lördag 26 juli 2014

بریدن آلت جنسی زنانFemale Genital Cutting برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریس

بریدن آلت جنسی زنان
بریدن آلت تناسلی زنان (به انگلیسی: Female Genital Cutting) یا ختنه زنان (به عربی: ختان الإناث) یا ناقص‌سازی جنسی زنان یا مثله کردن جنسی زنان (به انگلیسی: Female Genital Mutilation) بر اساس تقسیم بندی سازمان بهداشت جهانی به یکی از چهار عمل زیر اشاره دارد: مثله کردن آلت تناسلی زنان از نوع اول شامل برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریس و/یا غلفه‌است (کلیتوریدکتومی)، نوع دوم شامل برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریس و لبهای کوچک فرج با/بدون بریدن لبهای بزرگ فرج، نوع سوم شامل تنگ کردن مجرای مهبل با ایجاد یک مهر و موم پوششی با قطع کردن و تغییر مکان دادن لب‌های کوچک فرج و/یا لب‌های بزرگ فرج، با یا بدون برش کلیتوریس، و نوع چهارم شامل هرگونه عمل خطرناک دیگر بر روی آلت تناسلی زنان به مقصودی غیر پزشکی مانند: سوراخ کردن، سوزن زدن، شکافتن و غیره می‌باشد…
این عمل پیامدهای منفی بسیاری بر سلامت و روان دختران و زنان دارد. در بین سال‌های ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ میلادی، برش دستگاه تناسلی زنان به شکل عمده‌ای مشکلی پزشکی در نظر گرفته می‌شد، ولی از سال ۱۹۹۰ میلادی به بعد گفتمان‌های پیرامون این موضوع به نقض حقوق اصلی انسانی نیز توجه می‌کنند و این عمل نقض حقوق اساسی زنان و کودکان شمرده می‌شود. از سال ۲۰۰۳ میلادی، ۶ فوریه به عنوان روز بین‌المللی عدم هرگونه مدارا با مثله کردن جنسی زنان نامگذاری شده‌است. سازمان ملل متحد برنامه‌ای برای کاهش قابل ملاحظه میزان انجام این عمل تا سال ۲۰۱۵ دارد و اقداماتی برای برچیدن این رسم در دو سطح جامعه و ملی پیشنهاد کرده‌است.
گمان می‌رود که ظهور آداب مربوط به بریدن آلت تناسلی زنان برای اولین بار در مصر باستان در دره رود نیل اتفاق افتاده باشد، و از آنجا به نواحی اطراف مانند حوزه رود نیل، شمال شرقی و غرب آفریقا گسترش یافته باشد. یک نظریه می‌گوید: این رسم هدفش جلوگیری اختلالات جنسی نبوده‌است، بلکه نوعی مناسک گذار به حساب می‌آمده‌است که ریشه آن در افسانه‌های بدویان مصری و دیگر مردمان آفریقا یافت می‌شود. بریدن آلت تناسلی زنان به صورت سنتی در بیش از ۳۰ کشور جهان انجام می‌شود که بیشتر آنها آفریقایی هستند. این عمل بر روی بسیاری از زنان مهاجر آفریقای‌تبار ساکن در اروپا و آمریکای شمالی، انجام شده است.. در میان کشورهای فارسی زبان، در جنوب و غرب ایران این رسم وجود دارد. به گزارش بنیاد جمعیت سازمان ملل تعداد زنان ختنه شده در جهان ۱۲۰ تا ۱۴۰ میلیون بوده و هر ساله سه میلیون دختر دیگر نیز در معرض این خطر هستند.در طی سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۶ میزان زنان ختنه شده به صورت تدریجی رو به کاهش بوده‌است. این عمل را به دلیل باورهای سنتی جنسی، اجتماعی، باورهای غیر علمی طبی و زیبایی‌شناختی، و مذهبی انجام می‌دهند.
در کشورهایی که انجام این عمل مرسوم است، امکان دارد بصورت خیلی پراکنده و غیرمنظم مرسوم باشد و یا تقریباً توسط همه مردمان آن کشور انجام شود. رابطه مشخصی بین انجام این رسم و مذهب خاصی نیز وجود ندارد: به عنوان مثال در ناحیه‌ای در جنوب نیجریه پنج گروه نژادی برش دستگاه تناسلی را انجام می‌دهند ولی یکی از آنها مسلمان است، دو تا از آنها عمدتاً مسیحی هستند، و دوتای دیگر مذهب سنتی‌شان را دارند. پیرامون موضع‌گیری اسلام در قبال ناقص‌سازی جنسی زنان سخن بسیار رفته‌است. قرآن در مورد ختنه زنان صحبتی نمی‌کند، اما احادیث متناقضی در رد و حرمت آن روایت شده‌است. در میان امامان اهل سنت احمد حنبل آن را مکرومه (عمل نجیب) می‌دانست؛ شافعیان ختنه زنان را در حد بریدن پوست کوچکی که در نوک دستگاه جنسی زنان قرار دارد واجب می‌دانند. در میان شیعیان به‌جز یک استثنا (فرقه مستعلوی) شیوع ندارد. موضع‌گیری مراجع شیعه متفاوت است. عده‌ای آن را مستحب می‌دانند و برخی دیگر سنتی جاهلی‌اش می‌دانند که در صورت آسیب‌رسانی جسمی حرام است. ختنه زنان در میان یهودیان اتیوپی(فلاشاها) نیز دیده می‌شود هر چند که بین یهودیان در دوران باستان مرسوم نبوده و نامی از آن در عهد عتیق یا عهد جدید نیامده‌است.
ختنه زنان و نام‌های سنتی
یافتن نام مناسب برای اشاره به برش دستگاه تناسلی زنان برش موضوعی جدال برانگیز بوده‌است. به صورت سنتی از کلمه «ختنه زنان» استفاده می‌شده‌است. این کلمه در متون فقهی اسلامی و همچنین در متون مردم‌شناسان مرسوم است.این رسم در بندر کنگ «تیغ سنت و فرهنگ» خوانده می‌شود. اهالی مالزی آن را گوساران (به معنی «حقیقت سوهان زدن دندان‌ها» می‌خوانند) زیرا در غروب قبل از سوهانی خیالی به دندان‌ها زده می‌شود. در جاوه آن را «سنت» می‌خوانند. اهالی موأب آن را «سرّ» می‌خوانند زیرا عموماً این کار به صورت مخفیانه انجام می‌شود و مردان از آن آگاه نمی‌شوند. همچنین ختنه زنان و مردان گاهی اوقات «طهر» نیز خوانده می‌شود. در متون اسلامی و عربی، «خفض» یا «خفاض» به صورت خاص در اشاره به ختنه زنان استفاده می‌شود در حالی که الفاظ «ختن» یا «ختان» برای هم مرد و هم زن استفاده می‌شود. در اینجا خفض در لغوی‌اش به معنی «کاستن» به کار رفته‌است.
مثله کردن جنسی زنان
از اواخر دهه هفتاد میلادی لغت Female Genital Mutilation (FGM)(معنی لغوی: «مثله کردن آلت تناسلی زنان») مورد استقبال قرار گرفت؛ و در سال ۱۹۹۰، این واژه در سومین کنفرانس کمیته بین‌آفریقایی در مورد مناسک سنتی که بر سلامت زنان و کودکان تاثیر دارد (IAC) در آدیس آبابا، اتیوپی، پذیرفته شد. یک سال بعد، سازمان بهداشت جهانی(سازمان تخصصی زیر مجموعه سازمان ملل) به سازمان ملل توصیه نمود تا این واژه را بکار گرفته شود. به‌دنبال این توصیه، این واژه بطور گسترده در اسناد سازمان ملل مورد استفاده قرار گرفت.
برگزیدن این نام جدید به دلایلی چند بود. از آنجا که ضررهای این عمل امروزه شناخته شده‌است استفاده از این لفظ بار معنایی سنگینی مبنی بر مضر بودن و خطرناک بودن آن داشته، ناقض حقوق زنان و غیر انسانی بودن آن نشان داده می‌شود. امید می‌رفت که که پذیرش این نام، رایزنی‌های بین‌المللی جهت مبارزه با این رسم را تسهیل نماید.علاوه بر این به دلیل اینکه شباهتی بین این عمل و ختنهٔ مردان وجود ندارد، استفاده از لفظ ختنه هنگام نقد ختنه زنان ممکن است باعث توهین به یهودیان و مسلمانانی که ختنه مردان را انجام می‌دهند بشود،بریدن آلت تناسلی زنان تفاوت‌های بنیادین با ختنه دارد. ختنه زنان بر خلاف ختنه مردان پس از زمان عمل باعث ایجاد ناراحتی می‌شود و پاسخ جنسی شخص را کاهش می‌دهد. همچنین بر خلاف ختنه مردان بخشی از قصد انجامش مهار جنسی شخص ختنه شده می‌باشد.
استفاده از لفظ «مثله کردن زنان» منتقدینی داشته‌است. منتقدین استدلال می‌کنند این کلمه واژه‌ای تحقیرآمیز و ارزشی بوده زیرا قصد آزار دادن و مثله کردن را به کل افراد یک جامعه نسبت می‌دهد(در حالی که چنین چیزی در اکثر موارد صحت ندارد) و ممکن است زنانی که تحت این عمل قرار گرفته‌اند و خود را مثله شده نمی‌یابند و خانواده‌شان را مثله‌گر نمی‌دانند، این توصیف را توهینی به خود و به خانواده‌شان بپندارند.گروه فعالان زن آفریقایی برای تحقیق و توسعه ضمن اعلام مخالفت با برش دستگاه تناسلی زنان، استفاده از کلمه «مثله کردن جنسی زنان» را به شدت محکوم کرده و استفاده از اینگونه کلمات تحقیرآمیز را مصداق نژادپرستی و روحیه تخاصمی غربی‌ها دانسته‌است.
بریدن آلت تناسلی زنان
از اواخر دهه نود عبارت Female Genital Cutting (FGC)(معنی لغوی: «بریدن آلت تناسلی زنان») نیز در متون علمی و تحقیقاتی مورد استفاده قرار گرفت.
رواج حال حاضر نام‌ها
به گفتهٔ سازمان بهداشت جهانی شواهدی وجود داشت که لفظ مثله کردن زنان مقاومت‌هایی در سطح جوامع به وجود می‌آورد و مبارزه با این رسم را در سطح جوامع بومی مشکل می‌نماید. بنابراین با توجه به اهمیت و نیاز به استفاده از واژه «مثله‌سازی» در سطح سیاست‌گذاری کلان و همچنین نیاز همزمان به استفاده از عبارتی با پیش‌قضاوت‌برانگیزی کمتر در سطح جوامع بومی، لفظ «برش/مثله کردن جنسی زنان» توسط سازمان‌های وابسته به سازمان ملل نظیر یونسکو به کار می‌رود. البته تمام سازمان‌های وابسته به سازمان ملل موافقت کرده‌اند که به عنوان یک ابزار در رایزنی‌های خود از «مثله کردن جنسی زنان» استفاده نمایند.
ناقص سازی جنسی زنان
برخی منابع فارسی زبان لفظ «ناقص سازی جنسی زنان» را برای این عمل به کار می‌برند.
دغدغه‌های مردم‌شناختی
همچنین ببینید: بریدن آلت تناسلی زنان از دیدگاه مردم‌شناسان
نام‌گذاری بریدن آلت تناسلی زنان موضوع مجادله برانگیزی برای مردم شناسان بوده‌است. برخی از مردم‌شناسان با اصرار بر احترام به عقاید و سنن فرهنگ‌ها نامگذاری «مثله کردن جنسی زنان» را رد کرده و بجای آن عناوینی مانند «جراحی سنتی زنان» را پیشنهاد می‌کنند؛ پیشنهادی که توسط برخی محققین دیگر به دلیل غلط انداز بودنش مورد نقد قرار گرفته‌است
انواع بریدن آلت تناسلی زنان
سازمان بهداشت جهانی (WHO) در سال ۱۹۹۷ میلادی مثله کردن آلت تناسلی زنان را بر سه نوع تقسیم‌بندی کرده بود که در شکل نمایش داده شده‌است. گزارش جدیدتر سازمان ملل چهارگونهٔ این عمل را بر می‌شمارد:
نوع اول: برداشتن کلی یا جزئی کلیتوریس و/یا غلفه است (کلیتوریدکتومی)
نوع دوم: برداشتن کلی یا جزئی کلیتوریس و لبهای کوچک فرج، با/بدون بریدن لبهای بزرگ فرج
نوع سوم: هرگونه تنگ کردن مجرای مهبل با ایجاد یک مهر و موم پوششی با قطع کردن و تغییر مکان دادن لبهای کوچک فرج و/یا لبهای بزرگ فرج، با یا بدون بریدن کلیتوریس
نوع چهارم: هرگونه عمل خطرناک دیگر بر روی آلت تناسلی زنان به مقصودی غیر پزشکی. مانند سوراخ کردن، سوزن زدن، شکافتن و غیره.
در تقسیم‌بندی‌ای دیگر بریدن آلت تناسلی زنان دست‌کم بر سه‌گونه‌است:
ختنه سنت: که در آن اجازه می‌دهند مقدار کمی خون از روکش کلیتوریس خارج شود، یا اینکه بخش‌هایی از روکش کلیتوریس را برمی‌دارند. اینگونه از برش دستگاه تناسلی زنان نزدیکترین به ختنه مردان بوده هرچند انجام عمل ظرافت بیشتری را خواهان است و امکان اشتباه هنگام انجام عمل بیشتر است. این نوع برش دستگاه تناسلی زنان، نوع غالب انجام آن نبوده و به نواحی جغرافیایی خاصی (عمدتاً مالزی) محدود می‌شود.
قطع کردن: قطع کردن بخشی از دستگاه تناسلی زنان که می‌تواند از قطع کلیتوریس تا قطع کلیتوریس بهمراه شفتین صغرای فرج، شفتین کبرای فرج را شامل شود.
ختنه فرعونی: در این نوع کلیتوریس بهمراه شفتین صغرای فرج، شفتین کبرای فرج قطع شده و سپس فرج دوخته می‌شود بگونه‌ای که فقط سورخ کوچکی برای خروج ادرار و خون مربوط به عادت ماهانه بماند. این نوع که از نظر پزشکی دارای بیشترین اثر سوء می‌باشد در سومالی، اتیوپی، سودان و مصر بیشترین رواج را دارد. مردم محلی آن را ختنه فرعونی می‌خوانند زیرا بر اساس روایاتی در مصر باستان فراعنه آن را بر جمعیت یهودی ساکن مصر تحمیل می‌کردند.
خطرات پزشکی و روانی
در بیانیه مشترکی که سازمان بهداشت جهانی، یونیسف، یونسکو، حقوق بشر سازمان ملل متحد و سایر سازمان‌های وابسته به سازمان ملل برعلیه ناقص‌سازی زنان منتشر نموده‌اند صریحا عنوان شده‌است که هیچ سود پزشکی برای ختنه زنان شناخته نشده‌است و در عوض مشخص شده‌است که این عمل برای دختران و زنان از بسیاری جهات مضر و خطرناک می‌باشد.تحقیقات نشان می‌دهد که مضرات ختنه زنان بیش از فواید پیشنهادی توسط طرفداران آن است.
بگفته سازمان بهداشت جهانی هر برش در اعضای بدن می‌تواند مخاطره انگیز باشد خصوصاً اگر تحت شرایط غیر بهداشتی انجام شود، اما اکثر خطرات شدید ذکر شده برای بریدن آلت تناسلی زنان مربوط به شدیدترین نوع (ختنه فرعونی) می‌باشد.سازمان یونیسف در مورد کسانی که به وجود ختنه نوع شدید و خفیف اعتقاد دارند بیان می‌کند: «ما به شدت نگران این موضوع هستیم که ختنه زنان در بسیاری موارد توسط کادر پزشکی و در درمانگاه انجام می‌شود. در برخی جوامع که ختنه زنان بسیار رایج است این تفکر وجود دارد که می‌توان عمل ختنه زنان را به صورت خفیف و توسط کادر درمانی انجام داد. اما واقعیت این است که این عمل کلا مردود است و نوع شدید و خفیف ندارد.»
ناقص سازی زنان پیامدهای منفی بر سلامت و روان زنان و دختران دارد. اولین مشکلات در زمان عمل رخ می‌دهد. تقریبا تمام دختران در هنگام عمل دردی جانکاه و خونریزی را تجربه می‌کنند. در بعضی انواع ناقص‌سازی پای دختران باید برای روزها و یا هفته‌ها به هم بسته شود که بسیار وضع ناراحت کننده‌ای را به دختران بوجود می‌آورد. عفونت‌های بعد از عمل نیز محتمل است. هرچند تعداد این مورد تنها زمانی مستند می‌شود که بیمار جهت درمان به بیمارستان مراجعه کند. ناقص سازی پیامدهای ناگوار بلند مدت متعددی دارد. کاهش لذت جنسی، دردهای عصبی، عفونت، مشکلات روانی، و استرس‌های بعد از عمل اختلال‌های ادراری، آسیب به ارگان‌های مجاور، عوارض روانی جنسی از جمله این پیامدهای ناقص‌سازی است.همچنین بریدن دستگاه تناسلی زنان میزان احتمال ابتلا به عفونت‌ها را افزایش می‌دهد و سبب هپاتیت نوع ب، HIV و انتقال عفونت‌ها از جمله انتقال ویروس می‌گردد. بروز عفونت لگنی در زنانی که ختنه شده‌اند بیشتر بوده، و این ممکن است باروری آنها را تحت تأثیر قرار دهد. از نظر آماری، زنان عقیم در بین کسانی که قطع دستگاه تناسلی نوع سوم انجام داده‌اند بیشتر یافت می‌شود. کشور سومالی بیشترین تعداد برش دستگاه تناسلی نوع سوم را دارد، ولی بیشترین نرخ مرگ نوزادان و مرگ مادر در جهان را نیز داراست. اگر چه عوامل دیگر نیز در این موضوع دخیل هستند، ولی می‌توان بخشی از دلیل را به برش دستگاه تناسلی نسبت داد.
گونه نمادین ختنه (که به عنوان مثال در میان زنان مسلمان کشورهای جنوب آسیا مرسوم است) باعث برداشتن کلیتوریس و یا تنزل در عملکرد دستگاه جنسی زنان نمی‌شود، و عموماً بصورت عمده‌ای ملایم تر از ختنه مردان انجام شده و متعاقباً شانس عفونت و یا ناقص سازی دستگاه جنسی در مقایسه با ختنه مردان در آن کمتر می‌باشد.
پیامدهای جنسی
یکی از مهمترین دلایل سنتی انجام ناقص سازی جنسی زنان، برای کنترل یا کم کردن میل جنسی زنان است. اما طبق تحقیق کومو توماس، عملی که قرار بوده بیقاعدگی در امور جنسی را بکاهد، عملاً سبب تشدید آن شده‌است چرا که موجب شده زنانی که رضایت جنسی کمتری از آمیزش جنسی یافته‌اند به‌دنبال مردانی بگردند که رضایت جنسی بیشتری به آنها بدهند. در نظرسنجی‌هایی که در مصر و سودان انجام گرفته زنان گزارش از آمیزش دردناک داده‌اند ولی اعتقاد نداشتند که میزان شهوت آنها یا قابلیت آنها برای رسیدن به ارگاسم کاهش یافته‌است. برخی از منتقدان بریدنآلت تناسلی زنان آن را تضمین باکره‌گی نمی‌دانند: در تحقیقات انجام شده زنان سودانی گفته‌اند که برخی از زنان برای مردانشان خودشان را مجدد ختنه کرده زیرا این کار باعث می‌شود که کانال مهبل تنگ‌تر شده و باکره‌گی شبیه‌سازی شود. بعلاوه زنان مطلقه و بیوه‌ها نیز قبل از ازدواج مجدد این کار را انجام می‌دهند. بر پایه این مشاهدات، منتقدان اینگونه نتیجه گیری کرده که ختنه باعث تضمین باکره‌گی نیست.
منبع:ویکی پدیا

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar