söndag 31 maj 2015

اچ‌ آی وی فقط یک ویروس است که امکان کنترل آن وجود دارد

اچ‌ آی وی فقط یک ویروس است که امکان کنترل آن وجود دارد

ایران وایر :«جیوتی داواله سوروه»، وبلاگ‌نویسی هندی است که با نام «دختر بمبئی» در دنیای مجازی شهرت دارد. زنان مبتلا به ویروس «اچ‌آی‌وی» (HIV)، دفاع از حقوق اقلیت‌های جنسی و مسایل زنان از موضوعاتی است که او در وبلاگ خود به آن‌ها می‌پردازد.
جیوتی سال ۲۰۰۵ به اصرار شوهرش سقط جنین کرد. ویروس اچ آی وی هنگام عمل جراحی و در اثر خطای پزشکان وارد بدن‌ او شد. در سال ۲۰۰۷، وقتی فهمید که دوباره باردار است، به وجود ویروس در بدنش هم پی برد. بچه با مراقبت‌های پزشکی سالم به دنیا آمد ولی همسر جیوتی او را در سال ۲۰۰۸ ترک کرد و پسرش را هم با خودش برد.
این مساله جیوتی را به افسردگی شدید مبتلا کرد اما سه سال بعد با «ویوک» آشنا شد و با او ازدواج کرد. زندگی وی این گونه شروع دیگری یافت. گفت‌وگوی «ایران‌وایر» با این وبلاگ‌نویس و فعال هندی خواندنی است:
از خودت شروع کن.
من در یک خانواده نظامی مقرراتی به دنیا آمدم. پدرم افسر نیروی هوایی‌ هند بود که هر یک  یا  دو سال برای کار به نقطه‌ جدیدی در هند منتقل می‌شد. این انتقال‌ها و اسباب کشی‌ها سبب شدند که دوران رشد من در نقاط مختلفی‌ از هند بگذرد و فرهنگ، زبان، غذا و فستیوال‌های مختلف هندی را تجربه کنم. در همین زمان بود که علاقه به سفر کم کم در من رشد کرد. به جز رقص و موسیقی‌ که از علاقه‌های اصلی‌ من هستند، کتاب‌خوانی هم راه خوبی برای جلوگیری از استرس برایم به شمار می‌رود.
هنگامی که فهمیدی نتیجه آزمایش اچ آی وی که داده بودی مثبت است، چه احساسی داشتی و چه گونه توانستی راهی‌ برای پذیرش آن پیدا کنی‌؟
مثل هر آدم معمولی‌ که در مورد حقایق و شایعه‌هایِ پیرامون اچ آی وی اطلاعات کافی‌ ندارد، من هم منقلب شدم وقتی‌ که نتیجه آزمایش مثبت بود. به سادگی‌ از باورش امتناع می‌کردم. آزمایش اچ آی وی را ۹ ماه قبل از ازدواج انجام داده بودم و نتیجه منفی‌ بود. بعد از ازدواج، وقتی‌ که من به اجبار نه تنها یک بار بلکه سه بار سقط جنین کردم، در چهارمین سقط اجباری بود که نتیجه آزمایش، مثبت درآمد. فکر می‌کنم سال ۲۰۰۵ بود. همسر سابق من آمادگی داشتن فرزند را در آن زمان نداشت و از استفاده از کاندوم هم متنفر بود. قرص‌های ضد بارداری نیز تاثیری بر روی من نداشتند. خون همسرم را هم برای آزمایش گرفتند که نتیجه‌اش منفی‌ بود.
اولین واکنش من، شوک بود و ناباوری. بعد‌تر این حس جایش را به عصبانیت، اندوه و در آخر، ترس داد. شوک و ناباوری برای پایبندیم به ازدواجم بود و آزمایش پیش از ازدواجم هم این موضوع را تایید می‌کرد. در سه سقط جنینِ قبلی‌ نیز چنین آزمایش‌هایی‌ انجام ‌شد ولی‌ همیشه نتیجه آن‌ها منفی بود در غیر این صورت حتما ما را مطلع می‌کردند. پس چه‌طور ممکن بود بعد از دو سال زندگی‌ مشترک (از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵)، الان جواب آزمایش‌ها مثبت باشد؟ چه‌طور نتیجه آزمایش همسرم منفی‌ بود؟ آیا در هنگام سقط جنین‌ها به من خون داده شده بود؟
من می‌دانستم که این اتفاق در پی‌ یک اشتباه پزشکی‌ در هنگام یکی از سه سقط قبلی‌ اتفاق افتاده، ولی‌ از آن جایی که خیلی‌ پیش از آن تمام مدارک پزشکی‌ مربوط به آن‌ها را نابود کرده بودم، هیچ سندی برای اثبات این موضوع نداشتم.
آرزو می‌کردم که کاش منبع بیماری را پیدا کنم. ولی‌ الان دیگر به گذشته نگاه نمی‌کنم. من در سال ۲۰۰۸ از همسرم جدا شدم و به زندگی‌ خودم ادامه دادم. ترس وجودم را فرا گرفته بود که به عنوانِ یک زن مطلقه چه طور باید با جامعه رو‌به‌رو شوم.
این‌جا بود که به لطف پرورش در یک خانواده نظامی، به یاد آوردم که ترس زندگی‌ِ ما را نابود می‌کند و تمام هستی‌مان را از بین می‌برد. تصمیم گرفتم با این ترس مقابله کنم و این کار را با مطالعه و آموزش خودم در مورد اچ آی وی شروع کردم.
هر چه قدر بیش‌تر در این مورد می‌دانستم، بیش‌تر می‌فهمیدم که این بیماری به آن بدی که سال‌های پیش شناخته شده، نیست. زمانه عوض شده و علمِ پزشکی‌ پیشرفت کرده و به جایی‌ رسیده که دیگر داشتنِ اچ آی وی لزوما به ایدز منتهی نمی‌شود و مبتلایان به اچ‌ای وی با مصرفِ دقیقِ دارو‌ها می‌توانند به زندگی‌ِ سالمِ خود ادامه دهند. هنوز هیچ درمانی وجود ندارد اگرچه درمان‌های مختلفی در مراحل آزمایش قرار دارند ولی‌ این بیماری می‌تواند با استفاده از‌»ای آر وی»‌ها کنترل شود.
چرا شما آشکارا از این مساله در شبکه‌های اجتمایی‌ مانند فیس‌بوک صحبت می‌کنید؟
بزرگ‌ترین هراس از اچ آی وی در سراسر جهان، ناشی‌ از تصویری است که انسان‌ها از این بیماری برای خودشان ساخته‌اند. بنابراین، اگر ما در مورد حقایق و شایعه‌ها در مورد این بیماری آموزش ندهیم، اگر ما این ناآگاهی را ریشه‌کن نکنیم، این بیماری مانندِ لکه ننگ تبعیض‌آمیز و طرد کننده‌ای در جامعه به جای خواهد ماند. گستردگیِ شبکه‌های اجتماعی‌ مثل فیس‌بوک، روزنامه و تلویزیون زمینه خوبی برای این آگاهی است و من در فیس‌بوک آماده کمک به کسانی‌ هستم که در این مورد سوالی دارند. ‌
قضاوتِ مردم برای من اهمیت ندارد. مردم همیشه شما را قضاوت می‌کنند؛ چه کارتان درست باشد و چه غلط و حتی پشت سر شما هم حرف می‌زنند. مهم این است که من چه‌طور به کارم ادامه بدهم. انتقادات فقط باعثِ پیشرفتِ کارم می‌شوند.
روابط شما با همسر و پدر و مادر همسرتان چه‌گونه است؟ آیا آن‌ها به راحتی شما را پذیرفتند؟ یا با این موضوع مشکلی‌ ندارند که شما به صورتِ عمومی‌ در این مورد صحبت می‌کنید؟
همسر دوم من مردی با روحیهِ فوق‌العاده است. او به خاطرعشق با من ازدواج کرد، بدون در نظر گرفتنِ این که من اچ‌ای وی دارم و او ندارد. او خودش را در مورد حقایق و شایعاتِ پیرامون اچ آی وی آموزش داد که بتواند بدنِ مرا بهتر بشناسد. همسرم همیشه زمان‌بندیِ دقیقِ دارو‌هایم را به من یاد آوری می‌کند. وقت‌هایی‌ که در خوردن زیاده روی می‌کنم به من گوشزد می‌کند، وقت‌هایی‌ که تنبل می‌شوم من را به فعالیت وا می‌دارد... پدر و مادر همسرم هم مرا همین طور که هستم قبول کردند. آن‌ها هم مرا دوست دارند و زمانی که حالم خوب نیست، از من مراقبت می‌کنند. ما با هم اوقات خوبی‌ را می‌گذرانیم و با هم غذا می‌خوریم. ما حتا گاهی با هم به سینما می‌رویم.
آن‌ها در زندگی‌ِ شخصی‌ خود محافظه کارند و من به این اخلاق‌شان احترام می‌گذارم. فقط من و همسرم هستیم که به صورتِ روشن و آشکار‌ در این مورد صحبت می‌کنیم چون هدف ما این است که دنیا را به مکانی بهتر برای مبتلایان به ایدز تبدیل کنیم.
آیا مشکل یک مبتلای زن بیش‌تر از یک بیمار مرد است؟
در هند، به ویژه در مناطقِ دور افتاده، خیلی‌ از زنان هستند که ازدواج می‌کنند بدون این که بدانند همسران‌شان دچار اچ آی وی مثبت هستند. به همین روال، بعضی‌ از آن‌ها کودکانی به دنیا می‌آورند که مبتلا هستند (آن‌هایی‌ که در خانه زایمان می‌کنند بیش‌تر دچار این مشکل می‌شوند) و بعد از این که از این بیماری آگاه می‌شوند، چاره‌ای به جز ادامه زندگی‌ِ زناشویی خود ندارند تا لااقل از ترسِ زندگی‌ تنها در جامعه در امان باشند. فقط زمانی‌ که همسرانِ آن‌ها می‌میرند و از خانه‌هایشان بیرون انداخته می‌شوند، درخواستِ کمک می‌کنند.
دولتِ هند در رساندنِ دارو به نقاطی دور دست در هند موفق عمل کرده است. آن‌ها در آگاهی‌ رسانی و تابو شکنی در این مورد نیز موفق بوده‌اند.
چه طور می‌شود کسی که مبتلا به اچ آی وی مثبت است با یک فرد سالم رابطه جنسی‌ بی‌خطر داشته باشد؟
کاندوم. من همیشه استفاده از کاندوم را پیشنهاد می‌کنم. خطرِ انتقال ویروس در آمیزشِ جنسی‌ وجود ندارد و در حین آمیزش با استفاده از کاندوم می‌توان از انتقال بیماری به وسیله ریخته شدن منی در رحم خودداری کرد.
آیا ایدز و اچ آی وی با هم متفاوت هستند؟
بله. ایدز پیشرفته‌ترینِ حالتِ اچ‌ای وی به حساب می‌آید ولی‌ امروزه با تکیه بر پیشرفت‌های پزشکی‌، مرگ و میر ناشی‌ از اچ آی وی بیش‌تر از مرگ و میر بر اثرِ ایدز است؛ برای نمونه، من که دارو‌هایم را به دقت مصرف می‌کنم، شاید هرگز مبتلا به ایدز نشوم ولی‌ به عنوان شخصی‌ که اچ آی وی مثبت دارد، بر اثرِ مرگ طبیعی یا تصادفی و یا بیماری‌ و عفونت‌هایی‌ که به خاطر ضعیفیِ بدنم به آن‌ها مبتلا می‌شوم، بمیرم. اما بر اساسِ باورِ غلط جامعه، این افراد که بر اثر اچ‌ای وی از بین می‌روند هم قربانیانِ ایدز تلقی‌ می‌شوند. این جا است که ما باید تفاوتِ ایدز و اچ‌ای وی را متوجه شویم.
 فکر می‌کنی‌ درمانی برای اچ آی وی کشف خواهد شد؟
پیوندِ مغز استخوان جواب‌های خیلی‌ خوبی‌ پس داده ولی‌ در همه به یکسان عمل نمی‌کند و به‌نژاد و جنسیتِ بیماران بستگی دارد. برای همین است که این روش هنوز در حال آزمایش است. برای هر مشکل، راه حلی وجود دارد و به همین خاطر من معتقدم که برای این بیماری هم درمانی خواهد بود. اگرچه ممکن است زمان زیادی طول بکشد تا این درمان کشف شود. هیچ چیز غیرممکن نیست. تمام امید ما به همین نقطه متمرکز شده است. حتا اگر من آن قدر عمر نکنم که آن روز را ببینم.
پیام شما برای زنانِ ایرانی‌ که مبتلا به اچ آی وی هستند، چیست؟
زنانی توانا و تغییر دهنده باشید. به جای سکوت در این مورد، صحبت کنید. دانش و آموزش به رفع این ناآگاهی‌ کمک می‌کند. اگر همسر شما تمایل به پوشیدنِ کاندوم ندارد، از کاندوم‌های زنانه استفاده کنید تا از بارداریِ ناخواسته جلوگیری کنید. زندگیِ جنسی‌ِ آدم با اچ آی وی به پایان نمی‌رسد. با رعایتِ روش‌های پیش‌گیریِ مناسب، شما هم‌چنان می‌توانید به زندگی‌ِ زناشوییِ خود ادامه بدهید. با نظارتِ پزشک و مراقبت می‌توانید بچه سالم به دنیا بیاورید. خود من از همسر سابقم یک پسرِ ۸ ساله دارم که اچ‌ای وی منفی‌ است. هیچ چیز نباید مانع از این باشد که شما یک زن باشید. شما زیبا هستید و می‌دانید که هم‌چنان می‌شود جدا از بیماری‌تان، به شما عشق ورزید. اچ‌ای وی فقط یک بیماری است که امکان کنترل آن وجود دارد. نگذارید این ویروس زندگی‌ِ شما را اداره کند. این آهنگ را تقدیم به زنان ایرانی می‌کنم. بیایید با هم آوازی بخوانیم که همه آن تقدیم به زن بودن‌مان شده است.
+6
رأی دهید
-0
 
0
 

اچ‌ آی وی فقط یک ویروس است که امکان کنترل آن وجود دارد

ایران وایر :«جیوتی داواله سوروه»، وبلاگ‌نویسی هندی است که با نام «دختر بمبئی» در دنیای مجازی شهرت دارد. زنان مبتلا به ویروس «اچ‌آی‌وی» (HIV)، دفاع از حقوق اقلیت‌های جنسی و مسایل زنان از موضوعاتی است که او در وبلاگ خود به آن‌ها می‌پردازد.
جیوتی سال ۲۰۰۵ به اصرار شوهرش سقط جنین کرد. ویروس اچ آی وی هنگام عمل جراحی و در اثر خطای پزشکان وارد بدن‌ او شد. در سال ۲۰۰۷، وقتی فهمید که دوباره باردار است، به وجود ویروس در بدنش هم پی برد. بچه با مراقبت‌های پزشکی سالم به دنیا آمد ولی همسر جیوتی او را در سال ۲۰۰۸ ترک کرد و پسرش را هم با خودش برد.
این مساله جیوتی را به افسردگی شدید مبتلا کرد اما سه سال بعد با «ویوک» آشنا شد و با او ازدواج کرد. زندگی وی این گونه شروع دیگری یافت. گفت‌وگوی «ایران‌وایر» با این وبلاگ‌نویس و فعال هندی خواندنی است:
از خودت شروع کن.
من در یک خانواده نظامی مقرراتی به دنیا آمدم. پدرم افسر نیروی هوایی‌ هند بود که هر یک  یا  دو سال برای کار به نقطه‌ جدیدی در هند منتقل می‌شد. این انتقال‌ها و اسباب کشی‌ها سبب شدند که دوران رشد من در نقاط مختلفی‌ از هند بگذرد و فرهنگ، زبان، غذا و فستیوال‌های مختلف هندی را تجربه کنم. در همین زمان بود که علاقه به سفر کم کم در من رشد کرد. به جز رقص و موسیقی‌ که از علاقه‌های اصلی‌ من هستند، کتاب‌خوانی هم راه خوبی برای جلوگیری از استرس برایم به شمار می‌رود.
هنگامی که فهمیدی نتیجه آزمایش اچ آی وی که داده بودی مثبت است، چه احساسی داشتی و چه گونه توانستی راهی‌ برای پذیرش آن پیدا کنی‌؟
مثل هر آدم معمولی‌ که در مورد حقایق و شایعه‌هایِ پیرامون اچ آی وی اطلاعات کافی‌ ندارد، من هم منقلب شدم وقتی‌ که نتیجه آزمایش مثبت بود. به سادگی‌ از باورش امتناع می‌کردم. آزمایش اچ آی وی را ۹ ماه قبل از ازدواج انجام داده بودم و نتیجه منفی‌ بود. بعد از ازدواج، وقتی‌ که من به اجبار نه تنها یک بار بلکه سه بار سقط جنین کردم، در چهارمین سقط اجباری بود که نتیجه آزمایش، مثبت درآمد. فکر می‌کنم سال ۲۰۰۵ بود. همسر سابق من آمادگی داشتن فرزند را در آن زمان نداشت و از استفاده از کاندوم هم متنفر بود. قرص‌های ضد بارداری نیز تاثیری بر روی من نداشتند. خون همسرم را هم برای آزمایش گرفتند که نتیجه‌اش منفی‌ بود.
اولین واکنش من، شوک بود و ناباوری. بعد‌تر این حس جایش را به عصبانیت، اندوه و در آخر، ترس داد. شوک و ناباوری برای پایبندیم به ازدواجم بود و آزمایش پیش از ازدواجم هم این موضوع را تایید می‌کرد. در سه سقط جنینِ قبلی‌ نیز چنین آزمایش‌هایی‌ انجام ‌شد ولی‌ همیشه نتیجه آن‌ها منفی بود در غیر این صورت حتما ما را مطلع می‌کردند. پس چه‌طور ممکن بود بعد از دو سال زندگی‌ مشترک (از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵)، الان جواب آزمایش‌ها مثبت باشد؟ چه‌طور نتیجه آزمایش همسرم منفی‌ بود؟ آیا در هنگام سقط جنین‌ها به من خون داده شده بود؟
من می‌دانستم که این اتفاق در پی‌ یک اشتباه پزشکی‌ در هنگام یکی از سه سقط قبلی‌ اتفاق افتاده، ولی‌ از آن جایی که خیلی‌ پیش از آن تمام مدارک پزشکی‌ مربوط به آن‌ها را نابود کرده بودم، هیچ سندی برای اثبات این موضوع نداشتم.
آرزو می‌کردم که کاش منبع بیماری را پیدا کنم. ولی‌ الان دیگر به گذشته نگاه نمی‌کنم. من در سال ۲۰۰۸ از همسرم جدا شدم و به زندگی‌ خودم ادامه دادم. ترس وجودم را فرا گرفته بود که به عنوانِ یک زن مطلقه چه طور باید با جامعه رو‌به‌رو شوم.
این‌جا بود که به لطف پرورش در یک خانواده نظامی، به یاد آوردم که ترس زندگی‌ِ ما را نابود می‌کند و تمام هستی‌مان را از بین می‌برد. تصمیم گرفتم با این ترس مقابله کنم و این کار را با مطالعه و آموزش خودم در مورد اچ آی وی شروع کردم.
هر چه قدر بیش‌تر در این مورد می‌دانستم، بیش‌تر می‌فهمیدم که این بیماری به آن بدی که سال‌های پیش شناخته شده، نیست. زمانه عوض شده و علمِ پزشکی‌ پیشرفت کرده و به جایی‌ رسیده که دیگر داشتنِ اچ آی وی لزوما به ایدز منتهی نمی‌شود و مبتلایان به اچ‌ای وی با مصرفِ دقیقِ دارو‌ها می‌توانند به زندگی‌ِ سالمِ خود ادامه دهند. هنوز هیچ درمانی وجود ندارد اگرچه درمان‌های مختلفی در مراحل آزمایش قرار دارند ولی‌ این بیماری می‌تواند با استفاده از‌»ای آر وی»‌ها کنترل شود.
چرا شما آشکارا از این مساله در شبکه‌های اجتمایی‌ مانند فیس‌بوک صحبت می‌کنید؟
بزرگ‌ترین هراس از اچ آی وی در سراسر جهان، ناشی‌ از تصویری است که انسان‌ها از این بیماری برای خودشان ساخته‌اند. بنابراین، اگر ما در مورد حقایق و شایعه‌ها در مورد این بیماری آموزش ندهیم، اگر ما این ناآگاهی را ریشه‌کن نکنیم، این بیماری مانندِ لکه ننگ تبعیض‌آمیز و طرد کننده‌ای در جامعه به جای خواهد ماند. گستردگیِ شبکه‌های اجتماعی‌ مثل فیس‌بوک، روزنامه و تلویزیون زمینه خوبی برای این آگاهی است و من در فیس‌بوک آماده کمک به کسانی‌ هستم که در این مورد سوالی دارند. ‌
قضاوتِ مردم برای من اهمیت ندارد. مردم همیشه شما را قضاوت می‌کنند؛ چه کارتان درست باشد و چه غلط و حتی پشت سر شما هم حرف می‌زنند. مهم این است که من چه‌طور به کارم ادامه بدهم. انتقادات فقط باعثِ پیشرفتِ کارم می‌شوند.
روابط شما با همسر و پدر و مادر همسرتان چه‌گونه است؟ آیا آن‌ها به راحتی شما را پذیرفتند؟ یا با این موضوع مشکلی‌ ندارند که شما به صورتِ عمومی‌ در این مورد صحبت می‌کنید؟
همسر دوم من مردی با روحیهِ فوق‌العاده است. او به خاطرعشق با من ازدواج کرد، بدون در نظر گرفتنِ این که من اچ‌ای وی دارم و او ندارد. او خودش را در مورد حقایق و شایعاتِ پیرامون اچ آی وی آموزش داد که بتواند بدنِ مرا بهتر بشناسد. همسرم همیشه زمان‌بندیِ دقیقِ دارو‌هایم را به من یاد آوری می‌کند. وقت‌هایی‌ که در خوردن زیاده روی می‌کنم به من گوشزد می‌کند، وقت‌هایی‌ که تنبل می‌شوم من را به فعالیت وا می‌دارد... پدر و مادر همسرم هم مرا همین طور که هستم قبول کردند. آن‌ها هم مرا دوست دارند و زمانی که حالم خوب نیست، از من مراقبت می‌کنند. ما با هم اوقات خوبی‌ را می‌گذرانیم و با هم غذا می‌خوریم. ما حتا گاهی با هم به سینما می‌رویم.
آن‌ها در زندگی‌ِ شخصی‌ خود محافظه کارند و من به این اخلاق‌شان احترام می‌گذارم. فقط من و همسرم هستیم که به صورتِ روشن و آشکار‌ در این مورد صحبت می‌کنیم چون هدف ما این است که دنیا را به مکانی بهتر برای مبتلایان به ایدز تبدیل کنیم.
آیا مشکل یک مبتلای زن بیش‌تر از یک بیمار مرد است؟
در هند، به ویژه در مناطقِ دور افتاده، خیلی‌ از زنان هستند که ازدواج می‌کنند بدون این که بدانند همسران‌شان دچار اچ آی وی مثبت هستند. به همین روال، بعضی‌ از آن‌ها کودکانی به دنیا می‌آورند که مبتلا هستند (آن‌هایی‌ که در خانه زایمان می‌کنند بیش‌تر دچار این مشکل می‌شوند) و بعد از این که از این بیماری آگاه می‌شوند، چاره‌ای به جز ادامه زندگی‌ِ زناشویی خود ندارند تا لااقل از ترسِ زندگی‌ تنها در جامعه در امان باشند. فقط زمانی‌ که همسرانِ آن‌ها می‌میرند و از خانه‌هایشان بیرون انداخته می‌شوند، درخواستِ کمک می‌کنند.
دولتِ هند در رساندنِ دارو به نقاطی دور دست در هند موفق عمل کرده است. آن‌ها در آگاهی‌ رسانی و تابو شکنی در این مورد نیز موفق بوده‌اند.
چه طور می‌شود کسی که مبتلا به اچ آی وی مثبت است با یک فرد سالم رابطه جنسی‌ بی‌خطر داشته باشد؟
کاندوم. من همیشه استفاده از کاندوم را پیشنهاد می‌کنم. خطرِ انتقال ویروس در آمیزشِ جنسی‌ وجود ندارد و در حین آمیزش با استفاده از کاندوم می‌توان از انتقال بیماری به وسیله ریخته شدن منی در رحم خودداری کرد.
آیا ایدز و اچ آی وی با هم متفاوت هستند؟
بله. ایدز پیشرفته‌ترینِ حالتِ اچ‌ای وی به حساب می‌آید ولی‌ امروزه با تکیه بر پیشرفت‌های پزشکی‌، مرگ و میر ناشی‌ از اچ آی وی بیش‌تر از مرگ و میر بر اثرِ ایدز است؛ برای نمونه، من که دارو‌هایم را به دقت مصرف می‌کنم، شاید هرگز مبتلا به ایدز نشوم ولی‌ به عنوان شخصی‌ که اچ آی وی مثبت دارد، بر اثرِ مرگ طبیعی یا تصادفی و یا بیماری‌ و عفونت‌هایی‌ که به خاطر ضعیفیِ بدنم به آن‌ها مبتلا می‌شوم، بمیرم. اما بر اساسِ باورِ غلط جامعه، این افراد که بر اثر اچ‌ای وی از بین می‌روند هم قربانیانِ ایدز تلقی‌ می‌شوند. این جا است که ما باید تفاوتِ ایدز و اچ‌ای وی را متوجه شویم.
 فکر می‌کنی‌ درمانی برای اچ آی وی کشف خواهد شد؟
پیوندِ مغز استخوان جواب‌های خیلی‌ خوبی‌ پس داده ولی‌ در همه به یکسان عمل نمی‌کند و به‌نژاد و جنسیتِ بیماران بستگی دارد. برای همین است که این روش هنوز در حال آزمایش است. برای هر مشکل، راه حلی وجود دارد و به همین خاطر من معتقدم که برای این بیماری هم درمانی خواهد بود. اگرچه ممکن است زمان زیادی طول بکشد تا این درمان کشف شود. هیچ چیز غیرممکن نیست. تمام امید ما به همین نقطه متمرکز شده است. حتا اگر من آن قدر عمر نکنم که آن روز را ببینم.
پیام شما برای زنانِ ایرانی‌ که مبتلا به اچ آی وی هستند، چیست؟
زنانی توانا و تغییر دهنده باشید. به جای سکوت در این مورد، صحبت کنید. دانش و آموزش به رفع این ناآگاهی‌ کمک می‌کند. اگر همسر شما تمایل به پوشیدنِ کاندوم ندارد، از کاندوم‌های زنانه استفاده کنید تا از بارداریِ ناخواسته جلوگیری کنید. زندگیِ جنسی‌ِ آدم با اچ آی وی به پایان نمی‌رسد. با رعایتِ روش‌های پیش‌گیریِ مناسب، شما هم‌چنان می‌توانید به زندگی‌ِ زناشوییِ خود ادامه بدهید. با نظارتِ پزشک و مراقبت می‌توانید بچه سالم به دنیا بیاورید. خود من از همسر سابقم یک پسرِ ۸ ساله دارم که اچ‌ای وی منفی‌ است. هیچ چیز نباید مانع از این باشد که شما یک زن باشید. شما زیبا هستید و می‌دانید که هم‌چنان می‌شود جدا از بیماری‌تان، به شما عشق ورزید. اچ‌ای وی فقط یک بیماری است که امکان کنترل آن وجود دارد. نگذارید این ویروس زندگی‌ِ شما را اداره کند. این آهنگ را تقدیم به زنان ایرانی می‌کنم. بیایید با هم آوازی بخوانیم که همه آن تقدیم به زن بودن‌مان شده است.
+6
رأی دهید
-0
 
0
 

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar