وضعیت ناگوار ندامتگاه زنان زندان سپیدار اهواز: «بهتر است بمیریم تا برای چند سال در این زندان بمانیم»
یک زندانی سابق که مدتی پیش برای چند روز در بند زنان زندان «سپیدار اهواز» به سر برده به کمپین حقوق بشر در ایران گفت این زندان از ابتداییترین نیازهای یک زندگی شرافتمندانه محروم است و زندانیان در «جهنم» روز را به شب میرسانند. این منبع که نخواست نامش به دلایل امنیتی فاش شود، گفت خودزنی و خودکشی در میان زنان این زندان به شدت رواج دارد تا به قول خود زندانیان «پس از خودزنی به بهداری زندان منتقل شوند تا چند روزی در وضعیت بهتری روزگار بگذرانند یا نهایتا بمیرند.»
این منبع با اشاره به وفور «شپش و حشرات ریز و سوسک در بندهای زندان» گفت: «کف زمین بند، در وسایل و در تخت، پر از شپش، حشرات ریز و سوسک است. آنها کنار زندانیان زندگی میکنند و شرایط زندانیانی که مجبور به کف خوابی هستند بدتر است. از سوی دیگر چاه فاضلاب سرویس بهداشتی بند مشکل داشت. زندانیان روی کثافتهای قبلی دفع مزاج میکردند. این تصویر را هیچ کجای دیگر زندگی نمیتوانید ببینید. وعدههای غذای زندان هم اندک و از نظر کیفیت فوق العاده بد است. آشغال در غذا مرتب میدیدید.»
او درباره تجربه چند روز خود در این زندان گفت: «شب اول به ما دو پتو دادند یکی به عنوان زیرانداز استفاده میشد و دیگری به عنوان پتو. اما پتوها به شدت کثیف بود. استفراغ زندانی قبلی هنوز روی یکی از پتوها بود. آن قدر بو میداد که من نتوانستم استفاده کنم و روی زمینی خوابیدم که کنارم حشرات ریز و سوسک در حال رفت و آمد بودند. نهایتا یکی از زندانیان لطف کرد و پتوی تمیزی که خانوادهاش برایش آورده بودند را به من داد.»
این زندانی سابق درباره رواج خودکشی و خودزنی در ندامتگاه زنان زندان سپیدار اهواز به کمپین گفت: «من چند روزی که آنجا بودم شاهد دو خودکشی ناموفق بودم. اکثر زندانیان هم به دلیل شرایط بد زندان این کار را میکردند چون قادر به تحمل آنجا نبودند. آنها میگفتند بهتر است بمیریم تا برای چند سال در این زندان بمانیم. یکی از زندانیان میگفت اینجوری حداقل چند روز به بهداری میروم که تمیزتر از این جاست یا میمیمرم و راحت میشوم. یکی از آنها آینهای را که داشت شکست و با آن گردنش را زد. اما مساله به همین جا ختم نشد. برخلاف تصورش او را به سرعت به بهداری نبردند. بعد از اینکه یک عالمه زندانیان فریاد کشیدند و به در زدند، ماموران آمدند و گفتند با پانسمان گردنش را ببندید. گفتیم این میمیمرد خونریزیاش زیاد است. انگار اصلا برایشان مهم نبود. بالاخره بعد از مدتی او را بیرون بردند.»
به گفته او همچنین بهداری بند زنان در بسیاری از روزهای هفته فاقد پزشک و حتی پرستار است: «یک روز دختری دچار تشنج شدید شد و با سر روی کف زمین دستشویی غش کرد. شاید ده دقیقه زندانیان به در کوبیدند تا بالاخره یک خانمی که نه پزشک بود و نه پرستار وارد شد. او همین طوری چند دقیقهای دختر را که روی لجن دستشویی افتاده بود نگاه کرد و نهایتا فقط آب به صورتش زد. ما فریاد میزدیم، التماس میکردیم که او را به بهداری منتقل کنند. سرش از ضربه به زمین ورم کرده بود، گفتم این حتما نیاز به عکس از سرش دارد اما ایشان به من گفت نگران نباش نمیمیمرد، زنده میماند و بیرون رفت. خود زندانیان برایش آب قند درست کردند و دادند دستش. مرگ در آن زندان یک اتفاق عادی و حتی کم اهمیت است.»
این زندانی سابق همچنین با اشاره به اینکه خود او به دلیل بیماریش نیاز به مصرف تعدادی قرص در طی روز داشته به کمپین گفت: «اگرچه مسوولان زندان حتی نامه پزشک معالج من را داشتند و از نظر پزشکی متقاعد شده بودند که من باید قرصهایم را مصرف کنم اما در طول آن چند روزی که در زندان بودم قرصی به من ندادند. مسوولی در زندان گفت باید پزشک زندان من را ببیند و تجویز قرصها را تایید کند و این کار هم یک ماه طول میکشد. من در آن روزها قرصهایم را نخوردم که البته در مقایسه با شرایط پیرامون هیج بود.»
به گفته او اکثرا زنان این زندان به دلیل جرمهای مرتبط با مواد مخدر در زندان بودند: «بسیاری از این زنان هیچکس را بیرون از زندان برای پیگیری کارهایشان نداشتند. میگفتند خیلی از آنها با وجود تمام شدن حکمشان به دلیل اینکه کسی را بیرون ندارند که نامه آزادی آنها را بگیرد همچنان در زندان و این وضعیت ماندهاند. من خودم با دختری آشنا شدم که حکم یک سال زندان داشت اما سه ماه از اتمام حکمش گذشته بود و هنوز در زندان مانده بود چون کسی را بیرون نداشت که پیگیر کارهای آزادیاش باشد و حتی مددکار زندان نیز هیچ حکمی نمیکرد.»
ندامتگاه نسوان سپیدار اهواز در سال ۱۳۸۸ شروع به کار کرد. مدیرکل زندانهای خوزستان در دی ۱۳۸۸ در گفتوگو با خبرگزاری فارس گفته بود مساحت این زندان ۷۰۰ متر مربع و با ظرفیت استاندارد ۱۵۰ مددجو دارای مرکز مجهز و مستقل درمانگاهی و کلینیک مثلتی و مشاوره، سایت فنی و حرفهای و اشتغال درون زندان، مجموعه فرهنگی و آموزشی و تاسیسات و مراکز خدماتی ملزوم و مجموعه ورزشی سرپوشیده است که در فضایی مناسب ساخته شده است.
در آذر ماه ۹۷، بازدید معصومه ابتکار معاون رییس جمهور در امور بانوان و خانواده از بند زنان زندان سپیدار اهواز دیدار کرد.او با زندانیان «دیدار چهره به چهره» داشت و از «کارگاههای اشتغال و حرفهآموزی» بازدید کرد. با این حال هیچ صحبتی از وضعیت بهداشتی، رفاهی و نیازهای اولیه زنان این زندان مطرح نشد. در عکسهایی که سایت اداره کل زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی استان خوزستان منتشر کرده، خانم ابتکار در آشپزخانه با گروهی از زنان و مردانی که همراه او در این دیدار بودهاند حضور دارد و یا در نمازخانه و راهرو زندان که همگی در شرایط معمولی است. اما عکسی از دیدار با بند زنان، تختهای آنها، زمین بند و سرویس دستشوییها دیده نمیشود.
در ماههای اخیر گزارشهایی نیز از وضعیت نامناسب زندان تهران بزرگ (فشافویه) از سوی برخی از دراویش گنابادی و همچنین نادر فتورهچی، روزنامهنگاری که به علت شکایت تهیهکننده سریال «شهرزاد» بازداشت و یک روز در مرداد ۹۷ در این زندان ماند منتشر شده است.
نادر فتوره چی، روزنامهنگار پس از بیرون آمدنش از این زندان در مطلبی انتقادی این زندان را تشبیه به «جهنم» کرد. این روزنامهنگار در مطلب خود «توجه به شرایط زیستی و رفاهی «زندانیان عادی» در فشافویه» را «یک ضرورت عاجل، آنی و فوری»دانسته است. او نوشته است: «آنها به معنای دقیق کلمه «تحت شرایط ضد بشری» قرار دارند و طردی مضاعف را تجربه میکنند که تحمل آن، حتی برای یک شبانه روز از توان انسان خارج است و بیتردید لطمات جبران ناپذیری بر جسم و روح آنان برای ابد باقیمیگذارد و روز به روز نیز بر تعداد آنها افزوده میشود.»
در گزارش دیگر یک منبع مطلع در آبان ۹۷ درباره وضعیت بند (تیپ) یک این زندان که معروف به بند متادون است به کمپین گفته بود: «در سالن یک تیپ یک زندان که گنجایش ۱۰۰ نفر را دارد، ۴۰۰ نفر نگهداری میشوند. هر روز فقط سه ساعت به مدت ۱۱ تا یک عصر فرصت حمام کردن با آب سرد وجود دارد. حتی در این فصل نیز همه با آب گرم در اختیار زندانیان نیست البته تعدادی که از انگشتان یک دست هم فراتر نمیرود و به قولی رییس و باسابقههای سالن هستند حق استفاده از آب گرم را دارند. »
این منبع به وفور »قرص» در بند متادون اشاره کرده و گفته بود: «این سالن که تازه به پاکترین سالن تیپ یک زندان معروف است اگرچه از ورود مواد مخدر جلوگیری میشود اما انواع قرصها به راحتی در دسترس است و مشخص نیست چرا وقتی مامورانی از ورود مواد مخدر به سالن جلوگیری میکنند ورود قرص آن هم به فور را ازاد گذاشتهاند. برخی زندانیان در این سالن بیشتر وقتها در حالت عادی نیستند.»
منبع: حقوق بشر ایران
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar