آیا 'تک تیرانداز آمریکایی' قهرمان بود؟
- 6 ساعت پیش
تک تیرانداز آمریکایی، تازه ترین فیلم کلینت ایستوود که از نامزدان بهترین فیلم جوایز اسکار است و در هفته های اول اکران در آمریکا موفقیت تجاری فراوانی داشته، به خاطر شخصیت اصلی داستان بحث برانگیز شده است.
سئوالی که این بحث ها در آن خلاصه می شود این است : آیا کریس کایل شخصیت اصلی فیلم یک قهرمان است؟ و یا فرد قلدر مآب و متکبری است که عاشق تیراندازی است و معیارهای اخلاقی بحث برانگیزی دارد؟
بحث هایی که در مورد فیلم تک تیرانداز آمریکایی (American Sniper) مطرح شده به پرداخت سینمایی و یا کیفیت هنری فیلم که ستایش منتقدان را برانگیخته است ربطی ندارد.
بحث ها حول شخصیت کریس کایل قهرمان داستان متمرکز شده که به عنوان عضو واحدهای کماندویی نیروی دریایی آمریکا معروف به سیل چهار دوره در عراق حضور داشته و در آن مدت بیش از ۱۶۰ نفر را کشته است.
کریس کایل پس از پایان این ماموریت ها در عراق زندگینامه خود را نوشت و فیلمنامه تک تیرانداز آمریکاییاز آن اقتباس شده است.
کریس کایل درسال ۲۰۱۳ در خانه خود در ایالت تگزاس توسط ادی روث به ضرب گلوله به قتل رسید. ادی روث خود جزو کهنه سربازان جنگ عراق بود که کریس کایل تلاش می کرد برای بازیافت سلامت روحی اش پس از فشارهای عصبی ناشی از دوران جنگ به او کمک کند.
اندرو اوهایر یک منتقد مجله سینمایی سالون می نویسد: "فیلم تک تیرانداز آمریکایی در حقیقت کاووشی برای شناخت شخصیت کریس کایل است که خود را یک فرد نجیب و پاک می داند ولی معیارهای اخلاقی ساده او توان مواجهه با دنیای واقعی و به خصوص واقعیت های جنگ را ندارند."
زندگی واقعی کریس کایل بسیار پیچیده تر از آن چیزی است که در فیلم ارائه می شود.
ایمی نیکلسون در وبسایت اسلیت روی کتاب زندگینامه کریس کایل تمرکز کرده و یادآوری می کند که برخی از ماجراهایی که در کتاب مطرح شده به خصوص در مورد زندگی او خارج از میدان جنگ دروغ و ساختگی است.
نیکلسون می افزاید :"کلینت ایستوود باید به این موارد اشاره می کرد و وقتی که یک فیلم دروغ های شخصیت اصلی داستان را پاک می کند به این معنا است که خود فیلم هم یک دروغ است. این فیلم شخصیت کریس کایل را به عنوان یک قهرمان کامل به بیننده ارائه می دهد، مرد بزرگی که افراد زیادی را می کشد بدون آنکه خم به ابرو بیاورد."
لیندی وست در روزنامه بریتانیایی گاردین از این هم فراتر می رود و می نویسد: "فیلم تک تیرانداز آمریکایی یک سئوال بسیار نگران کننده را مطرح می کند و آن این است که در ساختن یک فیلم چه بخشهایی از حقیقت را برمی گزینیم و برای ساخت یک محصول هنری و یا سرگرم کننده از نظر اخلاقی و اجتماعی چه بهایی حاضریم بپردازیم."
او می افزاید: "در این فیلم تنها تصویری که از کریس کایل ارائه می شود یک قهرمان کامل است، در صورتیکه او می تواند یک فرد عادی با معیارهای اخلاقی ضعیف اما یک سرباز خوب باشد و حتی او ممکن است یک قاتل زنجیره ای باشد که در صفوف ارتش آمریکا امکان آن را پیدا کرده که بدون هیچ کنترلی هر کاری که دلش می خواهد انجام دهد."
در مقابل این انتقادها، مطبوعات و نویسندگان محافظه کار و دست راستی آمریکا این فیلم را ستوده و به عنوان نمونه دیوید فرنچ در مجله نشنال ریویو آن را یک دستاورد فرهنگی بزرگ توصیف می کند.
او می افزاید: "شخصیت کریس کایل به فهرست قهرمانان بزرگ آمریکا افزوده شد و می تواند برای نسل جدید و جوان آمرکیا یک سرمشق باشد."
دیوید فرنچ در عین حال معتقد است که فیلم ماهیت واقعی دشمنان آمریکا را برملا کرده است و سپس می نویسد: "فیلم تک تیرانداز آمریکایی به واقعیت هایی پرداخته که تاکنون هیچ فیلم دیگری به آن اشاره نکرده است و ما می بینیم که دشمنان آمریکا چگونه کودکان را می کشند و یا دشمن خود را شکنجه می دهند."
این مفسر محافظه کار آمریکایی معتقد است که این فیلم در عین حال نشان می دهد که اکثر سربازان آمریکایی با وجود تمام ناملایمات و مصائب جنگ از معیارهای اخلاقی و ارزشهای جامعه آمریکا دفاع می کنند.
درست در نقطه مقابل، مفسران لیبرال و چپگرا به شدت از این فیلم انتقاد کرده و آن را توجیهی غیراخلاقی برای کشتار غیرنظامیان عراق می دانند.
به عنوان نمونه ربکا کوسی در مجله فدرالیست می نویسد: "به نظر می رسد که قهرمان داستان به هیچ عنوان از کشتن غیرنظامیان عراقی پشیمان نیست. در صورتیکه یک جنگجو حتی اگر معتقد باشد که از حقیقت دفاع می کند، باید بخش پلید و غیرانسانی اعمال خود را نیز بپذیرد."
کریس کایل، تک تیرانداز آمریکایی که این فیلم براساس زندگینامه او تهیه شده است یک سال قبل از آنکه کشته شود در مصاحبه ای با بی بی سی گفت: "من عمیقا معتقدم هر فردی را که کشته ام آدم بدی بوده است. اگر زمانی قرار باشد به خاطر اعمال خود به خداوند پاسخ بدهم مسلما موارد زیادی هست که باید جوابگو باشم، ولی کشتن این افراد هیچکدام جزو گناهان من نیستند."
"اولین بار که من در موقعیتی قرار گرفتم که باید یک نفر را می کشتم سئوالات زیادی به ذهن من خطور کرد. واقعا نمی دانستم که آیا قادر خواهم بود این کار را بکنم و یا نه. نمی دانستم که آیا می توانم به یک مرد و یا یک زن و یا هر هدف دیگری شلیک کنم و یا نه."
"سئوالهای زیادی به ذهن آدم خطور می کند. اولین نکته این است که هدف یک زن است. نکته دوم اینکه آیا من حق دارم این کار را بکنم؟ آیا این کار درست است؟ آیا توجیه پذیر است؟ بعد از اینکه این کار را بکنم آیا در آمریکا مورد بازخواست قرار خواهم گرفت؟ آیا وکلایی پیدا خواهند شد که از من شکایت کنند و بگویند که به خاطر کشتن یک زن من باید محاکمه و زندانی شوم؟"
بحث های مربوط به فیلم تک تیرانداز آمریکایی باری دیگر نشان می دهد که ما با دو آمریکا مواجه هستیم. آمریکایی که از کریس کایل به عنوان یک قهرمان ستایش می کند و آمریکای دیگری که کاملا با آن مخالف است.
در یک طرف آمریکایی قرار دارد که به جهان و تمام حوادث آن از دریچه "خوب و بد" و یا "نیکی و پلیدی" مینگرد و در طرف دیگر آمریکایی قرار دارد که حوادث جهان و رفتار آمریکا را از دریچه سایه روشنهای قابل انتقادی می بیند که در آن به گفته مایکل مور، فیلمساز منتقد آمریکایی افرادی مثل کریس کایل نه قهرمان بلکه بزدل هستند.
واکنش به فیلم تک تیرانداز آمریکایی از قضاوت در مورد اعمال و شخصیت قهرمان داستان فراتر رفته و به فرصتی مجدد برای بررسی نقش آمریکا در عراق و محکوم کردن این جنگ بدل شده است.
دنیس جت در نشریه نیو ریپابلیک می نویسد:"بسیاری از آمریکایی ها از فیلم تک تیرانداز آمریکایی استقبال کرده اند چون نمی توانند قبول کنند که در جنگ عراق واقعا پیروزی حاصل شده است و بنابراین به نظر آنها تمام تلاش و فدارکاریهای امثال کریس کایل به هیچ نتیجه ای نرسید."
"درعین حال پذیرفتن کریس کایل به عنوان یک میهن پرست نمونه و چشم بستن بر هر تحلیل و برداشت دیگری از شخصیت این سرباز، به مردم آمریکا امکان می دهد که پیامدهای اشغال عراق را که به حملات یازدهم سپتامبر و یا سلاح های تخریب و کشتار جمعی هیچ ارتباطی نداشت، فراموش کنند. و این در حالی است که حمله ما به عراق آن واقعیت ها را تغییر داد و اکنون عراق به صحنه اصلی فعالیت گروههایی نظیر القاعده و بدتر از آن بدل شده است."
در مقابل جان نولته یک مفسر محافظه کار و دست راستی می نویسد:"افرادی که امروز از کریس کایل انتقاد کرده و در مورد او دروغ پراکنی می کنند، همان کسانی هستند که سالها قبل می گفتند آمریکا باید عراق را رها کرده و آن کشور با ۲۵ میلیون نفر جمعیت را به تروریست ها واگذار کنند."
به احتمال فراوان موضوع محوری در جنجالی که بر سر این فیلم در آمریکا به پا شده به جنگ در عراق مربوط می شود. پس از پایان جنگ ویتنام حدود یک دهه طول کشید تا هالیوود فیلم "جوخه" را بسازد.
این فیلم به کارگردانی الیور استون و برنده جایزه اسکار در جامعه آمریکا بحث های فراوانی را در مورد پیامدهای فرهنگی و اجتماعی جنگ ویتنام به راه انداخت.
اما از زمان پایان اشغال عراق توسط آمریکا، البته اگر واقعا بتوان گفت که به پایان رسیده، فقط سه سال می گذرد و زخم های ناشی از آن رویداد هنوز عمیق و تازه هستند.
واکنش ها به فیلم تک تیرانداز آمریکایی نشان می دهند که اختلاف نظرها در مورد جنگ عراق هنوز در آمریکا بسیار جدی است.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar