tisdag 30 juni 2015

reza & saeedeh: Morteza Pashaei | ساعتی‌ با مرتضی‌ پاشایی

Sousan - Safar | سوسن - سفر

Sousan - Safar | سوسن - سفر

حمله مرگبار "دولت اسلامی" به مراسم سوگواری در صنعا

حمله مرگبار "دولت اسلامی" به مراسم سوگواری در صنعا

"دولت اسلامی" مسئولیت انفجار مهیب یک خودرو در صنعا، پایتخت یمن را بر عهده گرفت. هدف این انفجار دو تن از رهبران شیعیان شورشی حوثی بوده‌اند. شیعیان حوثی می‌گویند یک پایگاه نظامی عربستان را با موشک هدف حمله قرار داده‌اند.
در پی انفجار مهیب یک خودرو در صنعا دستکم ۲۸ نفر جان خود را از دست دادند. به نقل از محافل امنیتی یمن، دو تن از رهبران شیعیان حوثی هدف این حمله بوده‌اند.
هنگام انفجار مقابل خانه آنها در مرکز شهر صنعا جمعیت زیادی حضور داشتند که برای عزاداری گردآمده‌بودند. هشت زن از جمله قربانیان این حادثه بودند. به نقل از شاهدان عینی، شورشیان حوثی محل حادثه در مرکز شهر صنعا را مسدود کرده‌اند.
تروریست‌های "دولت اسلامی" در بیانیه‌ای که در اینترنت منتشر کردند مسئولیت این حمله را بر عهده گرفتند و اعلام کردند که "لانه شیعیان" در صنعا هدف حمله آنها بوده است.
سنی‌های افراطی این گروه تروریستی، شیعیان را مرتد می‌دانند. در حمله روز جمعه آنها به یک مسجد شیعیان در کویت ۲۶ نفر کشته و ۲۲۰ نفر مجروح شدند.
نبردهای خیابانی در شهرهای مختلف یمن
شعله‌های جنگ داخلی در یمن شهرهای مختلف این کشور را به کام خود کشیده است. تعز و عدن شاهد درگیری‌های سنگین خیابانی میان گروه‌های مسلح هستند.
شیعیان حوثی از ماه‌ها پیش با قیام مسلحانه علیه دولت عبد ربو منصور هادی، رئیس‌جمهور یمن که به عربستان گریخت، بخش قابل توجهی از یمن را تحت کنترل خود درآورده‌اند.
در مقابل کشورهای عرب منطقه با تشکیل ائتلافی به رهبری عربستان از پایان ماه مارس تلاش می‌کنند با حملات هوایی به مواضع شیعیان حوثی مانع پیشرفت آنها شوند.
دوشنبه(۲۹ ژوئن) در پی حمله‌ی جنگنده‌های نظامی عربستان به عدن، ساختمان‌های دفتر توسعه سازمان ملل تخریب شدند.
بان کی‌مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، از بمباران هوایی این ساختمان به شدت انتقاد کرد و خواهان تحقیقات کامل درباره‌ی این واقعه شد.
انتقاد شدید از حمله به دفتر فعالیت‌های امدادرسانی
فرحان حق، سخنگوی بان کی‌مون به خبرنگاران رسانه‌ها در نیویورک گفت که دبیرکل سازمان ملل تاکید کرده که ساختمان‌های متعلق به سازمان ملل متحد هرگز نباید هدف حمله قرار گیرند و جان کارکنان سازمان ملل نیز نباید تهدید شود تا بتوانند به کار امدادرسانی به آسیب‌دیدگان ادامه دهند.
فرحان حق تاکید کرد که سازمان ملل متحد و دبیرکل آن خواهان پیگیری کامل این حادثه و مجازات عاملان حمله‌ی هوایی به ساختمان‌های سازمان ملل در شهر عدن‌ هستند.
سخنگوی بان کی‌مون همچنین تاکید کرد:«آقای بان عمیقا اعتقاد دارد که این واقعه دلیل روشن دیگری از فاجعه‌ای است که این جنگ بر سر شهروندان یمنی آورده است و لزوم مذاکرات طرفین برای پایان دادن به این وضعیت را نشان می‌دهد.»
در این واقعه که روز یک‌شنبه(۲۸ ژوئن) رخ داد، چندین ساختمان متعلق به دفتر توسعه سازمان ملل متحد در شهر عدن که دومین شهر پرجمعیت یمن محسوب می‌شود، هدف حمله‌ی هوایی جنگنده‌های سعودی قرار گرفت. ساختمان‌ها آسیب جدی دیده و عده‌ای از کارکنان سازمان ملل نیز مجروح شدند.
عدن تاکنون بارها هدف حملات هوایی جنگنده‌های عربستان سعودی قرار گرفته است.
شمار کشته‌شدگان در جنگ داخلی یمن به بیش از سه هزار نفر رسیده است و سازمان ملل متحد می‌گوید ۸۰ درصد شهروندان یمن با قحطی مواجهند و کمبود جدی آذوقه، دارو و سوخت، زندگی شهروندان را کاملا مختل کرده است. این درحالی است که اقتصاد یمن کاملا وابسته به واردات کالاست.
سازمان ملل متحد پیش از این از عربستان خواسته بود اجازه‌ی عبورومرور کشتی‌های تجاری در بنادر یمن را به رسمیت بشناسد و تاکید کرده بود که رفت‌وآمد کشتی‌های تجاری برای تامین غذا و دارو و سوخت مردم یمن، ضروری است.

خودکشی پسر ۱۴ ساله بعد از دیدن نمرات کارنامه

خودکشی پسر ۱۴ ساله بعد از دیدن نمرات کارنامه

پسر ١٤ ساله وقتی در ٥ درس تجدید آورد به زندگی‌اش پایان داد. این حادثه در حالی رخ داد که پسرک به غیراز ترس و وحشت از روبه‌رویی با این موضوع مشکل خاصی در زندگی‌اش نداشت.

30 خردادماه امسال علی دانش‌آموز کلاس پایه اول دبیرستان با مادرش به مدرسه رفت تا کارنامه ‌سال تحصیلی‌اش را بگیرد.  پاکت کارنامه‌اش را که گرفتند هیچ‌کس تصور نمی‌کرد علی از شرم نمرات تک رقمی‌اش دست به مرگی خودخواسته بزند.
 
مادرش هنوز نمرات کارنامه پسرش را ندیده بود که علی به محض ورود به خانه به اتاقش رفت و در میان ترس و دلواپسی از ٥ درس تجدید شده‌اش سناریوی مرگباری را برنامه‌ریزی کرد.
 
مادر جوان چند بار پسرش را صدا زد اما صدایی نشنید. سکوت علی وحشت به جان مادرش انداخت، مادرش دست به جست‌وجوی خانه زد که ناگهان با سایه پسرش که از پشت پنجره میان زمین و آسمان معلق بود روبه‌رو شد.  علی خودش را با کابل رابط حلق‌آویز کرده بود. زن جوان پسرش را از طناب‌دار پایین کشید تا او را نجات دهد.
 
همزمان با اعلام این خبر به مرکز فوریت‌های پزشکی بلافاصله یک خودروی آمبولانس به خیابان قیطریه تهران اعزام شد. پسر ١٤ ساله که به سختی نفس می‌کشید بعد از معاینات اولیه تکنیسین‌های اورژانس به بیمارستان لولاگر منتقل شد. پزشکان بیمارستان با بررسی علایم حیاتی علی متوجه شدند او در وضع جسمانی بدی قرار دارد به همین خاطر خانواده پسرک، او را به بیمارستان رامتین منتقل کردند.
یک روز زمان کافی بود تا پسرک ١٤ ساله روی تخت بیمارستان به کام مرگ فرو رود. با اعلام خبر مرگ علی به کلانتری ١٦٣ ولنجک پرونده مرگ او برای انجام تحقیقات تکمیلی و مشخص شدن علت اصلی مرگ به شعبه سوم دادسرای جنایی به ریاست   قاضی منافی‌آذر ارجاع شد.
 
تحقیقات نشان می‌داد خانواده متوفی وضع مالی مناسبی دارند و پسر نوجوان‌شان مشکل خاصی در زندگی نداشته است تا این‌که مادر علی جزییات روز حادثه را برای بازپرس پرونده تشریح کرد.
 
زن جوان که باور نداشت پسر نوجوانش دست به خودکشی زده باشد درحالی‌که خودش را مقصر مرگ پسرش می‌دانست به بازپرس پرونده گفت: «روز ٣٠ خرداد برای گرفتن کارنامه پسرم علی، به مدرسه‌اش رفتم.  معاون مدرسه وقتی پاکت کارنامه پسرم را به من داد با لحن طعنه‌آمیزی گفت: « از علی تشکر کنید بابت زحمتی که برای درس خواندن کشیده است».
 
شرمنده شده بودم و با این حال به روی علی نیاوردم.  وقتی به خانه رسیدیم علی به من گفت می‌خواهد اول خودش نمراتش را ببیند، به همین خاطر پاکت سربسته را به دستش دادم.  همین موقع بود که دوباره یاد حرف معاون مدرسه افتادم. حرفی که باعث شد من به زبان بیاورم و پسرم بعد از شنیدن این حرف تمسخرآمیز و درحالی‌که تصور می‌کرد آبروی ما رفته به اتاقش رفت.  نیم ساعت بعد متوجه شدم او با سیم‌های کابل در بالکن خانه خودش را دار زده است.»

شب‌های لندن - عکس

شب‌های لندن - عکس

یک عکاس ۳۵ ساله انگلیسی، با عکاسی از بناها و اماکن تاریخی و دیدنی شهر لندن، زیبایی های پایتخت انگلیس را به تصویر کشیده است.
+27
رأی دهید
-12
 

جان کری: هنوز نمی‌دانیم با ایران به توافق خواهیم رسید

جان کری: هنوز نمی‌دانیم با ایران به توافق خواهیم رسید

وزیر خارجه آمریکا تاکید کرد "بسیار زود"است که بگویند توافق جامع اتمی با ایران ممکن است یا خیر. به گفته وزیرخارجه فرانسه طرفین توافق کرده‌اند که مهلت مذاکرات را تمدید نکنند. مرضیه افخم نیز به تیم ایران در وین پیوسته است.
جان کری، وزیر خارجه‌ی ایالات متحده آمریکا شامگاه دوشنبه(۲۹ ژوئن) اعلام کرد هنوز "بسیار زود"است که اعلام کنیم آیا با ایران به توافق جامع بر سر برنامه‌ی اتمی خواهیم رسید یا خیر. این درحالی است که کمتر از ۲۴ ساعت به مهلت تعیین‌شده برای پایات مذاکرات باقی مانده است.
وزیر خارجه‌ی آمریکا به خبرنگاران حاضر در وین گفت:«کار همچنان ادامه دارد و هنوز زود است که قضاوت کنیم و به نتیجه‌ی نهایی رسیم.»
این اظهارات کری بعد از نشست مشترک وی با یوکیو آمانو، رئیس سازمان بین‌المللی انرژی اتمی صورت گرفت.
کارشناسان می‌گویند دیدار آمانو و مذاکره با او برای تصمیم‌گیری نهایی "بسیار ضروری" است. کشورهای موسوم به گروه ۵+۱ خواهان آن‌اند که ایران به بازرسان سازمان بین المللی انرژی اتمی اجازه‌ی "دستری کامل و بدون محدودیت" به همه‌ی تاسیسات و سایت‌های هسته‌ای خود را دهد.
جان کری همچنین درباره‌ی این سوال که آیا مذاکرات بار دیگر تمدید خواهد شد، به این پاسخ بسنده کرد که کار بر روی متن توافق "با جدیت" ادامه دارد.
پیش از این دیپلمات‌های غربی گفته بودند که همه‌ی طرفین تلاش دارند تا به مهلت تعیین‌شده پایبند باشند، با این‌حال احتمال تمدید مذاکرات پررنگ است.
یک دیپلمات ارشد آمریکایی نیز که نامش فاش نشد به خبرگزاری رویترز گفت که آن‌ها هنوز نمی‌دانند که آیا به توافق جامعی دست خواهند یافت یا نه.
این مقام ارشد آمریکایی انتقادها علیه سیاست دولت باراک اوباما در مذاکره با ایران را "ناروا" دانست و گفت که بهترین راه مذاکره‌ی جدی بر سر حل این بحران دیپلماتیک بود.
این دیپلمات ارشد آمریکایی به رویترز گفت:«نمی‌دانیم به توافقی خواهیم رسید یا نه. امیدواریم برسیم. آرزو داریم که برسیم. اما واقعا نتیجه مشخص نیست.» این مقام نیز گفت که احتمال تمدید مذاکرات وجود دارد.
فابیوس: توافق کردیم مذاکرات را تمدید نکنیم
با این‌حال لوران فابیوس، وزیر خارجه فرانسه که شامگاه یک‌شنبه(۲۸ ژوئن) محل مذاکرات را به مقصد نیویورک ترک کرد، دوشنبه در جمع خبرنگاران در نیویورک گفت که توافق کرده‌اند مهلت تازه‌ای برای مذاکرات تعیین نکنند.
فابیوس همچنین تاکید کرد که هر دو طرف مذاکره "سوال‌های جزئی و دقیقی" از یکدیگر دارند و این امر روند مذاکرات را سخت‌تر کرده است.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه‌ی ایران در اولین ساعات روز دوشنبه وین را ترک و به تهران بازگشت.
او به خبرنگاران حاضر در فرودگاه گفت که بازگشت او از وین با "برنامه‌ریزی قبلی" بود و روز سه‌شنبه مجددا راهی وین خواهد شد.
ظریف بلافاصله بعد از بازگشت به وین با سرگئی لاوروف، همتای روس خود دیدار خواهد داشت و بعد از آن با جان کری، همتای آمریکایی خود مذاکره خواهد کرد.
افخم به تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای پیوست
خبرگزاری دانشجویان ایران در شامگاه دوشنبه(۸ تیرماه) اعلام کرد که مرضیه افخم، سخنگوی وزارت امور خارجه‌ی ایران نیز در آخرین ساعات شامگاه دوشنبه، تهران را به مقصد وین ترک کرد تا به اعضای هیئت مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران بپیوندد.
وزارت امور خارجه تنها به اعلام خبر پیوستن افخم به مذاکرات بسنده کرد. این اولین‌بار است که سخنگوی وزارت امور خارجه نیز به اعضای تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای می‌پیوندد.
در عین‌حال برخی رسانه‌ها نیز از احتمال پیوستن علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی به مذاکرات خبر دادند. این درحالی است که پیش از این بهروز کمال‌وندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران احتمال پیوستن صالحی به مذاکرات در وین را رد کرده بود.

حسین شریعتمداری: توافق نمی شود، منتظر شکست مذاکرات باشید

حسین شریعتمداری: توافق نمی شود، منتظر شکست مذاکرات باشید

حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز کیهان با عنوان دو سوی این نقشه راه نوشته است:
1- در چالش هسته‌ای پیش‌روی که 12 سال به درازا کشیده است، ما و حریف هر‌دو در پی «توافق خوب» هستیم و هر دو طرف نیز «توافق نکردن» را به «توافق‌بد» ترجیح می‌دهیم. اختلاف‌نظر در تعریف «توافق خوب» است. توافق خوب از نگاه ما، توافقی است که در آن صنعت هسته‌ای کشورمان پا بر جا بماند، اگرچه در جریان بده و بستان مذاکرات، ملزم به پذیرش برخی از هزینه‌ها باشیم و به قول رهبر معظم‌انقلاب در دیدار اخیر مسئولان نظام؛ «ما از ابتداء گفته‌ایم می‌خواهیم تحریم‌های ظالمانه برداشته شود که البته در مقابل آن، حاضریم یک چیزهایی بدهیم، به شرط این که صنعت هسته‌ای متوقف نشود و لطمه نخورد». این تعریف از توافق خوب، یک تعریف قانونی و منصفانه است چرا که موضوع - کف- مذاکرات، «صنعت‌هسته‌ای ایران» است و دستور کار مذاکرات، یافتن راه کاری است -سقف- که حفظ صنعت هسته‌ای کشورمان را با اطمینان از غیرنظامی بودن آن تضمین کند. بنابراین اگر نتیجه نهایی و خروجی مذاکرات، لغو همه تحریم‌ها و پا بر جا ماندن صنعت هسته‌ای ایران نباشد، مذاکرات از «کف» عبور کرده و مفهوم و معنای حقوقی- و حتی سیاسی- خود را از دست می‌دهد.
 
طرف مقابل اما، از «توافق خوب» تعریف دیگری دارد که با نگاه و تعریف مورد نظر ما، نه فقط متفاوت، بلکه کاملا متضاد است. از نگاه آمریکا و متحدانش، توافق خوب، توافقی است که نتیجه آن برچیده شدن کامل صنعت هسته‌ای کشورمان باشد و یا، نابودی نهایی آن را در یک سند بدون بازگشت- نظیر توافق‌های ژنو و‌لوزان- تضمین کند. از این روی به آسانی می‌توان نتیجه گرفت مادام که صورت واقعی مسئله چنین است - که هست- رسیدن به توافق ناممکن و محال خواهد بود.

بیرون از این جغرافیا نمی‌توان «افق مذاکرات هسته‌ای» را آنگونه که واقعا هست به ارزیابی نشست و دراین‌باره گفتنی‌هایی هست که با توجه به مرحله کنونی مذاکرات هسته‌ای اشاره‌ای گذرا به چند نکته در این زمینه ضروری به نظر می‌رسد.
 
2- برخلاف تصور برخی از دوستان که روزهای پیش‌روی را مرحله پایان مذاکرات تلقی می‌کنند و احتمال دستیابی به یک توافق را دور از انتظار نمی‌بینند، با قاطعیت و به یقین می‌توان گفت که هیچ توافقی در پیش نخواهد بود، و باز هم مانند 12سال گذشته، مذاکرات در مرحله پایانی خود با شکست روبرو می‌شود مگر آن که یکی از دو حالت اتفاق بیفتد. اول آن که ما از حق مسلم و قانونی خود که حفظ صنعت هسته‌ای کشورمان است دست بکشیم و به تعبیر رهبر معظم انقلاب«به یک کاریکاتور از فعالیت هسته‌ای و تابلوی بی‌محتوا» تن بدهیم و حالت دوم این که، حریف با دست کشیدن از نگاه سلطه‌جویانه خود، برخورداری ایران اسلامی از صنعت هسته‌ای را بپذیرد. ولی هیچیک از دو حالت یاد شده در افق پیش‌روی دیده نمی‌شود بنابراین، از هم‌اکنون به جد می‌توان پیش‌بینی کرد که توافقی در میان نخواهد بود و از آنجا که طرف مقابل قواعد بازی و اصول مذاکرات را رعایت نکرده و برخلاف روال تعریف شده مذاکرات، موضوع مذاکره- کف مذاکره- را که برخورداری ایران از صنعت هسته‌ای بوده است، دور زده است، به عنوان عامل اصلی شکست مذاکرات شناخته می‌شود. روشنگری مستند در این‌باره وظیفه‌ای است که علاوه بر دست‌اندرکاران مذاکرات هسته‌ای برعهده همه جریانات سیاسی- صرفنظر از سلیقه‌های متفاوت آنها- نیز هست و باید در انجام این وظیفه، دولت و تیم هسته‌ای را همراهی کنند.
 
گفتنی است که معرفی عامل شکست مذاکرات برای حریف از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و از چند هفته قبل تلاش گسترده‌ای را به منظور معرفی ایران به عنوان عامل و علت اصلی شکست مذاکرات آغاز کرده و با جدیت دنبال می‌کند. دراین‌باره اگرچه اسناد و شواهد فراوانی قابل ارائه است ولی از آن میان به خبر زیر بسنده می‌کنیم؛
 
یک ماه و چند روز قبل- روز چهارشنبه 6 خردادماه/27 می- پایگاه اطلاع‌رسانی «شورای آتلانتیک» از نشست سفرای انگلیس، فرانسه و آلمان خبر داد که با عنوان «اروپا و توافق هسته‌ای ایران» در محل این شورا در آمریکا برپا شده بود. پایگاه آتلانتیک در گزارش خود آورده است؛ «سفرای سه کشور یاد شده به این نتیجه رسیدند که در صورت شکست مذاکرات ایران و 5+1 اگر افکارعمومی جهانیان به این نتیجه برسد که آمریکا در شکست مذاکرات مقصر بوده است، نظام تحریم‌های اقتصادی به شدت آسیب می‌بیند و صاحبان صنایع در اروپا و آمریکا، ادامه تحریم‌ها را غیرقابل توجیه تلقی می‌کنند ولی چنانچه ایران به عنوان مقصر تلقی و معرفی شود، ادامه تحریم‌ها قابل توجیه خواهد بود».
 
3- متاسفانه باید گفت؛ توافق‌های ژنو و لوزان که در آن از خطوط قرمز هسته‌ای کشورمان عبور شده بود، به حریف امید داده بود که می‌تواند توافق مورد نظر خود را به ایران تحمیل کند و پروژه برچیدن صنعت هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران را کلید بزند ولی بیانات صریح و قاطع رهبرمعظم انقلاب در دیدار اخیر مسئولان نظام با ایشان، پروژه تحمیلی آمریکا را با بن‌بست جدی روبرو کرد که در این خصوص گفتنی است؛
 
تلقی حریف آن بود که از ایران اسلامی درباره توافق هسته‌ای دو صدای متفاوت و در پاره‌ای از موارد، متضاد به گوش می‌رسد. دیدگاه طیفی که آمریکا را قابل اعتماد و توافق «برد-برد» را دور از دسترس نمی‌داند و در همان حال گشایش اقتصادی را به توافق هسته‌ای گره زده است. و طیف دیگری که به آمریکا کمترین اعتمادی ندارد و نگران از دست رفتن دستاوردهایی است که تاکنون در عرصه فن‌آوری هسته‌ای به دست آورده است.
 
رهبر معظم انقلاب در بیانات اخیر خود، از یکسو بر سلامت و دلسوزی تیم هسته‌ای کشورمان تاکید ورزیده و آنان را افرادی، مومن، امانت‌دار و صاحب غیرت و شجاعت معرفی کردند و در همان حال خطوط قرمز و غیرقابل عبور نظام در مذاکرات هسته‌ای را برشمرده و تعریف مشخصی از این خطوط ارائه کردند. این اقدام هوشمندانه خط بطلانی بود که با قاطعیت و اقتدار بر توهم دوصدایی نسبت به توافق احتمالی و سرنوشت صنعت هسته‌ای کشورمان کشیده شد. ایشان با تأکید بر دو گزاره یاد شده دندان طمع دشمن را که برای بهره‌گیری و سوءاستفاده از دوگانگی مورد اشاره تیز شده بود، کُند کرده و شکستند.
 
در پی بیانات رهبر معظم انقلاب بسیاری از مقامات و رسانه‌های آمریکایی، اروپایی و شرقی، معادلات پیش‌بینی شده درباره نتیجه مذاکرات را به نفع ایران تغییر یافته ارزیابی کرده و از جمله بر این نکته تاکید داشتند که «حمایت آیت‌الله خامنه‌ای از تیم مذاکره‌کننده و بر شمردن خطوط قرمز ایران، علاوه بر آن که پشتیبانی دلگرم‌کننده‌ای برای تیم هسته‌ای بود، برطرف کننده نگرانی طیف‌های دیگر نیز بود»، از جمله، نیویورک‌تایمز نوشت؛ «برخی بر این باورند که مواضع رهبر عالی ایران سبب محدود شدن فضای مانور تیم مذاکره‌کننده ایران می‌شود، اما کارشناسان هسته‌ای معتقدند این سخنان بسیار هوشمندانه و جهت تقویت مذاکره‌کنندگان بوده است زیرا آنها در مقابل خواسته‌‌های 5+1 خواهند گفت؛ از خط قرمزهای رهبر خود کوتاه نیامده و امتیاز بیشتری نخواهند داد» و خبرگزاری اسپوتنیک روسیه، نوشت «این‌بار ظریف با شرایطی به مذاکرات می‌رود که بتواند توافقی مبنی بر رفع یکجای تحریم‌ها امضاء کند وگرنه فعلا ایران نیازی به توافقی که نتیجه‌اش مشخص نیست ندارد» و نمونه‌های مشابه دیگری از این دست.
 
4- در پی بیانات اخیر حضرت آقا و حمایت کم‌نظیر ایشان از تیم هسته‌ای کشورمان، برخی از تحلیل‌گران داخلی بر این گزاره و تحلیل تاکید می‌کردند- و شاید هنوز هم می‌کنند- که وقتی رهبر معظم انقلاب تیم مذاکره‌کننده را امانت‌دار، مومن، غیرتمند و شجاع می‌دانند، می‌توان نتیجه گرفت توافقی که مورد تائید این تیم با این ویژگی‌ها باشد، همان «توافق خوب» است.
 
در این برداشت اگرچه بر سلامت و ایمان و شجاعت تیم مذاکره‌کننده تاکید شده است ولی باید توجه داشت که بیانات‌حضرت‌آقا نیمه دیگری نیز دارد و آن، این که، سلامت تیم هسته‌ای تنها معیار و میزان برای ارزیابی یک «توافق» خوب نیست بلکه رهبر معظم انقلاب با برشمردن خطوط قرمز هسته‌ای، «توافق خوب» را توافقی می‌دانند که در آن از خطوط قرمز یاد شده عبور نشده باشد. به بیان دیگر معیار و میزان برای ارزیابی یک «توافق‌خوب» و تشخیص آن از «توافق بد»، همان خطوط قرمز ترسیم شده در بیانات رهبر معظم انقلاب است و دراین‌باره اشاره به نکته‌ای ضروری به نظر می‌رسد.
 
حضرت آقا می‌فرمایند «آنچه رهبری در جلسات عمومی می‌گوید عینا همان مسائلی است که در جلسات خصوصی به رئیس‌جمهور و دیگر مسئولان ذیربط می‌گوید».
 
با توجه به این بخش از بیانات حضرت آقا اولا؛ تاکید ایشان بر «امانت‌داری، غیرت، شجاعت و تدین اعضای تیم مذاکره‌کننده» باور و اعتقاد قلبی رهبر‌معظم‌انقلاب است و علت‌تراشی‌های دیگر برای آن، غیرقابل قبول و مردود خواهد بود.
 
و ثانیا؛ خطوط قرمزی که حضرت آقا ترسیم کرده‌اند نیز، قابل تخفیف و عقب‌نشینی نبوده و نیست بلکه از باور عمیق و عالمانه حضرتش درباره نتیجه مورد نظر ایشان از مذاکرات هسته‌ای ریشه می‌گیرد.
 
نتیجه آن که حمایت از تیم هسته‌ای با تاکید بر حفظ خطوط قرمز یاد شده وظیفه همگان است و در هیچیک از دوسوی این قضیه کمترین زمینه‌ای برای تردید و «اما و اگر» وجود ندارد.
 
5- در فاصله کوتاهی بعد از بیانات قاطع رهبر معظم انقلاب در جمع کارگزاران نظام، حریف که نقشه قبلی خود را نقش بر آب می‌دید، گزینه دیگری را پیش کشیده و در آن دمید و آن گزینه‌ای بود که دو روز بعد از بیانات حضرت آقا، شبکه‌تلویزیونی C.N.N از آن خبر داد و به عنوان نتیجه احتمالی مذاکرات، اعلام کرد؛ «احتمال دارد متن توافق 5+1 با ایران که شامل ضمایم فنی است، بدون امضای طرفین حاضر در مذاکرات منتشر شود».
 
درباره این گزینه که ترجمان ترفند موذیانه دیگری از سوی حریف است گفتنی‌هایی هست که به بعد موکول می‌کنیم.
+11
رأی دهید
-43
 
1
 
3
 

یک مقام نیروی انتظامی "زنجیره ای بودن" قتل سه زن مازندرانی را رد کرد

یک مقام نیروی انتظامی "زنجیره ای بودن" قتل سه زن مازندرانی را رد کرد

ایران وایر: مسعود جعفری نسب، فرمانده نیروی انتظامی مازندران، با تائید پیدا شدن پیکر بی جان سه زن در این استان، وقوع "قتل های زنجیره ای زنان" در مازندران را تکذیب کرد.
 
این مقام نیروی انتظامی یک مورد از این قتل ها به دو متهم بازداشت شده نست داد اما گفت که یک مورد دیگر براثر اختلافات خانوادگی و مورد سوم "خودکشی" بوده است.
 
به گزارش واحدمرکزی خبر از مازندران، مسعود جعفری نسب با اشاره به قتل خدیجه رمضانی  دارابکلایی،گفت: "با بررسی‌های به‌عمل‌آمده ابتدا هیچ سرنخی نداشتیم ولی با عنایت خداوند و تلاش دستگاه‌های امنیتی توانستیم دو قاتل را در یک‌هفته شناسایی و دستگیر کنیم."
خدیجه رمضانی روز نهم اردیبهشت ماه به قصد مراجعه به دندانپزشکی در ساری از منزل خود خارج شد و پانزده روز بعد پیکر بی جانش در جنگل های نکا کشف شد.
 
فرمانده نیروی انتظامی مازندران همچنین با اشاره به کشف جسد یک زن در "خزرآباد" ساری و قتلی که در "شهرستان سیمرغ" اتفاق افتاد، گفت: " 90 درصد قتل‌هایی که کشف شده‌اند، خانوادگی هستند و آنچه که در خزرآباد رخ داده است یک خودکشی بوده و اتفاق شهرستان سیمرغ در اثر نزاع خانوادگی اتفاق افتاد، و عنوان کردن قتل‌های زنجیره‌ای که در این مدت بر سر زبان‌ها افتاده بود، واقعیت ندارد."
 
مسعود جعفری نسب گفت که "امنیت خوب و پایداری را در استان مازندران داریم و باید تلاش کنیم که مباحث امنیتی را به‌گونه‌ای دنبال کنیم که مورد سوءاستفاده قرار نگیرد و وحدت و یکپارچگی را خدشه‌دار نکند."
 
فرمانده نیروی انتظامی مازندران از نصب 400 دستگاه  دوربین امنیتی در شهرهای این استان خبر داد و با بیان اینکه "حضور اشرافیت اطلاعاتی و انتظامی را باید بیشتر و حضور فیزیکی پلیس را کمتر کنیم"، گفت: "با رصد وضعیت دوربین‌های مداربسته در مازندران به این نتیجه می‌رسیم که اصلاً دوربینی نداریم، لذا در شورای تامین استان طرحی را مطرح کردیم تا طبق آن حدود 400 دوربین نصب و 40 شهر ما مانیتورینگ شود."
+10
رأی دهید
-3
 
0
 

نخستین مصاحبه فرزند محمدعلی رامین و همسر مهناز افشار

نخستین مصاحبه فرزند محمدعلی رامین و همسر مهناز افشار

به او "لقب آقازاده خاص" داده‌اند. به نظر می‌رسد با آقازاده بودن هم مشکلی ندارد. تاکید می‌کند با محمدعلی رامین تفاوت نظر و رویه دارد اما در گفت‌وگوها، با احترام از پدر یاد و منتقدان او را به انصاف دعوت می‌کند. یاسین رامین که نام‌اش پس از ازدواج با مهناز افشار بر سر زبان‌ها افتاد، پیش از این به گفت‌وگوی مطبوعاتی تن نداده است. تنها وقتی شایعه سفر به آمریکا برای به دنیا آمدن فرزندشان منتشر شد، بیانیه‌ای صادر کرد. اوحالا برای اولین بار در گفت‌وگو با روزآنلاین از حواشی بسیار پیرامون خود وهمسرش گفته و به اتهامات ریز و درشت پاسخ داده است.
اصرار دارد به خاطر صحبت درباره "یاسین رامین و مهناز افشار" نیست که حاضر به مصاحبه شده؛ بلکه قصد دارد به "تلاش‌هاى بى‌وقفه براى لکه‌دار کردن شرافت انسان‌ها در سرزمین ما" اعتراض کند. پاسخ‌های تند و تیز او به چند سوال سیاسی اما به رسم امانت نزد روزآنلاین می ماند تا به قول خودش در زمانی مناسب منتشر شود. آن چه پیش‌رو دارید پاسخ‌های صریح یک "آقازاده خاص" است، فرزند یک اصول‌گرای سرسخت که با یک بازیگر مشهور سینما ازدواج کرده، اصرار داشته خطبه عقدش را سید محمد خاتمی بخواند و از مهدی کروبی و خانواده‌اش با احترام یاد می‌کند:
آقاى رامین؛ اجازه بدهید در همین ابتدا و بدون مقدمه، پاسخ شما را به یک اتهام بشنویم. یک وب‌سایت ادعا کرده شما شیر خشک فاسد وارد کشور کرده‌اید.متاسفانه کار به جایى رسیده که هرکسى مى‌تواند هر ادعایى بکند و بدتر اینکه کسى مدعى را بازخواست نمى‌کند که بر اساس چه سند و مدرکى، نه تنها شرافت یک انسان را زیر سوال می برد بلکه ناجوانمردانه به همسر و فرزند تازه متولد شده‌اش هم مى‌تازد. من به خیلى چیزها متهم شده ام، موضوع شیر خشک جدیدترین آن‌هاست. براى من و همسرم که به تازگى پدر و مادر شده‌ایم وارد کردن شیرخشک فاسد و مرگ کودکان بى‌گناه به واسطه آن، یک جنایت غیرقابل گذشت است. بنده نه تنها طرح ادعاهاى کذب را محکوم مى‌کنم بلکه در این مورد خاص، اگر توسط هرکسى شیرخشک فاسد به کشور وارد شده، از تمام مسئولین تقاضاى رسیدگى فورى به موضوع را دارم.
یعنى شما مى‌گویید اساسا چنین موضوعى صحت نداشته؟
بى‌شک از اساس دروغ است. دردناک‌ترین بخش تمام این ماجراها همین بخش بود که همسرم را نیز به شدت متاثر کرد. وقتى موج باقى ادعاهایشان در این یک سال بى‌اثر ماند، تلاش کردند مردم ما را به چشم قاتل ببینند. تنها تجارت شیرخشکی که من کردم درهمین هفته بوده که براى دختر خودم دو تا قوطى خریدم.
شما به"موج ادعاها" اشاره کردید، فکر می‌کنید چرا انقدر پیرامون زندگی شما و خانم افشار حاشیه وجود دارد؟ما در کشورمان چند پدیده داریم که به حاشیه‌سازی منجر می‌شود. یکی شهرت‌ستیزی، یکی ثروت‌ستیزی و دیگری آقازاده‌ بودن است. هرکس که معروف است یا توان مالی‌اش از یک حدی فراتر برود و علنی شود دچار مسائل و مواردی از این دست می‌شود. اما فکر می‌کنم شهرت‌ستیزی هنوز بالاتر از ثروت‌ستیزی است. حتی کسانی که از سرمایه‌داران و فعالان اقتصادى هستند به محض این که وارد عرصه‌هایی مثل سینما و ورزش می‌شوند که شهرت به همراه دارد، مورد هدف قرار می‌گیرند. در حالی که آن آدم‌ها قبلش هم وجود داشتند اما وقتی ثروت تبدیل به شهرت می‌شود، حاشیه ایجاد می‌کند. یک قضیه دیگری هم که وجود دارد پدیده آقازاده‌هاست. به صرف این‌که کسی، فرزند مسئولی باشد خودش یک برچسب و حتی اتهام و جرمی است که حاشیه‌ساز است، اصلا مهم نیست این آقازاده چه آقازاده‌ای است و چه کار کرده و چه کار نکرده. حالا در مصداق مشخص مهناز افشار و یاسین رامین به تصور این‌که هر سه پدیده با هم ترکیب شده خودتان حدس بزنید چه اتفاقى مى‌افتد و بازهم مهم‌تر این‌که ما یک سری خط قرمزها را با ازدواج‌مان رد کرده‌ایم.
چه خط قرمزهایی را رد کرده‌اید؟حرف زدن از آن‌ها خودش خط قرمز است (می‌خندد). آقازاده بودن یک سری ویژگی‌ها، محدودیت‌ها و چارچوب‌ها دارد که به درست و غلط بودن آن کارى ندارم اما وقتی از آنها عبور کنى به تو می‌گویند "آقازاده خاص". مثلا این که شما فراجناحی رفتار کنید و با همه طیف‌های مختلف رابطه دوستانه داشته باشید، این خودش یک نکته حساسیت زاست، سبک زندگی شما مهم است، باید اصولی را در آن رعایت کنید که اگر نکنید حساسیت‌زاست. این ازدواج خودش یک خط قرمز بود، یعنی پیوند فردى از یک خاستگاه سیاسی نزدیک به حاکمیت با فردى که تعلق به یک خاستگاه اجتماعی و فرهنگی دارد. این پیوند براى فضای اجتماعی کشورمان ترکیب غریبی است. چنین چیزی هیچ وقت مطلوب کسی نبوده و پیش از این هم چنین چیزی نداشته‌ایم. نکته اصلی در مورد ما این است که منتهاالیه طیف‌های سیاسی چپ و راست، این وسط متفق‌القول بودند که باید با این پدیده، یا به قول خودشان الگوسازى مبارزه شود و در این راه هرکس به یک بهانه‌ای ما را هدف قرار مى‌دهد.
هم ‌سایت‌های الف و مشرق و جهان‌نیوز چیزهایی علیه شما نوشته‌اند هم سحام‌نیوز که موضوع شیرخشک فاسد را مطرح کرد، نقطه مشترک این‌ها در مواجهه با شما چیست؟این‌که مطلبی را سایت‌های تند دست راستی بزنند و همان درون‌مایه را را سایت سحام بردارد و با همان ادبیات و بعضا تندتر مواردی را به آن اضافه کند نکته‌‌ای است که جای تامل دارد. این را هم بگویم دلیل این‌که تصمیم گرفتم با روزآنلاین مصاحبه کنم این بود که جواب مطلبی سایتی را که خارج از ایران اداره می‌شود در مصاحبه با یک رسانه خارج از ایران مطرح کنم. سایت سحام‌نیوز منتسب به آقای کروبی است. همیشه احترام زیادی برای ایشان و همسر محترم‌شان قائل بوده‌ام. آقای کروبی هم‌چنان در حصر هستند و خانواده‌شان مصیبت‌های خیلی زیادی کشیده‌اند. اگر این رسانه قرار است بستر انتقال آرمان‌های خانواده آقای کروبی و آلام آنها باشد، من هیچ گله‌ای از این سایت ندارم اما حرمت امام‌زاده را متولی باید نگه دارد، اصلا دلم نمی‌خواهد که انتشار این موارد در این شرایط باعث آزرده شدن آقای کروبی و خانواده‌شان باشد. این که چرا فلان سایت تندروی اصول‌گرا این رویه را در پیش گرفته مشخص است، آن‌ها به قول خوشان الگو شدن چهره‌های خاص را بر نمی‌تابند و این همیشه یکی از نگرانی‌هاشان بوده. وقتی اصولگراها این کار را می‌کنند یک انگیزه ظاهرا ایدئولوژیک دارند و منافع‌شان را در خطر می‌بینند. اما در خصوص سایت سحام تصورم این است آنها اسیر یک بازى سیاسى شدند چون همه مى‌دانیم هرگونه حاشیه و مشکلى براى سحام نیوز و یا کلمه رخ دهد؛ اولین آسیب متوجه محصورین است. حتى شما دیدید که سحام با توجه به حجم اعتراضات شکل گرفته راجع به آن گزارش اقدام به انتشار توضیحاتى کرد که شاید بتوان آن را نوعى عقب‌گرد و عذرخواهى تلقى کرد. مطلب دروغى که در آن به نام بنده و همسرم به طرح دعوا علیه پدرم پرداختند، و هم‌صدایی و خط گرفتن سایت سحام نیوز از وب‌سایت‌های اصولگرای تندرو، نه در شان مخاطبان سایت است نه در شان خانواده آقای کروبی. خیلى وقت است انتظار اخلاقیات ندارم اما انتظار صداقت که می توانم داشته باشم. صداقت حداقل مسئولیت رسانه‌ای است. مطالب هم‌زمان و هم‌زبانى که دو طرف علیه ما منتشر مى‌کنند بر مواردی استوار است که نه صحت دارد و نه کوچک‌ترین نزدیکی به حقیقت دارد. وقتى حتی عکسی که به نام من منتشر شده متعلق به من نیست شما خودتان قضاوت کنید باقى ادعاهاشان چقدر صحت دارد.
گفته شده خانم افشار براى ازدواج با شما شروط ضمن عقدى مثل مهاجرت به آمریکا، طلاق از همسر اول، مهریه و... را مطرح کردند، درست است؟اگر شایعه‌پردازان همین‌طور ادامه مى‌دانند، توافق هسته‌اى و قهرمانى در جام جهانى هم جزو شروط مى‌شد. (می‌خندد) خیر ،ایشان هرگز هیچ شرطى براى من نگذاشتند.
ماجرای مهریه ٢٢ میلیاردی چیست که همه سایت‌ها به آن اشاره می‌کنند؟آخر ٢٢ میلیارد یا ٣٠ میلیارد؟ (مى‌خندد) این بحث اولین بار به نقل از خانم مرضیه برومند در اعتراض به بودجه اندک تئاتر مطرح شد. ایشان از بزرگان فرهنگ و هنر هستند و جایگاه‌شان والاتر از آن بود که در آن زمان بخواهیم به بهانه یک موضوع شخصى پاسخى دهیم. اما حتی وقتی ایشان خودشان عذرخواهی و تکذیب کردند، خبرش را به گوش کسی نرساندند. من و شما در حالى صحبت مى‌کنیم که چند ساعت پیش خانم برومند براى بار دوم آن اظهارات را تکذیب کردند اما باید دید آیا رسانه‌ها حاضر به انتشار صحبت‌هاى ایشان خواهند بود و یا عامدانه از کنار آن عبور مى‌کنند. من هیچ‌وقت درباره مهریه توضیح‌نداده‌ام، فکر هم نمی‌کردم که نیاز به توضیح باشد، چون به کسی ارتباطی ندارد. ولی به خاطر شان و جایگاه همسرم وظیفه دارم که توضیح بدهم. ما هردو برای این پیوند جایگاهی بسیار بالاتر از تبادل کالا در نظر داشته‌ایم. برای اطلاع مخاطبین که دو بخش هستند چه افرادی که به دنبال بهانه‌گیری هستند و چه افرادی که صرفا این موضوع برای‌شان جذاب است، مهریه همسرم ٥ شاخه گل نرگس، یک جلد کلام الله مجید و آینه و شمعدان بوده. همین. متاسفانه برخی رسانه‌ها این دروغ‌ها را قدم به قدم در ذهن مخاطب جا می‌اندازند به گونه‌اى که حالا چنین مهریه‌‌اى برای بعضی غیرقابل باور باشد، هر چند همه حضار در زمان عقد و خود عاقد شاهد آن هستند. همسر من شریک زندگى من است و طرح چنین مهریه‌اى بیشتر شبیه طرح شراکت در یک تجارت است تا شراکت در زندگى.
فکر نمى‌کنید این حاشیه‌ها بیشتر به خاطر پدر شما باشد؟اینجا اتفاقی که می‌افتد این است که به اسم پدرم همسر من تخریب می‌شود و به اسم همسرم پدر من تخریب می‌شود و به اسم خود من هر دوی این‌ها تخریب می شوند، من هیچ وقت در این مورد حرف نزدم اما این بار مایلم بگویم. پدر من یک تئوریسین است که در سال‌هاى گذشته با سه موضوع مورد انتقاد قرار گرفته، یکی دوره معاونت مطبوعاتی و توقیف روزنامه‌ها، یکی بحث هولوکاست، یکی هم ماجراى جمله "شما غلط می کنی".
درباره این سه موضوع بیشتر توضیح می‌دهید؟قبل از توضیح، در متن مطلب سحام نوشته شده محمدعلی رامین با شروع دولت نهم به ایران آمده که این هم دروغ است. ایشان در زمان آقای هاشمی به کشور برگشتند و از همون موقع در فعالیت‌هاى دولتى به طور مستمر حضور داشتند. اما سال ٨٨ که پدر من معاون مطبوعاتی بودند یک سال بسیار بسیار ملتهب و پر تلاطمی بود، به تعبیر من سال ٨٨ برگ تاریکی از دفتر تاریخ ما بود. چند ماه از انتخابات گذشته بود اما فضای کشور بسیار پرالتهاب بود، هر روز هم افراد بسیاری متحمل هزینه و آزار می‌شدند. موج دستگیری‌ها و تلفات و اتفاقات تلخی که همه می‌دانند. در چنین شرایطی پدرم معاون مطبوعاتی بود. نکته‌ای که همیشه از آن عبور می‌شود این است که معاون مطبوعاتی در هیچ دوره‌ای در خصوص نحوه برخورد با مطبوعات استقلال عمل و رای نداشته است و هیات نظارت بر مطبوعات متشکل از افرادی است که هر کدام از آنها نماینده ارکان حکومت هستند. نماینده رهبری هست، نماینده مجلس هست، و نماینده‌هایی از خیلى ارگان‌هاى دیگر هم هستند. در ایام بعد از انتخابات کلیت نظام یک سری خطوط قرمز رسانه‌ای تعریف کرد که به آنها ابلاغ شد و معاونت مطبوعاتی باید آنها را اجرا می‌کرد. هیچ روزنامه‌ای بدون نظر هیات نظارت بر مطبوعات، نه می‌تواند توقیف شود و نه مجوز بگیرد. زمانی که پدر من معاون مطبوعاتی شدند در ابتدای فعالیت‌شان، به دفتر تک تک روزنامه‌ها به ویژه روزنامه‌هاى جریان اصلاحات رفتند و شرایط ویژه بعد از انتخابات را برای روزنامه‌نگاران تشریح کردند که همان موقع مورد نقد قرار گرفتند که ایشان چرا به دیدن این روزنامه‌ها رفته‌اند. البته این را هم بگویم پدرم در آن ایام، خودش هم با پیگیری و جدیت تمام آن سیاست‌ها را به اجرا درآورد. مشخصا در جریان اعمال این سیاست‌ها در آن دوران بسیاری از روزنامه‌نگاران از کار بی‌کار شدند، خانواده‌های آنها متحمل رنج و زحمت شدند و این مسائل فراموش نشدنی است. من می‌خواهم بگویم به نوبه خودم از همه آن‌ها عذرخواهی می‌کنم اما درآن شرایط هر کس دیگری هم معاون مطبوعاتی می‌شد، مجبور به اجراى آن سیاست‌ها بود. من دل‌جویی از همه آن خانواده‌ها و روزنامه‌نگاران را وظیفه خودم می‌دانم با این‌که می‌دانم التیام زخم‌هاشان کار ساده‌ای نیست.
در بحث هولوکاست چطور؟ ایشان را مبدع مساله انکار هولوکاست می‌دانند.این هم یک دروغ دیگر. طرح مساله هولوکاست به کرات از سوی رهبری صورت گرفته بود و حتی در دولت آقای خاتمی، رهبری به این موضوع پرداخته بودند و دو بار در سخنرانی‌های علنی این موضع را مطرح کردند که آن سخنرانى‌ها در وب‌سایت ایشان نیز موجود است. پدرم پیگیر این بحث بوده‌، ولی مبدع نبوده‌اند.
مصاحبه رادیویی که به خبرنگار رادیو گفتند غلط مى‌کنى چطور؟اگر عنوان نمی‌شد خیلی بهتر بود اما فکر نمی‌کنم تندی آن جمله به جملات گزارش سایت سحام نیوز حتی نزدیک هم باشد.
شما دوست دارید با کدام عنوان شناخته شوید؟ یاسین رامین فرزند محمدعلى رامین یا یاسین رامین همسر مهناز افشار؟
من یاسین رامین هستم با همه دنیاى اطراف‌اش. من نه از طرف محمدعلی رامین صحبت می‌کنم نه از طرف مهناز افشار. خانم افشار کارنامه هنری مشخصی دارند. مشغله اصلی ایشان هنر و سینما بوده و دغدغه‌اش فعالیت‌های اجتماعی. اندک فعالیت سیاسی ایشان که حق هر شهروند است خلاصه می‌شود در حمایت از آقای خاتمی در دوران اصلاحات و بعد هم‌ در حرکت مردمى جنبش سبز. اما این دو نفر پیش از ازدواج بنده نه هیچ سنخیت فکری و فعالیتی داشتند و نه دلیلی دارد که بعدا داشته باشند. تنها وجه اشتراک این دو یاسین رامین است. می‌‌دانم تصمیم بزرگی‌ گرفته‌ و سختی‌های زیادی را به هر دو تحمیل کرده‌ام.
همیشه حواشى زیادى حول گرایش سیاسى شما بوده. شما خودتان را نزدیک به کدام طیف مى‌دانید؟من اصلا قائل نیستم که در ایران طیف فکری مشخص داریم، ما بیشتر روی افراد صحبت می‌کنیم. دلیل حواشى که شما مى‌گویید این است که من همیشه مستقل بوده‌ام ولی با افراد مختلف از طیف‌های مختلف فکری و سیاسی ارتباط دوستانه زیادی داشته و دارم. حالا گویا در این موضوع دشمنی با مهناز افشار و به قول خودشان آقازاده خاص، دو طرف به پیوند مشترک رسیدند و مسائل شخصى را تبدیل به مسائل ملى کردند.من هم به هیچ طیف سیاسی نه وابستگی داشتم نه نزدیکی. افراد چرا، به برخی نزدیک هستم و با برخی هیچ سنخیتی احساس نمی کنم.
عده‌ای این بحث را مطرح کردند که اگر یاسین رامین با پدرش هم‌فکر نیست چرا از او اعلام برائت نمی‌کند؟اصولا هیچ دونفری در دنیا مثل هم نیستند. حتی کسانی که تفکرات‌شان مثل هم است، هزار و یک اختلاف دارند. حالا این که کسى بیاید راجع به پدرش، همسرش و نزدیکان‌اش موضع بگیرد اصلا پسندیده نیست. آن چیزی که معیار است اعمال و رفتار و کارنامه افراد است. عقایدِ من شخصی هستند و قرار نیست از کسی اعلام برائت یا اعلام حمایت بکنم.
شغل شما چیست در حال حاضر؟شغل من آقازادگی است (می خندد) من فعالیت‌های بازرگانی داشته‌ام و کمی فرهنگی.
گفته می شود رابطه خوبی با آقای خاتمی دارید و خطبه عقد شما را هم خوانده‌اند. میزان علاقه شما به آقای خاتمی آن قدر بود که باعث بشود پدرتان در مراسم عقد حضور نداشته باشد؟ همین‌طورگفته می‌شود توصیه‌نامه‌ای از ایشان به وزیر وجود داشته که شما مسوول یک شرکت دولتی در آلمان شوید. آیا درست است؟باز هم یک دروغ دیگر ، آقاى خاتمى وقتى از کسى حمایت کنند آن فرد یا رئیس جمهور مى‌شود یا محصور؛ مدیر یک شرکت دولتى نمى‌شود (مى‌خندد) ضمنا من اگر درخواستى داشته باشم با شخص آقاى رئیس جمهور مطرح مى‌کنم.من همیشه به آقاى خاتمى علاقه داشتم و البته این هیچ ارتباطی به بحث‌های جناحی ندارد و این علاقه آنقدر هم بوده که اصرار داشتیم آقای خاتمی عاقد ما باشند.
ماجرای اسم بچه چه بود که شما گفته بودید می‌خواهید چند سال برای بچه اسم نگذارید تا خودش انتخاب کند؟گذاشتن اسم یکی از بزرگترین مسئولیت‌های پدر و مادر است و در شکل‌گیری آینده فرزند هم تاثیر دارد. ما خیلی دوست داشتیم فرزندمان نقش داشته باشد در انتخاب اسم‌اش چون خیلی‌ها را می‌شناختیم که اسمی دارند و از آن راضی نیستند. ما مدتی فکر کردیم و به این نتیجه رسیدیم که این مسئولیت خیلی سنگین است. در پایان به دلیل مسایل اداری اسمی انتخاب کردیم اما این حق انتخاب برای او محفوظ است و با رسیدن به بلوغ فکری این حق انتخاب را به او می دهیم.
یعنی اگر امکانش بود می خواستید اسمی برایش انتخاب نکنید؟از علاقه‌مندی تا واقعیت خیلی فاصله است. نمی‌شد بچه اسم نداشته باشد (مى‌خندد).
ماجرای به دنیا آمدن فرزند در امریکا برای داشتن تابعیت این کشور، چیست؟اصلا چرا بحث امریکا مطرح می‌شود؟ بعد همان‌ها می‌آیند و می‌گویند نوه محمد على رامین که همواره فروپاشى امپریالیسم را مطرح کرده، در آنجا به دنیا آمده. از رانت استفاده می‌کنند و می‌روند تابعیت آمریکا می‌گیرند. این را سایت‌های اصول‌گرا بیشتر دامن زدند. من تعجب کردم که یعنی این رسانه‌ها براى انتشار اخبار دروغ هیچ حد و مرزی قائل نیستند؟ این مطلب از پایه و بنیان غلط بوده و به آن پاسخ دادیم. بعد از جواب ما گفتند پس حالا ثابت کنید بچه را کجا به دنیا آوردید؟ یعنی ما چه جواب بدهیم چه ندهیم مدام حاشیه‌ها گسترده‌تر می‌شود و بعد گفتند رفتند آلمان تا بچه آنجا به دنیا بیاید و تابعیت بگیرد. در حالی که حتى نمى‌دانستند عکس آمریکا قانون تابعیت المان این گونه نیست و در آلمان تابعیت از والدین منتقل می‌شود نه از محل تولد.
چرا با این همه حواشی که بوده، شما به هیچ کدام واکنش نشان ندادید اما به این یکی واکنش نشان دادید؟من مشکلی با امریکا رفتن ندارم. اگر صلاح می‌دانستیم، می‌رفتیم. من به این دلیل جواب دادم که پا را فراتر گذاشته و گفته بودند به فرزند این‌ها نباید تابعیت ایران داده شود و مساله سلب هویت ملى مطرح شد.در بیانیه‌ای که از سوی شما صادر شد، به فرار سرمایه‌های فرهنگی اشاره کردید، منظورتان چه کسانی بودند؟
کم نبوده‌اند. این فشارها بر استاد شجریان که صدای ربنای ایشان همیشه در گوش مردم است و در بین اقشار مختلف جامعه محبوب هستند، بوده تا شادمهر عقیلی که به عنوان عضوی از یک خانواده شهید وارد عرصه موسیقی پاپ شد. یا به عنوان مثال خانم گلشیفته فراهانی که در مقطعی سوپراستار اول سینمای ایران بود و با فیلم‌هایى مثل میم مثل مادر محبوب خانواده‌های مذهبی هم شده بود اما در نهایت مجبور به ترک کشورش شد. نقطه مشترک این‌ها جایی است که وقتی چهره‌ای در بین خانواده‌های سنتی و مذهبی هم محبوب می‌شود به سقفی از محبوبیت رسیده که دیگر باید با او مقابله کرد. حالا هم مدام بحث رفتن‌شان هست اما کسی نمی‌گوید اینها چرا رفتند؟ چه کسی مقصر بوده؟چه کسی پاسخگوست؟ نمی‌خواهم تک تک اسم ببرم. درباره ازدواج ما نیز همین اتفاق افتاده. این روند به صلاح کشور و ملت ما نیست. کشور که نمی‌تواند در انحصار عده‌ای باشد و آنهایی را که نمی‌پسندند از کشور برانند.
فکر می‌کنید مهناز افشار هم به نقطه‌ای برسد که بخواهد ایران را ترک کند؟ شما چنین آینده‌ای را برای او متصور هستید؟هدف از این همه تخریب‌ها و موج‌سازی‌ها همین است. در همین مطلب آخر جهان‌نیوز بحث سلب هویت ایرانی و ممنوع‌الکاری را پیش کشیده‌اند. اما هر چقدر هم که روی ما فشار باشد ما چنین اجازه‌ای را به این قبیل افراد نخواهیم داد و استقامت خواهیم کرد.
شما از دو سو معروف هستید. اما چرا کمرنگ هستید در رسانه‌ها؟ عکس‌های زیادی از شما نیست. گفت وگوی مطبوعاتی نداشتید، انگار مخفی شده بودید.بحث مخفی بودن نیست. همیشه در ارتباط با رسانه‌ها بودم اما از رسانه‌ای شدن پرهیز داشتم. چون هیچ دلیلی نداشت و چیزی به کسی اضافه نمی کرد.
خیلی‌ها دوست داشتند بیشتر از شما بدانند.اگر همسر بنده در رسانه‌هاست به دلیل زندگی شخصی نیست بلکه به دلیل فعالیت هنری است. من نمى‌پسندم که به صرف پرداختن به زندگی خانوادگی در رسانه باشم، خودم هم اساسا پرداختن به این حواشی را در رسانه‌ها درست نمی دانم.
تحصیلات و علاقه‌مندی‌های شما چیست؟تحصیلات من روابط و حقوق بین‌الملل است و به حوزه‌های فرهنگی و ورزشی علاقه مندم. مشغله‌ام هم بازرگانی است. اتفاقا یکی از علاقه‌مندی‌های من دنبال کردن مسابقات ورزشی است. این‌روزها شاهد درخشش تیم ملی والیبال کشورمان هستیم که بر خلاف همین جریانی که می‌خواهد کام مردم را تلخ کند، مردم را خوشحال می‌کند. معتقدم زنان که از نیمی از جامعه ما هستند نیز باید بتوانند در ورزشگاه‌ها حضور پیدا کنند و در این نشاط ملی شریک باشند.
آیا کار مشترکی هم با خانم افشار خواهید داشت؟کارهایی قبلا کرده‌ایم و کارهایی هم در دست انجام است.
+4
رأی دهید
-36
 
0
 
0