فرماندهانی که برای اعتراض عازم جماران بودند؛اما هرگز به آنجا نرسیدند!
+11
رأی دهید
-0
ایران بریفینگ ،امیر فرشاد ابراهیمی
چهار ماه بعد از کشته شدن چمران بزرگترین ضایعه برای نیروهای مسلح ایران که تا کنون نیز سابقه نداشته است به وقوع پیوست واقعهای که بیشک در استمرار جنگ و سقوط شهرهای خرمشهر، آبادان و … تأثیر به سزایی داشت و در نتیجه جنگ ایران و عراق را به یک جنگ طولانی تبدیل کرد.
فاجعه کشته شدن ۶ تن از کلیدیترین فرماندهان نظامی ایران در حساس ترین لحظات جنگ ایران و عراق ، حادثه ای که هنوز با گذشت قریب ۳۰ سال از آن جعبه سیاهش نه تنها گشوده نشده که یافت هم نشد !
پرواز هواپیمای سی-۱۳۰ نیروی هوایی ارتش از اهواز به مقصد تهران، در تاریخ ۷ مهرماه ۱۳۶۰ در نزدیکی تهران (کهریزک) سقوط کرد و از ۱۰۰ سرنشین آن تنها ۲۲ نفر (۱۸ مسافر و ۴ کادر پروازی) زنده ماندند.
در این واقعه محمد جهانآرا، فرمانده سپاه خرمشهر، یوسفکلاهدوز، قائممقام سپاه پاسداران، جواد فکوری، فرمانده موقت نیروی هوایی ارتش و قائممقام رئیس ستاد مشترک ارتش، ولی فلاحی، جانشین ستاد مشترک ارتش و موسی نامجو، وزیر دفاع کشته شدند.
اهمیت سرنشینان پرواز یادشده آنجاست که در میان یک جنگ به ناگاه وزارت دفاع کشور ،ستاد مشترک ارتش، نیروی هوایی ارتش و سپاه پاسداران در یک روز با خلأ فرمانده خود مواجه شدند. این رخداد باعث تغییر یافتن معادلات جنگ ایران و عراق شد و طرح عملیات آزادسازی خرمشهر نیز به علت ضعف فرمانده و تحلیل عملیات به ۸ ماه بعد از آن موکول شد.
روایتها متفاوت است، اولین روایت که ساعاتی پس از وقوع حادثه از صداوسیمای ایران پخش شد هدف قرار گرفتن هواپیما توسط هواپیماهای جنگنده عراق بود، چند روز با تکذیب حمله جنگنده های عراقی و اعلام اشتباه رادار ، اعلام شد نقص فنی علت سقوط هواپیمای فرماندهان بوده است اما با نقاهت یافتن مجروحان و اعلام مشاهده انفجار در هواپیما بحث بمبگذاری در هواپیما مطرح شد که نتیجه نهایی را موکول به یافتن و بازخوانی جعبه سیاه هواپیما کردند ، جعبه سیاهی که هرگز یافت نشد !
گروهی از برجستهترین فرماندهان جنگ ایران و عراق از سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی در این حادثه کشته شدند.
هواپیمای سی ۱۳۰ حامل فرماندهان ارشد نظامی ایران که در منطقه کهریزک برزمین نشست و بعد منفجر شدپس از عملیات موفقیت آمیز ثامنالائمه، فرماندهان نظامی برای ارائه گزارش این عملیات به روح الله خمینی و فرماندهان کل نیروهای مسلح عازم تهران شدند، این فرماندهان بر سر ادامه جنگ و ورود به خاک عراق و یا مقاومت بر سر مرزها تشکیک نظر داشتند و مخالف ورود به خاک عراق بودند اما سقوط هواپیمای سی-۱۳۰ ارتش در منطقه کهریزک تهران که منجر به کشته شدن ولیالله فلاحی، جواد فکوری، سید موسی نامجو، یوسف کلاهدوز و محمد جهانآرا شد عملاً این تشکیک را نیز فراموش کرد.
ورای تشکیک در ماندن در خاک ایران و رفتن به عراق این فرماندهان یک وجه مشترک دیگر نیز داشتند در میان آنان افرادی بودند که مصمم بودند از فرصت پیدا شده در دیدار با روح الله خمینی گلایه های خود را نیز مطرح کنند ؛ محمد جهان آرا فرمانده ارشد سپاه پاسداران یک هفته از بازداشت برادرش می گذشت که به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین بازداشت شده بود (اتهامی که هرگز اثبات نشد اما او همراه با دیگر زندانیان در سال ۱۳۶۷ اعدام شد) .
همچنین جواد فکوری که خود از فرماندهان انقلابی نیروی هوایی ارتش بود که در کشف کودتای نوژه دست داشت در این سفر به بازدید پایگاه چهارم شکاری (پایگاه هوایی وحدتی) رفته بود اما متوجه شده بود در اوج جنگ این پایگاه سه هفته است هیچ فرمانده ارشد و خلبانی ندارد و همگی توسط دادگاه انقلاب به اتهام خیانت و ظن کودتا بازداشت شده اند.
تیمسار قهرمانیان از خلبانان وقت پایگاه وحدتی درباره این بازدید ، شهریور سال ۱۳۷۵ در مصاحبه با روزنامه اطلاعات در ویژه نامه سالگرد جنگ چنین گفته است:
«… ریختند داخل پایگاه به نحوی هم ریختند که خوب زمان جنگ بود و ما اول فکر کردیم عراقی هستند همه صورتهایشان را با پارچه و چفیه پوشانده بودند ساعت ۷ یا ۸ شب بود تو گرگ و میش غروب بودیم از دژبانی نمی دانم به چه نحوی عبور کرده بودند ولی ما در اتاق ستاد پایگاه بودیم که از پنجره دیدیم چند تا ماشین جیپ و آهو اسلحه به دست پیاده شدند، سرهنگ بدره ای تازه از اصفهان آمده بود و هنوز حکم فرماندهی اش هم صادر نشده بود از کشو کلت را برداشت و رفتیم بیرون که گفتند ما از سوی دادگاه انقلاب هستیم این هم حکم آقای ری شهری!
سرهنگ بدره ای را با ۲۰ شاید هم ۳۰ نفر دقیق یادم نیست یعنی همه را به زور داخل یک مینی بوس جا دادند که اینها قصد کودتا داشتند »
سرتیپ خلبان قهرمانیان در ادامه می گوید : « حتی یک سرباز صفر هم این را می داند کودتا در تهران باید صورت بگیرد نه دزفول ما از دزفول چه جوری اصلا می توانستیم کودتا بکنیم ؟ کدام قانون اجازه می دهد در وسط جنگ و آماده باش، ۱۰ یا ۲۰ خلبان جنگنده را که هر لحظه به وجودشان احتیاج است بازداشت کنند و ببرند . ما اینها را به سرهنگ نامجو و تیمسار فلاحی و تیمسار فکوری که آمده بودند بازدید گفتیم فکوری خودش هم تبریزی بود و من هم تبریزی هستم بقول ما تبریزی ها رگش باد کرد و گفت من بروم تهران تا اینها را آزاد نکنم خانه نمی روم که البته هرگز به تهران هم نرسیدند »
یک اشتراک دیگر نیز در میان این فرماندهان کشته شده بود :
اغلب کشتهشدگان در ماه ها وهفتههای منجر به سقوط هواپیمایشان تهدیدات بسیاری شده بودند ورای آنکه تعدادی از کشته شدگان درون این هواپیما همچون موسی نامجو وزیر دفاع، یوسف کلاهدوز قائم مقام سپاه پاسداران، نجات یافتگان حادثه انفجار دفتر نخست وزیری بودند که یکماه پیش از آن به وقوع پیوسته بود و در پی آن محمد علی رجایی رئیسجمهور و محمدجواد باهنر نخستوزی کشته شده بودند.
تعدادی از فرماندهان کشته شده در هواپیمای سی ۱۳۰ نجات یافتگان و مجروحان انفجار نخست وزیری بودند،پرونده این انفجار به دستور روح الله خمینی بسته و مختومه اعلام شد«علی فکوری» فرزند جواد فکوری در مصاحبه با ایسنا در مهر ۱۳۹۶ به مناسبت سالگرد پدرش اما یک نکته عجیب دیگر را هم باز می کند و میگوید: «ما قصر فیروزه مینشستیم خانههای سازمانی نیروی هوایی ارتش تقریباً شاید ده روز قبل از شهادت پدرم بود نیمههای شب چند نفر از دوستان پدرم با کامیونی آمدند و همان شب ما به دوشان تپه که وضعیت مراقبتی بیشتری داشت نقلمکان کردیم، پدرم که به ما چیزی نگفت ولی بعدها از دوستانش شنیدم که اطلاعاتی به آنها رسیده بود که میخواهند خانه ما را منفجر کنند!»
با آنکه در سخنان اولیه برخی مقامات، خرابکاری در هواپیما محتمل دانسته شده بود، هاشمی رفسنجانی در یادداشتهای خود در روز بعد از حادثه نوشته است: «تحقیقات نشان میدهد که سقوط هواپیما به احتمال قوی خرابکاری نبوده است» وی در خاطرات خود به تحقیقات اشاره نمی کند اما هرچه هست فرض نقص فنی در مورد این هواپیما مردود است .
محمود خرمدل کمک خلبان این پرواز این حادثه را چنین شرح داده است: «پس از ترک اهواز همهچیز مرتب بود تا حدود ساعت ۸ شب به نزدیکی حسنآباد فشافویه رسیده بودیم. در این زمان سیستم برق هواپیما بهطور کامل از کار افتاد و تاریکی همهجا را فراگرفت و تنها چراغهای حرم عبدالعظیم دیده میشدند. براثر قطع برق موتورهای هواپیما نیز خاموش شدند و سیستم هیدرولیک هدایت از کار افتاد.
فکوری ابتدا به کابین خلبان آمد و با چراغقوه سعی کرد که مشکل را برطرف کند و بعد برای باز کردن دستی چرخها رفت. هواپیما با سرعتی آهسته و بهطور افقی به سمت زمین درحرکت بود. به همین دلیل هواپیما در بیابان فرود آمد. ازآنجاکه یکی از چرخها قفل نشده بود، هواپیما به یک سمت خمشده و روی زمین کشیده شد.
کارشناسان نظامی در مورد هواپیمای سی -۱۳۰ میگویند که این هواپیما حتی با یک موتور نیز میتواند حرکت کند و در صورت ازکارافتادن آنیک موتور و حتی باز نشدن چرخها هم بهراحتی میتواند بر روی زمین بنشیند و کنترل هیدرولیک بالها بهصورت دستی و بدون نیاز به برق این کار را انجام میدهند، کاری که خلبان و کمکخلبان انجام دادند و هواپیما را سالم بر زمین نشاندند، پس از نشست اضطراری کمکخلبان با باز کردن پنجره از هواپیما خارج میشود اما لحظاتی بعد هواپیما منفجر میشود!
فاصله فرودگاه قلعه مرغی تا محل حادثه کمتر از نیم ساعت است اما تاساعاتی هیچ بالگردی به محل حادثه نمی آیددرحالیکه فاصله کهریزک با اولین فرودگاه نظامی ایران در قلعه مرغی با خودرو نیز نیم ساعت بیشتر نمیشود، اما یک ساعت بعد یک بالگرد برای کمک به بازماندگان حادثه به محل می رسد.
سرهنگ صولتی سر خلبان پرواز نیز میگوید پس از بلند شدن از فرودگاه اهواز و طی مسافتی ناگهان صدای انفجاری که ناشی از خرابیهای برق بود بلند شد و به دنبال آن چهار موتور هواپیما از کار افتاد، او توضیح نمیدهد چگونه پس از بلند شدن از فرودگاه اهواز و شنیدن صدای انفجار تا کهریزک تهران آمده است و چرا در هیچ فرودگاه میان اهواز تا تهران ننشسته است؟
هوشنگ صمدی، یک فرمانده میانی نیروی دریایی ارتش در مصاحبهای با روزنامه قانون نیز روایت دیگری دارد او علت سقوط پرواز سی ۱۳۰ را شلیک پدافند خودی میداند وی در سؤال خبرنگار که علت سقوط هواپیمای فرماندهان جنگ را جویا میشود چنین پاسخ میدهد: «هواپیما را با موشک پدافند زدند و باعث سقوط آن شدند»
در جلد پانزدهم از مجموعه «روزشمار جنگ ایران و عراق» با عنوان «شکستن محاصره آبادان» سقوط هواپیمای سی ۱۳۰ چنین آمده است:
«هواپیمای نظامی سی ۱۳۰ که حامل ۴۰ سرنشین از جمله ۵ فرمانده ارشد نظامی سپاه و ارتش، ۲۷ نفر از مجروحان عملیات ثامنالائمه و پیکر ۳۲ تن از شهیدان این عملیات بود در مسیر پرواز اهواز ـ تهران در منطقه کهریزک در جنوب تهران سقوط کرد.
در این حادثه که ساعت ۵۹: ۱۹ امروز در ۱۷ مایلی فرودگاه مهرآباد و در جنوب غربی کهریزک اتفاق افتاد، یکباره هر ۴ موتور هواپیما بهدلیل نامشخص و مشکوک خاموش شدند. خلبان کوشید هواپیما را در همان منطقه به زمین بنشاند. چرخهای هواپیما بهوسیله دستگیره دستی باز شد و هواپیما در زمین ناهموار فرود آمد، اما پس از مسافتی حدود ۲۷۰ متر، به دلیل ناهمواری زمین، نداشتن تعادل و برخورد بال چپ به زمین، هواپیما متلاشی شد و آتش گرفت.
علی فکوری فرزند جواد فکوری همچنین در مصاحبه با روزنامه قانون نیز حرفهای شنیدنی دیگری نیز میزند، او در پاسخ به سؤال در مورد نحوه شهادت پدرتان و سقوط هواپیمای هرکولس برای خانواده شما سؤالی پیش نیامد؟ میگوید: بله ابهامات وجود داشت پیگیری کردیم اما پاسخ درستی دریافت نکردیم، من همینجا اعلام میکنم که بعدازاین همهسال، سنوات پدر من هنوز پرداختنشده است. خانواده بنده نیز با مشکلات مالی روبهرو هستند. این مطلبی را که میگویم به مردم اطلاع دهید که در این اواخر عدهای از آقازادگان که سنشان به جنگ نیز نمیرسد، میروند و کارت جانبازی میگیرند. افرادی که از فراوانی داشتن ژن خوب فقط در رختخواب بودهاند»
مرگهای مشکوک فرماندهان نظامی در جمهوری اسلامی هرگز پایان نیافت و تا امروز نیز ادامه دارد.
این سلسله نوشتار را در #ایران_بریفینگ و شبکه های اجتماعی می توانید با #مرگهای_مشکوک_نظامیان دنبال کنید.
منابع
فاجعه کشته شدن ۶ تن از کلیدیترین فرماندهان نظامی ایران در حساس ترین لحظات جنگ ایران و عراق ، حادثه ای که هنوز با گذشت قریب ۳۰ سال از آن جعبه سیاهش نه تنها گشوده نشده که یافت هم نشد !
پرواز هواپیمای سی-۱۳۰ نیروی هوایی ارتش از اهواز به مقصد تهران، در تاریخ ۷ مهرماه ۱۳۶۰ در نزدیکی تهران (کهریزک) سقوط کرد و از ۱۰۰ سرنشین آن تنها ۲۲ نفر (۱۸ مسافر و ۴ کادر پروازی) زنده ماندند.
در این واقعه محمد جهانآرا، فرمانده سپاه خرمشهر، یوسفکلاهدوز، قائممقام سپاه پاسداران، جواد فکوری، فرمانده موقت نیروی هوایی ارتش و قائممقام رئیس ستاد مشترک ارتش، ولی فلاحی، جانشین ستاد مشترک ارتش و موسی نامجو، وزیر دفاع کشته شدند.
اهمیت سرنشینان پرواز یادشده آنجاست که در میان یک جنگ به ناگاه وزارت دفاع کشور ،ستاد مشترک ارتش، نیروی هوایی ارتش و سپاه پاسداران در یک روز با خلأ فرمانده خود مواجه شدند. این رخداد باعث تغییر یافتن معادلات جنگ ایران و عراق شد و طرح عملیات آزادسازی خرمشهر نیز به علت ضعف فرمانده و تحلیل عملیات به ۸ ماه بعد از آن موکول شد.
روایتها متفاوت است، اولین روایت که ساعاتی پس از وقوع حادثه از صداوسیمای ایران پخش شد هدف قرار گرفتن هواپیما توسط هواپیماهای جنگنده عراق بود، چند روز با تکذیب حمله جنگنده های عراقی و اعلام اشتباه رادار ، اعلام شد نقص فنی علت سقوط هواپیمای فرماندهان بوده است اما با نقاهت یافتن مجروحان و اعلام مشاهده انفجار در هواپیما بحث بمبگذاری در هواپیما مطرح شد که نتیجه نهایی را موکول به یافتن و بازخوانی جعبه سیاه هواپیما کردند ، جعبه سیاهی که هرگز یافت نشد !
گروهی از برجستهترین فرماندهان جنگ ایران و عراق از سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی در این حادثه کشته شدند.
هواپیمای سی ۱۳۰ حامل فرماندهان ارشد نظامی ایران که در منطقه کهریزک برزمین نشست و بعد منفجر شدپس از عملیات موفقیت آمیز ثامنالائمه، فرماندهان نظامی برای ارائه گزارش این عملیات به روح الله خمینی و فرماندهان کل نیروهای مسلح عازم تهران شدند، این فرماندهان بر سر ادامه جنگ و ورود به خاک عراق و یا مقاومت بر سر مرزها تشکیک نظر داشتند و مخالف ورود به خاک عراق بودند اما سقوط هواپیمای سی-۱۳۰ ارتش در منطقه کهریزک تهران که منجر به کشته شدن ولیالله فلاحی، جواد فکوری، سید موسی نامجو، یوسف کلاهدوز و محمد جهانآرا شد عملاً این تشکیک را نیز فراموش کرد.
ورای تشکیک در ماندن در خاک ایران و رفتن به عراق این فرماندهان یک وجه مشترک دیگر نیز داشتند در میان آنان افرادی بودند که مصمم بودند از فرصت پیدا شده در دیدار با روح الله خمینی گلایه های خود را نیز مطرح کنند ؛ محمد جهان آرا فرمانده ارشد سپاه پاسداران یک هفته از بازداشت برادرش می گذشت که به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین بازداشت شده بود (اتهامی که هرگز اثبات نشد اما او همراه با دیگر زندانیان در سال ۱۳۶۷ اعدام شد) .
همچنین جواد فکوری که خود از فرماندهان انقلابی نیروی هوایی ارتش بود که در کشف کودتای نوژه دست داشت در این سفر به بازدید پایگاه چهارم شکاری (پایگاه هوایی وحدتی) رفته بود اما متوجه شده بود در اوج جنگ این پایگاه سه هفته است هیچ فرمانده ارشد و خلبانی ندارد و همگی توسط دادگاه انقلاب به اتهام خیانت و ظن کودتا بازداشت شده اند.
تیمسار قهرمانیان از خلبانان وقت پایگاه وحدتی درباره این بازدید ، شهریور سال ۱۳۷۵ در مصاحبه با روزنامه اطلاعات در ویژه نامه سالگرد جنگ چنین گفته است:
«… ریختند داخل پایگاه به نحوی هم ریختند که خوب زمان جنگ بود و ما اول فکر کردیم عراقی هستند همه صورتهایشان را با پارچه و چفیه پوشانده بودند ساعت ۷ یا ۸ شب بود تو گرگ و میش غروب بودیم از دژبانی نمی دانم به چه نحوی عبور کرده بودند ولی ما در اتاق ستاد پایگاه بودیم که از پنجره دیدیم چند تا ماشین جیپ و آهو اسلحه به دست پیاده شدند، سرهنگ بدره ای تازه از اصفهان آمده بود و هنوز حکم فرماندهی اش هم صادر نشده بود از کشو کلت را برداشت و رفتیم بیرون که گفتند ما از سوی دادگاه انقلاب هستیم این هم حکم آقای ری شهری!
سرهنگ بدره ای را با ۲۰ شاید هم ۳۰ نفر دقیق یادم نیست یعنی همه را به زور داخل یک مینی بوس جا دادند که اینها قصد کودتا داشتند »
سرتیپ خلبان قهرمانیان در ادامه می گوید : « حتی یک سرباز صفر هم این را می داند کودتا در تهران باید صورت بگیرد نه دزفول ما از دزفول چه جوری اصلا می توانستیم کودتا بکنیم ؟ کدام قانون اجازه می دهد در وسط جنگ و آماده باش، ۱۰ یا ۲۰ خلبان جنگنده را که هر لحظه به وجودشان احتیاج است بازداشت کنند و ببرند . ما اینها را به سرهنگ نامجو و تیمسار فلاحی و تیمسار فکوری که آمده بودند بازدید گفتیم فکوری خودش هم تبریزی بود و من هم تبریزی هستم بقول ما تبریزی ها رگش باد کرد و گفت من بروم تهران تا اینها را آزاد نکنم خانه نمی روم که البته هرگز به تهران هم نرسیدند »
یک اشتراک دیگر نیز در میان این فرماندهان کشته شده بود :
اغلب کشتهشدگان در ماه ها وهفتههای منجر به سقوط هواپیمایشان تهدیدات بسیاری شده بودند ورای آنکه تعدادی از کشته شدگان درون این هواپیما همچون موسی نامجو وزیر دفاع، یوسف کلاهدوز قائم مقام سپاه پاسداران، نجات یافتگان حادثه انفجار دفتر نخست وزیری بودند که یکماه پیش از آن به وقوع پیوسته بود و در پی آن محمد علی رجایی رئیسجمهور و محمدجواد باهنر نخستوزی کشته شده بودند.
تعدادی از فرماندهان کشته شده در هواپیمای سی ۱۳۰ نجات یافتگان و مجروحان انفجار نخست وزیری بودند،پرونده این انفجار به دستور روح الله خمینی بسته و مختومه اعلام شد«علی فکوری» فرزند جواد فکوری در مصاحبه با ایسنا در مهر ۱۳۹۶ به مناسبت سالگرد پدرش اما یک نکته عجیب دیگر را هم باز می کند و میگوید: «ما قصر فیروزه مینشستیم خانههای سازمانی نیروی هوایی ارتش تقریباً شاید ده روز قبل از شهادت پدرم بود نیمههای شب چند نفر از دوستان پدرم با کامیونی آمدند و همان شب ما به دوشان تپه که وضعیت مراقبتی بیشتری داشت نقلمکان کردیم، پدرم که به ما چیزی نگفت ولی بعدها از دوستانش شنیدم که اطلاعاتی به آنها رسیده بود که میخواهند خانه ما را منفجر کنند!»
با آنکه در سخنان اولیه برخی مقامات، خرابکاری در هواپیما محتمل دانسته شده بود، هاشمی رفسنجانی در یادداشتهای خود در روز بعد از حادثه نوشته است: «تحقیقات نشان میدهد که سقوط هواپیما به احتمال قوی خرابکاری نبوده است» وی در خاطرات خود به تحقیقات اشاره نمی کند اما هرچه هست فرض نقص فنی در مورد این هواپیما مردود است .
محمود خرمدل کمک خلبان این پرواز این حادثه را چنین شرح داده است: «پس از ترک اهواز همهچیز مرتب بود تا حدود ساعت ۸ شب به نزدیکی حسنآباد فشافویه رسیده بودیم. در این زمان سیستم برق هواپیما بهطور کامل از کار افتاد و تاریکی همهجا را فراگرفت و تنها چراغهای حرم عبدالعظیم دیده میشدند. براثر قطع برق موتورهای هواپیما نیز خاموش شدند و سیستم هیدرولیک هدایت از کار افتاد.
فکوری ابتدا به کابین خلبان آمد و با چراغقوه سعی کرد که مشکل را برطرف کند و بعد برای باز کردن دستی چرخها رفت. هواپیما با سرعتی آهسته و بهطور افقی به سمت زمین درحرکت بود. به همین دلیل هواپیما در بیابان فرود آمد. ازآنجاکه یکی از چرخها قفل نشده بود، هواپیما به یک سمت خمشده و روی زمین کشیده شد.
کارشناسان نظامی در مورد هواپیمای سی -۱۳۰ میگویند که این هواپیما حتی با یک موتور نیز میتواند حرکت کند و در صورت ازکارافتادن آنیک موتور و حتی باز نشدن چرخها هم بهراحتی میتواند بر روی زمین بنشیند و کنترل هیدرولیک بالها بهصورت دستی و بدون نیاز به برق این کار را انجام میدهند، کاری که خلبان و کمکخلبان انجام دادند و هواپیما را سالم بر زمین نشاندند، پس از نشست اضطراری کمکخلبان با باز کردن پنجره از هواپیما خارج میشود اما لحظاتی بعد هواپیما منفجر میشود!
فاصله فرودگاه قلعه مرغی تا محل حادثه کمتر از نیم ساعت است اما تاساعاتی هیچ بالگردی به محل حادثه نمی آیددرحالیکه فاصله کهریزک با اولین فرودگاه نظامی ایران در قلعه مرغی با خودرو نیز نیم ساعت بیشتر نمیشود، اما یک ساعت بعد یک بالگرد برای کمک به بازماندگان حادثه به محل می رسد.
سرهنگ صولتی سر خلبان پرواز نیز میگوید پس از بلند شدن از فرودگاه اهواز و طی مسافتی ناگهان صدای انفجاری که ناشی از خرابیهای برق بود بلند شد و به دنبال آن چهار موتور هواپیما از کار افتاد، او توضیح نمیدهد چگونه پس از بلند شدن از فرودگاه اهواز و شنیدن صدای انفجار تا کهریزک تهران آمده است و چرا در هیچ فرودگاه میان اهواز تا تهران ننشسته است؟
هوشنگ صمدی، یک فرمانده میانی نیروی دریایی ارتش در مصاحبهای با روزنامه قانون نیز روایت دیگری دارد او علت سقوط پرواز سی ۱۳۰ را شلیک پدافند خودی میداند وی در سؤال خبرنگار که علت سقوط هواپیمای فرماندهان جنگ را جویا میشود چنین پاسخ میدهد: «هواپیما را با موشک پدافند زدند و باعث سقوط آن شدند»
در جلد پانزدهم از مجموعه «روزشمار جنگ ایران و عراق» با عنوان «شکستن محاصره آبادان» سقوط هواپیمای سی ۱۳۰ چنین آمده است:
«هواپیمای نظامی سی ۱۳۰ که حامل ۴۰ سرنشین از جمله ۵ فرمانده ارشد نظامی سپاه و ارتش، ۲۷ نفر از مجروحان عملیات ثامنالائمه و پیکر ۳۲ تن از شهیدان این عملیات بود در مسیر پرواز اهواز ـ تهران در منطقه کهریزک در جنوب تهران سقوط کرد.
در این حادثه که ساعت ۵۹: ۱۹ امروز در ۱۷ مایلی فرودگاه مهرآباد و در جنوب غربی کهریزک اتفاق افتاد، یکباره هر ۴ موتور هواپیما بهدلیل نامشخص و مشکوک خاموش شدند. خلبان کوشید هواپیما را در همان منطقه به زمین بنشاند. چرخهای هواپیما بهوسیله دستگیره دستی باز شد و هواپیما در زمین ناهموار فرود آمد، اما پس از مسافتی حدود ۲۷۰ متر، به دلیل ناهمواری زمین، نداشتن تعادل و برخورد بال چپ به زمین، هواپیما متلاشی شد و آتش گرفت.
علی فکوری فرزند جواد فکوری همچنین در مصاحبه با روزنامه قانون نیز حرفهای شنیدنی دیگری نیز میزند، او در پاسخ به سؤال در مورد نحوه شهادت پدرتان و سقوط هواپیمای هرکولس برای خانواده شما سؤالی پیش نیامد؟ میگوید: بله ابهامات وجود داشت پیگیری کردیم اما پاسخ درستی دریافت نکردیم، من همینجا اعلام میکنم که بعدازاین همهسال، سنوات پدر من هنوز پرداختنشده است. خانواده بنده نیز با مشکلات مالی روبهرو هستند. این مطلبی را که میگویم به مردم اطلاع دهید که در این اواخر عدهای از آقازادگان که سنشان به جنگ نیز نمیرسد، میروند و کارت جانبازی میگیرند. افرادی که از فراوانی داشتن ژن خوب فقط در رختخواب بودهاند»
مرگهای مشکوک فرماندهان نظامی در جمهوری اسلامی هرگز پایان نیافت و تا امروز نیز ادامه دارد.
این سلسله نوشتار را در #ایران_بریفینگ و شبکه های اجتماعی می توانید با #مرگهای_مشکوک_نظامیان دنبال کنید.
منابع
- چند روایت از شهادت ۵ فرمانده ارشد
- گلایههای فرزند وزیر سابق دفاع
- اکبر هاشمی رفسنجانی، عبور از
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar