رانت و رفاه برای مدیران و آقازاده ها؛ قناعت و مقاومت سهم مردم!
چهارشنبه ۰۶-۰۶-۱۳۹۸
آندسته از مسئولان ارشد نظام که بر کرسیهای عالی تکیه میزنند از فیلترهای امنیتی و عقیدتی عبور کردند و صلاحیتشان تایید شده است، پس این همه فساد برای چیست؟
«محبت نیوز»- تلاشهای فرانسه و شمار دیگری از دولتها برای نشستن جمهوری اسلامی ایران و آمریکا پای میز مذاکره بینتیجه مانده و رهبران ایران می‌گویند حاضر به کنار گذاشتن موشکها و توقف حمایت از شبه نظامیان شیعه در عراق، سوریه و یمن و فلسطین نیستند.
در شرایطی که فروش نفت ایران با تحریمهای آمریکا به حدود ۱۰۰ هزار بشکه در روز رسیده، تورم افسار گسیخته به طور جدی معیشت را برای مردم سخت کرده و درآمد اغلب شهروندان کفاف خرج روزانه را هم نمی‌دهد.
آنچه امروز بر مردم ایران میگذرد نتیجه سیاستهایی است که مستقیم و غیرمستقیم مسبب آن علی خامنهای و اطرافیان او در راس نظام‌اند. پست و مقامهای عالی کشور چهل سال است در اشغال افرادی است که تحت نظارت و رصد نهادهای اطلاعاتی و امنیتی نظام گزینش شده‌اند اما اکنون همان‌ها و یا فرزندان آنان آلوده به فساد اقتصادی و رفتاری هستند که گاه و بیگاه در نزاعهای جناحی و باندی معدودی از آنها لو میروند.
به طور تقریبی روی ۹۰ درصد مشاغل حساس کشور آیتاللهها چمبره زده‌اند. از رهبری و قوه مجریه و قضاییه گرفته تا مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهبان و خبرگان. آن سازمانها و وزارتخانههایی که غیرمعمیم در راس قرار دارد نیز شعبهای از نمایندگی ولی فقیه و یا پایگاه مقاومت بسیج در آن مستقر است.
برکسی پوشیده نیست حتا استخدام شدن در یک نهاد دولتی در ایران حتا در مسئولیتهای رده پایین و در سطح کارمندی با چه مکافاتی همراه است. بنابراین آندسته افراد که بر کرسیهای عالی تکیه میزنند از فیلترهای امنیتی و عقیدتی عبور کردند و صلاحیتشان تایید شده است. با این حال کمتر هفتهای می‌توان سراغ گرفت که تعدادی از مدیران شهری و مملکتی در نقاط مختلف کشور به اتهام فساد بازداشت نشوند. از اعضای شوراهای شهر و روستا گرفته تا مدیران سطح بالای دولتی با انواع و اقسام اتهامات رسوا میشوند با این حال شخص اول حکومت همچنان ادعا میکند فساد در ایران سیستماتیک نیست.
هنوز یک سال از اعدام تعدادی فاسد مشهور به «سلطان» نگذشت که لشکری از مدیران و آقازادههای دزد و اختلاسچی و رانتخوار بازداشت شدند. در میان متهمین اما تعدادی هستند که نه تنها باعث بیآبروی بیشتر نظام شدند بلکه هویدا شدن تبهکاریهای آنها چنان بار روانی در جامعه ایجاد میکند که مسئله به سرعت امنیتی میشود.
بازداشت عمار صالحی پسر سرلشکرصالحی فرمانده پیشین ارتش جمهوری اسلامی یکی از این موارد است. او علاوه بر اینکه ۶۰ میلیارد تومان وام از بانک سرمایه گرفته، ۶۵۰ میلیون تومان بابت خرید بنز دریافت کرده است.
اکنون فهرستی علی شمخانی دبیر شورایعالی امنیت ملی و خانواده او زیر تیغ هستند و جریاناتی از درون نظام در پی افشای فسادهای این قبیله قدرتمند هستند.
آن روی سکه اما مردم‌اند که برخوردهای نمایشی با مفساد دردی از آنها دوا نمیکند. مسئله اینجاست که به تازگی دستگاههای تبلیغاتی نظام از صدا و سیما گرفته تا خبرگزاریها و بیلبوردهای خیابانی شروع به تبلیغ «فرهنگ قناعت» کرده‌اند و مدام از «تأثیر قناعت و ساده زیستی در اقتصاد مقاومتی» می‌گویند و به نقل از ائمه شیعه و قرآن روایت و حدیث و آیه نقل میکنند که سادهزیستی تا چه اندازه تامین کننده آرامش انسان‌ها در دنیا و آخرت است.
طبیعی است مردم با کمک شبکههای اجتماعی از فریبکاری نظام باخبرند و آگاهند که در پشت صحنه چه خبر است: رانت و وام و خانه و ویلا برای ژن خوبها و بدبختی و مقاومت و قناعت برای آحاد جامعه! همین دوگانگی است که به تدریج نظام را شرایطی قرار داده که نگران از بقای خود شده است.
در شرایطی که فروش نفت ایران با تحریمهای آمریکا به حدود ۱۰۰ هزار بشکه در روز رسیده، تورم افسار گسیخته به طور جدی معیشت را برای مردم سخت کرده و درآمد اغلب شهروندان کفاف خرج روزانه را هم نمی‌دهد.
آنچه امروز بر مردم ایران میگذرد نتیجه سیاستهایی است که مستقیم و غیرمستقیم مسبب آن علی خامنهای و اطرافیان او در راس نظام‌اند. پست و مقامهای عالی کشور چهل سال است در اشغال افرادی است که تحت نظارت و رصد نهادهای اطلاعاتی و امنیتی نظام گزینش شده‌اند اما اکنون همان‌ها و یا فرزندان آنان آلوده به فساد اقتصادی و رفتاری هستند که گاه و بیگاه در نزاعهای جناحی و باندی معدودی از آنها لو میروند.
به طور تقریبی روی ۹۰ درصد مشاغل حساس کشور آیتاللهها چمبره زده‌اند. از رهبری و قوه مجریه و قضاییه گرفته تا مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهبان و خبرگان. آن سازمانها و وزارتخانههایی که غیرمعمیم در راس قرار دارد نیز شعبهای از نمایندگی ولی فقیه و یا پایگاه مقاومت بسیج در آن مستقر است.
برکسی پوشیده نیست حتا استخدام شدن در یک نهاد دولتی در ایران حتا در مسئولیتهای رده پایین و در سطح کارمندی با چه مکافاتی همراه است. بنابراین آندسته افراد که بر کرسیهای عالی تکیه میزنند از فیلترهای امنیتی و عقیدتی عبور کردند و صلاحیتشان تایید شده است. با این حال کمتر هفتهای می‌توان سراغ گرفت که تعدادی از مدیران شهری و مملکتی در نقاط مختلف کشور به اتهام فساد بازداشت نشوند. از اعضای شوراهای شهر و روستا گرفته تا مدیران سطح بالای دولتی با انواع و اقسام اتهامات رسوا میشوند با این حال شخص اول حکومت همچنان ادعا میکند فساد در ایران سیستماتیک نیست.
هنوز یک سال از اعدام تعدادی فاسد مشهور به «سلطان» نگذشت که لشکری از مدیران و آقازادههای دزد و اختلاسچی و رانتخوار بازداشت شدند. در میان متهمین اما تعدادی هستند که نه تنها باعث بیآبروی بیشتر نظام شدند بلکه هویدا شدن تبهکاریهای آنها چنان بار روانی در جامعه ایجاد میکند که مسئله به سرعت امنیتی میشود.
بازداشت عمار صالحی پسر سرلشکرصالحی فرمانده پیشین ارتش جمهوری اسلامی یکی از این موارد است. او علاوه بر اینکه ۶۰ میلیارد تومان وام از بانک سرمایه گرفته، ۶۵۰ میلیون تومان بابت خرید بنز دریافت کرده است.
اکنون فهرستی علی شمخانی دبیر شورایعالی امنیت ملی و خانواده او زیر تیغ هستند و جریاناتی از درون نظام در پی افشای فسادهای این قبیله قدرتمند هستند.
آن روی سکه اما مردم‌اند که برخوردهای نمایشی با مفساد دردی از آنها دوا نمیکند. مسئله اینجاست که به تازگی دستگاههای تبلیغاتی نظام از صدا و سیما گرفته تا خبرگزاریها و بیلبوردهای خیابانی شروع به تبلیغ «فرهنگ قناعت» کرده‌اند و مدام از «تأثیر قناعت و ساده زیستی در اقتصاد مقاومتی» می‌گویند و به نقل از ائمه شیعه و قرآن روایت و حدیث و آیه نقل میکنند که سادهزیستی تا چه اندازه تامین کننده آرامش انسان‌ها در دنیا و آخرت است.
طبیعی است مردم با کمک شبکههای اجتماعی از فریبکاری نظام باخبرند و آگاهند که در پشت صحنه چه خبر است: رانت و وام و خانه و ویلا برای ژن خوبها و بدبختی و مقاومت و قناعت برای آحاد جامعه! همین دوگانگی است که به تدریج نظام را شرایطی قرار داده که نگران از بقای خود شده است.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar