söndag 7 juli 2019

ماهیت روابط القاعده با ایران در لابه‌لای نامه های کشف شده مخفیگاه بن لادن

ماهیت روابط القاعده با ایران در لابه‌لای نامه های کشف شده مخفیگاه بن لادن

دیپلماسی ایرانی: اگرچه دولت ایالات متحده همچنان به تشدید سیاست خود در قبال ایران ادامه می دهد، اما به نظر می رسد دارد روابط القاعده با ایران را از فهرست بلند بالای شکایت های خود علیه این کشور خط می زند. دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، در ماه مه 2018 که تصمیم خود مبنی بر خروج از توافق هسته ای ایران را اعلام کرد، از این روابط خبر داد. ایران برای سال های طولانی آن دسته از شبه نظامیان القاعده و و اعضای خانواده آنها را که در پی سقوط رژیم طالبان در سال 2001 در حال گریز از مرز افغانستان بودند، دستگیر و زندانی کرده و همین مساله سبب شده که مقامات آمریکایی این مساله را زیر سوال ببرند که احتمال داشته ایران از دستگیر شدگان برای اقدام تروریستی استفاده کرده باشد یا خیر. ایران و القاعده اختلاف نظر ایدئولوژیکی شدیدی دارند، اما جیمز کلپر، رئیس پیشین اطلاعات ملی، همچنان ارتباط آنها را «ازدواج مصلحتی» توصیف می کند!

اما به لطف اسناد کشف شده در حمله نیروهای ویژه آمریکایی به اقامتگاه اسامه بن لادن در پاکستان در ماه مه 2011 که به تازگی از طبقه بندی خارج شده، محققان اکنون می توانند یک ارزیابی شفاف از ماهیت روابط القاعده با ایران داشته باشند. این اسناد که به «جایزه اطلاعاتی» معروفند، اسرار القاعده را در بر دارند. با یاری بخت خوب، بن لادن آن طوری که یک ماه پیش از حمله یکی از دستیارانش در وزیرستان به او توصیه کرده بود، فایل های الکترونیک روی رایانه های خود را پاک نکرده بود.

در مطالعات انجام شده روی نزدیک به 300 سند محرمانه منتشر شده توسط نیو امریکا در سال 2018، می توان نتیجه گرفت که دیدگاه القاعده به ایران کاملا خصمانه بوده است. این اسناد هیچ شواهدی از همکاری بین القاعده و ایران در یک اقدام تروریستی ارائه نمی کنند. پس از بررسی همه اطلاعات منتشر شده که نزدیک به 6 هزار صفحه هستند، می توان به یک سری نامه ها دست یافت که اطلاعات گسترده تری از رابطه بین القاعده و ایران ارائه می دهند. واضح ترین نامه ها در این زمینه هم آنهایی هستند که توسط آزادشدگان از ایران پس از سال ها دستگیری در این کشور نوشته اند. یکی از این نامه ها توسط حمزه، پسر بن لادن، نوشته شده که به همراه مادر و 6 تا از خواهر و برادرهای ناتنی اش در ایران دستگیر شده بود. حمزه از سال 2015 به عنوان صدای جهاد جهانی ظاهر شد و قصد پیروی مسیر پدرش را داشت. نامه او به تاریخ 5 دسامبر 2010 توصیفی است از شرایط در مراکز بازداشت در ایران و پیام زندانیان القاعده به پدرش را شامل می شود. بر اساس این نامه، زندانیان رده بالای القاعده در اوت 2010، نه روز قبل از آزادی حمزه، یک نشست در زندان داشتند. از جمله شرکت کنندگان افرادی همچون شیخ محمد شوقی الاسلامبولی، شیخ احمد حسن ابوالخیر، شیخ ابو محمد المصری، شیخ سیف العدل، شیخ سلیمان بو غیث و شیخ ابوحفص موریتانی بودند. همه این اسامی برای آنهایی که تاریخ القاعده را مطالعه کرده اند، شناخته شده هستند. در برخی گزارش ها ادعا شده که ایران به آنها در انجام اقدام تروریستی کمک کرده است. اما نامه حمزه نشان می دهد که همه «شیخ» های بازداشت شده در نومیدی به سر می بردند و در ایران هیچ توانی برای انجام عملیات نداشتند. طبق این نامه، آنها در جلسه ماه اوت در نظر داشتند که یک «یکشنبه خونین» دیگری به پا کنند که شبیه به اعتراض چند سال پیش باشد. بر اساس این نامه، اعضای القاعده پس از گذشت بیش از 5 سال در زندان در ایران «بدون اینکه هیچ اتهام مشخصی علیه آنها مطرح شود» اعتراضاتی خشونت آمیز به راه انداختند و اموال عمومی در زندان را به آتش کشیدند. سابقه یکشنبه خونین به ژوئن سال 2008 بر می گشت که سعد، پسر دیگر بن لادن، با کمک برادرانش حمزه و لادن از زندانی در ایران گریخت. او موفق شد خود را به وزیرستان برساند و در سال 2009 در همانجا در حمله یک هواپیمای بدون سرنشین کشته شد.

حمزه در نامه برای پدرش نوشته بود: «برادران ما در زندان مکررا می پرسند که چرا برادران ما کاری برای آزادی ما انجام نمی دهند؟» یکی از شیخ ها به حمزه گفته بود که در نامه خود بنویسد که آنها از برادرانشان خشمگین هستند چون آنها را فراموش کرده اند. پیامی که از طریق حمزه به پدرش منتقل شد، از این قرار بود: «از برادران شما در زندان های اطلاعاتی ظالم ایرانی به برادران ما در خراسان... سالهاست که منتظریم تا خدا ما را از طریق شما، سربازان خدا و نگهبانان اعتقادات، آزاد کند. بر اساس تجربه هفت و نیم ساله خود با این افراد، پیشنهاد ما این است: این افراد، «ایرانی ها»، غیر از زور به هیچ چیز دیگری واکنش نشان نخواهند داد. خدا آگاه است که ما آزاد نخواهیم شد مگر آنکه جهادگرایان به زور متوسل شوند. آنچه از شما می خواهیم این است که مقامات ایرانی را بربایید و آنگاه بدون آشکارسازی شرایط، با دولت آنها مذاکره کنید.»

در یکی دیگر از نامه های کشف شده از مقر بن لادن که نامه ای بین او و مشاورانش در وزیرستان بوده، نشان می دهد که آنها باور داشتند ایران از زندانی ها به عنوان «دارایی برای معامله» استفاده می کرده و القاعده هم در نگرانی از اینکه ایران به زندانی ها آسیب برساند، تصمیم گرفته است به این کشور حمله نکند.

حمزه در جای دیگری در نامه خود اظهار داشته که باور دارد دولت ایران «شایعاتی» منتشر کرده مبنی بر این که زندانی ها در ایران از وضعیت خود کاملا راضی هستند و نمی خواهند از این کشور خارج شوند یا اینکه نگران مخاطرات در وزیرستان هستند. او به پدرش اطمینان می دهد که: «این شایعات هیچ ارتباطی با واقعیت خشن در داخل زندان ندارد.» یکی از «برادران» از او خواسته بود که به پدرش بگوید: «اگر وزیرستان جای خطرناکی است و دارد بمباران می شود، باز هم ما [ترجیح می دهیم] برای رسیدن به شهادت به آنجا برویم؛ چرا که زندگی کنونی ما رذالتی است که تنها خدا بر تلخی آن آگاه است.»

در چنین شرایطی باید گفت که ایران حقیقتا چنین شایعاتی را منتشر کرده تا احتمالا بتواند در صفوف القاعده دو دستگی ایجاد کند و این گروه را از درون بپاشاند، ایالات متحده نباید از همین مساله به عنوان دلیلی برای توجیه دشمنی در سیاست گذاری خود در قبال ایران استفاده کند. نامه های کشف شده نشان می دهند که اعضای القاعده هرگز مساله ای موسوم به «ازدواج مصلحتی» را به رسمیت نمی شناختند./نویسنده: نلی لاهود

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar