آیا برجام فرو خواهد پاشید؟
- 3 ساعت پیش
در سالگرد یک سالگی امضاء توافقنامه تاریخی بین ایران و شش قدرت جهانی، موسوم به برجام، مقالات متعددی در مورد دستاوردهای این توافق از دیدگاه سیاسی و اقتصادی، به خصوص برای ایران نوشته شده است. اما برجام برای آمریکا شرایط بغرنجی را ایجاد کرده است.
آمریکا برای برخورد با حکومتهائی که با آن خصومت می ورزند عمدتا از سلاح تحریم و یا در نهایت جنگ (مانند موارد افغانستان و عراق و لیبی) استفاده میکند. در خصوص ایران، گزینه جنگ به دلیل وضعیتی که در افغانستان و عراق پس از حمله آمریکا به آن کشورها ایجاد شد تقریبا از گردونه خارج شد. از اینرو، تنها سلاح باقی مانده برای مقابله با سیاستهای ایران که منافع آمریکا و متحدان آن، به خصوص اسرائیل را تهدید می کرد، اعمال تحریم بود.
اما این سلاح نیز با وقوع برجام، حداقل به مدت هشت سال از دست آمریکا خارج شد. آیت الله خامنه ای پس از تحقق برجام در نامه ای به حسن روحانی تاکید کرد که "در سراسر دوره هشتساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای ... توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است ... فعالیتهای برجام را متوقف کند."
صرف نظر از این دستور العمل، واقعیت این است که هدف ایران از عقب نشینی های جدی در برنامه هسته ای خود که هنوز هم مورد انتقاد نیروهای تندرو در درون نظام است، برداشته شدن تحریم ها بوده است. لذا، منطقا برقرار کردن دوباره تحریم ها غرض اصلی ایران را از امضاء برجام نقض می کند.
به این ترتیب با تحقق برجام، ایران برای یک دوره هشت ساله نسبت به سیاست های فشار و تحریم آمریکا مصونیت پیدا کرد و دست آمریکا برای مقابله با دیگر سیاست های ایران که مورد قبول آمریکا نیست بسته شد. این سیاست ها عمدتا شامل برنامه موشکی ایران، حمایت ایران از حزب الله لبنان (که آمریکا از آن به عنوان حمایت از تروریسم یاد می کند) و موارد نقض حقوق بشر است.
هر چند که تنها یک روز بعد از اعلام رفع تحریم ها در چارچوب برجام، آدام زوبین، معاون خزانه داری آمریکا اعلام کرد که "ما پیوسته این موضوع را روشن کرده ایم که ایالات متحده با شدت در برابر فعالیت های خارج از برجام ایران، از جمله حمایت از تروریسم، بی ثبات کردن منطقه، نقض حقوق بشر، و برنامه موشک های بالستیک ایران [واکنش نشان داده] و تحریم اعمال خواهیم کرد" اما مشخص بود که چنین سیاستی در تناقض با هدف برجام و به عبارتی یک بلوف سیاسی است.
اهمیت برنامه موشکی و جایگاه آن در امنیت ملی کشور را می توان از این اظهار نظر محمد جواد ظریف دریافت که اگر در زمان حمله صدام موشک داشتیم او جرات حمله به ایران را پیدا نمی کرد. صنایع موشکی، قلب دکترین دفاعی ایران را تشکیل می دهد و از اینرو تحت هیچ شرایطی تعطیل بردار نیست. اما می توان حدس زد که موضوع موشک های بالستیک دوربرد ایران که آمریکا و اسرائیل آنرا تهدیدی علیه اسرائیل تلقی می کنند می تواند سرآغاز بحران جدیدی باشد که بین ایران و آمریکا در حال شکل گیری است.
بحث ایران این است که اولا برنامه موشکی ایران بازدارنده و دفاعی است و ثانیا ناقض قطعنامه ۲۲۳۱ که در تایید برجام به تصویب شورای امنیت سازمان ملل رسید، نیست. قطعنامه از ایران خواسته است (ولی آن کشور را ملزم نکرده) که از فعالیت در زمینه موشکهای بالستیک "که برای حمل سلاح هسته ای طراحی شده اند" (که در این مورد نیز ایران استدلال می کند که موشک ها برای این منظور طراحی نشده اند و لذا ناقض قطعنامه نیستند) خودداری کند.
در خصوص ماهیت بازدارندگی برنامه موشکی، ایران خود را با سه تهدید روبرو می بیند. آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی. عربستان سعودی که بعد از روی کار آمدن ملک سلمان سیاستی تهاجمی با ایران در پیش گرفته، بطور چشمگیری خرید سلاح، از جمله هواپیماهای جنگی را افزایش داده است. عربستان در سال ٢٠١۵ در بین دولت های جهان جایگاه سوم را از نظر خرید اسلحه (بعد از دولت های آمریکا و چین) به خود اختصاص داد. در این سال عربستان ٨٧.٢ میلیارد دلار صرف خرید سخت افزار نظامی کرد.
با این حال وقتی در جریان آزمایش یک موشک با برد ۲ هزار کیلومتر، جمله "اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود" بر روی آن نوشته نقش بسته، شکل مسئله، از حالت تدافعی به حالت تهاجمی تغییر پیدا می کند. این امر و یا تحریکات مشابه می تواند نقطه عزیمت مخالفان سرسخت ایران در آمریکا، به خصوص در کنگره آن کشور و لابی اسرائیل، برای به اجرا در آوردن تحریم های جدید و در نتیجه بر هم خوردن برجام شود. برخی با نگاه بدبینانه معتقدند که به دلیل ضدیت جناح تندرو در ایران که مخالف دولت روحانی است، ممکن است این نوع تحریکات تعمدی و اصولا به قصد بر هم زدن برجام صورت بگیرد.
از سوی دیگر، اوایل تیر ماه امسال، در پی بسته شدن ۱۰۰ حساب بانکی حزب الله در لبنان، حسن نصرالله رهبر گروه مزبور در سخنانی که به لحاظ صراحت بی سابقه بود اظهار داشت که این محدودیتها تاثیری در وضعیت حزبالله ندارد چون "تمام" منابع مالی حزبالله نه از بانکها بلکه از سوی ایران تامین میشود. وی افزود: "این پولها همانطور به دست ما میرسد که موشکهایی که با آن اسرائیل را تهدید میکنیم." هر چند که حمایت ایران از حزب الله امری نیست که بر کسی پوشیده باشد اما عنوان کردن صریح و علنی این موضوع که هیچ گرهی از کار حزب الله باز نمی کند وضعیتی را ایجاد می کند که لابی پرنفوذ اسرائیل و مخالفان ایران که در کنگره آمریکا دست بالا را دارند با زنده کردن اتهام حمایت ایران از تروریسم، فشار را برای اعمال تصویب تحریم های جدید علیه ایران تا آنجا که ممکن است افزایش دهند.
آیا وضع تحریم های جدید و فروپاشی برجام محقق خواهد شد؟ هم اکنون سه لایحه در کنگره آمریکا مبنی بر اعمال تحریم های جدید علیه ایران، بر اساس حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشر در جریان است که از حمایت قاطع جمهوریخواهان برخودار است. کاخ سفید در بیانیه ای که روز ۱۱ ژوئیه (۲۰ تیر) منتشر شد اعلام کرد که پرزیدنت اوباما به وضوح گفته است که "هر لایحه ای را که مانع از اجرای موفقیت آمیز برجام شود وتو خواهد کرد." به این ترتیب تکلیف کار در چند ماهی که از ریاست جمهوری اوباما باقی مانده است روشن است. اما سئوال بزرگی که مطرح است این است که آیا در صورت انتخاب خانم کلینتون و یا یک جمهوریخواه، که احتمالا دونالد ترامپ خواهد بود، همین روال ادامه خواهد داشت؟
در صورت انتخاب یک جمهوریخواه، این احتمال که بر اثر همراهی او با کنگره تحت تسلط جمهوریخواهان شرایط تغییر کرده و تحریم های جدید علیه ایران اعمال شود و نهایتا برجام از هم بپاشد وجود دارد. در صورت پیروزی خانم کلینتون با توجه به تمایلات پرو – اسرائیلی وی (حمایت از اسرائیل) نیز این احتمال نسبت به دوران اوباما افزایش خواهد یافت. اما با توجه به افرادی که پیرامون هیلاری کلینتون هستند، از جمله خانم وندی شرمن، مذاکره کننده ارشد آمریکا در مذاکرات هسته ای و جک سولیوان، کسی که اولین مذاکرات پشت پرده با ایران را آغاز کرد، احتمال اقدامی که منجر به بر هم خوردن برجام شود به مراتب کمتر است. با این حال باید دید آیا با در نظر گرفتن تمایلات سیاسی خانم کلینتون، وی حاضر خواهد شد بر سر ایران با کنگره درگیر شود و مانع از اعمال تحریم های جدید علیه ایران شود؟
تحول جدیدی که شاید خطر فروپاشی برجام را بیشتر کرده باشد باز شدن احتمالی یک جبهه جدید علیه ایران در بریتانیا بر اثر روی کار آمدن خانم ترزا می نخست وزیر جدید انگلستان است که به گواهی مطبوعات اسرائیل دوست واقعی اسرائیل شناخته می شود. افزون بر آن انتصاب بوریس جانسون، شخصیتی که مطبوعات اسرائیل از او با عنوان "حامی سرسخت حکومت دست راستی اسرائیل یاد می کنند" نیز خبر خوشی در این رابطه نیست.
در خاتمه، قرار است بر پایه گزارش بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل مبنی بر عدم انطباق برنامه موشکی ایران با روح قطعنامه ۲۲۳۱ روز ۱۸ ژوئیه جلسه شورای امنیت برای رسیدگی به این موضوع تشکیل گردد. امکان یک واکنش جدی در حد اعمال تحریم، بسیار ضعیف است. هم به این دلیل که روسیه و چین مخالف این امر هستند، هم آمریکا خواهان چنین چیزی نیست و هم اینکه چنانکه پیشتر گفته شد برنامه موشکی ایران ناقض قطعنامه ۲۲۳۱ نیست.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar