دیدگاه: چرا سقط جنین کردم
- 2 دسامبر 2015 - 11 آذر 1394
اکثر مردم در مورد دلایل زنان برای روی آوردن به سقط جنین تصورات خود را دارند. در این مطلب زنی که قبلا با کمال اشتیاق صاحب دو فرزند شده دلایل خود برای سقط جنین را توضیح می دهد.
ژانویه سال ۲۰۱۰ بود. ۳۵ ساله بودم و دو فرزند خردسال داشتم. دختر اولم دو سال و نیمه و دومی یک ساله بود. زندگی خوب بود و شاد بودم. خانه خودمان را داشتیم و دخترانم زیبا و سرحال و مایه سرگرمی ما بودند. هر چند نگهداری و بزرگ کردن آنها در عین حال خسته کننده هم بود.
از بسیاری جنبه ها من داشتم مادر شدن را یاد می گرفتم، گاهی اوقات از کوره در می رفتم و احساس می کردم که نمی توانم از پس همه کارها بر بیایم. چون همسرم ساعت های طولانی کار می کرد تقریبا تمام روز را با بچه ها تنها بودم.
بنابراین وقتی متوجه شدم که دوباره باردار شدهام احساسات متناقضی پیدا کردم، همان وسواس ها و واکنش هایی که معمولا هنگام یک بارداری اتفاقی و برنامه ریزی نشده به آدم دست می دهد. در سن ۲۴ سالگی بار دیگر دچار این حالت شده بودم.
از یک طرف احساس هیجان و شوق بسیار نیرومندی به وجود می آورد که یک حالت غریزی، جسمانی و رام نشدنی است و سپس حالت دستپاچگی، به دام افتادن و نگرانی را ایجاد می کند. مطمئن نبودم که بچه دیگری می خواهم و تقریبا برایمان مسلم بود که نمی توانم از پس آن بربیاییم.
دو تا بچه داشتم و به خوبی می دانستم بچه بزرگ کردن یعنی چه. شب نخوابیدن، صبح های زود بیدار شدن، انبوه کارهای مربوط به بچه داری، سر و کله زدن با دو کودک خردسال و بالاخره فشار مالی و هزینه های بزرگ کردن دو بچه را به خوبی می شناختم. با خودم صادق بودم و می دانستم که به زحمت از پس بزرگ کردن همین دو بچه برمی آیم و می دانستم که قطعا به آن حد مادر خوبی نیستم که در عین حال از یک نوزاد دیگر هم نگهداری کنم.
ضمنا می دانستم که اگر صاحب بچه سوم بشوم دخترهایم تا حدی اذیت خواهند شد چون توجه و ثبات لازمی را که برای رشد آنها لازم است دریافت نخواهند کرد. دختر بزرگترم از همان روزهای تولد خواهر کوچکش به او شدیدا حسادت می کرد و هر بار می دید که به او شیر می دهم پاهایش را به زمین می کوبید و فریاد می کشید نه! حقیقت این است که آن روزها با خودم فکر می کردم که فاصله سنی دو دخترم بسیار کم است.
به خاطر مجموعه این دلایل من و همسرم پس از مدت کوتاهی فکر کردن به این نتیجه رسیدیم که باید به بارداری من خاتمه داد.
_______________________________________________
میزان سقط جنین
- در سال ۲۰۱۴ حدود ۵۴ درصد از زنانی که در انگلستان و ولز سقط جنین کردند، چندی پیش از این عمل بچه دار شده بودند.
- در سال ۲۰۰۴ تعداد زنان گروه سنی ۳۰ تا ۳۴ سال که سقط جنین کردند حدود ۱۴ و نیم در یک هزار نفر بود. در سال ۲۰۱۴ این رقم کمی افزایش یافته و به ۱۶ و نیم در هر هزار نفر رسید. درصد زنان بالای سن ۳۵ سال نیز از ۶و۸ به ۷و۴ در هر هزار نفر افزایش یافته است.
- از هر ۱۰ زن آمریکایی که عمل سقط جنین را انجام می دهد شش نفرشان مادر هستند.
منابع :اداره بهداشت عمومی بریتانیا و موسسه گاتمچر در آمریکا
________________________________________________
کاملا صادقانه توضیح می دهم. می دانم که شاید صحبت کردن در مورد بارداری و خاتمه دادن به بارداری با این زبان و مفاهیم خشک و عملگرایانه کمی نامناسب باشد. بارداری اسرار آمیز، رمانتیک و معجزه آساست و قاعدتا نباید آن را با معیارهای عملی و راحتی زندگی سنجید. ولی بارداری در عین حال پر دردسر و بی رحم و موضوع بسیار جدی است چون نتیجه آن افزودن فرد جدیدی به خانواده با تمام مسئولیت ها و پیامدهای آن است.
باید بتوان از این عضو جدید خانواده برای تمام عمر نگهداری کرد بدون آنکه توان روحی - روانی و یا استطاعت مالی والدین ته بکشد. باید مطمئن بود که بچه جدید را می توان به بهترین نحو بزرگ کرد. از اینکه این مورد بارداری ام را به این روش تجزیه و تحلیل کردم نه شرمنده ام و نه پشیمان. من فرد واقع گرایی هستم و محدودیت ها و قابلیت های خود را می شناسم.
در هفته پنجم بارداری، صبح یک روز یکشنبه تنهایی سوار قطار شدم و به کلینیک رفتم.
تقریبا می دانستم چه در انتظارم است. یک بار دیگر در سن ۲۴ سالگی سقط جنین کرده بودم. در آن مورد به من بیهوشی کامل دادند و یک روز در کلینیک بستری بودم. اما این بار وضع فرق می کرد. تنها بودم و احساس می کردم که می خواهم هر چه سریعتر این کار را انجام دهم، به خانه برگردم و از بچه هایم مراقبت کنم. این موضوع را به هیچکس نگفتم، فقط من و همسرم می دانستیم. به بچه ها گفته بودم که با دوستانم می روم بیرون و به بقیه اعضای خانواده هم نگفتم چون نمی خواستم هیچکس به خاطر تصمیم درستی که من گرفته بودم احساس ناراحتی و اندوه بکند.
به نظرم اکثر زنانی را که آن روز در کلینیک دیدم در شرایطی مشابه من بودند، مادرانی که به فاصله کوتاهی پس از تولد فرزندشان دوباره باردار شده بودند.
بدن اکثر زنان در ماههای پس از وضع حمل بارورتر می شود و در نتیجه ممکن است ساده تر باردار شوند. در عین حال بعضی از زنان اینطور تصور می کنند که دوران شیر دادن به نوزاد و یا نداشتن عادات ماهانه منظم پس از هر وضع حمل ممکن است از بارداری جلوگیری کند. در حقیقت در سال ۲۰۱۴ بیش از ۵۴ درصد از زنانی که سقط جنین کردند مادرانی بودند که چندی پیش صاحب فرزند شده بودند.
دکتری که قبل از سقط جنین، من را معانیه کرد پیشنهاد کرد که چون چندی پیش وضع حمل کرده ام سقط جنین را بدون بیهوشی انجام دهم. چون دوبار وضع حمل کرده بودم و مطمئن بودم می توانم درد را تحمل کنم نظر او را پذیرفتم. در عین حال بدون استفاده از بیهوشی می توانستم زودتر کلینیک را ترک کرده و به خانه برگردم.
یکی دیگر از تفاوت های این سقط جنین با مورد قبلی در همین بود، خیلی دردناک تر و در عین حال واقعی تر بود. اولین بار که سقط جنین کردم پس از به هوش آمدن احساس می کردم از یک خواب عمیق و طولانی بیدار شده ام، اما بار دوم همه چیز را حس کردم.
پنج هفته باردار بودم. جنین پنج هفته ای به اندازه یک دانه کنجد است و بیشتر شبیه تخم یک وزغ است تا یک انسان. جنین پنج هفته ای من می توانست رشد کند و به انسان کوچکی بدل شود که امروزه زنده می بود. ولی ما حقیقتا مطمئن بودیم که نمی توانیم عشق و علاقه، ثبات و توجهی را که نیاز دارد به او بدهیم. امروزه هنوز هم از آن تصمیم خود مطمئنم و باید اعتراف کنم که دیگر به ماجرای سقط جنین و کودکی که ممکن بود به وجود بیاید و متولد شود، چندان فکر نمی کنم.
چه موافق باشیم و چه نباشیم، سقط جنین یکی از روشهای کنترل و پیشگیری از بارداری زنان است. سقط جنین میلیونها خانواده را از فشارهای عصبی و ناشادمانی محصول بارداری های ناخواسته نجات می دهد.
بارداری تصادفی یا ناخواسته زنان دلایل متعددی دارد، از ناکارآمدی داروهای پیشگیری از بارداری و یا عدم توجه دقیق به چرخه ماهانه باروری گرفته تا تجاوز. به اعتقاد من زنان نباید مجبور شوند که با تداوم بارداری و وضع حمل هزینه این تصادف ها را بپردازند.
هنگام وقوع هر تصادف دیگری روش معمول و انسانی این است که همه تلاش ها صورت بگیرد تا هزینه تصادف کاهش یابد. مجروح را به بیمارستان می برند، هر عملی که لازم باشد روی او انجام می دهند تا سلامت خود را بازیابد و حتی پس از دوران نقاهت تلاش می شود کمک های روحی- روانی در اختیار او قرار دهند.
فقط در مورد بارداری تصادفی است که گروهی با نادیده گرفتن دهه ها پیشرفت علمی و پزشکی معتقدند که زن باردار را باید به حال خود رها کرد تا طبیعت روند خود را طی کرده و یک نوزاد ناخواسته متولد شود.
به نظرم کسانی که با سقط جنین مخالفند طرفدار ساده کردن و ساده جلوه دادن زندگی هستند. یک جنین (نوزاد متولد نشده) نمادی ساده و بکر و سرشار از امید و آرزو است. اما زندگی واقعی به این سادگی نیست.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar