مهاجرت اقلیتهای دینی از ایران؛ "میروند که زندگی کنند"
جمعیت اقلیتهای دینی در ایران رو به کاهش است و چهل سال بعد از پیروزی انقلاب و روی کار آمدن حکومت جمهوری اسلامی، جمعیت شهروندان زرتشتی، یهودی و مسیحی به یک سوم کاهش یافته است.
کوروش نیکنام، موبد زرتشتی و نماینده سابق مجلس ایران میگوید که بیکاری، محرومیت استخدامی، محدودیت آزادی و تبعیضهای قانونی، نقشی اساسی در رشد منفی جمعیت این اقلیتها دارد.
بر اساس اصل ۱۳ قانون اساسی "ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیتهای دینی شناخته میشوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل میکنند".
هرچند آماری رسمی از تعداد شهروندان زرتشتی، یهودی و مسیحی در ایران وجود ندارد اما به گفته کوروش نیکنام، جمعیت شهروندان زرتشتی در سال ۱۳۵۷ بیش از شصت هزار نفر بود که اکنون به بیست هزار نفر کاهش یافته است.
هارون یشایایی، تهیه کننده سینما و رئیس سابق انجمن کلیمیان تهران میگوید که به آمار نمیشود اعتنا کرد ولی در سرشماری سال ۱۳۵۵ یعنی حدود ۴۵ سال قبل، تعداد یهودیان در ایران حدود شصت هزار نفر بود و اکنون به بیست هزار نفر رسیده است.
روبرت بگلریان، نماینده ارامنه جنوب در دورههای هفتم، هشتم و نهم مجلس تعداد شهروندان ارمنی در ایران را بین پنجاه تا شصت هزار نفر عنوان میکند و میگوید که "تعداد ایرانیان ارمنی قبل از انقلاب ۵۷ حدود ۲۵۰ هزار نفر بوده است.
روبرت صافاریان، مستندساز و منتقد سینما در مطلبی در وبلاگش نوشته است که "براساس آمارها بعد از انقلاب به این طرف تعداد ارمنه در ایران به بیست درصد کاهش یافته (از این تعداد هم بخش قابل توجهی در تدارک برنامهریزی برای مهاجرت هستند) و این یعنی هشتاد درصد ارامنه، ایران را ترک کردهاند."
"جامعه هم چندان اطلاعی از این موضوع ندارد چون کسی چیزی نمینویسد و حتی خود ارمنیها هم در شعر و داستانهایشان کمتر به آن پرداختهاند. هرچند نوع دیگری از ادبیات ارمنی-فارسی که در خارج از کشور شکل گرفته هم چندان حضور قدرتمندی ندارد که بتواند در برابر چنین اتفاقاتی نظرات را به خود جلب کند یا دستکم برای مترجمان کشش ترجمه را باعث شود. درحالیکه این رفتنها بسیار از نظر اجتماعی مهم و تاثیرگذار هستند چون نشان میدهد جامعه ارمنی آینده خود را در جایی دیگر میجوید."
چرا اقلیتهای دینی، ایران را ترک میکنند؟
کوروش نیکنام، موبد زرتشتی و نماینده سابق شهروندان زرتشتی در مجلس میگوید: "مهمترین دلیلش بیکاری است. جوانهای زرتشتی همه تحصیل کرده هستند و وقتی فارغالتحصیل میشوند به خاطر محدویتهایی که در بسیاری از مراکز دولتی ایران مثل ارتش، نیروی انتظامی، آموزش و پرورش، ارشاد و مراکز دیگر وجود دارد امکان استخدام ندارند و طبیعتا باید خودشان سرمایهای برای ایجاد کار داشته باشند ولی در کشورهای دیگر امکانات کاری و شغلی براساس تخصصشان فراهم است و به دلیل بیکاری و عدم درآمد از ایران میروند."
براساس قانون ارتش جمهوری اسلامی که هفتم مهرماه ۱۳۶۶ در مجلس تصویب شده و به تایید شورای نگهبان رسیده، تدین به اسلام از شرایط اصلی استخدام در ارتش است. تبصره ماده ۲۹ این قانون البته میگوید که "اقلیتهای دینی شناخته شده در قانون اساسی که تا تصویب این قانون استخدام شدهاند از نظر ادامه خدمت از بند الف (متدین بودن به دین اسلام) مستثنی میباشند".
اقلیتهای دینی بعد از تصویب این قانون در حالی از استخدام در ارتش محروم شدند که همچون سایر شهروندان ایرانی باید خدمت سربازی را بگذرانند. به غیر از ارتش، محدودیت قانونی برای استخدام اقلیتهای دینی در هیچ سازمان و ارگان دیگری وجود ندارد با این حال به گفته نماینده سابق زرتشتیان در مجلس، امکان استخدام در بسیاری از نهادهای دولتی وجود ندارد. این در حالی است که براساس اصل ۲۸ قانون اساسی ایران "هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست، برگزیند. دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون، برای همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد نماید."
- بیشتر بخوانید: خط کشی شیعه و سنی در فرم های استخدام
- دشواری های اقلیت بودن در ایران
- 'هویت ملی ایرانیان یهودی، قابل فروش نیست'
محدودیت در آزادیهای فردی و اجتماعی دیگر دلیل مهاجرت اقلیتهای دینی از ایران است. کوروش نیکنام میگوید: "به عنوان مثال وقتی در ایران ماه رمضان میشود هرکسی با هر دین و آئینی باید همچون مسلمانان کسب و کارش را تعطیل بکند و در خیابان حق خوردن چیزی را ندارد. ماه محرم که میشود هر دین و آئینی باید حرمت بقیه را نگه دارد نه عروسی بکند، نه شادی بکند نه آهنگی بگذارد. از سوی دیگر مسئله حجاب اجباری است که در فرهنگ و دین دیگران یعنی زرتشتیان و ارامنه اجباری نیست ولی باید تابع قانون دیگران باشند، این گونه مسائل سبب میشود ایرانیهایی که توانش را دارند برای برخورداری از آزادیهای فردی و اجتماعی از ایران مهاجرت کنند."
برای اقلیتهای دینی اما قوانین ارث و قصاص چالش برانگیزترین قوانین هستند. کوروش نیکنام میگوید: "این قوانین، خطرناک هستند و باعث میشوند که اقلیتهای دینی در ایران، احساس امنیت نکنند و خودشان را شهروند درجه دو و سه بدانند نه شهروندانی که احساس میکنند زیر پوشش حکومتی هستند که به آنها پناه و امکانات میدهد. آنها طبیعتا ترجیح میدهند بروند کشورهای اروپایی و آمریکا که آزادی بدون در نظر داشتن دین وجود دارد. میگویند انسان که یک بار بیشتر دنیا نمیآید، میروند که زندگی کنند."
براساس ماده ۸۸۱ مکرر قانون مدنی " کافر از مسلم ارث نمیبرد و اگر در بین ورثه متوفای کافر مسلم باشد وراث کافر ارث نمیبرند اگرچه از لحاظ طبقه و درجه مقدم بر مسلم باشند." در دادگاههای ایران، اقلیتهای دینی که در قانون اساسی به رسمیت شناخته شدهاند هم مشمول این ماده قانونی قرار میگیرند و در قضیه ارث جزو "کفار" محسوب میشوند.
در قانون مجازات اسلامی برای مجازات قاتل اگر مقتول مسلمان باشد قصاص در نظر گرفته شده اما در همین قانون اگر مقتول از اقلیتهای دینی (غیرمسلمان) باشد مجازات قاتل دیه است. از دیگر تفاوتها و تبعیضهای قانونی علیه شهروندان غیر مسلمان در ایران مسئله شهادت در دادگاه است که شهادت غیر مسلمانان، علیه مسلمانان پذیرفته نمیشود.
هارون یشایایی، از رهبران جامعه یهودی ایران و تهیه کننده فیلمهای مطرحی چون هامون، ناخدا خورشید، اجارهنشینها و هنرپیشه، به بیش از شش میلیون مهاجر ایرانی در خارج از کشور اشاره میکند و مهاجرت اقلیتهای دینی از ایران را همچون مهاجرت بقیه مردم ایران میداند:
"بعد از انقلاب، بقیه اقلیتهای دینی، مشکلات یهودیها را نداشتند ولی علیرغم فشارها، یهودیها در ایران ماندهاند که هم به قابلیتهای فرهنگی مردم ایران برمیگردد و هم به امکاناتی که دولت جمهوری اسلامی لااقل برای انجام شعائر مذهبی و دینی در اختیار اقلیتهای دینی گذاشته. یهودیان ایران هیچ مشکلی در انجام فرایض دینی نداشته و ندارند و علیرغم فشارهایی از خارج از ایران وارد میشد حضور بیست هزار یهودی در ایران مهم است."
روزنامه گاردین چاپ لندن، تیر ماه ۱۳۸۶ در گزارشی اعلام کرده بود که برای خروج از ایران به ایرانیان یهودی پنج هزار پوند برای هر نفر و سی هزار پوند برای هر خانواده پیشنهاد میشده است؛ علاوه بر مشوقهای دولت اسرائیل به یهودیانی که به این کشور مهاجرت میکنند.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar