روی خط پاریس– خبر خوب و خبر نچندان خوب برای ایران
- 56 دقیقه پیش
در ششمین روز کنفرانس پاریس بحثها بیشتر بر ابعاد اقتصادی و فنی مسئله کاهش انتشار کربن متمرکز شده بود.
نمایندگان ۷۵۰ فعالیت اقتصادی و شغلی مرتبط تلاش کردند این کاهش کمترین زیان را به حوزه اشتغالشان وارد کند و بر عکس سود بیشتری از اقتصاد بدون کربن عایدشان شود.
وجود ۷۵۰ حوزه شغلی درگیر با مسئله انتشار کربن خود میتواند نمایهای از پیچیدگی مباحث پاریس باشد.
از سوی دیگر باید توجه کرد که همه سیاستها برای کنترل گرمایش انقباضی نیست و اساسا ایده جهان کم کربن بر ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری و اقتصادی جدید نیز استوار است. بدیهی است آنها که بهتر و سریعتر با اقتصاد کم کربن منطبق شوند در گذار از دوران "اقتصاد نفت سوز" به "اقتصاد کم کربن" بیشتر سود را برده و کمتر زیان را خواهند دید.
خبر خوب برای ایران
انتشار گزارش اتحادیه بینالمللی گاز (IGU) دیروز مهمترین نکته خبری کنفرانس پاریس بود. گزارشی که حاوی یک خبر بسیار خوب برای ایران است. در این گزارش اعلام شد گسترش استفاده از گاز طبیعی به عنوان گرمایش خانگی و دیگر مصارف شهری بیشترین نقش را در کاهش آلودگی هوای شهرها و حفظ جان صدها هزار نفر داشته و باید به عنوان یکی از الگوهای توسعه انرژی پاک در دستور کار قرار گیرد.
ایران کشوری است که موفقیت چشمگیری در گسترش بهرهگیری از گاز طبیعی داشته و گزارش مذکور از این نظر مهم است که میتواند هزینههای مشارکت ایران را در طرحهای کاهش انتشار کربن کمتر کند. به واقع این راهی است که بخش اعظم آن را ایران قبلا طی کرده است.
البته گاز طبیعی نیز خود یک نوع سوخت فسیلی است و نسبت به انواع دیگر انرژی پاک، همچون انرژی باد و خورشید، سوختی آلاینده به شمار میرود. اما قطعا آلایندگی آن قابل مقایسه با سوخت زغال سنگ نیست که مستقیم یا غیر مستقیم کماکان مهمترین منبع تامین انرژی شهری به شمار میآید.
غیر مستقیم از این نظر که بخش زیادی از برق مصرفی محیطهای شهری (که البته در شهر سوخت مناسب و پاکی است) را نیروگاههای زغال سنگی تولید میکنند؛ به عبارت دیگر مسئله انتشار گسترده دی اکسید کربن به دلیل مصرف سوخت ناپاک زغال سنگ به قوت خود باقی است و فقط با تعبیه فیلتر برق در میانه راه، دی اکسید کربن از جای دیگری وارد جو میشود و نه مستقیما از داخل شهرها.
متعاقب معاهده کیوتو که مسئله تجارت کربن مطرح شد، برخی کارشناسان پیشنهاد کرده بودند ایران با توجه به ظرفیت کم نظیر در توسعه بهرهبرداری از گاز طبیعی و نیز ظرفیت بالقوه توسعه انرژی خورشیدی، به تجارت کربن به عنوان یک راه کاملا در دسترس توسعه اقتصادی نگاه کند.
مهمترین جنبه در تجارت کربن این است که کشورهایی که افزون بر سهمیه تعیین شده، استطاعت توسعه انرژی پاک را در ضمایم کارشناسی معاهده کیوتو دارند به جای کشورهایی که فعلا این ظرفیت را ندارند، انتشار کربن را کاهش داده و هزینه آن را دریافت کنند.
برقراری چنین سازوکاری از این نظر است که به واقع برای کره زمین خیلی فرق نمیکند که چه سهمی از کربن در ایران کم شود و چه سهمی مثلا در ژاپن. از این نظر ایران میتواند با ژاپن قرارداد بسته و قدری از سهمیه کاهش دی اکسید کربن آن کشور را به عهده گیرد.
برای ایران این یک معامله تماما برد-برد بود، هم فناوری انرژی پاک را در کشور بومی میکرد، هم باعث بهبود هوای شهرها میشد و هم فرصتهای شغلی جدید ایجاد میکرد. اما ایران ترجیح داد به جای تمرکز و سرمایه گذاری در این باره به دنبال انرژی اتمی برود. که اینجا مجال بحث در باره سرانجام و نتایج آن نیست.
چه کسی متولی اقلیم است؟
اما رسانهها امروز در ایران خبر اقلیمی دیگری منتشر کردند که برای کارشناسان این حوزه میتواند ناامیدکننده تلقی شود. ماجرا این است که معاون سازمان هواشناسی کشور به واگذاری مسئله تغییرات اقلیمی به سازمان حفاظت محیط زیست اعتراض کرده و دخالت این سازمان را این مورد تاسفبار دانسته است.
او با اشاره به برخی موارد حقوقی منفعت کشور را در این دانسته که فقط سازمان هواشناسی متولی تغییر اقلیم باشد. این مجادله یادآور دعوای سه جانبه ماه گذشته سازمان محیط زیست، سازمان مدیریت بحران و سازمان هواشناسی بر سر مسئله النینیو است. در آن دعوا سازمان مدیریت بحران راسا از مردم خواست به خاطر النینیو آماده زمستان شدید و یخبندان باشند.
سازمان هواشناسی گفت بر عکس؛ مردم آماده زمستانی گرمتر باشند. محیط زیست تلویحا طرف سازمان مدیریت بحران را گرفت و در اطلاعیهها و مصاحبههای پی در پی مدیران این سه سازمان، النینیو دست به دست میشد و هر بار هم ماهیت متفاوتی پیدا میکرد.
نبود متولی مشخص برای پیگیری امور محیطی و اقلیمی و مدیریت چندپاره البته خود امری نگران کننده است. مصاحبه امروز معاون سازمان هواشناسی هم بیش از پیش بر این نگرانی دامن میزند، اما نگرانکنندهتر، عدم اعتنا به حداقلی از ابعاد فنی و کارشناسی مسئله است.
در باره همین مصاحبه امروز میتوان از معاون سازمان هواشناسی پرسید که تلقی او از تغییر اقلیم چیست؟ البته که سازمان هواشناسی متولی ثبت و ارزیابی روندهای اقلیمی کشور است. اما از دید یک اقلیمشناس تا وقتی که این بحث در حوزه فنی روندهای آماری بررسی میشود، بسته به مقیاس، موضوعی است یا در حوزه علوم هواشناسی یا اقلیمشناسی.
به واقع با هر روندی اقلیم، اقلیم است. اما اگر کار به بررسی تاثیرات این روندها در محیط برسد آن وقت عبارت "تغییر اقلیم" پررنگ میشود. به واقع تغییر اقلیم بیشتر اصطلاحی است در حوزه دیگر علوم محیطی مربوط به اقلیم و نه خود اقلیم شناسی.
قاعدتا اگر منظور از حوزه تغییر اقلیم بررسی روندهای آماری مرتبط باشد، این کاری است فقط در حیطه سازمان هواشناسی کشور. اما هرگونه فعالیتی که به بررسی این تغییرات در محیط میپردازد باید توسط متولیان امور محیطی و در راس آنها سازمان محیط زیست انجام شود. آیا این نکته پیچیدهای است؟ اما همین نکته ساده موضوع دعوای رسانهای (و نه حتی مجادله درون سازمانی و اداری) نهادهای مرتبط شده است.
این روزها در پاریس مکررا گفته میشود که تغییر اقلیم در حال دگرگون کردن همه ساختارهای اقتصادی و حتی سیاسی جهان است. بدون شک کشورهایی در روند این دگرگونی کمتر آسیب خواهند دید که خود را مهیای آن کرده باشند.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar