سیاست خارجی جدید و اقتدارگرایانه عربستان
- 26 آوریل 2015 - 06 اردیبهشت 1394
ریاض به اندازه یک مسافرت جادهای ده ساعته یا یک مسافرت هوایی دو ساعته با مرز یمن فاصله دارد، ولی کسی را پیدا نمیکنید که ذهنش مشغول جنگ یمن نباشد.
بنا بر ادعاهای رسمی، این یک سری عملیات نظامی به رهبری عربستان و با مشارکت اعضای دیگر ائتلاف مثل امارات متحده عربی، مصر، مراکش و دیگر کشورهای سنی است.
ولی از آنجایی که درگیریها درست آن طرف مرز عربستان در جریان است، بیشتر سعودیها به چشم یک جنگ شخصی به آن نگاه میکنند. بیش از ۷۰٪ پروازهایی که با هدف بمباران مواضع شورشیها انجام میگیرد، توسط سعودیها انجام میشود.
در عین حال، وسعت و اهداف رسمی اعلامشده این حملهها هم محدود است: بازگرداندن عبدربه منصور هادی به عنوان رئیسجمهور قانونی یمن به قدرت و عقب راندن شورشیهای زیدیمذهب یمن و متحدانشان یعنی باقیمانده نیروهای وفادار به علی عبدالله صالح، رئیسجمهور سابق، از مناطقی که اخیرا اشغال کردهاند.
ولی بهندرت میشود با سعودیها درباره عملیات نظامی در یمن صحبت کرد و وارد بحثی فراگیرتر درباره منطقه، نقش جدید این کشور به عنوان رهبر یک ائتلاف نظامی و در خیلی از موارد، علاقه مردم به اقدامهای مشابه در نقاط دیگر نشد.
عصر یکی از روزهایی که در ریاض بودم با زوجی جوان در یک سالن بولینگ دیدار کردم. آقا که در ارتش خدمت میکرد خود را تنها با نام حامد معرفی کرد. وقتی از او پرسیدم که چه موضعی نسبت به جنگ دارد چشمانش برق افتاد و گفت : "ما ۱۰۰٪ از تصمیم پادشاه برای اعلان جنگ حمایت میکنیم. این تصمیم باید مدتها پیش گرفته میشد. امیدوارم در قدم بعدی به سوریه برویم و بشار اسد را ساقط کنیم و به تخریب و کشتار سوریه و مردمش پایان دهیم."
موج میهنپرستی
عربستان سعودی رقیب منطقهایش ایران را به مسلح کردن حوثیها متهم میکند – اتهامی که هم از طرف ایران و هم از طرف حوثیها رد میشود.
سعودیها و در کل سنیها احساس میکنند که در سراسر خاور میانه مغلوب ایرانی شیعهمذهب شدهاند که میخواهد نفوذ خود را از بغداد تا بیروت مستحکم کند.
البته گرفتن ظاهر قربانی کار عجیبی است؛ تنها کافی است قدرت کشورهایی مانند عربستان و "شورای همکاری خلیج فارس" را در نظر بگیرید. از طرف دیگر حدود ۹۰٪ مسلمانان دنیا سنیمذهب هستند.
برای همین این روزها موج میهنپرستی جالبی کشور را فرا گرفته و از این که عربستان سعودی، به رهبری پادشاه جدیدش ملک سلمان بن عبدالعزیز، به شکلی بیسابقه خواستههایش را پی میگیرد، احساس غرور میشود.
به گفته حامد "عربستان سعودی الگو و رهبر جهان عرب و مسلمان است و این مایه افتخار است."
بعضی از سعودیها در خفا از ورود کشورشان به جنگی که پایان مشخصی برایش متصور نیستند، احساس نگرانی میکنند. ولی نگرانی از امکان وخیمتر شدن اوضاع و کشیده شدن کشور به جنگی طولانی جنبه شخصی دارد و کسی حاضر نیست انتقادش را علنی کند.
همین حالا هم مجروحان غیرنظامی در یمن و نگرانیها از بروز یک فاجعه انسانی بر ذهنها سنگینی میکند و مردم دلواپس اعمال تلافیجویانه علیه کشور هستند.
تعداد مجروحان سعودی تا به امروز در حد چند نفر بوده و دولت قول داده از خانوادههای "شهدا" حمایت کند. این حمایتها شامل یک میلیون ریال سعودی کمک مالی و مزایای دیگر میشود.
گزارشهای روزانه
هر روز عصر ساعت هفت کنفرانس خبری برگزار میشود و سعودیها میتوانند به صورت زنده از طریق تلویزیون ملی از جزئیات پیشرفت عملیات نظامی آگاه شوند.
کنفرانس با پخش یک نماهنگ کوتاه از یک آواز میهنپرستانه شروع میشود که تانکها، رژه سربازان و عملیات هواپیماهای جنگی را به تصویر میکشد.
ژنرال احمد عسیری، سخنگوی ائتلاف، کنفرانس را به شیوه آمریکایی برگزار میکند و با نشان دادن عکس و فیلم از حملههای هوایی به سوالهای خبرنگاران جواب میدهد. سوالها را از پیش ممیزی نمیکنند. کنفرانس خبری معمولا با اعلام پیشرفت مسائل بر اساس برنامه آغاز میشود.
در پایان یکی از این کنفرانسهای خبری بیپرده با ژنرال عسیری صحبت کردم و از او پرسیدم که آیا به نقش رهبری کشورش در این جنگ افتخار میکند؟
در پاسخ گفت: "تصمیم گرفتن برای کشاندن یک کشور به جنگ یا آغاز یک عملیات نظامی همیشه کار سختی است؛ هیچ کشوری از این کار لذت نمیبرد. ما هرگز ادعایی در یمن نداشتیم ولی باید با اوضاع برخورد میشد تا یمن به کشوری بیصاحب و با دولتی ناکام تبدیل نشود."
پیامی برای دیگران
اما عربستان از طرف دیگر میخواهد با این جنگ به نزدیکی واشنگتن به ایران در جریان مذاکرات هستهای واکنش نشان داد. این احساس مشترک میان اعضای ائتلاف وجود دارد که آمریکا درصدد است با خروج از منطقه فضا را باز کند.
عبدالعزیز ساغر، رئیس مرکز مطالعات خلیج فارس در جده، میگوید: "احساس اکثر مردم این است که ملک سلمان تصمیم درستی گرفته چون این کار در درجه اول پیام مشخصی برای ایران دارد و آن هم این است که ما ضعیف نیستیم، هراسی هم نداریم و امنیت ملی ما در صورت نیاز از مرزهایمان در شمال و جنوب فراتر میرود."
به گفته آقای ساغر در صورتی که عملیات نظامی در یمن با موفقیت همراه باشد، تاثیر این سیاست خارجی جدید و اقتدارگرایانه در دیگر بخشهای منطقه هم که مانند لبنان، عراق و بحرین تحت نفوذ ایران قرار دارند، مثبت خواهد بود.
همه چیز از منظر رقابت با ایران دیده میشود و مساله اساسی مطلقا قدرت است – اختلافات مذهبی برای هر دو طرف ابزار مناسبی برای برافروختن احساسات است ولی اقلیت بزرگ شیعیان عربستان را در موقعیت سختی قرار میدهد.
نسیمه سدعه، یکی از فعالان سرشناس حقوق بشر در شهر القطیف در استان اکثرا شیعهنشین شرقی، میگوید: "هر بار که در خاور میانه جنگ میشود تاثیر بدی بر شیعیان عربستان دارد چون تمام جنگهای جاری در سوریه و عراق را از جنبه مذهبی بررسی میکنند و علیه ایران تفسیر میکنند."
ناراحتی او از این بود که اگر شیعیان عربستان از جنگ حمایت کنند، میگویند کلک است، و اگر از جنگ انتقاد کنند، میگویند آنها دارند خیانت میکنند.
او میگوید: "ما کشورمان را دوست داریم، ما عربیم و به این سرزمین تعلق داریم و هیچ ارتباطی با ایران نداریم ولی کسی به حرف ما گوش نمیدهد. مدام یک جنگ مذهبی علیه ما در رسانههای اجتماعی و ملی در جریان است."
حالا که شیعیان عربستان به چشم جاسوس دیده میشوند، و متحدان سنیمذهبی مانند پاکستان و ترکیه علاقه چندانی به پیوستن به ائتلاف نشان نمیدهند، و برای "عملیات توفان قاطع" پایانی متصور نیست، جنگ یمن آزمونی سخت برای عربستان خواهد بود و باید دید که آیا این کشور میتواند بدون عمیقتر کردن هرجومرج مذهبی نقشی قاطعانهتر در منطقه بازی کند؟
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar