دادگاه فدرال آلمان محکومیت افسر ۹۵ سالهی پیشین اساس که در اردوگاه مرگ آشویتس خدمت کردهبوده را تأیید کرد.
به گزارش«محبت نیوز» اسکار گرونینگ در ژوئیهی ۲۰۱۵ به عنوان دستیاری در قتل ۳۰۰ هزار یهودی در دادگاه لونیبورگ به چهار سال زندان محکوم شد. در دادگاه، گورنینگ شهادت داد که مسؤولیت وی جمعآوری اموال زندانیان، و ارسال اشیاء قیمتی از میان این اموال به برلین بودهاست.
به نقل از تایم اسرائیل، گرونینگ درخواست تجدیدنظر کرد، اما هانس هالترمن، وکیل مدافع وی، به خبرگزاری دپا گفت که دادگاه عدالت فدرال این رأی را تأیید کردهاست. دادگاه نظر فوری در بارهی خبر اعلام نکرد.
رأی دادگاه زمینهای ایجاد کرد برای دادستانان که بتوانند دیگرانی را که در اردوگاه مرگ خدمت کردهاند، مورد پیگرد قرار دهند.
این اولین بار است که یک دادگاه تجدیدنظر حکم کردهاست که حتی شاغل بودن در یک اردوگاه مرگ، به معنای کمک رساندن به انجام فعالیتهای آن اردوگاه است و برای محکومیت فرد به عنوان دستیاری در قتلهایی که در آن محل صورت گرفته، کافی است، حتی اگر سندی مبنی بر دخالت مستقیم فرد در مورد معینی از قتل، موجود نباشد.
در دادگاه اولیه در لونینبورگ، رئیس دادگاه، قاضی فرانتس کامپیش گفت گورنینگ بخشی از آن «ماشین مرگ» بهشمار میرفتهاست، و در انجام امور اردوگاه دخیل بودهاست، و همچنین در جمعآوری اموال سرقتشده از قربانیان به نفع اهداف نازیها کمک میکردهاست.
جان دمیانیوک، کارگر پیشین خودرو در اوهایو، اولین فردی بود که در ۲۰۱۱ در آلمان تنها به جرم نگهبانی در اردوگاه مرگ، بدون هیچ سندی که در موارد معین قتل شرکت داشتهباشد، محکوم شد. دمیانیوک، که همیشه خدمت در اردوگاه سوبیبور را انکار کردهبود، پیش از آن که دفاعیات وی شنیدهشود، درگذشت.
اکثر پناهجویان که از کشور های اسلامی به آلمان رفته اند، مجرد می باشند
به گزارش«محبت نیوز» هورست ونزل، مدرس ۲۷ سالۀ آلمانی، به مردان ثروتمند آلمانی آموزش می دهد تا چگونه با زنان جوان بدون استرس، رابطه برقرار کنند. دستمزد این کارشناس ویژه برای تدریس خصوصی یک فرد در یک روز معادل ۱۵۰۰ دلار امریکا می باشد.
به گفته صدای آمریکا، حالا با سرا زیر شدن بیش از یک میلیون پناهجو در آلمان، دوره های آموزشی ونزل، محدود به مردان ثروتمند آلمانی نمی گردد، اکنون وی به صورت دواطلبانه و رایگان، شماری از پناهجویان مسلمان عراقی و سوری را نیز آموزش می دهد تا آنان بتوانند با زنان و دختران جوان رابطه برقرار کنند.
اکثر این پناهجویان را مسلمانانی تشکیل می دهد که از کشور های جنگ زده خاورمیانه به آلمان پناه آورده اند. روابط میان مردان و زنان در کشور های اسلامی تفاوت عمده ای با کشور های غربی مانند آلمان دارد و نحوه ناصحیح برخورد این دسته از پناهجویان که از کشورهای اسلامی آمده اند با زنان و دختران در آلمان حساسیتهای ویژه ای را بر انگیخته است.
“ونزل” بر این باور است که ایجاد رابطه صحیح در میان مردان و زنان، بهترین راه پیش روی برای ادغام هر چه بهتر پناهجویان با جامعه آلمان می باشد و به همین دلیل، وی تصمیم گرفت تا مبانی ارتباط صحیح با زنان را به صورت رایگان به پناهجویان مسلمان نیز آموزش بدهد.
حسن عباسی در سخنانی جنجالی همزمان هم به ترامپ و هم به سیاستهای دولت حسن روحانی و آنهایی که در فکر مذاکره با آمریکا هستند، تاخته است.
به گزارش«محبتنیوز» حسن عباسی چهره پرحاشیه رسانههای ایران که خود را “کسینجر” جمهوری اسلامی میداند در سخنانی تازه در همایشی با عنوان «اقتصاد ایران پس از ترامپ» که در سالن ورزشی دانشکده علوم پزشکی لرستان برگزار شد بار دیگر در اظهاراتی جنجالی به دولت حسن روحانی تاخته است.
او طبق معمول به لیبرالیسم تاخته و گفته ۱۱ سال پیش “برژینسکی” کتابی نوشت به نام خودکشی حکومتها و روند خودکشی حکومت آمریکا، وی با استناد به همین کتاب هم به آمریکا حمله کرده و هم در ادامه اظهارتش به دولت حسن روحانی که تلاش میکند رابطه خود با غربیها را بهبود بخشد.
او در بخشی از سخنانش عنوان کرده، «برخی افراد فریاد میزنند هتلسازی از دید برخی مسئله شده درحالیکه ازنظر ما مسئله نیست واز دید ما سیاست درهای باز تایلند مسئله است و اینکه مملکت تبدیل شود به پاتایای تایلند و آنتالیای ترکیه مخالف هستیم».
او مدعی گردید، «ترامپ هیچ کاری نمیتواند انجام دهد در داخل کشورش ضعیف شده و در بیرون نسبت به او نفرت وجود دارد و سعی میکند فشار مضاعفی به ایران بیاورد اما ما برگهای قوی برای مقابله داریم و باید هوشیار باشیم».
در پایان هم افزود«باید به سمت اقتصاد درونزا حرکت کنیم کنیم و پولمان را قوی کنیم، هدف استراتژیکی که توسط رهبری مشخصشده این است که ریال ایران تبدیل به یل شود و ریال ایران را به آقای ریال و آقای ارزهای جهان برای زمینه سازی ظهور تبدیل کنید».
این فرد متهم به اظهارات اسلام گرایانه در اینترنت تحت نامی غیرواقعی و افشای مواد داخلی سازمان در چت روم های اینترنتی است
به گزارش«محبت نیوز» به گزارش رسانه های آلمان یک کارمند سازمان اطلاعات داخلی این کشور (بی اف وی) در پی اظهارات اسلام گرایانه و بیرون دادن اطلاعات سازمانی دستگیر شده است.
یک سخنگوی بی اف وی که با خبرگزاری رویترز صحبت کرده گزارش روزنامه دای ولت دایر بر اینکه متهم به طراحی یک بمبگذاری در دفتر این سازمان در کلن مظنون بوده را تایید نکرد.
به گفته سخنگوی این سازمان: «این فرد متهم به اظهارات اسلام گرایانه در اینترنت تحت نامی غیرواقعی و افشای مواد داخلی سازمان در چت روم های اینترنتی است».
دای ولت گزارش داده بود که یک خبرچین این سازمان به طور ناشناس با این فرد وارد گفت و گو شده بود و دو نفر حتی درباره یک حمله احتمالی صحبت کرده بودند.
بی اف وی نگفته است که متهم در کدام بخش این سازمان کار می کرد هرچند روزنامه دراشپیگل گزارش داد که او اخیرن برای نظارت بر اسلام گرایی در آلمان استخدام شده بود.
این روزنامه همچنین گزارش داد که خانواده این مرد از اسلام آوردن او در سال ۲۰۱۴ بی خبر بود. بی اف وی سازمان فدرال حفاظت از قانون اساسی سازمان اطلاعات داخلی آلمان است. اطلاعات خارجی زیر نظر بی ان دی، سازمان اطلاعات فدرال، است. مدیر بی اف وی در ماه نوامبر گفته بود که شمار اسلام گرایان در آلمان ۴۰ هزار نفر تخمین زده می شود که شامل ۹۲۰۰ سلفی فوق محافظه کار است.
پاپ فرانسیس در این دیدار از دانشمندان جهان خواست تا جدا از گرایشات سیاسی، اقتصادی و راهبردی، تلاشهای جدی برای نجات جهان نمایند
به گزارش«محبت نیوز» پاپ فرانسیس رهبر کاتولیکهای جهان در گردهمایی شماری از شناخته شده ترین دانشمندان دنیا در کاخ Apostolic Palace واتیکان از آنها خواست تا با تکیه بر روشها و یافته های نوین علمی اقدامات جدی برای توسعه پایدار جوامع انسانی و حفظ محیط زیست زمین انجام دهند.
وی خطاب به این دانشمندان و محققان سراسر جهان گفت: «این وظیفه دانشمندان است که جدا از گرایشات سیاسی، اقتصادی و راهبردی، تلاشهای جدی برای ارایه روشی مؤثر جهت مقابله با تغییرات جوی و پیامدهای ناگوار اجتماعی آن به کار بندند».
پاپ فرانسیس همچنین از رهبران سیاسی سراسر جهان خواست تا ارتباط به مراتب قوی تری با جوامع علمی برقرار کنند که با توجه به یافته ها و پیشنهادات آنها، قوانین مؤثری جهت نجات زمین به کار گرفته و همزمان ارتباطات خود را در این زمینه تقویت کنند.
در همین حال رویترز در گزارشی نوشت: «آنچه که پاپ فرانسیس به عنوان یک درخواست جدی نسبت به رهبران کشورهای جهان مطرح کرد، در واقع پیامی بوده که هدف اصلی آن “دونالد ترامپ” رئیس جمهور برگزیده آمریکاست چراکه ترامپ تهدید کرده که آمریکا را از توافقنامه تاریخی پاریس خارج خواهد کرد.»
در میان دانشمندانی که در این جمع حضور داشتند “استفن هاوکینگ” از جمله افراد سرشناس بود. پاپ درحضور این فیزیکدان برجسته سخنرانی تاثیر گذاری درخصوص لزوم به کارگیری اقدامات جدی جهت نجات زمین ارایه کرد.
ویکیلیکس از تماسهای محرمانه آمریکا و آیت الله خمینی چه منتشر کرده؟
کامبیز فتاحیبیبیسی - واشنگتن
29 نوامبر 2016 - 09 آذر 1395
داستان انقلاب ایران روایتهای ناگفته زیادی دارد، گوشههای تاریکی که بعد از گذشت حدود چهار دهه با انتشار اسناد طبقه بندی شده دولت آمریکا به تدریج در حال روشنتر شدن است.
پیام های دیپلماتیک جدیدی که سایت افشاگر ویکیلیکس منتشر کرده حاوی اطلاعات بحث برانگیزیست و تصویری تازه ای از وقایع پشت پرده انقلاب ارائه می دهد.
بنا بر یک سند، ویلیام سالیوان، سفیر آمریکا در تهران، یک روز قبل از خروج شاه از کشور، به واشنگتن گزارش میدهد که فرماندهان ارتش شاهنشاهی به فرستاده نظامی کارتر در ایران - ژنرال رابرت هایزر - گفته اند که به طور اصولی با رئیس جمهور شدن مهدی بازرگان مشکلی ندارند.
سفیر آمریکا که کار شاه را تمام شده می دید و نخست وزیر سکولار، شاپور بختیار، را مردی خیالباف توصیف می کرد، چاره کار را تاسیس حکومت جمهوری اسلامی بر مبنای تفاهم ارتش و هواداران آیت الله خمینی می دانست.
در گزارشی دیگر، آقای سالیوان به کاخ سفید میگوید شاه از این که کارتر با اعزام علنی یک مقام ارشد نزد آیت الله خمینی در نوفل لوشاتو مخالفت کرده است، عصبانیست.
روشن نیست که این حرفهای سالیوان تا چه حد صحت داشته باشد؛ اسناد موجود همواره حکایت از آن داشته که شاه به هرگونه تماس آمریکا با مخالفانش به ویژه آیت الله خمینی حساس بوده و آن را خیانت میدانسته است.
به علاوه، اکثر گزارش های ژنرال هایزر به کارتر همچنان در حالت طبقه بندیست، برای همین معلوم نیست که کدام یک از فرماندهان ارشد ارتش پیش از خروج شاه از کشور، با تبدیل شدن ایران به حکومت جمهوری و رئیس جمهور شدن مهدی بازرگان مشکلی نداشته است.
از طرف دیگر، کارتر بعدها در کتاب خاطرات خود سفیرش در تهران را به ارسال گزارشهای نادرست و اقدامات «خیانت آمیز» متهم کرد. این در حالیست که بنا بر اسناد، رئیس جمهوری آمریکا و دستیارانش به خوبی از تماس های سالیوان با سران مخالفان - مهدی بازرگان و محمد بهشتی - با خبر بودند.
البته ویکیلیکس با انتشار این مجموعه جدید دست به افشاگری بزرگی نزده چرا که بیشتر این پیام ها را آرشیو ملی آمریکا در سال ۲۰۱۴ میلادی از حالت طبقه بندی خارج کرده بود.
اسناد جدید همچنین شواهدی تازه از تماس های آمریکاییها با محمد بهشتی، مغز متفکر حزب جمهوری اسلامی، ارائه می کند که بنا بر تحقیقات نگارنده از دیدارها و مذاکرات محرمانه با مقامات آمریکایی ابایی نداشته است.
انتشار این مطالب در بیبیسی انکار مقامات ایران را در پی داشت و از جمله آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، بیبیسی را به جعل سند درباره تماسهای آیت الله خمینی با آمریکا متهم کرد.
شمار زیادی از اسناد انقلاب ایران مانند گزارش «اطلاعات درباره آیت الله خمینی» مورخ ۹ ژانویه ۱۹۷۹یا سند «ایدههای خمینی» مورخ ۱۸ ژانویه ۱۹۷۹ هنوز در حالت طبقه بندی شده بسر می برد.
یک مقام امنیتی آمریکا به دونالد ترامپ، رئیس جمهوری منتخب این کشور در مورد نادیده گرفتن توافق هستهای با ایران - برجام - هشدار داده است.
جان برنان، رئیس سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا - سیا - در مصاحبهای با بیبیسی گفته است که اگر رئیس جمهوری منتخب تهدید خود در مورد پاره کردن توافق هستهای با ایران را به اجرا بگذارد، این اقدام "نهایت بیخردی" خواهد بود.
وی گفت: "اولا، اینکه دولتی در آمریکا توافقی را که دولت قبلی به دست آورده پاره کند، اقدامی بدون سابقه خواهد بود" و افزود که علاوه بر این، چنین اقدامی خطر تقویت موضع تندروها در حکومت ایران را در پی دارد و همچنین اگر ایران برنامه خود هستهای خود را در واکنش به پاره شدن توافق از سوی آمریکا از سر بگیرد، امکان آن هست که سایر کشورهای منطقه نیز در صدد آغاز برنامه هستهای برآیند.
رئیس سیا این توافق را به نفع ایالات متحده و صلح و ثبات در منطقه دانست و در مورد نادیده گرفتن آن از سوی دولت آینده ایالات متحده گفت: "فکر میکنم چنین اقدامی فاجعهبار خواهد بود، واقعا چنین خواهد بود."
دونالد ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی، برجام را "بدترین توافق" دانست و گفت که در صورت انتخاب به ریاست جمهوری، این توافق را نادیده خواهد گرفت و درباره برنامه هستهای ایران مذاکرات مجددی برگزار خواهد کرد. وی با اشاره به سابقه فعالیت تجاری خود، گفت که در آن صورت، مردم آمریکا خواهند دید که رئیس جمهورشان چه "مذاکره کننده کارآمدی"است.
توافق هستهای بین ایران و کشورهای گروه ١+٥ پس از ماهها مذاکره بین دو طرف به دست آمد و به لغو تحریمهای هستهای علیه ایران در برابر تغییراتی در برنامههای اتمی این کشور منجر شد. مذاکرات و توافق بین نمایندگان ایران و آمریکا در دستیابی به این توافق نقشی اساسی داشت.
نقش روسیه و ایران در سوریه
رئیس سیا در مصاحبه با بیبیسی همچنین نظر اعلام شده دونالد ترامپ در مورد روسیه را مورد انتقاد قرار داد و گفت که دولت آینده آمریکا باید نسبت به وعدههای روسیه "هشیار" باشد و با احتیاط با آنها برخورد کند. دونالد ترامپ در جریان تبلیغات انتخاباتی خود، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه را ستود، و امکان همکاری با آن کشور علیه گروه دولت اسلامی - داعش - در سوریه را مطرح کرد.
آقای برنان روسیه و سوریه را مشترکا مسئول "کشتار بیمحابای غیرنظامیان" در سوریه معرفی کرد و گفت که رفتار دولتهای این دو کشور "نفرت انگیز" است.
رئیس سیا گفت که دولت باراک اوباما سیاستی حاوی حمایت از گروههای میانهرو مخالف حکومت بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه را دنبال کرده و افزود که به اعتقاد او، ایالات متحده باید همچنان به کمک به این گروهها ادامه دهد تا "بتوانند در برابر تهاجم مشترک سوریه، ایران و حزبالله مقاومت کنند."
جان برنان گفت که روسیه همچنان کلید آینده سوریه را در دست دارد اما افزود که تردید دارد دولت روسیه تمایلی به هیچگونه مصالحهای در این زمینه را داشته باشد. وی دولت روسیه را به "دورویی" در تاکتیکهای مذاکره در مورد سوریه متهم کرد و گفت که هدف مقامات روسی از تداوم جنگ و خونریزی، "اختناق" شهر حلب است.
رئیس سیا افزود: "من اطمینانی ندارم که روسها تا زمانی که قادر به کسب حداکثر موفقیتهای تاکتیکی در صحنه جنگ باشند دست از روش خود بردارند."
در مورد روسیه، وی همچنین به تلاش دولت آن کشور برای تاثیرگذاری بر انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا با توسل به هک کردن وبسایتهای سیاسی و انتشار اطلاعات به دست آمده اشاره کرد و افزود که در تماس با همتایان روسی خود به آنان هشدار داده که چنین اقداماتی میتواند نتیجه معکوس به بار آورد. آقای برنان در مورد واکنش ایالات متحده در این زمینه گفت که "آمریکا به سطح آنان تنزل نخواهد کرد" یا با بروز واکنش مشابه، دوری از تنش را به جریان نخواهد انداخت اما راههای دیگری هم وجود دارد که به روسیه تفهیم شود که چنین رفتاری قابل تحمل نیست.
خطر تروریسم و "جنگ با اسلام"
رئیس سیا گفت که خطر ترویسم همچنان نگرانی عمده نهادهای امنیتی است و افزود که "طراحان حملات تروریستی" در بدنه گروه موسوم به دولت اسلامی "همچنان بسیار فعال هستند" و در نظر دارند نشان دهند که با وجود ناکامیهای اخیر در صحنه نبرد، عوامل این گروه توانایی اجرای عملیات تروریستی در کشورهای غربی را دارند.
وی گفت که هنوز با گروه کاری دونالد ترامپ در مورد برنامههای سیا و آینده این برنامهها ملاقات و گفتگویی نداشته آما آمادگی چنین ملاقاتی را دارد.
جان برنان یادآور شد که برخی از اعضای دولت آینده آمریکا، مانند ژنرال مایکل فلین، گفتهاند که ایالات متحده باید درک کند که درگیر "جنگی جهانی" با افراطیون اسلامگراست. وی هشدار داد که "اعضای دولت جدید باید در زبان و گفتار خود و پیامی که ارسال میکنند انضباط به خرج دهند زیرا اگر چنین انضباطی وجود نداشته باشد، سازمانهای تروریستی و تندرو از گفتار آنها بهرهبرداری خواهند کرد تا ایالات متحده و دولت آن را ضد اسلام تصویر کنند که البته ما چنین نیستیم." مایکل فلین به عنوان مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری آینده آمریکا تعیین شده است.
در همین مصاحبه، مدیر سیا از اعضای دولت آینده آمریکا به رهبری آقای ترامپ خواست تا سیاستها و اصول ناظر بر رویکرد دولت این کشور در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما را کنار نگذارند و "با انضباط و هشیاری" عمل کنند.
وی به شدت بازجویی از مظنونان به اقدامات تروریستی با استفاده از روش موسوم به "واتر بردینگ" (ایجاد احساس خفگی در آب) را مورد انتقاد قرار داد و گفت که هر نوع سوء استفاده از قدرت توسط آمریکا صرفا وسیلهای برای بهرهبرداری تبلیغاتی و ایالات متحده در اختیار گروههای تروریستی و افراطگرایان قرار میدهد.
دونالد ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی از استفاده از فشار بر مظنونان به اقدامات تروریستی برای گرفتن اطلاعات و جلوگیری از فعالیت این گروهها حمایت کرد.
رئیس سیا به استفاده این سازمان از پهپاد در عملیات برون مرکزی نیز اشاره کرد و گفت که این نوع عملیات در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما افزایش یافته هرچند بخش عمدهای از مسئولیت عملیاتی در این زمینه از سازمان سیا به ارتش منتقل شده است. وی گفت که در تدوین مقررات و ضوابط ناظر بر عملیات تهاجمی پهپادها نقشی اساسی داشته است.
در مورد احتمال تغییر این ضوابط در دولت جدید، آقای برنان گفت که این مسئولیت عظیمی است تا اطمینان حاصل شود که دولت آمریکا ابزار موثری در اختیار دارد و به گونهای موجه آن را به کار میگیرد.
گفتوگوی «آسو» با عبدالکریم لاهیجی، رئیس پیشین و افتخاری «فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر»
در این گفتگو حقوقدان و مؤسس «جامعهی دفاع از حقوق بشر در ایران» به شرایط تحقق عدالت انتقالی و موانع استفاده از ساز و کارهای بینالمللی میپردازد. به نظر او، پیگیری حقوقی مواردی همچون اعدامهای دههی ۶۰ از طریق نهادهای سازمان ملل مشروط به تقاضا و شکایت قربانیان است و برای پیگیری چنین مواردی باید شاکی خصوصی وجود داشته باشد.
آسو: آیا اصول مورد تأکید در عدالت انتقالی همچون حق دانستن حقیقت، حق دستیابی به عدالت، جبران خسارت و تضمین عدم تکرار، فقط در دوران گذار به دموکراسی کاربرد دارند یا پیش از دوران گذار نیز میتوان برای اجرای عدالت به آنها استناد کرد؟
عبدالکریم لاهیجی: عدالت انتقالی یا دادگستری در دوران انتقال، به این معنا است که بعد از تحولات منتهی به تغییر دولت یا سیاستهای دولت، چه مکانیسمهایی باید وجود داشته باشد تا قربانیان نقض حقوق و آزادیها بتوانند به عدالت برسند و حق خودشان را مطالبه کنند و بگیرند. اما مسئله فقط نوع حکومت نیست بلکه موضوع اصلی شرایطی است که باید محقق شوند تا بتوان به آیین رسیدگی، عنوان عدالت در دوران گذار را داد و چیز فرمالیتهای نباشد. برای همین مثلاً در بعضی کشورها مثل مراکش میبینیم که کمیسیون حقیقتیابی به دستور شاه تشکیل شده و شروع به کار هم کرده اما بیشتر سعی کردهاند پروندههایی که زیاد خشم حکومت را در پینداشته باشد، بررسی کنند و هنوز بسیاری از قربانیان منتظر تحولات بیشتری هستند چون تغییر اساسی پیشنیامده و ساختار حکومت عوض نشده است. درست است که حرکت به سمت دموکراسی در مراکش آغاز شده اما در زمینهی رسیدگی به تظلمات و احقاق حق همهی قربانیان، اقداماتی که انجام شده هنوز به صورتی نیست که بتوانیم بگوییم که واقعاً عدالت در دوران گذار تحقق پیدا کرده است. در واقع، پروسهای است که ممکن است سالها و دههها طول بکشد تا این چهار اصل اساسی محقق شود و وقتی میگوییم دانستن حقیقت، یعنی کل حقیقت مشخص شود. در واقع، برای تحقق کامل این چهار اصل اساسی مدنظر عدالت انتقالی باید دادگستری مستقل و سیستمی وجود داشته باشد که اگر حکومت یا مأمور حکومت به حقوق مردم تجاوز کرد، بتوان با مراجعه به نهادهای مستقل، از دولت شکایت کرد و به دنبال دادخواهی بود. همچنین قوانین هم باید تغییر کنند و باید قوانینی وضع شود که شناسایی حقوق و آزادیهای اساسی مردم و تضمینهای جزایی برای مرتکبان نقض حقوق بشر را پوشش دهند.
آیا تا قبل از وقوع این تغییرات، قوانین بینالمللیای وجود دارد که حکومتی مثل ایران را به مواجهه با گذشته مجبور کند و بتوان از آنها در دادگاههای بینالمللی برای بررسی موارد قبلی نقض حقوق بشر استفاده کرد؟
ع.ل: دادگاه جزایی بینالمللی نه دولتها و حکومتها بلکه افراد مرتکب این جنایتها را محاکمه میکند. علاوه بر این، فقط کشورهایی را شامل میشود که اساسنامه این دادگاه را پذیرفتهاند اما بسیاری از کشورها از جمله آمریکا، روسیه، اسرائیل و ایران هنوز این اساسنامه را نپذیرفتهاند. البته یک استثناء هم این است که شورای امنیت سازمان ملل از دادگاه جزایی بخواهد به جنایتی که در کشوری صورت گرفته رسیدگی کند، مثل مورد لیبی در ماههای قبل از سقوط قذافی یا مورد محمد بشیر، رئیس جمهور سودان که با تقاضای شورای امنیت به دادگاه جزایی بینالمللی رفت. دادگاه بینالمللی دیگری هم برای رسیدگی به مواردی مثل کشتار ۶۷ در ایران وجود ندارد. با این حال، شورای حقوق بشر سازمان ملل بررسیهای دورهای دارد که به طور منظم نقض حقوق بشر را در همهی کشورها بررسی میکند. همچنین مکانیسمهایی مثل گزارشگر ویژهی سازمان ملل در مورد یک کشور خاص و گزارشگران موضوعی سازمان ملل نیز هستند که میتوان به آنها مراجعه کرد. با وجود این، حتی وقتی شورای حقوق بشر سازمان ملل در مورد نقض حقوق بشر در یک کشور، قطعنامه صادر میکند، فقط میتواند به کشور ناقض حقوق بشر توصیه کند و فشار بیاورد که نسبت به رویهی خودش تجدیدنظر کند و در واقع، این قطعنامهها ضمانت اجرایی ندارد.
در سه دههی اخیر، فعالان ایرانی تا چه اندازه از این ساز و کارهای سازمان ملل برای رسیدگی به موارد فاحش نقض حقوق بشر در گذشته، از جمله اعدام زندانیان سیاسی و نقض حقوق بهائیان، استفاده کردهاند؟
ع.ل: من به عنوان یک فعال حقوق بشر تا زمانی که خانوادهی یک قربانی یا خود قربانی نقض حقوق بشر با من تماس نگیرد و موافقتش را اعلام نکند، خودم را مجاز نمیدانم که در سازمان ملل پروندهای برای او باز و موضوع را پیگیری کنم. با توجه به تعطیلی و سرکوب نهادهای حقوق بشری در سالهای نخست پس از انقلاب، متأسفانه تا سالها برای دفاع از حقوق بشر در ایران دیگر هیچ نهادی وجود نداشت. در سالهای بعد، چند نهاد دفاع از حقوق بشر در خارج از ایران تشکیل شد اما با توجه به جنگ ایران و عراق و قطع رابطه بین ایران و جامعهی بینالمللی، دوران بسیار سختی بود. افزون بر این، رسانههای جمعی به شکل فعلی، اینترنت و حتی فکس هم وجود نداشت و ما به عنوان فعالان حقوق بشر، باید به صورتی اخبار را از داخل ایران بهدست میآوردیم و در اختیار گزارشگر ویژهی ایران میگذاشتیم. در آخرین سالهای ریاست جمهوری هاشمی و خاتمی در ادامهی همین تلاشها بود که گزارشگر ویژه و گزارشگران موضوعی به ایران رفتند و گزارش دادند.
بله، این کارها انجام شد ولی همهی اینها به موارد نقض حقوق بشری توجه داشته و دارند که اکنون رخ میدهد. آیا میتوانیم بهگونهای از ساز و کارهای سازمان ملل استفاده کنیم که بتوان به موارد نقض حقوق بشر در گذشته پرداخت؟
ع.ل: به این صورت نیست که فقط اطلاعاتی داده شده باشد و از این نهادها و مکانیسمها استفاده نشده باشد. بخشی از تحولاتی که در دوران رفسنجانی و خاتمی در وضعیت حقوق بشر در ایران به وجود آمد، نتیجهی فعالیتهای فعالان و ارتباط آنها با نهادهای سازمان ملل و گزارشگران سازمان ملل بود.
ولی آیا موفق شدید که همین شیوه را بهعنوان مثال دربارهی اعدامهای دههی ۶۰ هم اِعمال کنید تا برخی از گزارشگران سازمان ملل در گزارشهای خود به این مسائل هم بپردازند؟
ع.ل: ما لیست اعدامشدگان را به گزارشگران ویژهی سازمان ملل در دورههای مختلف و گزارشگر اعدامهای خودسرانه دادهایم اما مشکلی که در زمینهی فعالیت دربارهی کشتار ۶۷ داشتیم و هنوز هم داریم این است که بسیاری از خانوادهها، بهویژه آنها که در ایران هستند، به دلیل شرایط سرکوب و خفقان حاکم بر ایران حاضر نیستند که اسم خودشان را پای یک شکواییه بگذارند. در خارج از ایران البته این اتفاق افتاده و دستکم خود ما در جامعهی دفاع از حقوق بشر در ۱۵ سال اخیر، اسامی ۳۰ تا ۴۰ نفر از اعدامشدگان را به نهادهای مربوطه دادهایم چون میدانید که برای پیگیری این مسئله باید شاکی خصوصی وجود داشته باشد.
اما نهادهای حقوق بشری هم میتوانند خودشان این مسئله را پیگیری کنند و در بعضی از موارد، از جمله گروه کاری ناپدیدشدگان قهری سازمان ملل، لازم نیست که حتماً خود خانواده وارد عمل شود. اگر یک نهاد حقوق بشری اطلاعات موثقی دربارهی پرونده موردنظرش داشته باشد میتواند آن را ثبت و پیگیری کند و از طرف کمیته هم پذیرفتنی است.
ع.ل: اینجا فقط مسئله حقوق نیست، اخلاق هم است. حتی در مورد بازداشت، میدانید که در ایران بسیاری از خانوادهها بر اثر فشار و اختناق و ارعابی که وجود دارد در روزها و هفتههای اول نمیخواهند که بازداشت یکی از اعضای خانوادهشان در رسانههای خبری مطرح یا در جامعهی بینالمللی گزارش شود. متأسفانه این وضعیت وجود دارد و در مورد قربانیان و اعدامشدگان هم به همین صورت است. در این موارد، وقتی اقدام بینالمللی از طریق سازمان ملل صورت میگیرد، به دولت ایران مخابره میشود و از ایران جواب میخواهند. بسیاری از خانوادهها بارها و بارها تهدید شدهاند که اگر اقدامی کنند حقوق بازنشستگیشان قطع میشود یا تهدید به اخراج از محل کار میشوند و همه حاضر نیستند که این ریسک را قبول کنند. من به عنوان یک فعال حقوق بشر تا زمانی که خانوادهی یک قربانی یا خود قربانی نقض حقوق بشر با من تماس نگیرد و موافقتش را اعلام نکند، خودم را مجاز نمیدانم که در سازمان ملل پروندهای برای او باز و موضوع را پیگیری کنم. در واقع، وظیفهی یک فعال حقوق بشر تسویه حساب با حکومت یا تشکیل یک گروه بررسی نیست که فقط بخواهد آمار کشتهها را در بیاورد. بنابراین، تا وقتی که شاکی به عنوان قربانی یا بازماندهی قربانی تقاضا نکند، نمیتوان کاری کرد. حقِ دانستن حقیقت که بر آن تأکید داریم اول مختص خود قربانیان است و بعد مختص مردم، جامعه، تاریخ، و آثار و نتایج حاصل از این بررسی و رسیدگی در دوران گذار.
ولی آیا نمیشود که فعالان حقوق بشر خودشان بروند سراغ خانوادهها، چون خانوادهها ممکن است اصلاً از این ساز و کارها اطلاع نداشته باشند؟
ع.ل: نه نمیشود گفت که الان خانوادهها خبر ندارند. باید این شکایتها از شکایتهای بینام و با عنوان جمعی از طرف خانوادهها دربیاید و به شکایت علنی تبدیل شود. در غیر این صورت، گزارشگر یا نهاد سازمان ملل به آن ترتیب اثر نمیدهد. متأسفانه هنوز این شرایط بهوجود نیامده است. در تمام این سالها گروههای سیاسی هم میخواستند از این مقوله به عنوان سرقفلی استفاده کنند و هر زمانی که صدایی بلند میشده از طرف گروههای سیاسی بوده و سازمانهای حقوق بشری نمیتوانند وارد چنین ماجرایی شوند. همچنان بر این موضع هستم که تا زمانی که قربانی یا بازماندگان قربانی شکایت نکنند، من به عنوان فعال حقوق بشر و وکیل دادگستری به خودم اجازه نمیدهم که وارد چنین ماجرایی شوم. همین رویه در سازمانهای حقوق بشری در کشورهای دیگر و همچنین کشورهایی که به دنبال عدالت انتقالی بودند وجود داشته است. به هرحال، هرکسی یک سیستمی دارد و ما به این شیوه عمل کردیم و خواهیم کرد و این چارچوب و رویهی کار ما در سه دههی گذشته بوده است.