در دوراهیِ «خودیها و ناخودیها»، نفوذیهای انگلستان و آمریکا و جاسوسان صهیونیسم، تنها بخشی از برچسب و اتهاماتی است که جمهوری اسلامی به دگراندیشان میزند.
به گزارش «محبتنیوز» واحد تاریخ و تمدن اسلامی خبرگزاری فارس (وابسته به سپاه) در گزارشی با عنوان «نگرشی بر عملکرد مبلغان پروتستان در یزد عهد قاجار» به بررسی تاریخچه حضور مبلغان پروتستان در تاریخ معاصر ایران پرداخته با این مقدمه که « به دنبال شکلگیری مبلغین تبشیری در غرب، انجمن تبلیغی کلیسا با تکیه بر نفوذ انگلیس در ساختار سیاسی ایران؛ اصفهان را کانون استقرار خود ساخته و پس از تعیین سرحدات تبلیغی با پرزبیتریها، درصدد بسط قلمرو به یزد، کرمان و شیراز برآمد.»
منبع این خبرگزاری برای این گزارش «دو فصلنامه تاریخ نامه ایران بعد از اسلام – دوره ۵، شماره ۱۰» بوده که (بهار و تابستان ۹۴) و زمستان ۱۳۹۴ منتشر شده است.
در ادامه این گزارش آمده مسیحیان و انجمن تبلیغی کلیسا در شهر یزد اهداف تبلیغی خود را در قالب ارائه خدمات درمانی و آموزشی پوشانده داشت.
باوجود حمایت سیاسی انگلیس و حکومت مرکزی در تضمین بقای انجمن، اوج درخشش مبلغین را میتوان تا وقایع مشروطیت دانست که با ساخت بیمارستان، مدرسه و توزیع اعانه میان مستمندان شیوههای مختلفی را برای جذب نوکیشان به آزمون گذاردند.
بر این اساس پژوهش حاضر میکوشد تا کارکرد این انجمن در حوزههای درمانی، آموزشی و دیگر تدابیر جذب نوکیشان را به بحث گذارد.
” تجربه نشان داده در بسیاری از اوقات کلید دستگیریهای گسترده نوکیشان مسیحی در ایران را چند هفته قبل در خبرگزاریهای وابسته به سپاه خورده میشود. باید منتظر بود و دید در سال جدید برنامههای نهادهای امنیتی و رسانههای آنان برای مقابله با گسترش مسیحیت در کشور چه خواهد بود.
اما در حالیکه رسانههای نزدیک به حکومت خدمات مسیحیان به ایران را پوششی برای تبلیغات دینی میخوانند در همان دوران «مجتهدین و علمای اسلامی» عملکردی ناموزون داشتند که در دل تاریخ ثبت شده است.
– تحریک فتحعلی شاه قاجار به جنگ با روسیه که منجر به شکست ایران و جدایی بخش بزرگی از کشور شد.
– دستور حمله به سفارت روسیه و کشتن «گریبایدوف» سفیر این کشور که درنهایت منجر به پرداخت غرامت و سرافکندگی ایران گردید.
– تبلیغات منفی علیه قائم مقام فراهانی با هماهنگی سفارت انگلستان که در نهایت منجر به قتل او شد.
– کمک به انگلیس برای تجزیه ایران، اصرار بر اسلامی کردن جنبش مشروطه و در نهایت مخالفت با مشروطه خواهان حقیقی و اصرار بر دوام حکومت پادشاهی و مخالفت با رضا شاه برای تاسیس جمهوری تنها بخش کوچکی از آن است.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar