هاشمی رفسنجانی از نگاه رهبر: ناآگاه یا خائن؟
- 1 ساعت پیش
رهبر ایران در نشان دادن ناخشنودی خود از سخنان مقامهای ارشد نظام تعارف را کنار گذاشته و صریح و سریع واکنش نشان میدهد.
او سال جدید را با تاختن به کسانی آغاز کرد که صحبت از برجام دو، سه و چهار میکنند. کسی که ایده برجام دو را برای "آشتی در داخل کشور" مطرح کرده بود، حسن روحانی، رئیس جمهور و دومین مقام ارشد نظام بود.
تازهترین هدف انتقادهای تند رهبر ایران کسی است که به گفته او "فردای دنیا را فردای مذاکره می داند نه فردای موشک". آیت الله خامنه ای میگوید این حرف یا از سر ناآگاهی است یا "اگر از روی آگاهی گفته شده باشد، خیانت است".
درباره مخاطب این انتقاد رهبر ایران اتفاق نظر وجود دارد: اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که چند روز پیش توییتر منسوب به او نوشته بود: "دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست نه موشکها".
اگر این برداشت درست باشد، آیتالله خامنهای میگوید آقای هاشمی رفسنجانی یا ناآگاه است یا خائن.
'خیانت'
"خیانت" مسئولان اتهامی نیست که به سادگی قابل گذشت باشد، چه رسد به آن که اتهام زننده بالاترین مقام حکومت باشد و متهم کسی که سالها مغضوب بوده و بسیاری مترصد چراغ سبز برای حمله به او بودهاند.
با وجود ایام عید و تعطیلات، همنوایی با سخنان تازه رهبر جمهوری اسلامی و تحلیل و تفسیر آن در رسانه های محافظهکار و تریبونهای عمومی آغاز شده است.
توییتر منسوب به آقای هاشمی رفسنجانی تقریبا بلافاصله بعد از انتقاد رهبر ایران اصلاحیهای منتشر کرد و نوشت توییت قبل "تقطیع" شده بوده و متن کامل از این قرار است: دنیای فردا دنیای گفتمانهایی نظیر انقلاب اسلامی است نه موشکهای قارهپیما و بمبهای هسته ای…
اما به نظر نمیآید که این اصلاحیه مانع از جرقه خوردن حملات شده باشد.
خطیب نماز جمعه تهران امروز کسانی را که فردا را فردای گفتمان می دانند و نه موشک به "مشوش کردن افکار" مردم متهم کرد و گفت "برخی از مسئولین که باور دارند ما باید زیر یوغ دشمنان باشیم، گویا آیات قرآن را نخواندهاند".
جواد کریمی قدوسی، نماینده مشهد در مجلس و منتقد دو آتشه دولت و متحدانش هم دیروز بدون نام بردن از اکبر هاشمی رفسنجانی، او را فردی آگاه از تهدیدهای جهانی خواند و گفت چون حرفش از سر ناآگاهی نبوده، پس خائن است.
آقای کریمی قدوسی به طور خاص از سپاه پاسداران خواست "اسناد این خیانت و این موضعگیری خیانتکارانه را برای مردم منتشر کند". او تهدید کرد که اگر آقای هاشمی رفسنجانی حرفش را پس نگیرد "ملت مهر خیانت را بر پیشانی وی خواهند زد و شرایطی را پیش خواهد آورد که این فرد دیگر نتواند در عرصه سیاسی حضوری ولو کمرنگ داشته باشد".
منتقدان رئیس مجمع تشخیص مصلحت بارها اکبر هاشمی رفسنجانی را در ارتباط با مقاطع مختلفی مانند پایان جنگ و اعتراضهای بعد از انتخابات ۱۳۸۸ به "خیانت" متهم کرده بودند. اما رهبر ایران هیچگاه تا این حد پیش نرفته بود و در "فتنه ۸۸" که سخت ترین شرایط بعد از جنگ توصیف شد، از "بیبصیرت بودن بعضی خواص" انتقاد کرد که بسیاری اکبر هاشمی رفسنجانی را مخاطب او دانستند.
این بار بعید است منتقدان دیرینه و مدعیان "خیانت هاشمی به اتقلاب" از هیچ تلاشی برای استفاده از موقعیت پیش آمده و شمشیر از رو بسته رهبری فروگذار کنند.
'ناآگاهی'
شاید به نظر بیاید اتهام "ناآگاهی" در مقایسه با "خیانت" اتهامی سبک تر و قابل گذشتتر باشد. اما از یک طرف ناآگاه دانستن اکبر هاشمی رفسنجانی در معادلات حکومتی ایران کمی دور از واقع به نظر میرسد و از طرف دیگر مروری کوتاه بر تاریخ جمهوری اسلامی نشان میدهد که اتهام ناآگاهی و سادگی حتی رهبری نظام را هم جابجا کرده است.
علیرضا پناهیان، روحانی بانفوذ و از نظریه پردازان اصلی مخالف دولت، امروز در سخنرانی پیش از خطبه های نماز جمعه مشهد در بحث موشک و گفتمان، به موضوع برکناری حسینعلی منتظری از جانشینی رهبری ایران اشاره کرد.
او درباره مخاطب آقای خامنه ای گفت "ما فعلاً روی احتمال خیانت نمیخواهیم صحبت کنیم، آدم ساده پلی میشود برای نفاق و جبهه کفار و دشمنان اسلام. حضرت امام درباره آقای منتظری فرمودند شما ساده هستید و حکومت را دست منافقین و لیبرالها یعنی خائنین قرار میدهید".
آیت الله خمینی در نامه خلع آقای منتظری از قائم مقامی رهبری، دو بار او را فردی "ساده لوح" توصیف کرد و نوشت که به همین دلیل زود تحریک میشود و به درد کارهای سیاسی نمیخورد.
آقای پناهیان در پیوند دادن ناآگاهی و خیانت هم به پرونده آیتالله منتظری اشاره کرده و گفته است که در نهایت افراد "سادهلوح" در عرصه سیاسی در کنار سازمان مجاهدین خلق قرار گرفتند که آیتالله خمینی به عنوان منافق و خائن معرفی کرده بود.
رای مردم
گفتههای رهبر ایران درباره آقای هاشمی رفسنجانی هر طور تعبیر شود، میتواند با پایان تعطیلات، سیلی از حمله و انتقاد را علیه او به راه بیندازد.
این انتقاد رهبر ایران درست بعد از انتخابات پرهیاهویی مطرح شده که اکبر هاشمی رفسنجانی پیروز اصلی آن بود. او در خبرگان رهبری بیش از دو میلیون رای تهران را به دست آورد و متحدانش، هم در این انتخابات و هم در انتخابات مجلس بیش از حد انتظار رای آوردند.
اما آیتالله خامنهای نشان داده که به "پیروزیهای بزرگ" بیاعتنا است. او در میان شدیدترین اعتراضها از به حصر بردن کسی که به گفته حکومت ۱۳ میلیون رای در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ داشت و به ادعای مخالفان حصرش "قیامت" برپا میکرد، کوتاه نیامد.
آقای خامنهای نسبت به "دستاوردهای تاریخی و پیروزیهای" دولت فعلی و حامیانش، از توافق هستهای گرفته تا انتخابات اخیر هم نه تنها بیاعتنا است بلکه هر بار تلاش میکند آتش انتقاد را تندتر و لحن حمله را صریحتر کند.
او اگر ناراضی باشد تا آن جا پیش میرود که لحظه ای در انتقاد از آنچه که حتی با تایید خودش به انجام رسیده (مثل توافق هستهای) تردید نمیکند.
اما در سوی دیگر دعوا هم سیاستمداری است که از بحرانهای مثل اتهام "فساد و رانتخواری" دولتش در زمان ریاست جمهوری تا انتقاد از "بیبصیرت بودن" و طرد و خشم در سالهای اخیر عبور کرده و همچنان راه خود را در نقشه پر پیچ و خم سیاست ایران و همچنان در "چارچوب نظام" پیدا کرده است.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar