fredag 27 maj 2016

آیت الله مصباح: دلخوش کردن به ژنو، لوزان و نیویورک، سبب تسلط کافران می‌شود

آیت الله مصباح: دلخوش کردن به ژنو، لوزان و نیویورک، سبب تسلط کافران می‌شود

عضو سابق خبرگان رهبری با اشاره به سخنان حضرت امیر ، پشت‌کردن به احکام اسلام و روی آوردن به احکام غیر اسلامی را سبب از دست رفتن عزت دانست و خاطر نشان کرد: پناه بردن به غیر خدا و دلخوش کردن به ژنو، لوزان و نیویورک، سبب می‌شود تا خدا کافران را بر شما مسلط کند و با فریب خوردن از دشمنان، در مذاکرات شکست بخورید.
 
به گزارش «انتخاب»، آیت الله مصباح یزدی در دیدار با گروهی از پاسداران با اشاره به این که ما در عصری زندگی می‌کنیم که یک پدیده اجتماعی بی نظیر در تاریخ بشریت در این کشور رخ داده است، به شرح کوتاهی از انقلاب‌های چند دهه پیش و مقایسه آنها با انقلاب اسلامی ایران پرداخت.
 
وی با بیان این که اوج انقلاب‌ها در دنیا حدود 70 سال پیش بود، خاطر نشان کرد: در آن سال‌ها هر روز از کشورهای مختلف دنیا و به خصوص از کشور‌های آفریقایی و آمریکای لاتین، خبرهای تحولات و شکل گیری انقلاب به گوش می‌رسید. غالب این کشور‌ها که قبلا مستعمره برخی کشورهای دیگر از جمله انگلیس و فرانسه بودند، کم کم استقلال خود را اعلام می‌کردند، چرا که بعد از انقلاب صنعتی، انگلستان به خاطر پیشرفت‌های دریایی و نظامی توانسته بود در گوشه و کنار دنیا، کشورهایی را به بند بکشد و از معادن و سرمایه‌های انسانی و ذخایر آن‌ها استفاده کند.
 
وی با بیان این که کشور‌های استعمار گر با روی خوش نشان دادن و ورود به کشور‌ها و ساختن راه‌ها و برخی کارخانه‌ها و آموزش‌های رایگان، اعتماد مردم عوام را جلب می‌کردند، ادامه داد: البته حتی این کمک‌ها نیز به خاطر ایجاد بازار مصرف محصولات تولیدی خودشان و در جهت منافع انگلیس و فرانسه بود.
عضو سابق خبرگان رهبری با بیان این که در 6-7 دهه پیش بازار انقلاب‌های محلی علیه انگلستان گرم بود، خاطر نشان کرد: البته آن‌ها هم در ظاهر استقلال کشور‌های انقلاب کننده را می‌پذیرفتند، اما انقلاب آن‌ها را مصادره می‌کردند؛ انقلابیون نیز غالبا در دامن کمونیست‌ها می‌افتادند و لذا در دنیا، دو قطبی غرب و شرق به وجود آمد که البته بعد‌ها و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، این دو قطبی از بین رفت.
 
وی ادامه داد: به هر حال آشنا شدن با مفهوم انقلاب و شورش علیه قشر حاکم در این 60 – 70 سال رواج داشت، و در انقلاب ها، غالبا اردوگاه شرق پیروزی‌هایی را نیز به دست آورد.
 
عضوسابق خبرگان رهبری با اشاره به وقوع انقلاب اسلامی در میانه چنین انقلاب هایی خاطر نشان کرد: این پدیده علیرغم وجود مشترکاتی با سایر انقلاب ها، دارای تفاوت هایی اساسی نیز بود؛ البته مقدمات این انقلاب، بیش از 50 سال پیش شروع شد که در سال 57 به پیروزی رسید.
 
عضو سابق خبرگان رهبری با طرح این سئوال که آیا واقعا این انقلاب، تفاوتی ماهوی با سایر انقلاب‌ها داشت یا خیر؟ خاطر نشان کرد: از آن جا که این سابقه در برخی انقلاب‌ها وجود داشت که عناصر مذهبی در رأس انقلاب‌ها حضور داشتند و مثلا در گواتمالا برخی کشیش‌ها، در رأس انقلاب بودند، عده ای نیز گمان می‌کنند در ایران هم همین طور است، با این تفاوت که آن‌ها چون مسیحی بودند، یک کشیش در رأس آن‌ها بود و مردم ایران، چون مسلمان بودند، یک روحانی.
 
وی با اشاره به این که شکی نیست که در اموری نظیر شورش، تظاهرات، شکنجه‌ها و تبعید‌های مبارزان و نظایر آن، میان انقلاب اسلامی با دیگر انقلاب‌ها شباهت‌هایی وجود دارد، ادامه داد: چه بسا بتوان گفت اکثر روشنفکران دانشگاهی معتقدند این تفاوت‌های ظاهری نیز عرضی است و نه ماهوی؛ یعنی تنها مسلمان بودن مردم (و نه هیچ عامل دیگری) سبب شد تا یک روحانی در رأس کشور قرار گیرد.
 
عضو سابق خبرگان رهبری با بیان این که به نظر می‌رسد بسیاری از مشکلاتی که بعد از انقلاب در کشور به وجود آمده، به پاسخ این سئوال برمی‌گردد، خاطر نشان کرد: حقیقت آن است که این انقلاب تفاوت‌هایی اساسی و بنیادین با دیگر انقلاب‌ها دارد، چرا که در سایر انقلاب‌ها مردم به دنبال کسب رفاه بیشتر هستند و سعی می‌کنند حتی اگر شده یک سیلی کمتر برای انقلاب بخورند؛ این در حالی است که در این انقلاب فرد انقلابی آرزوی شهادت دارد.
 
وی با بیان این که آنچه در سایر انقلاب‌ها موضوعیت دارد کسب لذت شکم و لذت دامن است، این سؤال را مطرح کرد: آیا آن نوجوان سیزده ساله که امام  او را رهبر خواندند، به خاطر شکم و شهوت جان خود را از دست داد؟ آیا مادر شهیدی که خدمت مقام معظم رهبری رسیده و می‌گوید هنوز فرزندان دیگری برای فدا کردن دارم، اما دعا می‌کنم که ابتدا شهادت، قسمت خودم شود، برای شکم و رفع تحریم‌ها و رفاه بیشتر چنین می‌گوید؟ آیا فردی که در کشور خودش در امنیت و دارای رفاه نسبی بوده، اما برای دفاع از حرم اهل بیت به سوریه رفته و جانش را تقدیم کرده و حتی جنازه‌اش برنگشته، و همسرش هم می‌گوید راضی نیست یک ریال از بیت‌المال برای بازگرداندن جنازه شوهرش هزینه شود، به خاطر شکم و شهوت و رفع تحریم چنین می‌کنند؟!
 
وی با اشاره به این که آن چه در سایر انقلاب‌ها اهمیت دارد، رفاه و آسایش است، چرا که زندگی را در همین دنیا منحصر می‌بینند، ادامه داد: افرادی که چنین تفکری دارند شعار آشتی با همگان را سر داده و به دنبال رفع تحریم‌ها ولو به قیمت تسلیم شدن هستند. این در حالی است که بر اساس تفکر اسلامی، حتی رونق اقتصادی، مبارزه با فقر و ایجاد رفاه نسبی نیز جنبه ابزاری برای برپایی حکومت «الله» دارد.
 
استاد اخلاق حوزه علمیه قم با اشاره به این که دو تعریف از انسان بر اساس این دو تفکر وجود دارد، اظهار داشت: عده ای که رفاه را مقصود خود قرار داده‌اند، انسان را همان حیوان دوپا می‌دانند که می‌خورد و می‌پوشد و لذت می‌برد و بالاخره می‌میرد؛ اما در تفکر دیگر، انسان جانشین خدا روی زمین است که می‌تواند به جایی برسد که فرشتگان الهی در خدمت او باشند.
 
وی با بیان این که هر چند انقلاب اسلامی در ظاهر،با سایر انقلاب‌ها شباهت‌های زیادی دارد، اما باطن این انقلاب، بسیار متفاوت است، و به همین دلیل، انسان افراد و صحنه هایی را در آن می‌بیند که باور نمی کند، گفت: بنده که قریب 80 سال در دنیا بوده ام و از همان دوران کودکی در جریان وقایع اجتماعی قرار داشته ام، اعتراف می‌کنم که اگر ندیده بودم، باور نمی کردم امروز افرادی وجود داشته باشند که چنین طالب حقیقت و عاشق خداوند، اسلام و اهل بیت باشند؛ و اگر این نیت‌ها و انگیزه ها نبود ، نه انقلاب پیروز می‌شد و نه در دفاع مقدس به نتیجه می‌رسیدیم، و خداوند با ارزانی داشتن نعمت انقلاب اسلامی و چنین مردمی بر ما منت گذاشته است.
آیت الله مصباح یزدی با بیان این که البته در هیچ زمان همه مردم یکسان نبوده و خواسته‌ها و سلایق واحد نداشته‌اند، خاطر نشان کرد: گاهی حق، غالب است و گاهی باطل؛ لذا در همان دوره ستمشاهی نیز افرادی مؤمن و متدین بودند که انقلاب را رقم زدند، و الآن هم کسانی هستند که میانه ای با انقلاب ندارند و هر شب رویای زندگی در پاریس و نیویورک را در خواب می‌بینند.
 
وی در بخش دیگری از سخنانش سئوال دیگری را مطرح کرد و گفت: آیا این انقلاب که به برکت خون شهدا و مقاومت و پایداری یاران خمینی  ایجاد شد، حتما استمرار خواهد داشت و یا ممکن است به آفاتی مبتلا شود؛ و اگر مبتلا به آفتی شد، چگونه باید با آن برخورد کرد؟
 
آیت الله مصباح یزدی در پاسخ، انقلاب اسلامی ایران را با انقلاب پیامبر اکرم  در جزیره العرب مقایسه کرد و اظهار داشت: همان گونه که اعراب دوره جاهلیت با ظهور اسلام در مدت کوتاهی از نظر قدرت و فرهنگ رشد تعجب آوری کردند و توانستند دو امپراطوری بزرگ روم و ایران را به زانو در آورند، ایران هم که قبل از انقلاب حیاط خلوت آمریکا بود و حتی سربازان ایرانی به امر آمریکا به عمان برده شده، می‌جنگیدند و کشته می‌شدند، بعد از انقلاب در مدت کوتاهی به جایی رسیده است که مشکل ترین و پیچیده ترین حوادث بین المللی بدون ایفای نقش ایران، حل نمی شود؛ اما باید توجه داشت همانگونه که انقلاب پیامبر ، به آفاتی مبتلا شد، این انقلاب نیز می‌تواند به آفاتی مبتلا شود.
 
وی با اشاره به خطبه قاصعه حضرت علی در نهج البلاغه، هشدار حضرت علی به یارانش را یادآور شد و خاطرنشان کرد: خدا عزت را به شما داده است، اما اگر دستان خود را از عبادت تکاندید و آن را رها کردید، آن عزت از دست می‌رود. خداوند با اسلام دژی برای شما ساخته است، اما اگر با دست خود آن را سوراخ کنید، دشمن به دژ وارد شده و به شما حمله خواهد کرد، و هیچ کمک‌کننده‌ای هم به یاری شما نخواهد آمد.
 
آیت الله مصباح یزدی با اشاره به سخنان حضرت امیر ، دست‌کشیدن از احکام اسلام و روی آوردن به احکام غیر اسلامی را سبب از دست رفتن این عزت دانست و خاطر نشان کرد: پناه بردن به غیر خدا و دلخوش کردن به ژنو، لوزان و نیویورک، سبب می‌شود تا خدا کافران را بر شما مسلط کند و با فریب خوردن از دشمنان، در مذاکرات شکست بخ

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar