پرده برداری از یک "بیماری وحشتناک سیاسی" در نامه رحیمی به احمدی نژاد
+67
رأی دهید
-0
پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۳ - ۲۹ ژانویه ۲۰۱۵
عصرایران - نامه ای که محمدرضا رحیمی به محمود احمدی نژاد نوشته و در آن علیه وی افشاگری هایی را انجام داده (+)، فراز مهمی دارد که از یک بیماری وحشتناک در ساختار غیر رسمی انتخابات حکایت دارد.
«همواره در آستانه برگزاری انتخابات مجلس، کمیتههایی برای برنامهریزی و راهبری امر انتخابات توسط جریانات سیاسی تشکیل میگردد. در این راستا برای انتخابات مجلس هشتم نیز کمیتهای متشکل از برخی چهرههای اصولگرا برگزار و بنا شد از کاندیداهای اصولگرا در سطح کشور از طریق کمکهای غیردولتی پشتیبانی مالی شود.
در میان افراد کمک کننده فردی به نام جابر ابدالی که از سوی برخی نمایندگان مجلس و مقامات قضایی و اجرایی به اینجانب معرفی شده بود، برای کمک اعلام آمادگی نمود. بنده نیز به واسطه حساسیت و اطمینان خاطر از سالم بودن کمکهای نامبرده همچون سایر موارد در خصوص ایشان از طریق حراست دیوان محاسبات از مجاری ذیصلاح، در خصوص وی استعلام کردم که پس از اطمینان و پاسخ مثبت که اسناد آن ضمیمه پرونده است، برای دریافت کمک از وی اعلام آمادگی نمودیم و از وی خواستیم که به کاندیداهایی که ما معرفی میکنیم از محل حساب شخصی و با چک بانکی خودش کمک نماید.
در نهایت نامبرده مجموعاً یک میلیارد و دویست میلیون تومان را به این امر اختصاص داد و البته کلیه اسناد و کپی چکهای صادره که به قریب 170نفر از کاندیداهای مجلس هشتم پرداخت شده است در پرونده ثبت و ضبط است و همه آن به مصرف انتخابات رسید. بنابراین کل این مبلغ یک میلیارد و دویست میلیون تومان بوده و عیناً به حساب نامزدها پرداخت گردیده است.»
البته، آنچه رحیمی بدان پرداخته و اذعان کرده، چیز جدیدی نیست و همه مردم کمابیش در جریان هستند که برخی از نمایندگان مجلس، با حمایت های مالی افراد متمول توانسته اند در رقابت های انتخاباتی شرکت کنند و به مجلس برسند. رحیمی، فقط برخی جزئیات را گفته است و البته یک نکته جدید را نیز به دانسته های عمومی مردم افزوده است.
تا قبل از این، آنچه مردم بعضاً در شهرهای خود می دیدند، حمایت فلان فرد متمول از یک کاندیدا بوده است اما اینک رحیمی ، از بازی دیگری سخن می گوید که طی آن ، یک فرد با یک جریان سیاسی زد و بند کرده و به 170 کاندیدای آن ، پول داده است! (کل نمایندگان مجلس 290 است.)
معنی این کار چیست؟ بحث اصولگرا و اصلاح طلب نیست. بحث زد و بند جمعی است و این که یک فرد می تواند با یکی دو میلیارد تومان، دهها نماینده مجلس را وامدار خود کند!
واقعاً چه معنایی دارد که یک جریان سیاسی، کرسی های خانه ملت را در قبال پول، به یک فرد ثروتمند، به نوعی پیش فروش کند؟!
مشخص است کسی که یک میلیارد و 200 میلیون تومان به 170 کاندیدای مجلس می پردازد، بعدها مطالباتی از پول گیرندگان خواهد داشت و این بار، نه فقط فلان نماینده، که "مجلس" باید در خدمت او باشد!
این در حالی است که مجلس خانه ملت است نه خانه کسی که قبل از انتخابات، لابی کرده و به دهها کاندیدا پول داده است.
در هر جای دنیا که فاش شود شخصی به کاندیداهایی که تعدادشان بیش از نصف کل مجلسی هاست پول داده تا اکثریت مجلس را داشته باشد، یک توفان سیاسی و رسانه ای پدید می آید چرا که چنین رویدادی، چیزی نیست جز تلاش برای ناکارآمد سازی مجلس و تبدیل خانه ملت به ویلای خصوصی پول دهندگان!
جالب اینجاست که محمدرضا رحیمی، ماجرای فوق را نه به عنوان اعتراف، که به این عنوان مطرح کرده که "من که کاری نکرده ام ؛ فقط یک میلیارد و 200 میلیون تومان گرفتم و بین کاندیداهای اصولگرا پخش کردم." و حال آن که ، خود این کار ، فارغ از شخص رحیمی، اقدامی مصیبت بار است که آثار آن در مجلس مشهود است.
بدیهی است وقتی کاندیداهایی با لابی و پول های آنچنانی ساپورت می شوند، عرصه بر کاندیداهای مستقل و مردمی تنگ می شود و نهایتاً مجلسی شکل می گیرد که به جای آن که دغدغه مردم را داشته باشد، در صدد جبران کمک های مالی و سیاسی بر می آید؛ این جبران نیز قطعاً از جیب نمایندگان نخواهد بود، بلکه از کیسه ملت صورت می گیرد.
وقتی مردم می بینند که نمایندگان شان در مجلس، حرف هایی غیر از حرف های آنها می زنند، دغدغه های متفاوتی دارند و انگار در فضای دیگری تنفس می کنند، دلیلش همین گونه مسائل است.
ناگفته نماند که کمک های اشخاص به کاندیداها ، در سراسر جهان امری متعارف به شمار می رود اما نکته اینجاست که همه چیز کاملاً شفاف و قانونمند است و در چارچوب های خاص و محدودی صورت می گیرد نه این که سال ها بعد، در وسط یک دعوای سیاسی، بخشی از ماجرا از پس پرده برون افتد و ملت بفهمند که در انتخابات مجلسی که تمام شده، فقط در یک قلم، یک نفر به 170 کاندیدای یک جریان ( که برنده هم شد) یک میلیارد و 200 میلیون تومان پول داده است!
در چنین شرایطی، ایجاد ساز و کار قانونی برای ایجاد شفافیت در هزینه های انتخاباتی به طوری که همه مردم به طور همزمان در جریان کمک های مالی و مبالغ آن و نیز منابع تأمین اش باشند، یکی از لازمه های سلامت انتخابات و ارتقاء دموکراسی است. هر چند که باید دید نمایندگانی که گزارشی از منابع مالی انتخاباتی شان در دست نیست، آیا به برقراری چنین سازوکاری تن خواهند داد یا ترجیح می دهند همان راه پیموده شده ، همچنان ادامه یابد؟!
+67
رأی دهید
-0
عصرایران - نامه ای که محمدرضا رحیمی به محمود احمدی نژاد نوشته و در آن علیه وی افشاگری هایی را انجام داده (+)، فراز مهمی دارد که از یک بیماری وحشتناک در ساختار غیر رسمی انتخابات حکایت دارد.
«همواره در آستانه برگزاری انتخابات مجلس، کمیتههایی برای برنامهریزی و راهبری امر انتخابات توسط جریانات سیاسی تشکیل میگردد. در این راستا برای انتخابات مجلس هشتم نیز کمیتهای متشکل از برخی چهرههای اصولگرا برگزار و بنا شد از کاندیداهای اصولگرا در سطح کشور از طریق کمکهای غیردولتی پشتیبانی مالی شود.
در میان افراد کمک کننده فردی به نام جابر ابدالی که از سوی برخی نمایندگان مجلس و مقامات قضایی و اجرایی به اینجانب معرفی شده بود، برای کمک اعلام آمادگی نمود. بنده نیز به واسطه حساسیت و اطمینان خاطر از سالم بودن کمکهای نامبرده همچون سایر موارد در خصوص ایشان از طریق حراست دیوان محاسبات از مجاری ذیصلاح، در خصوص وی استعلام کردم که پس از اطمینان و پاسخ مثبت که اسناد آن ضمیمه پرونده است، برای دریافت کمک از وی اعلام آمادگی نمودیم و از وی خواستیم که به کاندیداهایی که ما معرفی میکنیم از محل حساب شخصی و با چک بانکی خودش کمک نماید.
در نهایت نامبرده مجموعاً یک میلیارد و دویست میلیون تومان را به این امر اختصاص داد و البته کلیه اسناد و کپی چکهای صادره که به قریب 170نفر از کاندیداهای مجلس هشتم پرداخت شده است در پرونده ثبت و ضبط است و همه آن به مصرف انتخابات رسید. بنابراین کل این مبلغ یک میلیارد و دویست میلیون تومان بوده و عیناً به حساب نامزدها پرداخت گردیده است.»
البته، آنچه رحیمی بدان پرداخته و اذعان کرده، چیز جدیدی نیست و همه مردم کمابیش در جریان هستند که برخی از نمایندگان مجلس، با حمایت های مالی افراد متمول توانسته اند در رقابت های انتخاباتی شرکت کنند و به مجلس برسند. رحیمی، فقط برخی جزئیات را گفته است و البته یک نکته جدید را نیز به دانسته های عمومی مردم افزوده است.
تا قبل از این، آنچه مردم بعضاً در شهرهای خود می دیدند، حمایت فلان فرد متمول از یک کاندیدا بوده است اما اینک رحیمی ، از بازی دیگری سخن می گوید که طی آن ، یک فرد با یک جریان سیاسی زد و بند کرده و به 170 کاندیدای آن ، پول داده است! (کل نمایندگان مجلس 290 است.)
معنی این کار چیست؟ بحث اصولگرا و اصلاح طلب نیست. بحث زد و بند جمعی است و این که یک فرد می تواند با یکی دو میلیارد تومان، دهها نماینده مجلس را وامدار خود کند!
واقعاً چه معنایی دارد که یک جریان سیاسی، کرسی های خانه ملت را در قبال پول، به یک فرد ثروتمند، به نوعی پیش فروش کند؟!
مشخص است کسی که یک میلیارد و 200 میلیون تومان به 170 کاندیدای مجلس می پردازد، بعدها مطالباتی از پول گیرندگان خواهد داشت و این بار، نه فقط فلان نماینده، که "مجلس" باید در خدمت او باشد!
مشخص است کسی که یک میلیارد و 200 میلیون تومان به 170 کاندیدای مجلس می پردازد، بعدها مطالباتی از پول گیرندگان خواهد داشت و این بار، نه فقط فلان نماینده، که "مجلس" باید در خدمت او باشد!
این در حالی است که مجلس خانه ملت است نه خانه کسی که قبل از انتخابات، لابی کرده و به دهها کاندیدا پول داده است.
در هر جای دنیا که فاش شود شخصی به کاندیداهایی که تعدادشان بیش از نصف کل مجلسی هاست پول داده تا اکثریت مجلس را داشته باشد، یک توفان سیاسی و رسانه ای پدید می آید چرا که چنین رویدادی، چیزی نیست جز تلاش برای ناکارآمد سازی مجلس و تبدیل خانه ملت به ویلای خصوصی پول دهندگان!
جالب اینجاست که محمدرضا رحیمی، ماجرای فوق را نه به عنوان اعتراف، که به این عنوان مطرح کرده که "من که کاری نکرده ام ؛ فقط یک میلیارد و 200 میلیون تومان گرفتم و بین کاندیداهای اصولگرا پخش کردم." و حال آن که ، خود این کار ، فارغ از شخص رحیمی، اقدامی مصیبت بار است که آثار آن در مجلس مشهود است.
بدیهی است وقتی کاندیداهایی با لابی و پول های آنچنانی ساپورت می شوند، عرصه بر کاندیداهای مستقل و مردمی تنگ می شود و نهایتاً مجلسی شکل می گیرد که به جای آن که دغدغه مردم را داشته باشد، در صدد جبران کمک های مالی و سیاسی بر می آید؛ این جبران نیز قطعاً از جیب نمایندگان نخواهد بود، بلکه از کیسه ملت صورت می گیرد.
وقتی مردم می بینند که نمایندگان شان در مجلس، حرف هایی غیر از حرف های آنها می زنند، دغدغه های متفاوتی دارند و انگار در فضای دیگری تنفس می کنند، دلیلش همین گونه مسائل است.
ناگفته نماند که کمک های اشخاص به کاندیداها ، در سراسر جهان امری متعارف به شمار می رود اما نکته اینجاست که همه چیز کاملاً شفاف و قانونمند است و در چارچوب های خاص و محدودی صورت می گیرد نه این که سال ها بعد، در وسط یک دعوای سیاسی، بخشی از ماجرا از پس پرده برون افتد و ملت بفهمند که در انتخابات مجلسی که تمام شده، فقط در یک قلم، یک نفر به 170 کاندیدای یک جریان ( که برنده هم شد) یک میلیارد و 200 میلیون تومان پول داده است!
در چنین شرایطی، ایجاد ساز و کار قانونی برای ایجاد شفافیت در هزینه های انتخاباتی به طوری که همه مردم به طور همزمان در جریان کمک های مالی و مبالغ آن و نیز منابع تأمین اش باشند، یکی از لازمه های سلامت انتخابات و ارتقاء دموکراسی است. هر چند که باید دید نمایندگانی که گزارشی از منابع مالی انتخاباتی شان در دست نیست، آیا به برقراری چنین سازوکاری تن خواهند داد یا ترجیح می دهند همان راه پیموده شده ، همچنان ادامه یابد؟!
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar