tisdag 22 januari 2019

«حسین کاظمینی بروجردی» و برداشت امروز او از اسلامو دین

«حسین کاظمینی بروجردی» و برداشت امروز او از اسلام و دین

آیت الله بروجردی سال ها در جستجوی الگویی از اسلام سکولار و دور از خشونت که با حقوق بشر و آزادی و دموکراسی مطابقت داشته باشد تلاش کرد، ولی سرانجام پس از مطالعات و کاوش های فراوان به این نتیجه مهم دست یافت که ذات اسلام با این مفاهیم مناسبت ندارد.
محبت نیوز – محمد حسین کاظمینی بروجردی روحانی شیعه ۶۰ ساله مخالف نظام ولایت فقیه و اسلام سیاسی که اکنون خود را کاشف توحید بدون مرز می نامد، از سال ۱۳۸۵ تا همین چند ماه قبل به مدت بیش از ۱۱ سال در زندان بود. وی وقتی از زندان آزاد شد به طور داوطلبانه لباس ویژه ملاهای شیعه را از تن به در آورد و از آن زمان در نوعی حصر خانگی به سر میبرد. او که به خاطر ایستادگی در عقیده اش درباره مخالفت با دخالت دین و نهادهای مذهبی در سیاست معروف است و به همین خاطر سالها در زندان و شکنجه و تبعید به سر برد، این روزها منادی نوعی چند صدائی و پلورالیسم مذهبی هم شده است و خواهان تجدید نظر اساسی در دستوراتی که به نام دین در اسلام وجود دارد می باشد.
در اینجا مقاله ای درباره عقاید امروز کاظمینی بروجردی به قلم یکی از یاران و همفکران او میخوانید که به خاطر اعلام نظرات ایشان درباره ذات اسلام و عدم تطابق آن با حقوق بشر و مفاهیمی همچون آزادی و دمکراسی قابل توجه است. این مقاله توسط خانم مریم موذن زاده نایب رئیس بنیاد مدنی بروجردی نوشته شده است. محبت نیوز این مقاله را بدون هرگونه دخل و تصرفی برای روشن نمودن افکار کاربران منتشر میکند و نویسنده مسئول محتوای نوشته خود می باشد.
اسلام سکولار!؟
در خبرها آمده است: چند اسلام‌شناس سرشناس آلمانی به همراه جم اوزدمیر، رئیس ترک‌تبار پیشین حزب سبزهای آلمان، مجمعی با عنوان “اسلام سکولار” تاسیس کردند که هدف این گروه معرفی برداشت امروزی از اسلام عنوان شده است.
در بیانیه تاسیس این مجمع از جمله آمده است: ما نمی‌خواهیم قدرت‌یابی اسلامی سیاسی و “بیگانه با دموکراسی” که خود را نماینده کل اسلام می‌پندارد را بپذیریم.
“اسلام سکولار” بر این نظر است که باید اسلامی “آلمانی” که از هر نظر مستقل از دولت‌های خارجی باشد، بوجود آید. اعضای این گروه به همین دلیل انجمن‌های اسلامی موجود در آلمان را به خاطر بافت غیردموکراتیک آنها به رسمیت نمی‌شناسند.
هیئت موسس این مجمع بر این نظر است که مسلمانان باید نسبت به نگرانی شهروندان غیرمسلمان واکنشی مثبت داشته باشند و این اقدام در صورت تحقق می‌تواند به توسعه اسلامی منجر شود که با موازین حقوق بشر همخوانی دارد.
با بررسی این خبر، نخست باید گفت هر نوع تشکل و ایجاد حرکتی به سوی صلح و مدارا بسیار خوب و پسندیده است و همچنین همراهی اندیشمندانی که تلاش می کنند تا ثبات و آرامش را به جامعه بحران زده مسلمانان آلمان و سایر شهروندان غیر مسلمان ساکن آلمان برگردانند، بسیار امیدوار کننده است. چرا که آلمان به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای اروپایی، جامعه مهاجر وسیع و عمدتن مسلمان را در خود جای داده و در سال های اخیر به دفعات در معرض خشونت های اسلام رادیکال قرار داشته است.
پس این حرکت در اساس می تواند نویدبخش پایان این روزهای تاریک اقتدار تندروهای اسلامی که خشونت و بی رحمی را با نام اسلام گره زده اند، باشد و افق روشنی را برای آینده ترسیم نماید.
با این حال، به عنوان نماینده آقای بروجردی، کاوشگر دینی که نزدیک به چهل سال با همین هدف در جامعه مذهبی تحت سیطره اسلام سیاسی در ایران کار کرده است، باید اذعان کنم که این مسیر دشوار می باشد و نیاز به همکاری گسترده رهبران سیاسی و مذهبی دارد.
او به دلیل اعتقاد راسخ به سکولاریسم و پایبندی بر منشور حقوق بشر سازمان ملل و مخالفت با دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران، بارها و برای سال های طولانی در زندان های ایران تحت شکنجه بوده و اکنون هم در حصر خانگی به سر می برد.
آقای بروجردی سال ها در جستجوی الگویی از اسلام سکولار و دور از خشونت که با حقوق بشر و آزادی و دموکراسی مطابقت داشته باشد تلاش کرد، ولی سرانجام پس از مطالعات و کاوش های فراوان به این نتیجه مهم دست یافت که ذات اسلام با این مفاهیم مناسبت ندارد، چرا که متون کانونی دین و در راس آنها قرآن دارای تناقضات و عدم تطابق های قابل توجه است که مانع اصلی رسیدن به صلح و آرامش و اهداف بلند انسانی در جامعه باورمندان به اسلام دقیقن همین است.
بر اساس نظر آقای بروجردی که به کاشف توحید بدون مرز معروف شده، تنها راه برون رفت از این بن بست ها، این است که تعصبات دینی را کنار بگذاریم و بپذیریم که هدف اصلی مورد ادعای ادیان و از جمله اسلام برای تبلیغ فعالیت های دینی، همانا معرفی و شناخت خداوند بوده است. هر چند که ادیان در طول این اعصار هرگز موفق نبوده اند و درگیری ها و گرفتاری های بشر از همین جا ناشی شده است که آفریدگار هستی در حد خدای کوچکی معرفی گردید که حوزه اقتدارش تنها کره زمین است و کارش امر و نهی در انجام تکالیف دینی و یا حتی اجرای حدود و مجازات هایی چون سنگسار و بریدن دست و پا و… است و تصمیم گیری برای فرستادن انسان ها به بهشت یا جهنم!
اسلام و متون دینی اسلام که بیانگر آموزه های این دین هستند از روز اول با زور و شمشیر بر کشورها تحمیل شد و فرهنگ خشونت دینی را معرفی نمود. برای همین این دین پتانسیل بسیار بالایی در تحمیل عقاید بر دیگران و گسترش خشونت های دینی دارد.
بروجردی معتقد است که امروزه حتی روزگار جدایی دیانت از سیاست گذشته، یعنی هر چند لازم است، ولی کافی نیست. امروز زمانی است که ما باید خود ادیان را لایروبی کنیم که اصلن این ها وصل به خدا نبودند، ما دیدمان نسبت به پروردگار فراتر از آن است که تاکنون ادیان آورده اند، و سیاست را هم سیاست درستی نمی بینیم، ما هم به ادیان اعتراض داریم هم به سیاسیون، سیاست جهانی همیشه در جهت استثمار ملت ها بوده، ما از تاریخ، هیچ گزارش خوشی نداریم، ما از تقویم بشر، هیچ کارنامه زیبایی نداریم، ما از سیاست هم عبور کرده ایم، سیاست جهانی در هر عصری، مبتنی بر انهدام ضعفا بوده، در هر جا که شما نظام طبقاتی می بینید، آنجا سیاست ، مکرآمیز است، سیاست درست آن است که همه اهل زمین (این هفت میلیارد) دارا باشند، از منابع زمینی هم، برخوردار باشند، در بهداشت و سلامت و درمان، یکسان باشند، فقیری در عالم نباشد، گرسنه ای نباشد، دردمندی نباشد، وقتی که هست ما آن را از چشم هم الهیون می بینیم، هم سیاسیون، ما هر دو را رد می کنیم و جایگاه سومی را انتخاب کردیم که آن، عبور از سیاست و دیانت است.
نوامبر۲۰۱۸
مریم موذن زاده
این مطلب را به اشتراک بگذارید:
FacebookTwitterBalatarinTelegram

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar