کیفیت رابطه را بطور کلی میزان رضایت فرد از رابطه و اینکه دو طرف چگونه با هم تعامل میکنند تعریف میکنند
کمشمارند افرادی که از دغدغه رابطه بدور یا فارغ باشند. داشتن یک رابطه عاشقانه مطلوب در کنار پول و شغل مهمترین دغدغه زندگی است.
با یک رابطه باکیفیت میشود تا حدی غم نان و شغل کمپاداش را تاب آورد، اما حتی جیب پر پول و کار مطلوب نمیتواند کیفیت زندگی کسی را که در رابطهای بیکیفیت گرفتار شده بهتر کنند.
اما گاهی آنقدر که خود برقراری رابطه ذهن افراد را اشغال میکند به کیفیت رابطه توجه کافی نمیشود: اینکه یک زوج چگونه با یکدیگر تعامل میکنند، در مواقع اختلاف چه رفتاری نشان میدهند و رضایت و شادی خود را از زندگی، چگونه در ارتباط با رابطهشان تعریف میکنند.
پیش از این گفته میشد نفس ازدواج باعث سلامت و سعادت فرد میشود، اما تحقیقات جدید نشان میدهند که صرف رابطه کافی نیست، بلکه رابطه باکیفیت است که بر سلامت و سعادت فرد تاثیر مثبت میگذارد.
با این حال سوالی که برای همه مطرح میشود این است که آیا رابطه خوبی دارند یا نه، با تمام بالا و پایینها و خوب و بدها، معیار کیفیت رابطه چیست؟
رابطه سالم بر چهار 'الف' استوار است: ارتباط، احترام، اشتراک، اعتماد
اخیرا یک موسسه غیرانتفاعی در بریتانیا که بطور تخصصی در مورد رابطه زوجها کار میکند، تحقیقاتی را که در سالهای اخیر در این زمینه انجام شده بررسی و سعی کرده شواهد موجود را در زمینه "کیفیت رابطه"
کلیکگردآوری کند.
نویسندگان این گزارش مینویسند: "کیفیت رابطه جزء اصطلاحات متداول در زندگی روزمره نیست و حتی ممکن است با این اصطلاح چندان آشنا نباشیم، اما کیفیت رابطه اساس زندگی روزمره ماست."
با این حال به نظر میرسد که "آگاهی از اهمیت یک رابطه خوب رو به افزایش است" و کیفیت رابطه "معیار خوبی است برای سلامت جامعه."
کیفیت رابطه و زمان
بررسیها نشان میدهدکه وقتی رابطهای با کیفیت بالا شروع شود شانس دوام بیشتری دارد و احتمال اینکه در درازمدت رضایتبخش باشد بیشتر است؛ اما رابطهای که با کیفیت پایین شروع شود، ممکن است بسرعت رو به فروپاشی برود.
بنابراین کیفیت رابطه با دوام و ثبات آن رابطه مستقیم دارد.
تحقیقات نشان میدهند که بطور کلی کیفیت رابطه به مرور زمان افت میکند، اما نکته مهم سرعت و شدت این افت کیفی است.
بعضی تحقیقات نشان میدهدکه زوال رابطه امری تدریجی است، اما برخی مطالعات دیگر حاکی از این است که بعد از ده سال، رابطه بسرعت کیفیت خود را از دست میدهد.
رابطه زوج باید بقدری محکم باشد که بتواند بار بچه را تحمل کند
تاثیر کیفیت رابطه بر کودکان
کیفیت رابطه زوج ها تاثیر مستقیم بر رفتار کودکان دارد، فارغ از اینکه تحصیلات و قومیت والدین چیست یا خود فرزند طلاق هستند یا نه.
مشکلات رفتاری کودکان از جمله بیش فعالی و کم تمرکزی به کیفیت رابطه والدین ارتباط دارد.
از این رو اهمیت اینکه رابطه در شروع کیفیت بالایی داشته بیشتر مشخص میشود، رابطه کمکیفیت خیلی سریعتر فاقد کیفیت میشود.
تحقیقات نشان میدهندکه زوجهایی که در چند سال اول رابطهای بسیار با کیفیت دارند یا دچار افت کیفی نمیشوند یا این افت شدید نیست.
زوجهایی که رابطه را با کیفیت بالا شروع میکنند شانس بیشتری دارند که کیفیت رابطه را بالا نگه دارند اما در مورد آنها که وارد رابطه بیکیفیت میشوند، وضع بر عکس است.
زوجهای خوشحال زوجهایی هستند که موارد توافقشان بیش از موارد اختلافشان است (بیش از نیمی از موارد)
از مهمترین عواملی که در تعیین کیفیت رابطه در شروع آن نقش دارند میتوان به سازگاری (قابلیت توافق)، روانرنجوری (Neuroticism)، منفیگرایی، زودخشمی و تندخویی و عزت نفس پایین اشاره کرد.
کیفیت رابطه به سن و پیری هم ارتباط دارد. برخی معتقدند افزایش سن باعث افت مستمر و نسبی کیفیت رابطه میشود.
بدیهی است که هر چه عمر رابطه بیشتر شود طبیعتا سن طرفین رابطه هم بیشتر میشود اما باید عمر رابطه را از روند پیری جدا در نظر گرفت.
معیارهای رابطه باکیفیت
- تعهد: نگاه درازمدت به رابطه، استقامت در برابر مشکلات، تعادل بین نیازهای فردی و مشترک، احساس ما بودن، دوستی، ارزشهای مشترک
- ارتباط سازنده: مثبت و محترمانه، به همراه شوخی و سازگاری
- حل اختلاف: درک اینکه بعضی تضادها اجتناب ناپذیرند، عادلانه دعوا کردن، پرهیز از دعوا بر سر موضوعات کماهمیت، پرهیز مطلق از خشونت (کلامی و رفتاری)
- تعامل و وقتگذراندن با یکدیگر: لذت بردن از همراهی با یکدیگر، کیفیت و کمیت هر دو بسیار مهمند.
- صمیمت و حمایت عاطفی: صمیمیت جسمانی و بویژه صمیمیت روانی محور اصلی رابطه سالم است. با غلبه بر مشکلات و به مرور زمان این صمیمیت میتواند تقویت شود. دوستی، احترام متقابل و شناخت آنچه دیگری دوست دارد یا ندارد. زوجهای خوشبخت عواطف خود را هر روز و به روشهای مختلف به هم نشان میدهند.
برای مثال با افزایش سن پختگی و توان کنترل عواطف بیشتر می شود بنابراین بگو و مگو و جر و بحث کم میشود.
اما از طرف دیگر ممکن است آنها که سالیان سال با هم زندگی کردهاند احساس خلاء ارتباطی کنند و علائق مشترکی برایشان باقی نمانده باشد.
عوامل موثر در کیفیت رابطه
مشارکت، حق برابر و نگاه غیر جنسیتی در تصمیمگیری، کیفیت رابطه را بهتر میکند؛ استثنای آن امور خانه و زندگی است. به نظر میرسد افزایش سهم شوهران از کارِ خانه کیفیت رابطه را برای آنها کاهش میدهد در عوض کیفیت رابطه همسرانشان افزایش پیدا میکند.
بطور کلی امور خانه و زندگی یکی از رایجترین دلایل بگو مگو و اختلاف بین زوجهاست. اختلاف و جر و بحث در مورد کارهای خانه ممکن است نشاندهنده این باشد که یک طرف احساس میکند به حال خود گذاشته شده و حمایت و توجه کافی به او نمیشود.
برخی عوامل بر کیفیت رابطه تاثیر فراوان دارند، از جمله شخصیت افراد، تجربیات گذشته، اتفاقات اضطراب آور زندگی و نحوه ارتباط و تطبیق زوجها بخصوص در دوران سختی و مشقت.
تحقیقات نشان میدهند باورهای مذهبی در کیفیت رابطه تاثیر مثبت میگذارند بویژه در ارتباط زوجهای کم درآمد
زمینه خانوادگی هم در کیفیت رابطه نقش مهمی دارد. نحوه ارتباط و تعامل با همسر، در کودکی از والدین آموخته میشود، و این تجربه کودکی، به زندگی بزرگسالی آورده میشود.
باورها و عقاید نیز بر کیفیت رابطه تاثیر میگذارند، بویژه باورهایی که به حق تصمیمگیری و نقشهای جنسیتی (زنانه و مردانه) ربط دارند.
اتفاقات اضطراب آور زندگی
از جمله دشواریهایی که به کیفیت رابطه لطمه میزند میتوان به تولد فرزند، استرس کاری، مشکلات مالی و بیماری شدید همسر یا فرزند اشاره کرد.
نگرش بالنده به رابطه
تحقیقات نشان میدهند زوجها را از نظر نگرش، رویکرد و باورها به رابطه به دو دسته میتوان تقسیم کرد:
نگرش بالنده:
- این زوجها برای گفتگو حتی در مورد مسائلی که گفتگو درباره آنها ناراحتکننده است پیشقدم میشوند.
- از تجربیات دشوار گذشته درس میگیرند
- نارضایتی خود را ابراز میکنند
- دعوایشان با هم سازنده است
- رابطه خود را با نزدیکی، وقت گذراندن با هم، استقلال، حمایت از یکدیگر و ارتباط موثر محافظت میکنند.
- انگیزه زیادی برای حفظ رابطه دارند.
- آنها برای بهبود رابطهشان از مشاوران حرفهای کمک میگیرند.
نگرش غیربالنده:
- این زوجها برای اینکه مجبور به رو در رویی با هم نشوند نیازهایشان را نادیده گرفته و سرکوب میکنند، بنابراین نارضایتیشان از رابطه مستمر شده و اختلاف نظر برطرف نمیشود.
- آنها باور دارند که رابطه را نمیتوان بهترکرد و حتی نمیتوان یاد گرفت که چگونه آن را بهتر کرد.
- کمک گرفتن از متخصصان را بیفایده و نشانه آن میدانند که حفظ رابطه دیگر ارزشی ندارد.
تحقیقی درباره کیفیت رابطه زوج ها در ۴۵ هزار ازدواج نشان داده است اینکه زن و شوهر چه ویژگیها و خصلتهای شخصی دارند، اینکه در گذر زمان چه حوادثی پیش رویشان قرار میگیرد و اینکه ارتباط زن و شوهر در قبال این سختیها و دشواریها چگونه است و چگونه با شرایط کنار میآیند، تعیین کننده کیفیت رابطه هستند.
تردیدی نیست که رویدادهای استرسزا و ناگوار بر کیفیت رابطه تاثیر میگذارند.
از این رو ممکن است زوج هایی که مهارتهای انطباقی و ارتباطی چندانی ندارند، چون با موانع بزرگ روبرو نمی شوند، از رابطهشان راضی باشند.
از طرف دیگر ممکن است یک سلسله اتفاقات اضطراب آور بر کیفیت رابطه زوجی که مهارتهای انطباقی و ارتباطی بالایی دارند تاثیر بگذارد و رضایت آنها را از رابطه کاهش دهد.
با این حال، نکته مهم، توان انطباق و ارتباط است، اینکه دو طرف چگونه با تفاوتهای هم کنار میآیند و رفتار یکدیگر را چگونه تفسیر میکنند.
عدم مدارا در مورد تفاوتها و نگاه منفی به رفتارهای یکدیگر، به خودی خود میتواند مسبب اتفاقات اضطرابآور باشد، خشونت بیشتری را وارد زندگی کند و به کیفیت رابطه لطمه بزند.
حمایت از یکدیگر عامل مهم دیگری است که میتواند توضیح دهد چرا بعضی روابط موفقند و بعضی نه.
حمایت از همدیگر اعتماد میآورد و کمک میکند تا زوجها با دیدی مثبت رفتارهای همدیگر را ارزیابی کنند، مثلا میتوان یک اظهار نظر فکر نشده را به عوامل کوچک مثل خستگی نسبت داد نه به بدخواهی و تعمد طرف مقابل.
محققان معتقدند این مثبتگرایی، مثل سپری است که زوجها را از تاثیر منفی رفتارهای غیرحمایتگرانه حفظ میکند و باعث میشود رضایت آنها از رابطه پردوامتر باشد؛ چرا که رفتارهای غیرحمایتگرانه، ممکن است گاهی از زوجهایی سربزند که رابطه با کیفیتی دارند.
زوجهای خوشبخت عواطف خود را هر روز و به روشهای مختلف به هم نشان میدهند
تولد فرزند
در میان اتفاقات اضطرابآور زندگی یکی از شایعترین و مهمترین آنها بچهدار شدن است.
تعامل منفی و مثبت
تعامل منفی زوجها را درگیر سیکل معیوب ارتباطی می کند و احتمال جدایی/طلاق را زیاد. تعامل مثبت زوجها را در کنار یکدیگر نگه می دارد.
تعامل منفی:
- شکایت
- انتقاد
- سرزنش
- بیمسئولیتی
تعامل مثبت:
تحقیقاتی که کیفیت رابطه زوجهای بچه دار را با زوجهای بدون بچه یا کیفیت رابطه زوجها قبل و بعد از بچه دار شدن مقایسه کردهاند به این نتیجه رسیدهاند که بچهدار شدن باعث افت کیفیت رابطه میشود.
اما اخیرا یک مطالعه فراتحلیلی نشان داد بین رابطه زوجهای دارای فرزند با آنها که فرزند ندارند فرقی وجود ندارد و حتی بعضی زوجها پس از بچهدار شدن احساس رضایت بیشتری در رابطهشان می کنند.
با این یافتههای متناقض می توان گفت که تجربه زوج ها از بچه دار شدن یکسان نیست در مورد بعضی می تواند کیفیت رابطه را بهتر کند و در مورد برخی دیگر به کیفیت رابطه لطمه می زند.
با این حال می توان به این نتیجه رسید که بر خلاف باور رایج، تولد بچه الزاما به کیفیت رابطه کمک نمیکند و تجربه زوجها از بچه دار شدن ارتباط بسیار با کیفیت رابطهشان دارد. بنابراین پیش از در نظر گرفتن امکانات مادی و رفاهی، مهمترین نکته برای بچه دار شدن این است که زوج ها کیفیت رابطه شان را ارزیابی کنند.
پاسخی که به سوالهای زیر میدهید میتواند به شما کمک کند تا حدی کیفیت رابطهتان را ارزیابی کنید:
- با در نظر گرفتن تمام جوانب، چقدر از رابطهتان احساس رضایت می کنید؟
- آیا شریک زندگی شما به نیازهایتان اهمیت می دهد و از آنها آگاه است؟
- آیا همسر یا دوست پسر/دخترتان به حرفها و نگرانی های شما گوش میکند و به آنها اهمیت میدهد؟
- آیا حتی وقتی شریک زندگی تان با شما است احساس تنهایی میکنید؟
- ایا رابطه شما پر از خوشی و لذت است؟
- آیا آرزو میکنید در رابطه شما گرما و عاطفه بیشتری بود؟
- آیا نگرانید که شاید در آستانه جدایی/طلاق باشید؟
- اگر دوباره میتوانستیدبه گذشته بگردید آیا:
- دوباره با همین فرد وارد رابطه میشدید؟
- با فرد دیگری وارد رابطه می شدید؟
- اصلا از رابطه صرف نظر می کردید؟
- در موارد زیر میزان توافق یا اختلاف نظر/ رضایت یا عدم رضایت شما در رابطه با همسر یا دوست پسر/دخترتان چقدر است؟ (کم، متوسط، زیاد)
- دخل و خرج و تامین نیازهای مالی
- تفریح
- ابراز علاقه به یکدیگر
- انتخاب دوستان و نحوه رابطه با آنها
- رابطه جنسی
- پیروی از عرف و سنت (خوب و بد چیست؟ رفتار مناسب کدام است؟)
- فلسفه زندگی
- ارتباط با خانواده طرف مقابل