روزنامههای تهران: از دستگیری کشمیری تا بدعتگذاری رییسجمهور
- 6 ساعت پیش

روزنامههای امروز تهران همچنان پیشبینی درباره ریاست آینده مجلس را مهمترین موضوع سیاسی خود دیده و با مصاحبهها و گزارشها و مقالاتی، از آن نوشتهاند و در عین حال به احتمال دستگیری مسعود کشمیری عامل کشته شدن رییس جمهور و نخست وزیر پیشین ایران اهمیت داده اند.
شرایط اقتصادی کشور، تعلل بانک های اروپایی در معامله با ایران و فراوانی بیکاران از جمله مطالب دیگری است که این روزنامه ها درباره آن نوشته اند.
رییس آینده مجلس کیست
محمدرضا باهنر نایب رییس فعلی مجلس به نوشته اعتماد گفته است: من در طول حضورم در مجلس در خدمت بسیاری از روسای مجالس بودم که طبیعتا هر کدام نقاط ضعف و قوتی دارند اما در مجموع فکر میکنم آقای لاریجانی در دو دوره گذشته که ریاست مجلس را بر عهده داشتند اقتدار خوبی را از خود نشان دادند.
نایبرییس مجلس با اشاره به نقش ویژه علی لاریجانی در روند بررسی و تصویب برنامههای توسعه، انتخاب کابینه یازدهم و موضوع برجام، اضافه کرد: طبیعتا کسی که حد وسط قرار میگیرد هم از سوی تندروها و هم از سوی کندروها مورد نقد قرار میگیرد اما مهم این است که بتواند رهبریاش را به درستی انجام دهد و آقای لاریجانی در این زمینه موفق عمل کرده است. اما من فکر میکنم اکثر منتخبان مجلس دهم نیز وی را مدیر لایقی برای اداره مجلس و مایه عزت مجلس میدانند.»
شرق نیز در گزارش اصلی خود نوشته: نزدیکشدن زمان افتتاح مجلس دهم، باعث شده است صراحت بیان و شفافگویی جای خود را به کلیگوییها درباره ریاست مجلس بدهد. از همین رو بزرگان جریان اصلاحطلب هم به اتفاق، حمایت خود را از ریاست محمدرضا عارف اعلام کردهاند. موسویلاری، وزیر کشور دولت اصلاحات هم اعلام کرده است نظر شورایعالی سیاستگذاری و نظر اجماعی جریان اصلاحات و اعتدالگرایان بر ریاست عارف است. این اظهارات گرچه نظر توصیهای فعالان سیاسی اصلاحطلب به منتخبان «فهرست امید» است و در نهایت رأی و نظر آنهاست که تعیینکننده خواهد بود، اما این توصیهها از سوی جایگاهی ارائه شده که نمیتوان مرجع ضمیر آن را نادیده گرفت.
محمدرضا خاتمی نایب رییس سابق مجلس نیز به نوشته شرق گفته است: «مردم در انتخابات پیام تغییر دادند و باید پژواک این پیام در داخل مجلس هم شنیده شود. مردم با آرزوی تغییر پا به انتخابات گذاشتند، اگر این آرزو در پارلمان تبلور پیدا نکند معلوم نیست آنها برای انتخابات ریاستجمهوری چه تصمیمی بگیرند. از سویی انتخاب رئیس مجلس قواعد خاص خود را دارد».
کشمیری دستگیر شده است؟
روزنامه های مختلف تهران امروز خبر دستگیری عامل دفتر نخست وزیری در ۳۵ سال قبل را که منجر به کشته شدن رییس جمهور و نخست وزیر کشور شد را از قول سخنگوی نیروی انتظامی منتشر کرده اند همان خبری که در برخی منابع به عنوان عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی فرض شده است. شرق تنها روزنامه امروز است که نام از مسعود کشمیری برده است.
به نوشته این روزنامه به احتمال بسیار زیاد منظور منتظرالمهدی کسی جز مسعود کشمیری نیست. هشتم شهریور ١٣٦٠ دفتر نخستوزیری منفجر شد و طی آن رئیسجمهوری و نخستوزیر وقت (محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر) به شهادت رسیدند.
مسعود کشمیری، مظنون اصلی انفجار در دفتر نخستوزیری، از اعضای سازمان مجاهدین بود که توانست تا سطح جانشین دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی به یکی از حساسترین ارکان امنیتی و تصمیمگیری کشور نفوذ کند.
این روزنامه در عین حال فاش ساخته که در دی ماه سال ۹۲ اول بار یک مقام که نخواست نامش فاش شود به خبرگزاری دولتی ایران گفته بود مسعود کشمیری، عامل انفجار نخستوزیری و محمدرضا کلاهیصمدی عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی در آلمان رؤیت شدهاند. پیش از این سعید شاهسوندی که سال ٦٧ از مجاهدین جدا شد در سایت خود نوشته بود: «کلاهی (عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی) و کشمیری کمابیش در روابطاند و کشمیری مدتی را در استانبول زندگی کرده است.
به نوشته شرق: حدود یکماه پیش یک کانال تلگرامی خبر بازداشت کشمیری را منتشر کرده بود. کانالی که پس از انتشار این خبر تعطیل شد! اگر جمیع این اخبار صحت داشته باشد و کشمیری در بازداشت ایران باشد، آینده میتواند آبستن خبرها و ناگفتههای بسیاری باشد.
'رییسجمهور، بدعتگذاراست'
در حالی که با نزدیک شدن تاریخ آغاز به کار دوره تازه مجلس، همچنان چهره های سیاسی از وزیر کشور می خواهند که اعتبارنامه نفر سوم انتخابات اصفهان را صادر کند که شورای نگهبان بعد از برگزاری انتخابات مانع حضور وی در مجلس شده است، روزنامه های اصولگرا به حمایت از تصمیم شورای نگهبان به مخالفت دولت و حسن روحانی معترض اند.
کاظم انبارلویی در سرمقاله روزنامه رسالت با اشاره به تازه ترین واکنش رییس جمهور روحانی نسبت به رد صلاحیت نمایندگی منتخب اصفهان که آن را بدعت خوانده بود نوشته: بدعت چیست؟ بدعتگذار کدام است؟ کدام قانون در بررسی صلاحیت مینو خالقی نقض شده است؟ شش فقیه عادل منتخب رهبری که برخی منتخب امام هستند، شش حقوقدان شورای نگهبان که یکی از آنها مجتهد است صلاحیت مینو خالقی را احراز نکردند. شورای نگهبان یک نهاد فیصله بخش است.

سردبیر این روزنامه جناح راست نوشته: با آنکه لزومی نداشت این پرونده به شورای حل اختلاف برود اما برای اینکه جلوی هر گونه بهانه جویی گرفته شود این کار صورت گرفت. معارضین، نظر شورای حل اختلاف را هم نپذیرفتند، به ضرب و زور قدرت رسانه ای می خواهند یک حرفی را که هیچ پشتوانه شرعی، قانونی و عقلی ندارد به کرسی بنشانند.واقعاً یک چنین رفتاری بدعت نیست؟ رئیس جمهور مرز اختیار خود را نمیشناسد و با دخالت در قوا، حاشیهسازی می کند.
رئیس جمهور با این همه مسئولیت در کشور از برجام تا فرجام آن گرفته تا مسئولیت های عظیم فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی، چگونه است همه آنها را رها می کند و در امری وارد میشود که شبهه مخالفت با شرع مقدس را دارد؟ کلمه «بدعت»! که ایشان در این مورد به آن تفوّه کرده هم تأسف بار است. مردم سوال میکنند دفاع رئیس جمهور از یک خانم کشف حجاب کرده، عین «قانون»، اما عدم احراز صلاحیت او از سوی شورای نگهبان و شورای حل اختلاف، «بدعت» است؟ مگه میشه، مگه داریم؟
طرح مجلس؛ گرفتاری بیشتر برای دولت
یوسف مولایی در مقاله ای در اعتماد نوشته: موضوع پیگیری غرامت خسارتهای وارده ناشی از اقدامات امریکا به کشورمان پیش از هر چیز موضوعی است که جزو وظایف ذاتی دولت محسوب میشود و نیاز به تصویب قانون ندارد. دولت ایران به شکل طبیعی موظف است تا این دست مسائل را پیگیری حقوقی کند. اما جدای از این طرح اخیر نمایندگان دارای نقاط ضعف جدی است که میتواند موضوع دریافت غرامت از طرف کشورمان را پیچیدهتر و حتی غیرممکن کند.
این حقوقدان در مقاله خود توضیح داده: دولت ایران امکانات و اموالی را در خاک امریکا دارد که به این کشور اجازه میدهد احکام دادگاههای خود علیه جمهوری اسلامی را به اجرا بگذارد. حال آنکه ایران چنین موقعیتی را ندارد. طرح نمایندگان مجلس مطالبه و یک آرزوی سیاسی است اما از منظر حقوقی نخواهد توانست ایران را به سمت احقاق حقوق خود پیش ببرد چرا که دارای پایههای حقوقی بسیار سستی است که نه ضمانت اجرایی دارد و نه میتواند تبعات اجرای آن را تضمین کند و از سوی دیگر نه بر اصول حقوق بینالملل منطبق است و نه بر اصول حقوق داخلی ما.
ایراد دیگر مقاله اعتماد به طرح نمایندگان مجلس این است که: در شرایطی که ایران اقدام امریکا بر اساس رای دادگاههای داخلیاش علیه اموال خود را مغایر مبانی حقوق بینالملل میداند، اگر زمینه اقدام متقابل به همین شکل را فراهم کند، پذیرفته که اقدام امریکا نیز دارای توجیهات حقوقی است. به عبارتی در این صورت پذیرفته شده که کشورها میتوانند در چارچوب قوانین داخلی خود، حقوق دولتهای دیگر را نادیده بگیرند و این چیزی جز تقویت پشتوانه سیاسی – حقوقی امریکا در این اقدام نیست.
چرا بانک های اروپایی معامله نمی کنند
رضا نصری در مقاله ای در روزنامه ایران درباره ترس بانک های اروپایی از معامله با ایران با وجود برجام به ریسک هایی اشاره کرده که در سرمایه گذاری ها و حرکت های مالی وجود دارد و نوشته: در مورد خاص ایران، موضعگیری مثبت جان کری در هفتههای گذشته و تلاش او برای اطمینانبخشی به بانکهای اروپایی نسبت به کار با ایران قطعاً یک فاکتور مهم در این پروسه سنجش ریسک بانکها بوده است. با این حال عوامل متعدد دیگری هم وجود دارد که - در کنار عوامل مثبت - موجب تعلل بانکها شده است.
به نظر این حقوقدان عضو موسسه مطالعات بین الملل ژنو یکی از این عوامل منفی این است که امریکا در «فصل انتخاباتی» به سر میبرد و بانکهای اروپایی هنوز به رویکرد کلی دولت آینده امریکا نسبت به ایران و تداوم روند «تنشزدایی» میان دو کشور اطمینان کامل ندارد. دستکم یکی از دو حزب اصلی (حزب جمهوریخواه) مواضع منفی و غیرسازندهای در قبال تعامل با ایران و تداوم «برجام» دارد. در نتیجه، بانکها دستکم تا روشن شدن تکلیف انتخابات در امریکا نسبت به ورود به یک رابطه درازمدت با ایران مردد هستند. البته این تردید مطلق نیست و با عوامل گوناگونی قابل تعدیل و انعطاف است.
نویسنده مقاله ایران، در عین حال معتقد است ایران نیز چون سال آینده انتخابات برگزار می کند عامل بازدارنده ای برای بانک های خارجی است که تمام موضعگیریهای بازیگران مهم سیاسی ایران را رصد میکنند - این بیم را نیز دارند که با تغییر دولت روحانی، فضا به کل در جهت منفی و غیرسازنده تغییر کند. از این رو، تا روشن شدن تکلیف انتخابات در ایران نیز ضرورتی برای هزینه کردن و تطبیق دادن خود با شرایط «پسا برجام» نمیبینند.
رشدی که بوی نفت می دهد و اشتغالزا نیست

مهدی حسن زاده در سرمقاله روزنامه خراسان نوشته: مراکز خارجی و داخلی درباره اقتصاد ایران در سال ۹۵ به عنوان نخستین سال پساتحریم رشد ۴ تا ۵ درصد را پیش بینی کرده اند. مروری بر وضعیت اقتصاد ایران از سال ۹۱ تا کنون نشان می دهد که این پیش بینی غیرواقعی نیست و همانطور که در سال های ۹۱ و ۲ کشور با رشدهای منفی ۶.۸ و منفی ۱.۹ درصد مواجه بود. اکنون و با رفع تحریم ها می توان به رشد مثبت ۴ تا ۵ درصد امیدوار بود، چرا که حداقل در بخش نفت با دو برابر شدن صادرات نفت می توان به مدد رشد بخش نفت جهش خوبی را در تولید ناخالص ملی و در نتیجه شاخص رشد اقتصادی تجربه کرد، اما مسئله دقیقا همین جاست که از رشد اقتصادی ۹۵ کاملا بوی نفت را می توان استشمام کرد و این رشد به تنهایی برای چالش های اصلی اقتصاد ایران فایده بخش نیست.
نویسنده مقاله خراسان توضیح داده که: مهمترین چالش فعلی اقتصاد ایران که از آن به بحران خفته و زنگ خطر سال های آتی اقتصاد ایران تعبیر می شود، بحران بیکاری است. رشد فرصت های تحصیلی و گسترش کمّی آموزش عالی در کشور طی سال های اخیر باعث شده است حدود ۵ میلیون جوان در سن اشتغال، راهی دانشگاه ها شوند و بازار اشتغال فعلا با تاخیر در ورود این بخش از متقاضیان کار، وضعیت نسبتا آرامی را تجربه کند، اما با ورود این بخش از جامعه به بازار کار، باید منتظر افزایش نرخ بیکاری بود. در چنین شرایطی محافل کارشناسی معتقدند که صرف تکیه بر رشد اقتصادی بدون توجه به کیفیت این رشد، نمی تواند معضل بیکاری را حل کند.
استعفاهای مبارک
سیدعلیمیرفتاح در ستون کرگدن روزنامه اعتماد استعفای مدیران صدا و سیما، و بیمه ایران را به فال نیک گرفته و نوشته این رفتار اگر به «رویه» بدل شوند، شاید سرمنشأ تحولاتی عظیم شوند. چه آن ها را استعفا داده باشند و چه هردو داوطلبانه این راهحل به ذهنشان رسیده باشد جای بسی خوشوقتی است. خوب است که قدری حساب کار دست مسوولان و مدیران بیاید و بفهمند که مختار همهکاره نیستند و حتما جایی و کسی هست که از آنها حساب بکشد و بر عملکردشان نظارت کند.
به نوشته این مقاله: متاسفانه خلقوخوی سلطانی بعد از دوهزار و پانصد سال مثل آینه شکسته به قطعات کوچکتر تقسیم شده و به دست مدیرانی افتاده که برای خود منزلت و شأنی ویژه قائلند، بلکه خود را صاحب اختیار و همهکاره میپندارند. گاهی با مدیران بسیار رده بالا راحتتر میشود حرف زد و به ایشان راحتتر میشود انتقاد کرد، درحالی که از مدیران میانی نمیشود حتی سوال کرد. از «مسوول» نتوانیم «سوال» کنیم، پس از که میتوانیم؟
ستون کرگدن به این جا رسیده که: استعفای مدیران زمانی به رویه بدل میشود که دست رسانهها و به خصوص روزنامهها باز باشد و بتوانند با دقت و حوصله مو از ماست مدیران بکشند. اگر این کار هنوز رویه نیست برای این است که دست روزنامهها باز نیست. سر دزدیهای دور قبل اگر حسابکشی میکردیم میدانید چند مدیر باید استعفا میدادند؟ سر آن اختلاس سه هزار میلیاردی میدانید تا کدام رده باید استعفا میداد و به ناتوانی خود در امر کنترل و نظارت اعتراف میکرد؟ اما استعفا که ندادند هیچ... دلخور هم بودند که چرا قداستشان را رسانهها ملکوک کردهاند.
لیدی گاگا در سیما
محمدرضا ستوده نیا در ستون طنز جهان صنعت در پاسخ کسانی که می پرسند با رفتن سرافراز و آمدن رییس جدید در صداوسیما اتفاقات خوبی میافتد نوشته: تغییرات در تلویزیون: احتمالا تمام افراد ممنوعالکار به تلویزیون بر میگردند و برای شروع و لمس مدیریت جدید، کنسرت امید حاجیلی و حامد پهلان را به طور زنده و مستقیم پخش میکنند و روی تک تک سازها زوم میکنند. در این کنسرت رییس جدید صداوسیما میآید وسط و ماموران حراست سالن ایشان را به زور مینشانند. بعد از آن فیلم تایتانیک به طور کامل کامل پخش میشود و نه تنها سانسور نمیشود بلکه تعدادی سکانس، ساخت سیما فیلم به آن اضافه میشود که درهالیوود هم نمیشود، پخش کرد.
به نظر طنزنویس این روزنامه در رادیو هم تغییراتی داده می شود از جمله: برنامه رنگارنگ دوباره از شماره یک شروع میشود، آن هم با صدای روشنک. در سری جدید این برنامه از خوانندگانی مثل لیدی گاگا، اَدل، مهدیه علیخانی و خواهر مایکل جکسون دعوت خواهد شد تا در آن شرکت کنند.
قاچاق، طاعون اقتصاد
علیرضا خانی در سرمقاله اطلاعات به تبیین صدمه ای پرداخته که قاچاق به اقتصاد و هویت کشور می زند و نوشته: سبک زندگی یک نوکیسه صاحب ثروت هنگفت، خرید کالای گرانقیمت و مانور تجمل و ولگردی با خودروهای میلیاردی است. او، با این کار آشکار و عریان نشان میدهد هدف نهاییاش چیست. همه کشور اگر از بین برود برایش مهم نیست، او آمده است به هر قیمتی و با هر پول نامشروعی، خوش بگذراند و برود… نمیشود باور کرد که آنها که سر شبکههای واردات ۲۰ میلیاردی کالای قاچاق به کشورند حتی اگر به ظاهر از بازار برخاسته باشند یا تربیت دینی هم داشته باشند، با سبک زندگی گروه اول ـ یعنی همان پورشهسواران زنجیر طلا به گردن ـ تفاوت ماهوی داشته باشد.
به نوشته این روزنامه: آنها، به هر گروه سیاسی، فکری، عقیدتی یا اقتصادی که نزدیک باشند یا دور، در یک کلام منافع شخصیشان را به قیمت فنا و نابودی منافع ملی میخواهند و از این رو، نه عرق میهنی دارند نه باور ملی و نه حتی برایشان مهم است که بر سر۵ر۲ میلیون بیکار که با خانوادههایشان میشوند ۱۰ میلیون آدم چه میآید… طبق محاسبات متولیان اقتصادی واردات هر یک میلیارد دلار کالای قاچاق، یکصد هزار فرصت شغلی را از بین میبرد و واردات ۲۰ میلیارد دلار کالای قاچاق، ۲ میلیون شغل را نابود میکند…
و خلاصه سرمقاله اطلاعات این که: آنان که سر سلسلههای این ارقام هنگفت قاچاق کالا هستند، چه بخواهند و چه نخواهند، چه بپذیرند و چه نپذیرند، مسئول نابودی زندگی جمعیت کثیری از مردمند… صاحبان ثروتهای انبوه باد آورده، به مدد نبود نظام نظارتی و نظام مالیاتی کارآمد، ثروتهای ملی را، در حسابهای شخصی، به ینگه دنیا میبرند تا خانه و آپارتمان و ویلا بخرند و فرزندانشان در آنجا به خوشی و بیخبری زندگی کنند…
کابوس دلواپسان

پیمان مقدم در ستون طنز روزنامه ایران نوشته: اگر تصور میکنید درباره برجام حرف میزنیم در اشتباه هستید. برجام به فرجام رسید اما امید دلواپسان ناامید نشد. سوئیفت وصل شد باز هم از پا ننشستند، بخشی از مطالبات وصول شد اما هنوز چیزی از نتایج برجام را احساس نکردهاند، فروش نفت دو برابر شد اما برجام به درد لای جرز دیوار هم نخورد، برجام هر چه هست هنوز به فرموده جناب جلیلی واویلاست و همچنان جناب زاکانی به عنوان رئیس کمیسیون ویژه بررسی برجام در مجلس نهم کنفرانس خبری برگزار میکند.
طنزنویس این احتمال را هم که قصد دارد درباره انتخابات مجلس دهم بنویسد رد کرده و نوشته: انتخابات مجلس با پیروزی اصولگرایان به پایان رسید! در تهران هم حامیان دولت یک پیروزی جزئی به دست آوردند که چندان قابل توجه نیست. و اگر تصور میکنید درباره وضعیت وخیم رسانه ملی سخن میگوییم هم در اشتباه هستید. اصلاً کدام وضعیت وخیم؟ ریزش مخاطب؟ مگر مهم است؟ تحولات مدیریتی؟ خیال دلواپسان راحت است که هر کسی سکاندار رسانه ملی شود این رسانه از رویکرد خود عدول نخواهد کرد.
و طنزنویس روزنامه ایران تاکید کرده: کابوس این روزهای دلواپسان عدم تغییر و تحول در کابینه است. به هر حال ثبات در مدیریت دولت اعتدال در قیاس دولت هاله نور که در مدت مشابه نصف کابینه را زیر و زبر کرده بود چونان استخوانی در گلوی دوستان آرمیده. یعنی هر روز خودشان را به در و دیوار میکوبند تا هر طوری شده یک وزیر را کله پا کنند. شایعه پشت شایعه.... خبرسازی پشت خبرسازی... شبیه کسانی شدهاند که شب و روز در رؤیای قرعهکشی جوایز نفیس گوش به خب
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar