Sehati-Kourosh
مرکز مطالعات لیبرالیسم-بهزاد مهرانی: کورش صحتی روزنامه‌نگار و فعال سیاسی مقیم امریکا است که سابقه‌ی فعالیت در نشریاتی چون “هویت‌ خویش” و “گزارش” روز را در کارنامه‌ی خود دارد. او هم‌چنین از موسسان “کمیته‌ی دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی” و از اعضای پیشین “جبهه متحد دانشجویی” است که به خاطر این فعالیت‌ها بارها در ایران بازداشت و زندانی شد.‬‬با وی در مورد چگونگی ورودش به دنیای سیاست، فعالیت‌هایش در این حوزه، و نیز پیش‌بینی‌اش از وضعیت سیاسی ایران در سال ۱۴۰۰ به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم‫.‬او می‌گوید که بعد از روی کار آمدن دولت اصلاح‌طلب محمد خاتمی در سال ۱۳۷۶، تصورش این بود که «ایران در سال ۱۴۰۰ ایرانی خواهد بود با انتخاباتی آزاد و قانون اساسی دموکراتیک که در آن موازین حقوق بشر رعایت می‌شود و‬ شهروندان به درجه یک و دو و خودی و غیرخودی تقسیم نمی‌شوند».
بهزاد مهرانی: ‫چه دغدغه یا دغدغه‌هایی شما را به سوی فعالیت سیاسی کشاند؟ مختصری درباره فعالیت‌های سیاسی خود توضیح‬ دهید.‬
کوروش صحتی: ‫فعالیت سیاسی من به صورت تشکیلاتی از سال ۱۳۷۷ و پس از پیروزی محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد ۱۳۷۶ آغاز شد من آن زمان دانشجوی  تازه‌وارد دانشگاه آزاد ورامین بودم و همزمان به همراه گروهی دیگر از دوستان دانشجو در جبهه متحد دانشجویی که گروه دانشجویی مستقل آزادی‌خواهی بود فعالیتم را شروع کردم.‬ این گروه به هیچ‌ یک از جناح‌های سیاسی داخل حکومت از جمله جناح اصلاحات وابسته نبودبرگزاری تجمعات دانشجویی، راه‌اندازی چند نشریه مثل ندای دانشجو، هویت خویش و گزارش روز که پیاپی توقیف شدند و حضور گسترده در اعتراضات دانشجویی پس از حمله به کوی دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۸ از جمله فعالیت‌های این گروه است جدا از این به عنوان یکی از هواداران نهضت ملی ایران و رهبر فقیدش، دکتر محمد مصدق با گروه‌های سیاسی ملی و ملی-مذهبی هم رابطه‌ی خوبی داشتم.‬
اما عامل اصلی کشیده شدن من به فعالیت سیاسی را فکر کنم می‌توان به دو بخش تقسیم کرد. نخست، ویژگی‌های شخصی و خانوادگی، عشق وعلاقه شدید به ایران و سرنوشت آن از دوران کودکی، روحیه ایستادگی در برابر زورگویان و همینطور سابقه فعالیت سیاسی گروهی از بستگان که حتی منجر به زندانی‌شدن و اعدام تعدادی از آن‌ها نیز شد، عامل دوم هم ویژگی‌های جامعه‌ی آن روزهای ایران بود که با پا گرفتن نشریات مستقل، تغییر فضای دانشگاه‌ها و به طور کلی امیدواری به تغییر شرایط کشور همراه شده بود‫. ‬ کشیده شدن من و امثال من به میدان سیاست ویژگی جوامع پیشادموکرات است و یا جوامعی که حقوق بنیادین انسان‌ها در آن‌ها زیر پا گذاشته می‌شود‫. ‬ بر این اساس یک دانشجوی جوان تبدیل به فعال سیاسی، خبرنگار و مقاله‌نویس می‌شود و بار‌ها سر از زندان در می‌آورد در حالی که تعریف فعال سیاسی در جوامع دموکراتیک با آن‌چه که در جامعه‌ی ما وجود دارد دست کم در مورد بخش بزرگی از کسانی که فعالان سیاسی خوانده شده و می‌شوند تفاوت دارد‫. ‬
بخش عمده‌ی فعالیت سیاسی در جوامع دموکراتیک، مبارزات حزبی و انتخاباتی فعالان حرفه‌ای عالم سیاست است. در ایران اما تلاش برای گرفتن حقوق بنیادین خود، فعالیت سیاسی و البته از دید حاکمان اقدام علیه امنیت کشور شمرده می‌شود و مستوجب محاکمه و سرکوب‫.
بهزاد مهرانی: ‫در آغاز فعالیت سیاسی خود چه آینده‌ای را برای ایران متصور بودید؛ مثلا گمان داشتید این فعالیت شما ایران را در سال ۱۴۰۰ به کجا می‌رساند؟ ‬
کوروش صحتی: تصور من این بود که ایران در سال۱۴۰۰ ایرانی خواهد بود با انتخاباتی آزاد و قانون اساسی دموکراتیک که در آن موازین حقوق بشر رعایت می‌شود. شهروندان به درجه یک و دو و خودی و غیرخودی تقسیم نمی‌شوند و اقلیت‌های مذهبی و قومی هم از حقوق برابر برخوردارند‫.
بهزاد مهرانی: ‫چه اندازه آرزوهای آن روزهای خود را محقق‬‌یافته می‌بینید؟
کوروش صحتی: ‫به هرحال جامعه‌ی ایران با وجود سرکوب گسترده و رویارویی مداوم با استبداد نشان داده است که هرگز تسلیم مطلق شرایط نخواهد شد. مجموعه‌ای از فعالیت‌های فعالان در ایران و حتی خارج از ایران امید‌ها را زنده نگاه می‌دارد. تحولات جهانی و دنیایی که در آن دسترسی به اطلاعات آسان‌تر از هر زمانی است و پیدایش شیوه‌های نوین ارتباطی، قطعا امیدوارکننده است. ‬من اساسا معتقدم فعالیت برای تغییر شرایط ایران می‌تواند پروژه‌ای زمان‌بر و در ادامه فعالیت‌های پیشینیان در حلقه‌هایی متصل به هم باشد‫. ‬بر این اساس، فعالیت‌های فعالان هر دوره‌ای قطعا در به وجود آمدن و تجربه‌اندوزی جنبش‌های پس از آن موثر است و مجموع این فعالیت‌ها سرانجام به بار خواهد نشست.
بهزاد مهرانی: در برهه دوم خرداد ۷۶ و برآمدن خاتمی چه نگاهی به ایران ِ پس از خاتمی داشتید؟
کوروش صحتی: پاسخ من به این پرسش‌‌ همان چشم‌اندازی است که از سال ۱۴۰۰ داشتم. با وجود امیدواری‌های اولیه که در بسیاری از فعالان دیده می‌شد، به تدریج و به ویژه پس از حوادث هجدهم تیرماه ۷۸ مشخص شد که نظام ولایت فقیه در مقابل تغییرات مقاومت می‌کند و دست از سرکوب نمی‌کشد. جایگاه ولی فقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی، نظارت استصوابی شورای نگهبان، دور باطل ولی فقیه-شورای نگهبان-مجلس خبرگان که نظارت بر رهبر جمهوری اسلامی و پاسخ‌گویی او را در این سیستم غیرممکن ساخته و سرکوب سازمان‌یافته نهادهای نظامی، انتظامی و اطلاعاتی حکومت با مصونیت قضایی، اصلاحات درون سیستم را به بن‌بست کشاند‫. ‬
بهزاد مهرانی: هجده تیرماه ۷۸ آیا شما را به آینده‌ی ایران امیدوار‌تر کرد و یا نا‌امید‌تر؟
کوروش صحتی: امیدوار‌تر. من به فعالیت سیاسی جامعه‌محور و مسوولیت‌گرا باور دارم. انجام مسوولیت انسانی و اجتماعی به نگاه معطوف به نتیجه رجحان دارد. البته این‌که نتیجه‌ی  فعالیت سیاسی و اجتماعی ما چه خواهد بود و یا حساب هزینه و فایده هر حرکتی قطعا مهم است و عدم رعایت آن در میدان پرفراز و نشیب سیاست ایران قطعا از عقل به دور است و قطعا تبعات هر حرکت سیاسی و اجتماعی فرا‌تر از خود شخص آسیب و یا سودش به دیگران هم می‌رسد‫. ‬بنابراین در فعالیت سیاسی باید با هوشیاری و دانش عمل کرد، اما اگر این موضوع به بی‌عملی و تسلیم بکشد پذیرفتنی نیست‫.‬
با این نگاه، جنبش دانشجویی در ایران به طور عام و هجدهم تیرماه ۷۸ به طور خاص، گرچه با سرکوب حکومت مواجه شد، اما همواره پیام‌آور مقاومت و ایستادگی جوانان ایرانی در مقابل استبداد است‫. ‬حتی اگر امروز جنبش دانشجویی یا فعالیت‌های دانشجویی در ایران با شرایط آرمانی خود فاصله گرفته باشد، اما خواب خوش زورگویان را ربوده است. دلیل حساسیت اصلی رهبر جمهوری اسلامی به مساله دانشگاه‌ها و یا تقابل شدید مجلس فرمایشی با دولت حسن روحانی بر سر رای اعتماد به وزرای پیشنهادی وزارت علوم هم در این راستا قابل ارزیابی است. ‬
بهزاد مهرانی: به عنوان آخرین سوال، با گذشت نزدیک به دو دهه از آن سال‌ها و اتفاقاتی که در این سال‌ها افتاد -از روی کار آمدن احمدی‌نژاد گرفته تا اتفاقات خرداد ۸۸ و بعد جنبس سبز، و حالا هم دولت روحانی- ایران ۱۴۰۰ را امروز چگونه می‌بینید؟ ‌
کوروش صحتی: امید ایرانی دموکراتیک هم‌چنان در من وجود دارد.‌‌ همان امیدی که فعالیتم را با آن آغاز کردم. گرچه استبداد ولایت فقیه پایه‌هایش را ظاهرا مستحکم کرده، اما ایران کشوری است پیش‌بینی‌ناپذیر. حوادث سال ۱۳۸۸ هم نشان داد که اعتراضات مردمی تا چه اندازه می‌تواند پیش‌بینی‌ناپذیر و قدرتمند باشد‫.