onsdag 4 mars 2015

آیا نتانیاهو تاریخ باستانی ایرانیان و یهودیان را وارونه جلوه داد؟

آیا نتانیاهو تاریخ باستانی ایرانیان و یهودیان را وارونه جلوه داد؟

  • 5 دقیقه پیش
  •  
  •  اظهارنظر
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در ابتدای سخنرانی اخیرش در کنگره آمریکا گفت: ...ما ملت کهنی هستیم. طی تاریخ ۴۰۰۰ ساله مان، بسیاری همواره سعی کرده اند مردم یهود را از بین ببرند. فردا شب [۱۲ اسفند، ۴ مارس] به مناسبت تعطیلات یهودی پوریم کتاب استر را خواهیم خواند. ما درباره ما یک نایب السلطنه قدرتمند پارسی به نام هامان می خوانیم که دسیسه چینی کرده بود تا ملت یهود را حدود ۲۵۰۰ سال پیش نابود کند. اما یک زن شجاع یهودی، ملکه استر، این دسیسه را فاش کرد و به یهودیان این فرصت را داد تا آنها بتوانند از خودشان در مقابل دشمنانشان دفاع کنند. این دسیسه خنثی شد. مردم ما نجات یافتند...
موضوعی که نتانیاهو در سخنرانی اخیر خود به آن اشاره کرد، افسانه ای ست از «کتاب استر»، یکی از فصل های اخیر «عهد عتیق» که در ضمن آن، ملکه ای یهودی که به همسری پادشاهی «پارسی» به نام «احشوروش» در آمده، با کمک همکیشی به نام «مردخای» موفق می شود توطئه ای را که به دست «هامان» وزیر برای کشتن یهودیان طراحی شده، خنثی کند.
استر و مردخای با همراهی پادشاه، هامان و همدستانش را اعدام می کنند و تعداد زیادی از مردم عادی را نیز که به همراهی با هامان متهم شده بودند به قتل می رساند. این افسانه، پایه اصلی «جشن پوریم» از جشن های مهم کلیمی است.
نقاشی دیورای از دورا اروپوس از دوره اشکانی و نمایش صحنه گشایش هیکل دوم در اورشلیم که در حکومت داریوش به پایان رسید
برخلاف اشاره مورد تاکید قرار گرفته بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل، تاریخ باستانی روابط حکومت های ایران و یهودیان همیشه نامهربانانه نبوده است. بخش گستردهای از این تاریخ شامل برخوردهای دوستانه و همدلانه و حتی آکنده از همبستگی، بین حکومت های ایرانی و یهودیان ساکن در ایران و حتی یهودیان خارج از محدوده حکومت امپراتوری های ایرانی است.

عهد عتیق، کورش و "نجات بخشی الهی"

اما داستان تاریخی ای که همه به آن آشنایی دارند، داستان فتح بابل به دست کورش کبیر در ۵۳۹ قبل از میلاد است. در نسخه ای که از این داستان در دست داریم - بازهم از «عهد عتیق» و این بار در «سفر عزرا» - کورش نجات بخشی الهی شناخته شده که به خواست خدای یهود به آزادی کلیمیانی دست می زند که حدود ۸۰ سال در بابل، پس از فتح «یهودیه» به دست نبوکدنصر (بخت النصر) در «اسارت بابلی» بودند.
اما قسمت دوم این داستان جالب تر است. به گفته عزرا، که بعد از پایان دوره «اسارت بابلی» از سرکردگان کلیمیانی که به «یهودیه» بازگشته بودند محسوب می شد، خرج اولیه بازسازی «هیکل اورشلیم» (معبد سلیمان) از طرف کورش پرداخت شده بود که در ضمن، تمام تزئینات طلا و نقره باقی مانده «هیکل» را که توسط بخت النصر به غارت رفته بود نیز به اورشلیم بازگرداند.
یهودیه که در این مرحله یک استان هخامنشی با استانداری یهودی بود، به محلی برای سکونت دوباره کلیمیان تبدیل شد و کار بازسازی هیکل در سال ششم سلطنت داریوش و با کمک مالی استاندار یهودیه با پایان رسید.

دختری یهودی مادر پادشاهی ساسانی

اما همه کلیمیان ساکن در بابل بعد از پایان «اسارات بابلی» به یهودیه بازنگشتند. بسیاری از آنها در منطقه بابل که در آن زمان مرکز سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خاورمیانه و امپراتوری هخامنشی محسوب می شدند ماندند و تا قرن ها تحت حمایت پادشاهان هخامنشی، سلوکی، و اشکانی زندگی کردند.
شهادت حارث قدیس؛ نقاشی بیزانسی از صحنه قتل حارث قدیس (سنت آرتاس) رهبر مسیحیان نجران در دوره حکومت ذونواس
در قرون اولیه مسیحی و تحت حکومت اشکانیان و ساسانیان، «ربّی» های (معلم ها و دانشمندان علوم دینی) کلیمی ساکن در منطقه بابل (با به گفته ایرانیان، «دل ایرانشهر») دست به نوشتن مجموعه عظیمی از تفاسیر بر مجموعه قوانین «تورات» و دیگر کتاب های دینی- قضایی کلیمی زدند که به نام «تلمود بابلی» یا «باولی» شناخته می شود و بخش بسیار بزرگتر مجموعه «تلمود» است. (بخش کوچکتر توسط ربّی های ساکن «یهودیه» نوشته شد و به «تلمود فلسطینی» معروف است.)
رییس یهودیان ساکن در امپراتوری ساسانی، «رش گلوتا» یا «رییس مهاجرین» نام داشت که در ساختار حکومت ساسانی که برمبنای استقلال اقوام و خودگردانی قضایی-مذهبیشان بنا شده بود، از جمله بزرگان سیاسی شمرده می شد.
در یک مرحله، به استناد کتاب جغرافیایی «شهرستان های ایرانشهر» که به زبان فارسی میانه نوشته شده، دختری یهودی مادر پادشاه ساسانی، «نرسه» بود. در تلمود بابلی چندین بار به اهمیت «ربّی ها» در دربار پادشاهان مختلف ساسانی اشاره شده و یزدگرد اول ساسانی احتمالا «شوشاندخت»، دختر «رش گلوتا» را به همسری گرفته است.

حمایت ساسانیان از یک حکومت یهودی در یمن

اما شاید یکی از جالب ترین مراحل برخورد ایرانیان و یهودیان، مسئله حمایت ساسانیان در قرن ششم میلادی از حکومتی یهودی در یمن باشد. در حدود سال ۵۲۳ میلادی، بعد از فروپاشی حکومت «حمیر» در منطقه حاصلخیز یمن در جنوب عربستان، پادشاهی «حمیر» به دست شخصی افتاد به نام «یوسف ذونواس» که کلیمی بود و با پشت گرمی سیاسی و نظامی ساسانیان توانست تخت سلطنت را اشغال کند.
«ذونواس» به گواهی نامه های خودش، در منطقه نجران در شمال حمیر، دست به قتل عام همگانی مسیحیان محلی زد و تعداد کثیری از مسیحیانی را که تحت فشار حاضر به تغییر دین خود به یهودیت نبودند، کشت.
خبر این واقعه در سراسر خاورمیانه پخش شد و بهانه ای به دست پادشاه مسیحی حبشه داد که با کمک و حمایت مالی امپراتوری مسیحی روم (بیزانس)، یمن را فتح کند و ذونواس را از تخت سلطنت پایین آورده و اعدام کند.
به دنبال این واقعه، یهودیان حمیر از طرف حاکمان مسیحی مورد اذیت و آزار قرار گرفتند که بخشی از آن در ضمن داستان «ابرهه» و عام الفیل در قرآن نیز آمده است. این اذیت و آزار، در کنار اهمیت سوق الجیشی یمن، دلیلی شد برای فتح یمن از طرف خسرو انوشیروان در سال ۵۶۰ و حکومت حدود ۸۰ ساله ایران به یمن همزمان با ظهور اسلام، که در طی آن، یهودیان یمن تحت حمایت حکومت ساسانی زندگی می کردند و در ساختار قدرت نیز دست داشتند.
این ها فقط چند نمونه و نشانه از تاریخ باستانی درخشان ایرانیان و یهودیان است.

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar