چه کسی باید "دولت اسلامی" را متوقف کند؟
"دولت اسلامی" یک سال پس از اعلام خلافتاش در سوریه و عراق، قویتر از هر زمان دیگری است. ائتلاف بینالمللی نیز با وجود دستاوردهای مقطعی، موفق به سرکوب کامل این گروه تروریستی نشده است.
جنگجویان گروه تروریستی "دولت اسلامی" (داعش سابق) در یک سالگی خلافت خودخواندهشان سر انسانی را که از تناش جدا کردهاند، بر بالای دروازه یک کارخانه تولید گاز در نزدیکی شهر لیون فرانسه آویزان میکنند؛ در شهر سوس تونس در ساحل جهانگردان را به گلوله بسته آنها را میکشند و در کویت مسجد شیعیان را منفجر میکنند.
سه حمله تروریستی در سه قاره در فاصله تنها دو ساعت.
این سوءقصدها یک پیام روشن دارد: ما در همه جا هستیم و میتوانیم هدفمندانه سوءقصدهای خود را به انجام برسانیم.
هنگامی که ابوبکر بغدادی یک سال پیش اعلام خلافت کرد و خود را خلیفه نامید، جنگجویان "دولت اسلامی" هنوز هم در عراق و سوریه متمرکز بودند. به سرعت آنها بخشهای بزرگی از شمال عراق را تحت کنترل خود در آوردند. با تسلط بر موصل در عراق و رقه در سوریه، این گروه موفق شد ساختار منسجمی ایجاد کند و از آنجا مناطق تحت نفوذش را گسترش دهد.
روند رو به گسترش نفوذ جهادگرایان
امروز نقشه خاورمیانه تغییر شکل داده است. نفوذ این گروه تروریستی در مناطق درگیر جنگهای خونین در سوریه و عراقِ هنوز هم بیثبات، در حال گسترش است.
در اوایل اکتبر سال گذشته میلادی (۲۰۱۴) شبهجزیره سینا در مصر اعلام خلافت کرد و چند روز بعد از آن بخشهایی از لیبی به "دولت اسلامی" پیوست. با وجود همه تلاشهای بینالمللی هنوز هم بعد از یک سال "دولت اسلامی" قویتر از هر زمانی دیگری در حال پیشروی است. در آغاز هیچکس حتی نمیتوانست تصور کند که "دولت اسلامی" به این سرعت پیشروی کند و این حجم از جنگجو از خارج به آن بپیوندد.
به دست آوردن قدرت پس از شکست
در حال حاضر در سطح بینالمللی چندین کشور به منظور عقب راندن "دولت اسلامی"، که جنگجویانش حدود ۳۵ هزار نفر تخمین زده میشوند، مشترکا مبارزه میکنند.
روزانه ۵ / ۷ میلیون دلار صرف حملات هوایی آمریکا علیه مواضع "دولت اسلامی" میشود. سلاحهای اروپا و عربستان نیز در مبارزه علیه این گروه مورد استفاده قرار میگیرند. از طریق زمینی، ارتش عراق با حمایت شبهنظامیان شیعه ایران، شورشیان و ارتش سوریه و نیز پیشمرگههای کرد علیه جنگجویان داعش میجنگند. این نیروها با هم موفق شدند اسلامگرایان را در کوبانی سوریه و تکریت عراق شکست دهند.
بیشتر بخوانید: افزایش مخالفت مسلمانان اروپا با جهادگرایی
اما در هفتههای اخیر "دولت اسلامی" دوباره موفق شد تا نفوذش را، که در بسیاری از مناطق عراق و سوریه از دست داده بود، دوباره گسترش دهد. در مرکز رمادی در عراق ارتش این کشور برای سومین بار با شکست روبهرو شد. در سوریه نیز ارتش شهر تاریخی پالمیرا را به جهادگرایان واگذار کرد و خود پا به فرار گذاشت. همچنین در روزهای اخیر، از درگیریهای سنگین در کوبانی و تکریت گزارش شده است.
تفوق جهادگران
چرا مبارزه علیه "دولت اسلامی" و عقب راندناش تا به حال نتیجه چندانی نداده است؟
معمولا پاسخ به این سوال چنین است: «دولت اسلامی دشمنی به غایت پیچیده است؛ دشمنی پرتحرک با امکان مانور که بر پیشبرد جنگ متعارف، چریکی، تبلیغ و تهییج نیروهای خود و بر عملیات تروریستی تسلط دارد.»
سوال دیگری که مطرح میشود این است که چرا دستاوردها در مبارزه با داعش رضایتبخش نیستند.
بیشتر بخوانید: یوروپل در تعقیب حامیان "دولت اسلامی" در شبکههای اجتماعی
نوید کرمانی، نویسنده آلمانی-ایرانی، در کتاب اخیر خود با عنوان "میان قرآن و کافکا" مینویسد، "دولت اسلامی" به همان اندازهای قوی است که مخالفاناش اجازه میدهند.
او مینویسد: «ما تنها زمانی میتوانیم تروریسم را شکست بدهیم که حامیان و ریشههای ترور را از بین برده باشیم». به عقیدهی او، در اینجا مسئولیت اصلی بر دوش کسانی است که خشونت به نام آنها اعمال میشود.
اما در منطقه به ندرت میتوان از این مسئولیتپذیری اثری یافت. در عوض سرکوب، تحقیر، استبداد و جنگهای به راه افتاده توسط حاکمان جبار در چندین دهه نسلی روانپریش و خشن به بار آورده است. اعدام در ملاء عام، گردن زدن، سنگسار و قطع کردن دست، نه تنها از شیوههای مجازات "دولت اسلامی" هستند، بلکه در عربستان سعودی، ایران و عراق دوران صدام حسین نیز وجود داشتهاند و دارند.
دو عراقی به نامهای فواد و ابراهیم میگویند: «از زمانی که صدام رفته، ما با ترور سر و کار داریم». آنان اضافه میکنند: «اول آمریکاییها بودند که دستگیر و شکنجه میکردند، بعد القاعده بود و حالا "دولت اسلامی" است».
این دو جوان عراقی دیگر نمیخواهند برای خدمت به ارتش کشورشان بازگردند. آنها، به قول خودشان، نمیخواهند برای کشوری که "عملا از بین رفته" مبارزه کنند.
بیشتر بخوانید: ارتش آلمان به کردهای ایزدی آموزش نظامی میدهد
آنها از سیاستمدارانی که "تنها به خود میاندیشند و به فکر پر کردن جیبهای خودشاناند"، متنفرند. آنها نمیخواهند زندگی خود را برای جنگِ در جریان میان دو قدرت منطقهای، یعنی ایران شیعه و عربستان سعودی سنی، از دست بدهند. فواد شیعهمذهب و ابراهیم سنیمذهب، هر دو میخواهند به اروپا مهاجرت کنند.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar