حمید بابایی *
Hamid-Babaei-Finance-Student-imprisoned
نزدیک به یک سال و نیم است که شاخص بازار بورس تهران در سراشیبی سقوط قرار گرفته است و دیگر خبری از آن روزهای رو به رشد گذشته نیست. آخرین روند رشد شاخص بازار تهران در همان پاییز و زمستان ۹۲ بود که طی آن مقدار اسمی شاخص، مرز ۸۹۰۰۰ واحد را نیز رد کرد و به رکورد جدیدی دست یافت و از آن زمان تاکنون، دیگر این مقدار را دوباره لمس نکرده است. البته همان زمان که مقدار اسمی شاخص رو به رشد بود، با توجه به نرخ بالای تورم در ایران، تردیدهای زیادی در مورد نرخ رشد واقعی بازار وجود داشت و نگارنده معتقد است در آن زمان هم خبری از رشد واقعی نبوده است.
اما سقوط شاخص، مصادف بود با زمانی که مجلس طی مصوبه‌ای، نرخ خوراک پتروشیمی‌ها را افزایش داد و بسیاری از تحلیل‌گران بازار با توجه به این نکته که پتروشیمی‌ها سهم عمده‌ای از بافت سرمایه‌ای بازار را تشکیل می‌دهند این افزایش بها در خوراک پتروشیمی‌ها را علت کاهش شاخص بورس دانستند. البته بعد از این‌که اخبار و حواشی این افزایش بها در خوراک پتروشیمی‌ها فروکش کرد و حتی بعد از آن برآورد سال ۹۳ نیز رشد چشمگیری در شاخص حاصل نشد. اوایل سال ۹۳ پس از چند ماه سقوط پی در پی در شاخص سهام، مسوولان ذی‌ربط جهت جلوگیری از ریزش بازار و افزایش نقدینگی، مصوبه‌ای را به تصویب رساندند که طی آن مقرر شد حقوقی‌های بازار مبلغ پنج هزار میلیارد تومان به بازار سرمایه تزریق کنند و از این طریق جلوی ریزش بیشتر را بگیرند. اینک با گذشت بیش از یک سال از آن تاریخ، این مهم محقق نشده و این در حالی است که بسیاری از حقوقی‌ها از جمله بانک‌ها با مشکل نقدینگی معوقات دست و پنجه نرم می‌کنند. اتخاذ این تصمیم در آن مقطع زمانی، واکنشی بود به اعتراضات سرمایه‌گذاران در ریزش پی در پی بازار در حالی که تحقق چنین مبلغی آن هم در برهه‌ای که بسیاری از پروژه‌های عمرانی کشور با مشکل تامین سرمایه روبه‌رو است بسیار غیر محتمل به نظر می‌رسد. از سوی دیگر، اتخاذ چنین سیاستی یعنی تزریق اجباری و دستوری پول به بازار اوراق بهادار جهت جلوگیری از سقوط شاخص با اصول حاکم بر مکانیزم طبیعی بازار سرمایه مغایرت داشته هیچ‌گاه نمی‌تواند منجر به رشد مثمر بازار گردد.
در ماه‌های گذشته نیز بسیاری از سرمایه‌گذاران چشم به مذاکرات هسته‌ای دوخته بودند و با امید به این‌که رسیدن به توافق هسته‌ای باعث رشد این بازار می‌شود و زمینه‌ای برای سرمایه‌گذاری در این بازار فراهم خواهد شود. با این وجود، صدور بیانیه لوزان هم که تا حد زیادی امید به توافق را افزایش داد نیز نتوانست سرمایه‌گذاران را نسبت به این بازار خوش‌بین کند و بسیاری از سرمایه‌گذاران خُرد، هم‌چنان ناامیدند و در حال خارج کردن سرمایه‌های خود از این بازار هستند. با این توضیح، رسیدن به توافق نهایی نیز بعید است خوش‌بینی سرمایه‌گذاران را نسبت به بازار سرمایه در پی داشته باشد چرا که ایجاد خوش‌بینی به بازار در گرو شکل‌گیری مناسبات اقتصادی و تجاری کارا و عملی با جامعه جهانی و بالاخص با غرب است.
در این میان، در هفته‌های اخیر، تصمیم “شورای پول و اعتبار” در خصوص تعیین نرخ ۱۸ درصدی برای سود سپرده‌های بانکی که خود بالاتر از تورم نقطه به نقطه‌ی ۱۵ درصد است باعث شد تا سرمایه‌گذاران پول خود را به جای تحمل ریسک سرمایه‌گذاری در بازار بورس، در بانک بگذارند و نرخ سود بدون ریسک ۱۸ درصد را دریافت کنند. بدیهی است که سپرده‌گذاری در بانک با نرخ بالاتر از تورم آن هم با ضریب اطمینان بالاتر از بازار بورس برای سرمایه‌گذاران بسیار جذاب‌تر است تا این‌که سرمایه خود را در بازاری وارد کنند که نشانه‌ای از رشد در آن نیست. انتظارات سرمایه‌گذاران نسبت به این بازار که همواره روند حرکت بازار را رقم می‌زند این روزها منفی است و شکل‌گیری انتظارات مثبت نیازمند تحول اساسی در وضعیت اقتصادی بنگاه‌ها و همچنین تغییر واقعی در مناسبات اقتصادی کشور با غرب است. این روند خروج سرمایه از بازار سهام تا زمانی که اقتصاد تکانی نخورد و بخش‌های مهم اقتصادی کشور از قبیل بخش مسکن -که نزدیک به ۴۰ درصد اقتصاد ایران به آن وابسته است- صنایع پتروشیمی، فولاد و… هم‌چنان در رکود باشند ادامه خواهد داشت.
——————————–
* حمید بابایی دانشجوی مقطع دکترای فایننس در دانشگاه لی‌یژ بلژیک است. او در مردادماه ۱۳۹۲ در سفری به ایران بازداشت شد و در حال حاضر، محکومیت شش سال حبس خود را در زندان رجایی‌شهر کرج سپری می‌کند.