فرزندان خود اجتناب ورزند و نامهای "اسلامی" را ترجیح بدهند. تحت تأثیر این تبلیغات برخی از خانوادههای مذهبی از آراستن خان نوروزی خودداری میکنند.
یکی از ابتکارات رئیسجمهوری تاجیکستان در زمینه نوروز برگزاری نوروز بینالمللی است که همهساله با شرکت رهبران و مقامهای بلندپایه کشورهایی که نوروز را جشن میگیرند، در یکی از این کشورها برپا میشود. نخستین نوروز بینالمللی سال ۲۰۱۲ با شرکت امامعلی رحمان، محمود احمدینژاد و حامد کرزی، رئیسان جمهوری تاجیکستان و ایران و افغانستان در شهر دوشنبه برگزار شد.
![](http://ichef.bbci.co.uk/news/ws/625/amz/worldservice/live/assets/images/2015/03/21/150321154632_tajik_8_640x360_bbc_nocredit.jpg)
مقامات قبلا اعلام کرده بودند که نوروز بین المللی امسال روز ۲۲ مارس در شهر خجند، در شمال تاجیکستان، برگزار میشود. در چارچوب این مراسم مجتمع بزرگی به نام "باغ کمال خجندی" در این شهر افتتاح میشود که حاوی مجسمه و مقبره این شاعر غزلسرای قرن ۱۴ میلادی است. به این منطور، مقامهای تاجیک قبلا پارهای از خاک قبر کمال را از شهر تبریز به خجند انتقال دادهاند.
اما برای مردم تاجیکستان بهویژه در مناطق روستایی، نوروز و بهار پس از زمستان سرد و طولانی و محرومیت از نیروی برق بیشک نوید فرحبخشی است. امید آنان به زندگی بهتر در موسم بهار و نوروز دوباره زنده میشود، ولی فقر و فساد گسترده از اشتیاق آنان به احیای آیینهای کهن نوروزی کاسته است. در نوروز زنان و دختران پیراهنهای رنگی به تن میکنند و به نوروزگاهها میروند. ولی شور و شوقی که در جوامع دیگر فارسیزبان در نوروز دیده میشود، در چهره مردم تاجیک امروزها کمتر به مشاهده میرسد.
تاثیر تحریمهای غرب علیه روسیه که موجب کاهش انتقال پول از سوی مهاجران کاری تاجیک شده و بهای سامانی، پول ملی تاجیکستان، را با خاک برابر کرده، امسال در سفره نوروزی بسیاری از خانواده های تنگدست تاجیک را کم بارتر میکند. شاید بسیاری نتوانند سفره نوروزی را به دلخواه خود بیارایند.
بسیاری از مردم عادی از تماشای جشنهای رسمی با شکوه که با شرکت رئیس جمهور و مقامهای دیگر بلندپایه و مهمانان خارجی تحت تدابیر شدید امنیتی برگزار میشوند، بیبهره میمانند. این مراسم و برنامههای نمایشی و مسابقات ورزشی که از تلویزیونهای سراسری مکرر با شعارهای "شکرانه کنید!" و مدح و ستایش رئیسجمهور تاجیکستان پخش میشوند، آنچنان نوروز را تحتالشعاع قرار دادهاند که مردمی بودن این جشن دیگر زیر سؤال رفته است.
![](http://ichef.bbci.co.uk/news/ws/625/amz/worldservice/live/assets/images/2015/03/21/150321154709_tajik_9_640x360_bbc_nocredit.jpg)
در حالی که مقامهای تاجیک از نوروز ظاهرا به عنوان یکی از نمادهای فرهنگ و هویت ملی، ولی درواقع به عنوان ابزاری سیاسی برای ترویج سیاستهای خود کمال استفاده را میکنند، اما فقدان یکی از عناصر مهم این فرهنگ، خط پارسی، همچنان مانع پیوند تاجیکان با گذشته خود و یا با همزبانان برونمرزیشان باقی مانده است.
حضور این خط و خوشنویسی پارسی میتوانست بر زیبایی خیابانهای شهر بیفزاید و تصویر بهتری از تاجیکستان به مردمان پارسیگو که علاقه فراوانی به این کشور دارند و در روزهای نوروز برای گردشگری و تماشای مراسم نوروزی توده توده به تاجیکستان سفر میکنند، ارائه بدهد. بر خلاف این، میبینیم که جای اشعار زیبا و جذاب بزرگان ادبیات فارسی درباره نوروز را شعارها و آویزههای حاوی سخنان رئیسجمهور و ابیات عامیانه زبانزد خاص عام پر کردهاند.
فاصلهای که تاجیکان با خط فارسی یا به اصطلاح "خط نیاکان" خود دارند، در زبان رسمی این کشور که پس از سالها سلطه شوروی دوباره میخواهد در جامعه نفوذ یابد، تاثیر عمیقی برجای گذاشته. چنانچه در نقشه تدابیر شهرداری دوشنبه برای تجلیل از نوروز میخوانیم: "آماده کردن ۲۴۰ عدد دستهچوب سه متری حلقهشکل (از هر ناحیه ۶۰ عددی)، ۸۰ عدد دختران (از هر ناحیه ۲۰ عددی) با لباسهای ملی با لعلی (سینی)های میوههای خشک و مغز و مویز برای پیشکش به مهمانان." چی؟ ۸۰ عدد دختران؟ برای پیشکش به مهمانان؟
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar