torsdag 30 november 2017

اکبر اعلمی: اژه ای بگوید از کی به جمع لات و لوت های شهر پیوسته است

اکبر اعلمی: اژه ای بگوید از کی به جمع لات و لوت های شهر پیوسته است

ای‌کاش آقای محسنی اژه‌ای پاسخ میدادند..!

اکبر اعلمی، نماینده سابق مجلس نوشت:

محسنی اژه ای سخنگوی قوه قضاییه در پاسخ به این پرسش که آقای احمدی‌نژاد حرف‌های تندی را علیه سران قوا گفته که برخوردی نکردند چرا مدعی العموم شکایت نکرده است، گفت:

"این سوال من را یاد داستانی انداخت. یک لاتی یک مدت از چشم‌ها افتاده بود، رنج می‌برد. این فرد در یکی از میادین شهر شروع به داد و بیداد کرد. مثل آدم‌های عقده‌ای که کسی نگاه می‌کرد مردم رفتند ببینند چه می‌گوید. حکیمی در حال رد شدن بود. همراهان حکیم گفتند ببینیم چه می‌گوید حکیم گفت می‌خواهد دیده شود اگر بایستیم به خواسته اش می‌رسد".

ایکاش جناب اژه ای به این پرسش هم پاسخ می دادند که ایشان از کی به جمع لات و لوت های شهر پیوسته است؛

* قبل از ریاست جمهوری؟
* در دور اول ریاست جمهوری؟
* در دور دوم ریاست جمهوری؟
* پس از پایان دوران ریاست جمهوری و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام؟
* پس از انتقاد از قوه قضاییه؟

البته باید توجه داشته باشند که انتخاب هریک از گزینه های فوق، پرسش های جدی تری را هم به همراه خواهد داشت که در این صورت جریان اصولگرایی و بسیاری از اصحاب بصیرت و علمای اعلام و مقامات عالیرتبه جمهوری اسلامی و بویژه اعضای معزز شورای نگهبان و مراجع تشخیص صلاحیت ملت و در راس آن حضرت احم

خانواده خاوری را بهتر و بیشتر بشناسید!

خانواده خاوری را بهتر و بیشتر بشناسید!

روزنامه شرق : این جمله را یحتمل در محاورات تاکسی‌محور زیاد شنیده‌اید «...بچه‌هایشان را می‌فرستند خارج برای روز مبادا». این جمله از مهر ٩٠ به آن‌ سو مصداق بیرونی یافت؛ آن هم با لورفتن ماجرای فرار محمودرضا خاوری، رئیس اسبق بانک ملی ایران، از کشور. او به بهانه حضور در سمیناری در انگلیس، ایران را به مقصد بریتانیا ترک کرد و سر از کانادا در‌آورد. طنز تلخ تاریخ این است که رئیس یکی از مهم‌ترین بانک‌های کشور دوتابعیتی بود و تا آن روزگار این مسئله حساسیت هیچ مقام مسئولی را بر‌نینگیخته بود. او سال ٨٥ تابعیت کانادایی‌اش را به دست آورد و سال ٨٦ آنجا برای خودش خانه‌ای خریداری کرد. البته خبرهای دیگری نشان از آن دارد که خاندان خاوری (فرزندان پسری او) از سال ٨١ در تورنتوی کانادا صاحب ملک و مال بودند. خاوری سه فرزند دارد، پرندیس تک‌ دختر خانواده است و خشایار و اردوان، پسران خاوری‌اند.
محمودرضا خاوری در کولاک حذف مدیران بانکی در دوره احمدی‌نژاد از معدود مدیرانی بود که به جای «حذف»، «ارتقا» یافت؛ از مدیرعاملی بانک سپه به مدیرعاملی بانک ملی ایران رفت و بر میز مدیریت تکیه زد. طنز دیگر اینکه از او کتابی با موضوع قانون بانکداری در ایران منتشر شده و کماکان در کتاب‌فروشی‌ها قابل دسترس است.
اعتراض ایرانیان مقیم کانادا به حضور خاوری
خبر فرار خاوری به کانادا مهر ٩٠ رسانه‌ای شد. نه‌تنها رسانه‌های داخلی که رسانه‌های آمریکایی و کانادایی هم به این فرار واکنش نشان دادند. جامعه ایرانی‌های مقیم کانادا نیز همان موقع در نامه‌ای به رؤسای کشور از حضور خاوری در خاک کانادا گله کرده بودند. آنها در این نامه نام خاوری را بارها با فساد سه هزار میلیارد‌تومانی صورت‌گرفته در ایران مرتبط دانسته‌اند. بر‌اساس اطلاعات دفتر ثبت اسنادی در کانادا، خاوری در سال ٨٦ (یعنی چهار سال پیش از فرارش از ایران) خانه‌ای را به قیمت سه میلیارد تومان خریداری کرده بود. قیمت دلار آن روزها هزار تومان بود و این روزها چهار هزار تومان. یادمان نرود که در سیزدهمین جلسه محاکمه متهمان پرونده فساد سه‌ هزار میلیارد‌تومانی، قاضی پرونده اعلام کرده بود که یکی از معاونان وقت وزارت اطلاعات در دولت احمدی‌نژاد از خروج محمودرضا خاوری مطلع بوده است.
به گزارش پایگاه خبری «گلاب‌‌ اند میل» خانواده خاوری در سال‌های گذشته حوزه نفوذ خود در تورنتو را توسعه داده‌اند. بر‌اساس مستندات دولتی در چهار سال گذشته، خانواده خاوری به نام‌های مختلف و اشخاص حقوقی حداقل ١٢,١ میلیون دلار در این شهر املاک خریداری کرده‌اند. آنها همچنین مسئول بازپرداخت تقریبا ١١ میلیون دلار وامی هستند که از ١٠ مؤسسه و بانک مختلف گرفته‌‌اند و نرخ بهره تعدادی از آنها بین ١٠ تا ٢١ درصد است.
ارسال نامه استعفا از انگلیس به ایران
کانادا همیشه مأمن امنی برای خانواده خاوری بود. بچه‌ها خیلی زود راهی سرزمین‌های سرد شمالی شدند تا تحصیلات‌شان را در دانشگاه‌های درجه‌یک این کشور آغاز کنند و در کنار آن بیزینسی در حد و اندازه خانواده راه بیندازند. همین است که وقتی در پروفایل دانشگاهی‌شان سرک بکشی، از کارشناسی گرفته تا مقطع دکترا، دانشجوی دانشگاه تورنتو بوده‌اند. یکی بختش را در مهندسی آزمون کرده و دیگری ستاره‌شناسی و فیزیک نجومی. گرچه عاقبت به یُمن پول‌های بادآورده پدر حالا پسرها دستی در ساخت‌وساز و املاک و مستغلات دارند. دو پسر خاوری در کار تجارت و برج‌سازی و انبوه‌سازی وارد شده‌اند و دختر خانواده به نجوم و فیزیک روی آورده است.
بنابر اطلاعاتی که همان زمان به نقل از قاضی سراج (قاضی پرونده) منتشر شده بود، خاوری در تاریخ ٢٠ شهریور ١٣٩٠ در مقام رئیس بانک ملی ایران، در قالب یک مأموریت کاری برای شرکت در جلسه «پی‌ال‌سی بانک لویدز» تقاضای سفر به انگلستان را مطرح کرده بود. در تاریخ ۲۹ شهریور همان سال با حکم شماره ۵۷۸۶۶۹ با مأموریت او به خارج از کشور موافقت شد؛ اما چند روز بعد، خاوری به لابی هتلش در یکی از شهرهای انگلیس می‌آید و با ارسال یک فکس به تاریخچه فعالیت مدیریتی‌اش در ایران پایان می‌دهد. او در این نامه از مقام خود استعفا داده و آن را به طور رسمی به اطلاع مقام‌های دولتی وقت در ایران می‌رساند.
دختر، ستاره‌شناس خانوادهپرندیس خاوری برخلاف برادرهایش پی درس‌ومشق و علم‌آموزی بود؛ اما گویا پدر با بخشش خانه به دختر جبران مافات کرده است. خانه خاوری در تورنتو که از قضا بسیار خبرساز هم شده است؛ نه متعلق به او که چندی پس از حضور خاوری در کانادا به نام دخترش شد. برخی گزارش‌ها همچنین نشان از آن دارد که خاوری هفت روز پس از خروج دائمی از ایران و ورود به خاک کانادا، وام خانه سه میلیون‌دلاری خود را بازپرداخت کرده و خانه را به دخترش پرندیس انتقال داده است.
پرندیس به همین راحتی از قبلِ پدر پولدارِ گریخته از ایران یک‌شبه صاحب خانه شد؛ آن هم خانه‌ای که حالا نه‌تنها برای ایرانیان که برای خیلی از رسانه‌های جهانی محل توجه است.پرندیس خاوری مدرک دکترای نجوم دارد. محجبه است و در تصویرهایی که از او دیده می‌شود، اغلب با بلوز و شلوار در اماکن عمومی مشاهده می‌شود. وقتی خبرنگار یک شبکه تلویزیونی برای گفت‌وگو با اعضای خانواده راهی خانه آنها شده بود، پرندیس تنها عضو خانواده بود که خیلی کوتاه در مقابل دوربین قرار می‌گیرد. هرچند نه حرف خاصی زد و نه نکته‌ای از آن دیالوگ کوتاه منتشر شد.
خش خاوری!خشایار خاوری در وب‌سایتش نام «خش» را برای خود برگزیده است. شاید به این خاطر که تلفظ اسم خشایار در نسخه انگلیسی برای غیرفارسی‌زبانان کار ساده‌ای نیست. آقای «خش»، مهندس است. او هم کارشناسی و کارشناسی‌ارشدش را در دانشگاه تورنتو خوانده و حالا برای خودش برووبیایی دارد. از لینک دانشگاه می‌توان یکسر وارد سایت کاری‌اش شد. در وب‌سایت از تجربه‌های کاری‌اش گفته و بیوگرافی‌اش که بیشتر مبتنی‌بر تمرکز بر کار ساخت‌وساز و املاک و مستغلات است.
خش خاوری برخلاف پدر (البته در روزهای مدیریت در ایران) چهره مدرنی برای خود برگزیده است. سروصورتی صفا داده و عکس بزرگی مزین به کراوات در صفحه نخست وب‌سایتش دیده می‌شود. هرچند انتشار تصاویر این روزهای محمودرضا خاوری نیز نشان می‌دهد که حفظ ظاهر او در ایران و تیپ‌های به‌اصطلاح دولتی او برای سازگاری با سمت و مسئولیت آن‌روزهایش بوده و حالا تصاویرش از جهت تجددگرایی با خشایار تفاوت چندانی ندارد. گاهی تیپ اسپورت می‌زند و گهگاه تصاویرش در حال خرید و بازدید از اماکن عمومی در تورنتو در شبکه‌های اجتماعی می‌چرخد.
رستوران‌های خشایارخشایار خاوری در وب‌سایت شخصی‌اش درباره خودش نوشته: «کارآفرین باتجربه و تحصیل‌کرده‌ای که حوزه علاقه کاری‌اش طیف متنوعی است از سرمایه‌گذاری املاک و مستغلات تا صنعت ساخت‌وساز و فناوری اطلاعات را شامل می‌شود». او همچنین در وب‌سایتش به دریافت یک مدال دانشگاهی اشاره کرده و اینکه تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشدش در دانشگاه تورنتو در رشته مهندسی بوده است. ازجمله فعالیت‌های تجاری دیگر «خش» می‌توان به فعالیتش در بخش املاک و مستغلات در دو پروژه مشارکتی با ارزش مالی بین ٥٠ میلیون دلار تا یک بیلیون دلار اشاره کرد. در وب‌سایت او همچنین آمده: «خش از تجربه خود در زمینه سرمایه‌گذاری و ساخت‌وساز بهره خواهد برد تا در انتخاب و توسعه پروژه‌های جدید نقش مؤثری داشته باشد. او با بهره از دانش مهندسی و معماری خود آماده همکاری با ذی‌نفعان و متخصصان است». بنگاه هتلداری «خش» شامل سه رستوران لوکس، یک شرکت پذیرایی، دو پروژه جدید در خط لوله و یک شرکت مدیریت خدمات است. سه رستوران خش خاوری به نام‌های «کاوا»، «چابرول» و «اطلس» با استقبال زیاد مشتریان کانادایی مواجه شده است، اما آخرین حوزه‌ای که خش در تجارت به آن وارد شده، شرکت تکنولوژی استارت‌آپی با محوریت‌ آی‌تی است. در کنار کارهای تجاری، امور خیریه و سرمایه‌گذاری در هنر نیز در همه کارهای خشایار خاوری در مرکز فعالیت‌های تجاری او قرار دارد.
اردوان خاوریبه‌جز تصاویری از شادی‌های اردوان خاوری در یک میهمانی و برخی خبرهای پراکنده درباره مدیریت او بر انبوهی از شرکت‌ها با اسامی ایرانی (صحت آن هنوز تأیید نشده و منبعی برای دریافت این تأییدیه نیز به دست نیامد) اطلاعات چندانی از او در اختیار نیست. برخی گزارش‌ها نشان از آن دارد که اردوان با کمک خانواده و به‌طورخاص پدرش حدود ١٤,٢ میلیون دلار پیشرفت مالی داشته است.
نام او نیز به همراه برادرش، خشایار و پدرش، محمودرضا چندی پیش در یک پروژه مشترک ساخت‌وساز با یک تاجر ایرانی بر سر زبان‌ها افتاد و به تشکیل یک دادگاه منتج شد. اردوان خاوری برخلاف خشایار به‌جای کانادا بیشتر در حوزه دوبی مشغول به فعالیت بوده است، به‌ویژه در روزهایی که پدرش هنوز بر مسند مدیرعاملی بانک ملی ایران مشغول به کار بود.
ماجرای شکایت مالی علیه خانواده خاوری
خشایار و اردوان، دو پسر محمودرضا خاوری، در مسیر پدر گام برداشته‌اند و حالا دستی در بیزنس دارند. همین چندی پیش بود که دادگاه شکایت یک برج‌ساز ایرانی-کانادایی از خانواده خاوری‌ها خبرساز شد.
ماجرای شراکت نافرجام خانواده خاوری با سام میرزاهی، از سرمایه‌گذاران ایرانی – کانادایی، گرچه بازتاب چندانی در رسانه‌های داخلی ایران نداشت، اما در کانادا غوغا کرد. به گزارش بلومبرگ، میرزاهی، خاوری را در سال ٢٠٠٨ ملاقات کرد. دو پسر خاوری، خشایار و اردوان، از ابتدای دهه سوم زندگی‌شان وارد کار مشترک با میرزاهی شدند. پایگاه خبری «گلاب‌‌اندمیل» سال پیش گزارشی در همین زمینه منتشر کرد. در آوریل سال ٢٠١٤، میرزاهی درباره مشکلات مالی اردوان (پسر محمود خاوری) در دوبی سخنانی را منتقل کرد. طبق اسناد دادگاه، میرزاهی در صورت پرداخت‌نکردن ١٤ میلیون دلار از فروش پروژه «هزلتون» با تهدید فیزیکی روبه‌رو خواهد بود. میرزاهی در آن زمان گفت هیچ پولی از پروژه‌ها تا اتمام کاملشان توزیع نشد. میرزاهی همان زمان گفت خاوری تهدیدش کرد اگر همکاری نکند، شهرتش را خراب می‌کند. خاوری یک ساعت برای تهیه صورت‌حساب به او فرصت داد و گفت در غیر این صورت عواقب همکاری‌نکردن را بپذیرد. میرزاهی ادعا کرده از ترس تهدیدها، هفت میلیون دلار چک به خانواده خاوری داده است. در اظهارات قانونی، خانواده خاوری تهدید به مرگ را انکار کرده‌اند. خشایار در پاسخ به مسائلی که در طرح دعوی مطرح شد، گفته؛ اتهام‌ها علیه پدرش با واقعیت فاصله دارد. خشایار در دادگاه اسنادی ارائه کرد که میرزاهی بارها امنیت خانواده‌اش را به‌خاطر سابقه کیفری پدرش تهدید کرده است. پسر خاوری گفته؛ افراط‌‌گرایان با توجه به شغل قبلی خاوری در سیستم بانکی ایران، قصد صدمه به او و خانواده‌اش را داشته‌اند.
ایرانیان مقیم کانادا خواستار لغو تابعیت خاوری‌اند
نشریات گوناگونی در کانادا و آمریکا نظیر گلاب‌اند‌میل،‌تورنتواستار،‌واشنگتن‌پست، نیویورک‌تایمز، فایننشیال‌تایمز و بیزنس‌ویک داستان محمودرضا خاوری و خانه و ثروتش در کانادا را بارها زیر ذره‌بین خبرنگاران خود بررسی کرده‌اند. آنها در گزارش‌ها به فرار خاوری به‌ دنبال یک رسوایی مالی در ایران اشاره کرده‌اند. همان پرونده‌ای که در ایران به‌عنوان اختلاس سه‌هزارمیلیاردتومانی بر سر زبان‌ها افتاد و مانند زلزله‌ای مهیب دولت آن روز احمدی‌نژاد را لرزاند. برخی گزارشگران بعضی از رسانه‌ها با رفتن به محل خانه خاوری (که در محله اعیان‌نشین تورنتو واقع است) تلاش کرده‌اند با محمودرضا خاوری مصاحبه کنند.
هیچ خبرنگاری تا امروز موفق نشده حتی یک کلام با خاوری هم‌کلام شود. در فقدان امکان دسترسی به خاوری و گفت‌وگوی چالشی با او، رسانه‌ها به انتشار تصاویر خانه اشرافی‌اش در تورنتوی کانادا بسنده کرده‌اند. همچنین گروهی از فعالان دانشگاهی، سیاسی و اجتماعی ایرانی مقیم کانادا در نامه به جیسن کنی، وزیر مهاجرت و شهروندی این کشور به حضور خاوری در خاک کانادا معترض شده‌اند. در بخشی از پتیشن ایرانیان مقیم کانادا با بیش از هزارو ٥٠٠ امضا آمده «وزیر امور مهاجرت و شهروندی می‌تواند از قدرت خود استفاده کند و در صورت اثبات اینکه فردی به دروغ خود را معرفی کرده باشد یا تقلب و خلافی کرده باشد، امتیاز شهروندی یا ویزای اقامت دائم را از او پس بگیرد».
سکانس پایانی
محاکمه غیابی محمودرضا خاوری در دادگاه انقلاب برپا شد. آن هم درست شش سال پس از خروج نابهنگامش از کشور. خروجی که هنوز با اماو‌اگرهای فراوانی روبه‌روست. کمیسیون امنیت مجلس دهم به واسطه سوئیس در حال رایزنی با مسئولان دولت کاناداست. یعنی بارقه‌هایی از امید برای بازگرداندن محمودرضا خاوری به ایران. با این حال بازگشت خاوری پولدار به ایران غیرممکن به‌نظر می‌رسد. او و خانواده‌اش حالا در قلب کانادا برای خودشان بریزوبپاش‌های مالی دارند و به‌اصطلاح جا افتاده‌اند. تابعیت کانادایی برگ برنده این روزهای خاوری است. نمایندگان مجلس نیز جسته‌وگریخته در گفت‌وگو با «شرق» امکان بازگشت خاوری و محاکمه‌اش در ایران را غیرممکن می‌دانند. بااین‌حال سؤال‌های بی‌جواب متعدد فراوانی پیش‌روی شهروندان ایرانی باز و بی‌پاسخ مانده است. خاوری‌های دیگری در راه است؟ فرزندان دیگری که با پول پدر در اقصی‌نقاط جهان مشغول تحصیل شده‌اند و شاید روزگاری آن کشورها نیز به محلی برای خروج بخشی از سرمایه بیت‌المال بدل شوند؟
یحتمل پرونده خاوری کماکان باز خواهد بود. پول و ثروتش هم در کانادا آن‌قدرها زیاد است که اعتراض ایرانیان مقیم تا اطلاع ثانوی به جایی نرسد.

onsdag 29 november 2017

نماینده مجلس: سوءاستفاده جنسی از کودکان در ایران افزایش چشم‌گیری یافته است

tisdag 28 november 2017

شهردار شهر حامی پناهجویان در آلمان مورد حمله با چاقو قرار گرفت

شهردار شهر حامی پناهجویان در آلمان مورد حمله با چاقو قرار گرفت

شهردار آلنتا در غرب آلمان که به عنوان سیاستمداری طرفدار پناهجویان شناخته می‌شود، هدف حمله با چاقو قرار گرفته است.
به گزارش «محبت نیوز» شهردار محافظه کار شهر آلتنا در غرب آلمان در یک کبابی مورد حمله با چاقو قرار گرفت و زخمی شد. حمله ای که مقامات آلمان آن را حمله ای «با انگیزه سیاسی» ارزیابی کرده اند.
اندریاس هولشتاین ۵۷ ساله در پی زخمی شدن در این حمله، دوشنبه شب به بیمارستان منتقل شد. همچنین گفته شده مردی که به کمک هولشتاین آمده بود در این حادثه زخمی شده است.
به گزارش روزنامه های آلمان، مهاجم حدود ۵۶ ساله مست بوده و چاقویی ۳۰ سانتیمتری همراه داشته و قبل از حمله از هولشتاین پرسیده است: «شما شهردار هستید؟» و پس از اطمینان از اینکه او شهردار است به وی حمله کرده است.
شهردار آلتنا سپس صبح سه شنبه در یک کنفرانس مطبوعاتی از کسانی که در این ماجرا در اطرافش حضور داشتند و به کمکش شتافتند تشکر کرد. او همچنین گفت اگر این افراد موفق به غلبه بر مهاجم نمی شدند او ممکن بود کشته شود.
شهر آلتنا در ایالت نوردراین-وستفالن به دلیل آن که بیش از سهمیه‌ تعیین‌شده پناهجو پذیرفته بود، شناخته شده است. این شهر کوچک ۱۷ هزار نفری- از جمله شهرهای آلمان است که بخاطر استقبال از پناهجویان نیز شهرت دارد.
آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان و هم‌حزبی شهردار در توییتی نوشته است: “از حمله با چاقو به شهردار آندرئاس هولشتاین خشمگینم و از این که او می‌تواند به خانواده‌اش برگردد، خوشحالم. از کسانی که به او کمک کردند تشکر می‌کنم.”

måndag 27 november 2017

خشونت خانگی علیه زنان در جامعه ایران بیداد می کند

خشونت خانگی علیه زنان در جامعه ایران بیداد می کند

رئیس فراکسیون زنان مجلس ایران اعلام کرد متاسفانه در حال حاضر خشونت خانگی علیه زنان در جامعه بیداد می کند و به همین دلیل بسیاری از بانوان از آن رنج می برند.
به گزارش «محبت نیوز» پروانه سلحشوری، رئیس فراکسیون زنان مجلس ایران به مناسبت ۲۵ نوامبر، روز جهانی منع خشونت علیه زنان، گفت: “متاسفانه در حال حاضر خشونت خانگی علیه زنان در جامعه بیداد می کند.
خشونت خانگی خشونتی است که کمتر در جامعه دیده می شود و بانویی که دچار این نوع خشونت می شود متاسفانه کمتر در اجتماع درباره آن صحبت می کند، به همین دلیل بسیاری از بانوان از آن رنج می برند”.
وی با اشاره به این که به واسطه خشونت خانگی شاهد تضعیف جایگاه زنان در جامعه هستیم، افزود: “البته در اجتماع انواع خشونت علیه زنان و در عرصه های مختلف مشاهده می شود که برخی از آنها را می بینیم و به آن توجه هم نمی شود و برخی نیز حتی نمی توانیم ببینیم که اینها بسیار دردناک تر است چون هیچ توجهی به آنها نمی شود”.
رئیس فراکسیون زنان مجلس ایران با اشاره به تصویب لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت در دولت این کشور اضافه کرد: “تلاش شد لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت به مجلس بیایید اما هنوز این لایحه به مجلس نیامده است و سرو صداهایی برای تغییرات در این لایحه وجود دارد”.
گفتنی است مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۷ اکتبر ۱۹۹۹ میلادی ۲۵ نوامبر را به عنوان روز جهانی رفع خشونت علیه زنان تصویب کرد.
این مطلب را به اشتراک بگذارید:

روز جهانی منع خشونت علیه زنان؛ آخرین لیست زندانیان بند زنان زندان اوین

söndag 26 november 2017

دادستان کل ایران: احمدی‌نژاد کلکسیون قانون‌گریزی است

دادستان کل ایران: احمدی‌نژاد کلکسیون قانون‌گریزی است

محمد جعفر منتظری، دادستان تهران می‌گوید کسی که هشت سال مدیریت عالی کشور را بر عهده داشته کلکسیونی از قانون‌گریزی استمحمد جعفر منتظری، دادستان کل ایران از حملات اخیر محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور سابق علیه قوه قضائیه انتقاد کرده است.

او به صراحت از آقای احمدی‌نژاد نام نبرده ولی گفته است: "کسی که ۸ سال مدیریت عالی کشور را عهده دار بوده است؛ خصوصا در چهار سال دوم مدیریتش با یک کلکسیونی از قانون‌گریزی و عمل خلاف قانون، دم از دفاع از حقوق مردم می‌زند."

به گزارش خبرگزاری تسنیم، دادستان کل کشور امروز یکشنبه ۵ آذر گفته است: " آقای محترمی که ۸ سال مدیریت کشور را عهده‌دار بودی و امروز به صورت اپوزوسیون قوه‌قضاییه درآمدی، اگر انتقاد درستی دارید بفرمایید. اینکه جمعی را دور خود جمع کنید و بد و بیراه به قوه بگویید و انواع اهانت ها و جسارت ها و تهمت ها و دروغ را بزنید، راه اصلاح است؟"

آقای جعفری گفته: " قهر کردن و ۱۱ روز خانه‌نشینی کردن و رها کردن دولت، بوسه بر تابوت یک کافر ملحد زدن، مادر چاوز را در بغل گرفتن و بوسه بر گونه‌هایش گذاشتن و اهانت به مراجع تقلید و دروغ گفتن، جابجایی اعتبارات و بودجه‌ها؛ چنین آدمی با شناسنامه این چنینی امروز در عرصه مقابله با قوه ‌قضاییه، اهانت‌ها و جسارت‌ها و توهین‌ها می‌کند. این دفاع از حقوق مردم است؟"

محمود احمدی‌نژاد اخیرا در ادامه انتقادهای شدید خود علیه قوه قضاییه در گفت‌وگویی با سایت دولت بهار قوه قضائیه را "دیکتاتور" خوانده و انتقادهای کم‌سابقه‌ای را علیه این نهاد مطرح کرده بود.آقای احمدی‌نژاد به همراه اسفندیار رحیم مشایی، یار نزدیک خود، حدود ده روز پیش به شاه عبدالعظیم رفته بوداین گفت‌وگو بعد از بست‌نشینی بحث‌برانگیز حمید بقایی و چند نفر از نزدیکان آقای احمدی‌نژاد در آرامگاه "شاه عبدالعظیم" در جنوب تهران منتشر شد.


آقای احمدی‌نژاد در این مصاحبه گفته بود: ""قوه قضائیه اختیاراتش فوق‌العاده است و حتی از رهبری هم بیشتر است. تنها قوه‌ای است که هیچ نظارتی بر آن نیست... عملکرد قوه قضائیه یک سیر کاملا نزولی دارد. الان کل کشور در خطر است و امیدی به اجرای عدالت نیست."

دادستان کل کشور اما گفته است: "ما منتظریم خودشان سرعقل بیایند و بفهمند که این روش صحیح نیست. اگر سینه خود را باز کنم، آن قدر مطالب درباره این مسایل داریم که نمی‌توانم بگوییم زیرا حربه به دست دشمن می‌دهیم. "

آقای بقایی حدود ده روز پیش در پی امتناع از حضور در جلسه سوم دادگاهش در اعتراض به آنچه رفتار دستگاه قضایی خوانده بود در آرامگاه شاه عبدالعظیم بست نشسته بود و آقای احمدی‌نژاد هم او را همراهی می‌کرد.

او در شاه عبدالعظیم از روسای قوه مقننه و قضاییه با عنوان "خانواده لاریجانی" به شدت انتقاد کرد و گفت: "ما با خانواده لاریجانی مخالف هستیم و قبول نداریم مملکت دست اینها بیفتد و به مردم ظلم بکنند."

آقای احمدی‌نژاد گفت که چون دولت او "مچ دزدها را گرفته"، اکنون با اتهام دزدی و فساد از سوی قوه قضاییه رو به رو شده است.

آقای احمدی‌نژاد، در سال‌های اخیر بارها از اقدامات قوه قضائیه در رسیدگی به پرونده‌های مربوط به نزدیکانش انتقاد کرده است. اما شدت انتقادهای اخیر بی‌سابقه است.

پسربچه ده ساله افغان در قایق پناهجویان در سواحل یونان جان داد

پسربچه ده ساله افغان در قایق پناهجویان در سواحل یونان جان داد

کودک ده ساله افغان روز شنبه در قایق حمل پناهجویان که از سواحل ترکیه به سمت جزیره لسبوس یونان در حرکت بود، جان خود را از دست داد.

به نوشته یورونیوز، خبرگزاری فرانسه به نقل از رسانه های محلی یونان گزارش کرده است که ۶۶ پناهجوی سوار بر این قایق با نزدیک شدن گشت مرزی اروپا (Frontex) از ترس بازگردانده شدن به ترکیه وحشت کرده و نهایتا در شتاب مسافران قایق برای فرار، این پسربچه ده ساله زیر دست و پای آنان جان خود را از دست داده است.

این کودک همراه پدر، مادر و دو خواهر کوچکترش سوار این قایق شده بود. مادر این کودک می گوید که زمانی که قصد پریدن در آب را داشته متوجه می شود که پسرش نفس نمی کشد. این مادر داغدار می گوید که نیروهای گشت از پریدن وی در دریا جلوگیری کردند.

با وجود توافق ترکیه با اتحادیه اروپا برای بستن مرزهای دریایی در سال ۲۰۱۶، عبور مهاجران از دریای اژه به سمت جزایر یونان همچنان ادامه دارد و از تابستان ۲۰۱۷ بر میزان آن افزوده شده است.

به گزارش خبرگزاری یونانی آنا، هر روز بیش از ۱۷۰ مهاجر وارد جزیره لسبوس می شوند.

در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ در پی بالا رفتن موج حرکت پناهجویان به سمت اروپا، تعداد زیادی از مهاجران از جمله کودکان در تلاش برای عبور از دریای مدیترانه و اژه جان خود را از دست دادند.

lördag 25 november 2017

بزرگترین قلعه مسکونی جهان برای برگزاری جشن کریسمس تزئین شد+عکس

بزرگترین قلعه مسکونی جهان برای برگزاری جشن کریسمس تزئین شد+عکس

قلعه ویندسور به سبب سبک زیبا و بی نظیر خود از شاهکار های معماری سنتی انگلستان به شمار می رود و همچنین محوطه سرسبز و باغ زیبای این قلعه زیبایی شگفت انگیز و محسور کننده ای را در برابر دیدگان مخاطب قرار می دهد.
به گزارش «محبت نیوز» در شهر وینسور انگلستان قلعه ای زیبا وجود دارد که لقب بزرگترین قلعه مسکونی جهان را داراست. این قلعه بزرگ و فوق العاده که محل زندگی ملکه الیزایبت دوم و خانواده اوست، به سبب نام شهری که در آن ساخته شده قلعه ویندسور نامیده می شود.
قلعه ویندسور به سبب سبک زیبا و بی نظیر خود از شاهکار های معماری سنتی انگلستان به شمار می رود و همچنین محوطه سرسبز و باغ زیبای این قلعه زیبایی شگفت انگیز و محسور کننده ای را در برابر دیدگان مخاطب قرار می دهد.
این روزها قلعه مجلل ویندسور انگلیس برای برپایی مراسم جشن کریسمس آماده می‌شود.
به گزارش «انتخاب»؛ این قلعه که قدیمی ترین و بزرگترین قلعه در جهان محسوب می‌شود محل اقامت تعطیلات آخر هفته ملکه انگلیس است.
در این قلعه اعضای خانواده سلطنتی رویدادها و مراسم ها را میزبانی می‌کنند.
ویندسور در شهر وینزر، شهرستان بارکشر انگلستان قرار دارد. تاریخ قلعه به زمان ویلیام اول بر می‌گردد. مساحت قلعه ۴۵ هزار متر مربع است.
این قلعه به همراه کاخ هولی روود و کاخ باکینگهام، محل اقامت ملکه الیزابت دوم و از خانواده سلطنتی بریتانیا است. ملکه اکثر آخر هفته‌های خود را آنجا سپری می‌کند.
در واقع این قلعه همچنین تنها قلعه ای است که پس از گذشت سالیان دراز از زمان ساخت آن همواره محل سکونت خاندان سلطنتی انگلستان بوده و هست.
این مطلب را به اشتراک بگذارید:

پیشنهاد قاضی به نوکیش مسیحی زندانی: رضایت بازجو را جلب کن!

پیشنهاد قاضی به نوکیش مسیحی زندانی: رضایت بازجو را جلب کن!

در ادامه صدور احکان سنگین برای نوکیشان مسیحی در ایران، حکم سنگین «ناصر نورد گل‌تپه» نیز در دادگاه تجدید نظر تایید شد، اما قاضی از او خواسته رضایت بازجو را جلب کند!
به گزارش «محبت نیوز» دادگاه تجدید نظر، حکم قطعی ۱۰ سال زندان برای «ناصر نورد گل‌تپه» نوکیش مسیحی را تایید کرد.
این دادگاه روز یکشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۶ (۱۲ نوامبر ۲۰۱۷) در شعبه ۳۶ دادگاه تهران به ریاست قاضی «حسن بابایی» برگزار شد و دفاعیات وکلای ناصر نورد گل‌تپه در آن پذیرفته نشد و حکم دادگاه بدوی تایید شد.
این درحالیست که به وضوح مشخص است اتهامات وارد شده به این نوکیش مسیحی قانونی نیست و حکمی که برای او صادر شده بسیار سنگین است.
تارنمای سازمان ماده ۱۸، وابسته به شورای کلیساهای همگام در لندن در این باره می‎نویسد که در اقدامی عجیب، قاضی این پرونده از ناصر نورد گل‌تپه خواسته تا برای تخفیف در مجازات حبس «رضایت کارشناسان (بازجویان) وزارت اطلاعات را کسب کند».
این در حالی است که وزارت اطلاعات ضابط قضایی و شاکی پرونده است. در موارد پیشین بازجویان وزارت اطلاعات با تهدید و تطمیع از نوکیشان مسیحی خواسته‌اند تا در برابر تخفیف مجازات با آنها «همکاری» کنند. اما در مورد چگونگی این «همکاری» توضیحات روشنی داده نشده است.
حسین احمدی نیاز، وکیل ناصر نورد گل‌تپه، تایید کرده که موکل او براساس هیچ یک از معیارهای قانونی «مرتکب جرمی» که به ایشان نسبت داده می‌شود، نشده‌اند.
ناصر نورد گل‌تپه، به همراه سه شهروند کشور آذربایجان در تاریخ ۴ تیر ماه ۱۳۹۵ در یک جلسه خصوصی بازداشت شدند.
«الدر قربانوف»، «‌یوسف فرهادوف» و «بهرام نسیبوف» از اعضای کلیسایی به نام «کلمه حیات» در باکو جمهوری آذربایجان هستند. این سه نفر هر کدام با پرداخت وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شدند و به کشورشان بازگشتند.
شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست ماشاالله احمدزاده دوم خرداد ۱۳۹۶ برگزار شد و متهمین را به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم نمود. در این دادگاه نوکیش مسیحی، ناصر نورد گل‌تپه و وکلای چهار مسیحی متهم حضور داشتند. اتهام همه آنها «اجتماع و تبانی در فعالیت‌های تبشیری» بود.

اخراج پناهندگان در آلمان شدت می گیرد

اخراج پناهندگان در آلمان شدت می گیرد

وزیر کشور آلمان خواستار روند اخراج سریعتر برای پناهندگانی در آلمان شد که با درخواست پناهندگی آن‌ها مخالفت شده است.
به گزارش «محبت نیوز» “توماس دمایزیر”، وزیر کشور آلمان در گفت و گو با پایگاه خبری RND آلمان خواستار اخراج سریعتر پناهندگانی شد که با درخواست پناهندگی آن ها مخالفت شده و در این باره گفت که ما می خواهیم همه پناهجویان تازه وارد در آینده در مراکز تصمیم گیری بمانند و تازه زمانی که حق پناهندگی آن ها مثبت ارزیابی شد در ایالات و بخش ها تقسیم شوند. همه آن هایی که با درخواست پناهندگی آن ها مخالفت شده باید از همانجا اخراج شوند.
وی همچنین تاکید کرد که مذاکره کنندگان جهت تشکیل دولت ائتلافی آینده آلمان در این مسئله بسیار نزدیک به توافق هستند.
وزیر کشور آلمان همچنین می خواهد شرایط برای بازگشت داوطلبانه پناهندگان به کشورهایشان را هم فراهم کند. وی تاکید کرد که در این باره مشغول مذاکره با وزیر توسعه است.
  • بیشتر بخوانیم: آلمان: اقامت پناهندگانی که به کشورهایشان سفر کنند، بی اعتبار می گردد

از تعریف و تمجید تا مزاحمت جنسی؛ مرز کجاست؟

از تعریف و تمجید تا مزاحمت جنسی؛ مرز کجاست؟

۲۵ نوامبر (۴ آذر) روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان است. امسال به بهانه این روز و به دلیل علنی شدن موارد پرشمار آزارهای جنسی در سطح جهان، سراغ موضوع مزاحمت و آزار جنسی رفته‌ایم.
Chef und Mitarbeiter (picture alliance/dpa/A. Warnecke)
تعریف مزاحمت و آزار جنسی چیست؟ مرز بین مزاحمت جنسی و تعریف و تمجید کجاست؟ آیا اعلام مواردی عادی و بی‌خطر که قصد انجام‌دهنده آنها الزاما مزاحمت جنسی نبوده به عنوان آزار جنسی، این موضوع را لوث نمی‌کند؟ آیا باعث نمی‌شود که مردان از این پس از هرگونه تماس و برقراری ارتباط با زنان هراس داشته باند؟
پس از کمپین جهانی #metoo که موارد آزار جنسی را در سراسر جهان، از پارلمان بریتانیا تا هالیوود و کنگره آمریکا علنی کرد، این سوالات پررنگ شده‌اند. برای روشن شدن پاسخ این سوالات سراغ دو متخصص رفتیم: دکتر آزاده کیان، جامعه‌شناس و محقق در زمینه پژوهش‌های جنسیتی و سوده راد کنشگر برابری جنسیتی.
تعریف آزار جنسی
اگر به تعریف واژه‌نامه‌ای آزار جنسی رجوع کنیم می‌بینیم "آزار جنسی عملی است با ماهیت جنسی که در آن فرد یا افرادی با تعرض به شخصیت یک فرد، از طریق ارعاب، بهره‌گیری ناخواسته یا اجبار، خواستار دریافت توجه جنسی یا تحقیر جنسیتی با توسل به آزار کلامی می‌شوند".
اما در عمل می‌بینیم که دامنه این اعمال بسیار وسیع است و می‌تواند فرد به فرد و جامعه به جامعه تغییر کند. چه بسا عملی که در یک جامعه آزار جنسی مسلم است در جامعه دیگری یک رفتار روزمره معمولی محسوب شود.
دکتر آزاده کیان برای مثال به فرهنگ‌هایی اشاره می‌کند که در آنها لمس بدن طرف مقابل هنگام صحبت کردن امری عادی است: «آزار و مزاحمت جنسی و نه تجاوز، در جوامع مختلف می‌تواند متفاوت باشد. مثلا در کشورهای مدیترانه‌ای یا شرقی، افراد هنگام حرف زدن با هم تماس بدنی دارند اما در بسیاری از جوامع به خصوص با مذهب پروتستان اساسا رابطه لمس کردن بدن وجود ندارد و همین حرکت ممکن است آزار جنسی تلقی شود. بنابراین به نظرم تعریف آزار جنسی باید در جوامع مختلف و با توجه به فرهنگ‌های مختلف مورد دقت قرار بگیرد نه اینکه ما بخواهیم یک تعریف جهان شمول از این نوع آزار جنسی ارائه دهیم.»
شنیدن صوت11:55

بشنوید: پادکست درباره مرز بین تعریف و تمجید و مزاحمت جنسی

سوده راد با پذیرش تفاوت‌های فرهنگی و تاثیر آن بر تعریف آزار جنسی، تاکید می‌کند که اتفاقا موضوع بر سر همین فرهنگ است: «شما ببینید در کشورهایی که مردسالاری و پدرسالاری و سکسیسم عادی‌سازی‌شده‌‌اند، اتفاقا در اینجاها مرز رضایت داشتن خیلی کمرنگ است. در واقع عبور از مرز رضایت خیلی راحت‌تر است برای همین هم تعاریف فرق می‌کند.»
او در عین حال تاکید می‌کند که به هیچ وجه مایل نیست وارد مقوله "نسبیت فرهنگی" شود و معتقد به این باشد که چون در ایران متولد شده پس حتما فرهنگی دارد که در آن آزار جنسی یک موضوع سطحی‌تر و قابل پذیرش‌تری است.
تاثیر رابطه مبتنی بر قدرت در آزار جنسی
آزاده کیان فاکتور اصلی در تعریف آزار جنسی را رابطه مبتنی بر قدرت می‌داند. او می‌گوید: «به نظر من اصل اساسی آزار جنسی رابطه قدرت است. اگر رابطه قدرت به نفع مردان باشد و آنها از این رابطه قدرت سوءاستفاده کنند می‌شود آن را آزار جنسی نامید. در حقیقت بدیل آزار جنسی سر جا نشاندن زنان است؛ زنانی که در بیشتر موارد در موقعیت اجتماعی نابرابر با مردانی قرار دارند که آنها را مورد آزار جنسی قرار می‌دهند.»
Frankreich Iran Azade Kian Sozialwissenschaftlerin in Paris (Tehran Review)
آزاده کیان، جامعه‌شناس و پژوهشگر مسائل جنسیتی
او در توضیح این مسئله می‌گوید: «آزار جنسی زمانی اتفاق می‌افتد که مرد بخواهد اقدامی را چه لمس کردن چه بوسیدن و چه اقدام دیگر با یک زن انجام دهد ولی زن راضی به آن نباشد اما به خاطر ترس و واهمه‌ای که به لحاظ موقعیت اجتماعی مرد از او دارد نتواند مخالفت خودش را ابراز کند. اگر زنی در یک موقعیت مشابه با یک مرد باشد و مرد بخواهد او را لمس کند زن می‌تواند خیلی راحت به او بگوید دستت را بردار یا به من دست نزن چون موقعیت اجتماعی زن با این نه گفتن به هیچ وجه در خطر قرار نمی‌گیرد ولی یک منشی که رئیسش با او این کار را می‌کند به خاطر اینکه نگران شغلش است ممکن است در دم اعتراض نکند و سالها بعد که خود او در یک موقعیت مناسب‌تری قرار گرفت و دیگر از آن مرد نهراسید بگوید این یک آزار جنسی بوده است.»
اما با این تعریف چگونه می‌توان آزارهای خیابانی را که در ایران بسیار معمول است، به عنوان آزار جنسی تعریف کرد؟ در آزارهای خیابانی هیچگونه رابطه قدرتی وجود ندارد و چه بسا طبقه اجتماعی آزاردهنده پایین‌تر از طبقه اجتماعی آزاردیده باشد.
آزاده کیان اما در اینگونه موارد هم معتقد به رابطه قدرت است: «مردانی که در خیابان به زنان آزار جنسی می‌رسانند افرادی هستند که فکر می‌کنند فضای عمومی فقط و فقط متعلق به مردان است و اساسا زنان جایی در فضای عمومی ندارند. بنابراین وقتی زنی در فضای عمومی حاضر می‌شود، در حقیقت فضای آنها را مورد تجاوز قرار داده و به همین دلیل هدفشان این است که از طریق آزار رساندن، زنها را به خانه برگردانند. این هم به نوعی رابطه قدرت است چرا که در این جوامع به هر حال رابطه قدرت به نفع مردان است. اینجا فقط مسئله رابطه قدرت بین دو نفر نیست بلکه مربوط به رابطه قدرت کلی‌ای می‌شود که در این جوامع وجود دارد. چرا آزار خیابانی در جوامع اروپایی کمتر است؟»
اصل بر رضایت است
سوده راد ضمن تایید تاثیر رابطه مبتنی بر قدرت در تعریف آزار جنسی به مورد دیگری هم اشاره می‌کند: رضایت طرف مقابل. او در پاسخ به این پرسش که مرز آزار جنسی و ابراز توجه کجاست، می‌گوید: «خیلی ساده و در عین حال خیلی سخت است. موضوع دقیقا رضایت است. اینکه ممکن است پدر من به من بگوید "دختر خوشگلم" و من خیلی هم خوشم بیاید ولی اگر کسی در خیابان به من بگوید "خوشگل" این دیگر کامپلیمنت نیست، آزار جنسی است. اینجا رضایت شخص من ملاک است. هرکس می‌تواند درباره دیگران نظر داشته باشد اما وقتی شروع می‌کند این نظر را بیان کردن، درحقیقت وارد حریم طرف مقابل شده است و این ورود اگر بدون رضایت طرف مقابل باشد اسمش می‌شود آزار و تجاوز.»
Iran Aktivist Soudeh Rad
سوده راد، کنشگر برابری جنسیتی
اما اعلام این عدم رضایت باید به چه صورتی باشد که از سوی طرف مقابل به عنوان یک نشانه مسلم، قابل درک باشد؟ 
سوده راد می‌گوید: «هرکسی برای اعلام عدم رضایتش یک روش دارد اما خیلی مهم است که بدانیم اگر من لبخند می‌زنم معنایش رضایت نیست، اگر من شوخی می‌کنم معنایش این نیست که می‌خواهم کمپلیمان یا لمس جنسی دریافت کنم. سالهای سال است که جنبش فمینیستی یک شعار معروف دارد و آن هم "نه یعنی نه". ما امروز در جهانی زندگی می‌کنیم که فرهنگ تجاوز در آن شایع است، فرهنگ جنسیت‌زده "مرد برتر از زن است" در آن شایع است و باید تاکید کنم که موضوع خیلی جنسیتی است اما مختص یک جنس خاص نیست ما در روابط هم‌جنس‌گراها هم موضوع آزار جنسی را می‌بینیم.»
این کنشگر برابری جنسیتی به اهمیت آموزش اشاره کرده و می‌گوید: «ما هنوز تعریف آزار جنسی را به طور فراگیر آموزش نداده‌ایم، اینکه مرز رضایت با اشتیاق برای برقراری رابطه جنسی یا برقراری یک مکالمه جنسی کجاست. این مرز است که مشخص می‌کند آزار جنسی کجاست و رابطه پر از عشق و رضایت کجا.»
اهمیت "نه گفتن"
بسیاری از کسانی که به اذیت و آزار جنسی و یا حتی تجاوز جنسی متهم می‌شوند، ادعا می‌کنند که متوجه عدم رضایت طرف مقابل نشده‌اند و در حقیقت "یک نه صریح و قاطع" از او نشنیده‌اند.
به همین دلیل است که بایستی به زنان و به خصوص به دختران جوان آموزش داده شود که "شرم" را کنار گذاشته و "نه" بگویند.
آزاده کیان در این باره می‌گوید: «در بعضی جوامع به زنان یاد داده میشود که شرم داشته باشند در حالی که به آقایان یاد داده می‌شود که اصلا شرم نکنند و رفتار متفاوتی داشته باشند. این را ما حتی در  خیلی جوامع اروپایی شاهدش هستیم. به همین دلیل هم یکی از شعارهای ضد آزار جنسی این است که وقتی یک زن می‌گوید نه، یعنی نه و این باید آموزش داده شود و به آنها یاد داده شود، به خصوص دختران جوان که شرم را کنار بگذارند و وقتی مورد آزار جنسی قرار می‌گیرند بگویند نه و این نه به حدی صریح باشد که اگر طرف مقابل به رفتارش ادامه داد این افراد بتوانند جرأت کرده و شکایت کنند. البته به شرطی که پلیس و قوه قضائیه هم در شرایطی باشند که زن بتواند علیه آزاردهنده به آنها شکایت برد.»
سیگنال‌های اشتباه
برخی از مردان، معتقدند زنانی که لباس باز می‌پوشند در حقیقت خواهان توجه و نگاه بیشتر هستند و نه البته الزاما خواهان برقراری رابطه جنسی. به همین دلیل هم نگاه کردن به چنین زنانی را نه تنها آزار نمی‌دانند بلکه آن را خواسته این زنان عنوان می‌کنند.
سوده راد در این باره می‌گوید: «من می‌خواهم کمی به عقب برگردم. ببینید اصلا چرا زنها باید لباس پوشیده‌تر بپوشند؟ چرا باید سینه‌هایشان را بپوشانند در حالی که مردها می‌توانند سینه لخت حتی در خیابان یا پلاژ حضور داشته باشند؟ این فرهنگ است که هرکسی زن به دنیا می‌آید مجبور باشد خودش را بیشتر بپوشاند و اگر لباس کوتاه‌تر یا یقه بازتری بپوشد به معنای "در باغ سبز نشان دادن" یا "چراغ سبز نشان دادن" برای برقراری رابطه جنسی یا مورد توجه قرار گرفتن است. این تلاش برای پوشاندن بدن زن و تلاش برای جنسی کردن بدن زن است و از آن طرف تلاش برای اینکه مرد را یک شکارچی بدانیم تا زن را شکار کند و در واقع همه اینها چرخ‌دنده‌های مختلف فرهنگی هستند که متاسفانه به یک چرخ گوشت تبدیل شده برای آنکه آخرسر جنس و جنسیتی که ضعیف‌تر است در آن قربانی شود.» 
شنیدن صوت11:06

بشنوید: پادکست درباره کمپ‌های پناهجویی که در آن به زنان تعرض می‌شود

این کنشگر برابری جنسیتی تاکید می‌کند که در اینگونه جوامع، مردان هم تحت فشار هستند: «کافی است سری به سالن‌های ورزشی بزنید و ببینید چطور مردها تحت فشار هستند که بیشتر عضلانی بشوند و چطور زنی که دارد بدن‌سازی می‌کند به عنوان یک اقلیت به او نگاه می‌شود و به او می‌گویند "هیکلت دارد مردانه می‌شود". اینها همانطور که گفتم چرخ دنده‌های یک سیستم آسیب‌زننده هستند.» 
 آزاده کیان بر این نکته تاکید می‌کند که الزاما لبخند زدن یا نگاه کردن به یک زن یا تعریف کردن از زن، آزار جنسی محسوب نمی‌شود و چه بسا زنان از این رفتارها لذت هم ببرند. اما او می‌گوید: «اما این بستگی دارد به این که تعریف به چه نوعی صورت بگیرد و با چه دلیلی صورت بگیرد و اینکه مردان بفهمند وقتی زنی راضی نیست و نمی‌خواهد، دیگر ادامه ندهند و دیگر تکرار نکنند. متاسفانه بعضی آقایان که هدف آزار جنسی دارند ممکن است از یک تعریف شروع کرده و تا کارهای دیگر ادامه دهند و در واقع به حریم جسمی یک زن توهین کنند.»
فرهنگ، آموزش، رابطه قدرت، اهمیت نه گفتن و شهامت پذیرش نه  شنیدن و در کنار همه اینها اعتماد به سیستم قضایی‌ای که بتواند پناه آزاردیدگان جنسی باشد، فاکتورهایی هستند که باید در موضوع  اذیت و آزار جنسی مورد توجه قرار بگیرند.
خوش‌بینانه و شاید ساده‌انگارانه باشد اگر فکر کنیم بدون در نظر گرفتن این فاکتورها می‌توان به مبارزه با آزار جنسی رفت.

در همین زمینه: