جمعه ۳۰-۰۳-۱۳۹۹
سوال مهم در بررسی درخواست پناهجویان این خواهد بود که: آیا تغییر دین، موجب خطر جانی برای فردی که مسیحی شده است می شود؟ چرا و چگونه؟
«محبت نیوز»- قوانین دادگاه‌های آلمان در مورد اعطای پناهندگی به دلیل تغییر دین و گرویدن به مسیحیت سختگیرانه‌تر می‌شود.
گزارش‌ها حاکیست دادگاه قانون اساسی آلمان فرجام خواهی یک پناهجوی ایرانی مسیحی را که از سال ۲۰۱۱ درخواست پناهندگی ارائه داده رد کرده است.
“حنیف حیدرنژاد” فعال حقوق پناهندگان در مقاله‌ای در پاسخ به این پرسش که «آیا تغییر دین در مراحل پناهندگی همچنان مسئله‌ای شخصی است؟» می‌نویسد: دادگاه قانون اساسی در حکم خود تاکید می کند که اداره «بامف»، دادگاه‌های آلمان یا نهادهای حکومتی اجازه ندارند در مورد باورمند بودن یا نبودن پناهجویی که ادعا می‌کند به مسیحیت گرویده است، ایماندار بودن او، تعلق او به یک کلیسا یا برگه غسل تعمید او را مورد سنجش قرار داده و آن را رد کنند اما وظیفه این اداره و دادگاه‎‌های آلمان است که تغییر دین را از زاویه قانون پناهندگی به این لحاظ مورد بررسی قرار دهند که آیا تغییر دین موجب تحت تعقیب قرار گرفتن و خطر جانی برای آن فرد شده بوده است، یا آیا در صورت اخراج به کشورش، می تواند موجب چنین خطری برای او بشود؟
او می‌نویسد سوال مهمی که دادگاه قانون اساسی باید به آن پاسخ می‌داد این بود که اگر ایماندار بودن یک نوکیش مسیحی، موضوعی شخصی بوده و کلیسا باید در آن مورد نظر دهد، پس آیا این درست است که اداره امور پناهندگی یا دادگاه‌ها یک نوکیش مسیحی را در مورد باور و فعالیت هایش مورد سوال قرار دهند؟
حنیف ‌نژاد در ادامه می‌نویسد «دین و ایمان هر فرد مسئله‌ای شخصی و تشخیص اینکه آیا کسی ایماندار مسیحی هست یا نه، موضوع کلیسا است. اما تشخیص اینکه این تغییر دین، موجبِ تحت تعقیب قرار گرفتن و خطر جانی شده یا نه، وظیفه نهادهای حکومتی است. بنابراین، طرح سوال در مورد ایماندار بودن و جزئیات مرتبط با آن، لازم است».
در ادامه مقاله آمده تعداد زیادی از پناهجویان ایرانی در آلمان در زمان ورود به آلمان و از همان ابتدا، گرویدن به مسیحیت را دلیل پناهندگی خود اعلام می‌کنند. بخش دیگری که در ابتدا دلایل دیگری را مطرح کرده بوده و دلیل آنها رد شده بوده است، در مراحل بعدی، یعنی در مرحله شکایت در دادگاه یا در درخواست مجدد پناهندگی، تغییر دین و گروئیدن به مسیحیت را به عنوان یک دلیل جدید مطرح می‌کنند. در سال‌های اخیر، هم اداره فدرال در امور پناهندگی و هم دادگاه‌های آلمان، با این درخواست‌ها با دید تردید نگاه کرده و حتی در احکامِ منفی خود، بطور آشکار تغیییر مذهب و گرویدن به مسیحیت از سوی بسیاری از پناهجویان ایرانی را اقدامی «فرصت طلبانه» یا «اقدامی تاکتیکی» برای حل مسئله اقامت در آلمان عنوان می‌کنند.
او در نهایت نتیجه گرفته که می‌توان انتظار داشت که از این پس، رسیدگی به درخواست پناهندگی ایرانیان پناهجو به دلیل تغییر دین و گرویدن به مسیحیت، بسیار سختگیرانه‌تر خواهد شد.
سوال مهم در بررسی چنین درخواستی این خواهد بود که: آیا تغییر دین، موجب خطر جانی برای فرد نوکیش شده است، چرا و چگونه؟
در این موضوع، طرح پرسش های زیادی ضروی خواهد بود، از جمله:
تغییر دین ادعائی چگونه بوده است، پروسه باورمند شدنِ درونیِ آن در فرد چگونه انجام شده؟
تضادها و مسائل درونی و فکری و عاطفی که فرد در تغییر دین با آن درگیر بوده و تاثیر آن بر زندگی شخصی و خانوادگی و اجتماعی اش چه بوده است؟
فردِ نوکیش، با ایمانِ جدیدِ خود چگونه زندگی می کند. تا کجا این تغییر به بخشی از هویت فرد تبدیل شده و چگونه؟
چه کسانی و چگونه با این تغییر دین مطلع شده و چگونه، عکس العمل آنها چگونه بوده است؟
آیا نهادهای اطلاعاتی امنیتی حکومتی از این موضوع باخبرند، چگونه؟