زن زندانبان از راز قاچاقچیان جنسی پرده برداشت
سهیلا.ش.خبرگزاری اف سی ان ان: یک منبع آگاه در گفتگو با اف سی ان ان از رازی پرده برداشت که احتمال دست داشتن برخی مقامات قضایی و امنیتی ایران را در قاچاق دختران و زنان جوان کشور به سرزمین های دیگر قوت می بخشد.
حدود سه ماه پیش بود که وزارت خارجه امریکا در گزارشی با عنوان “قاچاق انسان ٢٠١٧” مدعی آن شد که گروههای سازمان یافته جوانان ایرانی را برای قاچاق جنسی هدف گرفته اند.
در واکنش به این گزارش همزمان با ٨ تیر (١٩ ژوئن)، بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی دولت آمریکا را متهم کرد که این گزارشها با هدف خدشه دار کردن وجهه جمهوری اسلامی ایران تهیه و اعلام شده اند.
با قرار گرفتن ایران در رده سوم این گزارش اعلام شد که در این کشور قوانین برای مقابله با پدیده قاچاق انسان از حداقل ها هم برخوردار نیستند و همین حداقل ها هم، به دلیل سیاستهای حکومت و فساد گسترده در ردههای مختلف جمهوری اسلامی، به شکل مناسب اجرا نمیشود.
همدستی مقامات زندان و زندانیان قاچاقچی
اکنون یک منبع آگاه در گفتگو با اف سی ان ان مدعی آن شده که اعضای باندهای قاچاق دختران و زنان جوان ایرانی در زندانهای و دادگاه های ایران به فعالیت مشغول هستند. و با ترفند های مختلف قربانیان جنسی و افراد بی پناه را طعمه قرار می دهند.
این بانوی میانسال زندانبان زندان مرکزی یکی از کلانشهرهای کشور است که نمی خواهد نامش فاش شود. او در این گفتگو از سرنوشت تلخ دختران فراری تعریف کرد که خانواده هایشان قید آنها را می زنند.
او در گفتگو با اف سی ان ان افزود:”این دختران جوان بعد از چند بار سابقه زندان، چون هیچ حامی ندارند و بدون پناهگاه می مانند، طعمه خوبی برای قاچاقچیان هستند.به سادگی می توان با طمع زندگی در غرب آنها را از کشور خارج کرد.بدون آن که پای هیچ ولی دم قانونی در کار باشد.البته خیلی از دختران کم سن و سال فراری در اولین مورد دستگیری و قبل از صدور حکم دادگاه طعمه باندهای قاچاق انسان می شوند و به روسپی خانه های خارجی راه پیدا می کنند. “
این بانوی زندانبان ناتوانی از طبقه بندی زندانیان و نبود فضای کافی و استاندارد در زندانها را عامل برقراری رابطه بین افراد سابقه داری می داند که سرکرده باندهای فساد و فحشا در زندان های کشور هستند.
او ادامه می دهد:” این زنان سابقه دار که برخی تا ده سال میهمان زندان هستند برای خودشان برو بیایی دارند. پول های حسابی به دستشان می رسد و سفره های رنگارنگ در بند پهن می کنند. به این ترتیب برای دختران فراری و کم سن و سال جذاب به نظر می رسند و به سادگی آنها را تور می کنند. تا جایی که این دختران بلافاصله بعد از آزادی به اعضای باند قاچاق سپرده می شوند.مواردی را شاهد بودم که در خروجی زندان انتظار این دخترها را می کشیدند و من هم اصلا نتوانستم مانع شوم. بس که وعده و وعید به آنها داده بودند.متاسفانه شرایط کشور ما هم به گونه ای هست که خانواده این دختران به خاطر حفظ آبرو از خدا می خواهند آنها دیگر به خانه برنگردند تا بتوانند به آشنایان بگویند دخترمان ناگهانی مرد.یا این که در غربت ازدواج کرد. به این دلیل هیچ کسی پیگیر غیبت این دخترها نمی شود.در این بین مقامات تاثیر گذار زندان هم به این سرکرده های باند فساد و فحشا میدان می دهند.بارها شاهد بودم که چند زن زندانی با جرم های مالی، از کار این زنان سابقه دار سردرآورند و اعتراض کردند، اما با هماهنگی زندانبان ها در بند زنان کتک مفصلی از هم بندهای خود نوش جان کردند.”
این بانو از شرایط اسف بار دیگری پرده برمی دارد که وجود فساد در سیستم قضایی را علنی می کند. او ادامه می دهد:” در مواردی این دختران کم سن فراری بعد از حضور در اولین جلسه دادگاه ناپدید می شوند. حتی شاهد بودم که قاضی پرونده با تبرئه آنها، دختران را همراه خود برد و دیگر خبری نشد.”
به باور این زندانبان که بیش از دو دهه است این مسئولیت را برعهده دارد این گروه از زنان و دختران به دلیل نداشتن هیچ پناهگاه و پشتیبان خانوادگی و قانونی به هر دستاویزی برای بهبود شرایط خود متوسل می شوند و به سادگی می توان با وعده های زندگی آنچنانی فریبشان داد.
او خاطرات تلخ دیگری را هم نقل می کند که مربوط به نامشخص بودن سرنوشت کودکان نامشروعی است که در زندان بدنیا می آیند اما پدر مشخصی ندارند و خانواده دختر فراری هم حاضر به پذیرش نوزاد نیست.
در شرایط قانونی چنین کودکانی باید به سازمان بهزیستی سپرده شوند اما به گفته این زندانبان دست داشتن اعضای باندهای قاچاق انسان در مراکز قانونی از جمله زندانها زمینه سوء استفاده از این نوزادان و فروش آنان را فراهم می کند. تا در سن نوجوانی به بهایی گزاف به مشتریان خارجی فروخته شوند.
این بانوی ایرانی به استناد به خاطرات دوستان و همکارانش در دیگر کلانشهرهای کشور مدعی است که مشابه این اتفاق ها در زندانهای مرکزی دیگری هم رخ می دهد و سالهاست ادامه دارد.بدون آن که هیچ مقامی برای برخورد قانونی اقدام کرده باشد.
برنامه ریزی طولانی مدت برای قاچاق انسان در ایران
جامعه شناسی که چندی در مرکز آسیب های اجتماعی بهزیستی شیراز خدمت می کرده هم در گفتگو با اف سی ان ان تاکید کرد که مقامات رسمی در ایران اتفاق هایی را که بیانگر رشد قاچاق زنان و دختران و کودکان ایرانی است، نادیده می گیرند و با این اقدام به احتمال کسب سود مسئولان از این طریق دامن می زنند.
او معتقد است که فعالیت باندهای قاچاق انسان در ایران با برنامه ریزی طولانی مدت دنبال می شود. از نظر این کارشناس خرید نوزادان زنان معتاد، بی توجهی به مناسب سازی ظرفیت مراکز نگهداری نوزادان بی سرپرست و دختران فراری در بهزیستی و رهاسازی کودکان خیابانی جمع آوری شده بعد از یکی دو شبانه روز در کانون های فساد بخشی از این برنامه ریزی است که به سادگی طعمه های قاچاقچیان را شناسایی می کند.
این جامعه شناس با استناد به آمارهای رسمی بهزیستی در تهران از رشد آمار دختران فراری در پایتخت می گوید و این که سالانه حدود ۱۵ درصد دختران ۱۴ تا ۱۸ ساله کشورمان از خانه فرار می کنند.
گزارش سالانه وزارت امور خارجه آمریکا هم بیانگر روند رو به رشد شمار زنان و دختران ایرانی است که از طریق گروه های سازمان یافته برای خدمات جنسی اجباری به دبی، کشورهای همسایه و حتی کردستان عراق برده میشوند.
به باور این جامعه شناس مقامات جمهوری اسلامی حتی به این نکته هم توجه ندارند که ایران در پنج سال گذشته مقصد و مبدأ قاچاق جنسی مردان، زنان و کودکان بوده و سن دختران هدف باندهای قاچاق در ایران به ۱۳ تا ۱۷ سال رسیده است.در صورتی که نادیده گرفتن این واقعیت های تلخ هزینه های غیر قابل جبرانی را به ایران و ایرانی تحمیل می کند که شاید هیچ یک از مقامات جمهوری اسلامی برای حذف این هزینه ها تدبیری نداشته و خود را مسئول قلمداد نکنند.چون این هزینه ها فقط باری بر دوش ایرانیان خواهند بود.
پیش بینی خطر با حساب سرانگشتی
البته وضع کنونی کشورمان از قبل هم به سادگی قابل پیش بینی بود.
مصطفی جانقلی، آسیب شناس در سال ۱۳۹۴ پیش بینی کرد که از سال ۱۳۹۵ پدیده نامبارک دختران فراری در ایران رشد غیر قابل کنترلی را شروع خواهد کرد.که زمینه ساز سرشارشدن سودهای کلان به جیب قاچاقچیان جنسی خواهد بود.
به گزارش سلامت نیوز جانقلی در این باره گفته بود:” در دو دهه قبل نسبت بزه زنان به مردان ۴ درصد بود، اما الان به نزدیک ۱۱ درصد است. از طرفی کودکان خیابانی دهه ۶۵ تا ۷۵ متولد دهه ۵۵ هستند که بلوغ آنها پدیده دختران فراری را رقم زد؛ در سالهای ۷۹ تا ٨٢، ٢٢ هزار کودک از بستر خیابانها جمعآوری شدند که در سال ٩۵ به آستانه بلوغ میرسند و به دلیل حوزه اجتماعی آشفته در معرض آسیبها هستند.از طرفی الان باید ۲۰ میلیون کودک مدرسه ای داشته باشیم، اما طبق آمار رسمی آموزش و پرورش حدود ۱۳ میلیون نفر مدرسه می روند یک سوال ساده این است که ۷ میلیون نفر دیگر کجا هستند؟ این کودکان کار و خیابان هستند که برخی از آنها دختر فراری هستند. بنابراین با بررسی این اطلاعات قابل پیش بینی است که از سال ۹۵ به بعد آسیبهای اجتماعی به ویژه دختران فراری در ایران بیشتر می شود.”
گفته های جسته گریخته مسئولان و تایید خطر
متاسفانه در شرایط کنونی مقامات ایرانی همچنان از پذیرش واقعیت سرباز می زنند. و در برابر هر نوع اطلاع رسانی که بر واقعیت های انکار ناپذیر انگشت گذاشته و مهر تایید می زند به برچسب هایی چون ” دشمن خارجی و استکبار جهانی” متوسل می شوند.
از همین روست که حاضر نیستند به قوانین بین المللی در این زمینه احترام بگذراند و برای کشف شبکه های قاچاق انسان و شبکه قاچاق جنسی تلاش موثری داشته باشند.البته این احتمال هم وجود دارد که این مقاومت ها در برابر واقعیت، در امان ماندن دست های پشت پرده در پدیده رو به رشد قاچاق زنان و دختران، در ایران را هدف قرار داده باشد.
این در حالی است که واقعیت های موجود در گوشه و کنار کشورمان به سادگی قابل مشاهده هستند. که پراکندگی کودکان خیابانی دختر و پسر و رشد رو به فزونی دختران فراری بخشی از این واقعیت هاست. اما مسئولان به سادگی از کنار این ها می گذرند و هر از چند گاهی از وعده و وعیدها برای سر و سامان دادن به این شرایط حرف می زنند.
در این میان گاه به گاهی برخی مسئولان آماری اعلام می کنند یا به طور مبهم هشداری می دهند که از قوت و پیگیری لازم برخوردار نیست و تاثیری هم ندارد.چون مورد بی اعتنایی دیگر مقامات قرار می گیرد.
بد نیست برای نشان دادن این بی اعتنایی یکی از آمارهای رسمی را بررسی کنیم.طبق آخرین آمارها پایتخت جمهوری اسلامی نزدیک به ۲۰ هزار بیخانمان دارد که نزدیک به سه هزار نفر از آنها زن هستند.و ۹۰ درصد آنان در زمان آمارگیری باردار بوده اند.آمارهای غیر رسمی هم بیانگر این است که اکنون سن کارتن خوابی جمعیت زنان در تهران به ۱۸ سال رسیده است. در همین حال شاهدیم که تنها مرکز پذیرایی امن زنان کارتن خواب در تهران فقط ۱۵۰ نفر ظرفیت دارد. تازه ترین آمارها هم حاکی است که حداقل ۲۰ هزار کودک خیابانی در تهران وجود دارد که به حال خود رها شده اند. همه این ها طعمه های خوبی برای قاچاقچیان جنسی به شمار می روند.این وضع در اغلب کلانشهرهای کشور و به ویژه مشهد و شیراز هم بیداد می کند.که متاسفانه رسانه های محلی و استانی جرات ندارند آماری در این زمینه اعلام کنند.
به گزارش نشریه جهان صنعت چندی پیش هم رییس سازمان تعزیرات حکومتی کشور از وضعیت قاچاق انسانی و در نهایت تنزل شان انسانی در این فرآیند یعنی قاچاق دختران و زنان جوان ایرانی به کشورهای همسایه خبرداد.
در این شرایط واقعیت از دیده ها پنهان نیست. رشد سودجویی و فساد در میان برخی نهادها و دستگاههای نظام جمهوری اسلامی دختران و زنان جوان و حتی کودکان بی پناه و بی سرپرست و یا بدسرپرست در ایران را تهدید می کند.آن هم در وضعی که این قربانیان هیچ جایگاه قانونی ندارند.
براین اساس اکنون یکی از معضلات جدی قربانیان قاچاق جنسی در ایران برخوردهای قانونی و اعمال مجازات های مختلفی است که شامل حال آنان می شود.
چرا که برچسب هایی چون فراری، ارتکاب رابطه نامشروع و حتی بدنام کردن نام جمهوری اسلامی و ضربه زدن به این نظام مقدس در عرصه بین المللی شامل حال این قربانیان می شود . که به تناسب آن مجازات هایی را هم به دنبال دارد. این جاست که این دسته از قربانیان حتی جرات و انگیزه لازم برای احقاق حق انسانی و قانونی خود را هم ندارند.در این میان گروه اندکی از این قربانیان، بعد از سپری شدن تاریخ مصرفشان، شانس ورود مجدد به وطن را دارند. اما همان ها هم به دلیل نبود کانون های حمایتی و قانونی مجبورند از حق انسانی و قانونی خود برای ظلمی که شامل حالشان شده پرهیز کنند.و همچنان به زندگی ناخواسته در کانون های فساد ادامه دهند.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar