söndag 24 februari 2019

تحرکات سپاه و تغییر برخی مُهره‌ها از سوی خامنه‌ای در نظام ورشکسته برای ظهور «رهبر سوم» +50 رأی دهید -5 شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۷ - ۲۳ فوریه ۲۰۱۹ - تحرکات و اظهارنظرهای سپاه پاسداران در کنار تغییر برخی مُهره‌ها از سوی خامنه‌ای نشان‌دهنده یک آرایش جدید در جمهوری اسلامی است که با هدف ترمیم ساختار قدرت و ایجاد بستر مناسب برای انتقال قدرت به «رهبر سوم» همراه با مهار دولت روحانی و آمادگی برای شورش‌های اجتماعی صورت می‌گیرد. کیهان لندن - روشنک آسترکی: جمهوری اسلامی در حالی به تازگی چهلمین سالگرد انقلاب خود را فرتوت و مستأصل جشن گرفت که آثار این فرسودگی و ناتوانی از سراپای آن پیداست. یک نظام ناکارآمد همراه با داغ ننگ فساد بر پیشانی، اما پرمدعا و لافزن و گزافه‌گو. جدا از شعارها و ادعاهای مقامات، وضعیت درونی جمهوری اسلامی به شدت ملتهب است. تغییراتی که به تازگی در مُهره‌های آن صورت گرفته، در کنار دست و پا زدن جناح‌های مختلف، صحنه سیاسی داخلی ایران در ماه‌های آینده را تماشایی خواهد کرد. به نظر می‌رسد مناسباتی که نظام در طبقه بالای قدرت با به کار گرفتن برخی کارگزاران به وجود آورده دچار یک تنش ویرانگر است. اصلاح‌طلبان، فریبکارانی که تمام شده‌اند این وضعیت نظام را در شرایطی قرار داده که دیگر خودی‌ها نیز به صراحت درباره‌اش هشدار می‌دهند. سعید حجاریان از چهره‌های امنیتی نظام و تئوریسین پروژه اصلاحات، هفته جاری در میزگردی با حضور مصطفی تاجزاده و علیرضا علوی تبار دو چهره شاخص اصلاح‌طلب گفته است: «من گمان دارم، سال آینده همین روزها، فشارهای اقتصادی و معیشتی بر مردم زیاد می‌شود و آنها فارغ از بحث‌ سیاسی نه ‌تنها به صندوق رأی بلکه از تمام سیستم اداره کشور قطع امید می‌کنند. یعنی، نه اصولگرا و اصلاح‌طلب می‌شناسند و نه به مجلس و دولت اهمیت می‌دهند. از این جهت انتخابات از معنا تهی می‌شود. ما باید توجه کنیم، دولت به لحاظ درآمدی با مشکلات جدی روبرو است و ممکن است به‌ خاطر فشارها وا برود؛ شاید اصلاً روحانی دوام نیاورد.» این سخنان یک مُهر تأیید بزرگ بر درک عمومی مردم ایران است که در اعتراضات سراسری دی‌ماه ۹۶ آن را در شعار نغز «اصلاح‌طلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» به نمایش گذاشتند. امثال حجاریان و دیگر دوستانش باید پیش از اینها متوجه می‌شدند که وقتی اصلاحات فقط فرمولی برای فریب مردم و نردبانی برای صعود و راهی برای حفظ منابع سیاسی و اقتصادی خود در چارچوب قدرت است، دیر یا زود ماجرایش در میان مردم به پایان می‌رسد. اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲، با اشاره هاشمی‌ رفسنجانی و محمد خاتمی ‌از نامزدی حسن روحانی حمایت کردند اصلاح‌طلبان که با «تَکرار» محمد خاتمی و طراحی اکبر هاشمی رفسنجانی تمام‌قد پشت برنامه‌های روحانی ایستاده بودند و می‌خواستند «گلابی»های برجام را به نفع خود بچینند، اکنون قصد دارند با ابراز موضع انتقادی بین «خود» و «کارنامه حسن روحانی» فاصله‌گذاری کنند. حتی محمدرضا عارف نماینده ساکت مجلس شورای اسلامی نیز در گفتگو با روزنامه سازندگی موضع تند و انتقادی گرفته و گفته است: «من مهمترین مسئله امروز را ناکارآمدی مدیران و نظام اجرایی کشور می‌دانم. همیشه بر این باور هستم که بیشترین ضربه را ناکارآمدی دولت، عدم هماهنگی در دولت و قرار دادن نیروها در جاهای نامناسب به برنامه‌های توسعه وارد می‌کند.» عارف همچنین با انتقاد از بی‌عملی دولت روحانی افزوده است: «مجموعه دولت در اغلب موارد با پروژه‌های جنگ روانی، گفتاردرمانی را بر اقدام و عمل ترجیح می‌دهد!» عارف که متوجه تأثیر فشار‌های اقتصادی و نارضایتی گسترده مردم شده است همچنین در توئیتی نوشته است که «آمریکا به دنبال فروپاشی اقتصادی در ایران است. اما در داخل اعتماد مردم است که اگر از دست برود حتماً در مسیر فروپاشی قرار خواهیم گرفت.» اروپا روحانی و اصلاح‌طلبان را ناامید کرد اینک به نظر می‌رسد با قطع امید اصلاح‌طلبان از اتحادیه اروپا و آشکارتر شدن ناکارآمدی دولت، حملات به روحانی و کابینه‌اش از طرف آنها به عنوان «شرکای دولت» شدیدتر خواهد شد. زمانی بود که با حذف احمد خمینی و سپس پایان دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، ساختار اصلی قدرت بر مدار حمایت از «رهبر دوم» نظام، علی خامنه‌ای، و ارکان قدرت او یعنی سپاه و «بیت رهبری» شکل گرفت. سپس هاشمی رفسنجانی و کارگزاران وابسته به او و اصلاح‌طلبانی که اغلب هواداران سابق احمد خمینی بودند قصد داشتند ساختار و توزیع قدرت را با محوریت خودشان برای دوران «رهبر سوم» تنظیم کنند. آنها تلاش کردند ضمن سازش و ایجاد روابط تازه در سیاست خارجی و توزیع قدرت در سیاست داخلی، شرایط را طوری به نفع خود بازآرایی کنند که در آن مناسبات قدرت در داخل، تابع و وابسته‌ی مناسبات خارجی باشد؛ مناسباتی که از یکسو قرار بود به بازار و نظام مالی اروپا گره بخورد و از سوی دیگر به سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی حزب دموکرات آمریکا. در چنین شرایطی دولت حسن روحانی تمام تلاش خود را برای ایجاد بستری جهت حفظ حداقل‌های ارتباط مالی با اروپا به کار بسته است. پس از خروج آمریکا از برجام، دولت و هوادارانش به اروپا دل‌ بستند اما اکنون با گذشت ماه‌ها نه‌ تنها هیچ اتفاقی نیافتاده بلکه به صراحت اعلام شده است که «اینستکس» یا ساز و کار مالی محدود به دارو، تجهیزات پزشکی و محصولات غذایی است و انجام آن هم منوط به تصویب لوایح FATF است. در حال حاضر دولت روحانی در آخرین دست و پا زدن‌های خود با تمام قدرت در پی تصویب این لایحه است. همزمان رقیبان سیاسی دولت جنگ روانی سنگینی را مانند آنچه در دوران برجام رخ داد، به راه انداخته‌اند. کریمی قدوسی عضو سپاه پاسداران و نماینده تندرو مجلس شورای اسلامی آشکارا حسن روحانی را عامل انگلیس دانسته است که از ام‌آی‌سیکسMI6 حرف‌شنوی دارد. او گفته است مستندات ادعایش شنود اطلاعات سپاه است: «اطلاعات سپاه با شنود تماس‌های تلفنی حسن روحانی متوجه ارتباط او با دولت انگلیس شده و رابط یکی از پیام‌های ارسالی خواهرزاده روحانی بوده است.» سردار حاجی‌زاده نیز اعلام کرد که عناصر نفوذی بیگانگان در نظام رخنه کرده‌اند و حتا نظام بانکی طبق فرامین خزانه‌داری آمریکا عمل می‌کند: «برخی بانک‌ها بجای اجرای بخشنامه‌های بانک مرکزی به دنبال اجرای دستورالعمل‌های خزانه‌داری آمریکا در کشور هستند، موضوعی که من انتظار دارم و درخواست می‌کنم اطلاعات و سپاه آن را دنبال کند.» حاجی‌زاده همچنین مدعی شده است که جریان نفاق در داخل کودتا کرده است. معنای سخنان حاجی‌زاده اینست که بخشی از نظام به فرمان و دستور بیگانگان کار می‌کند و از دیدگاه این سردار باید با آن کودتا و عواملش که داخل نظام‌ هستند مقابله کرد. او در عباراتی قابل تأمل گفته است: «اولین اقدام برای مقابله با کودتاچیان فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، شناسایی عوامل اصلی آنان در مرکز قدرت نظام اسلامی است، لذا وظیفه‌ی نیروهای امنیتی و پاسداران انقلاب اسلامی با نقش‌آفرینی عمارها و ابوذرها در پاکسازی عوامل دشمن از مراکز تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز نظام اسلامی از اهمیت بالایی برخوردار است.» از این سخنان می‌توان نتیجه گرفت که احتمالا سپاه برعکس برجام که با چراغ سبز خامنه‌ای همراه بود، در شرایط کنونی اما انفعال پیشه نخواهد کرد! جدا از این حملات علیه روحانی، سپاه پاسداران برگ‌‌های دیگری نیز در تخریب وی رو کرده است؛ از جمله اقدام به توقیف کشتی‌های ماهیگیری ترال چینی در آب‌های ایران است که دولت روحانی اصلا حضور غیرقانونی این کشتی‌ها در دریای عمان را تکذیب می‌کرد. اینها همه نشان می‌دهد برای نگه داشتن حسن روحانی در ریل مورد تأیید خامنه‌ای، حملاتی هماهنگ آغاز شده که در مرکز آن محاکمه حسین فریدون برادر حسن روحانی قرار دارد. به نظر می‌رسد هدف اصلی این اقدامات بیشتر «کنترل» است و نه «حذف» روحانی! اقداماتی که با چاشنی‌های روانی و تبلیغاتی مانند جمع‌آوری امضا برای استیضاح روحانی همراه می‌شود. بازی خامنه‌ای با مُهره‌های محبوب تحرکات و اظهارنظرهای سپاه پاسداران در کنار تغییر برخی مُهره‌ها از سوی خامنه‌ای نشان‌دهنده یک آرایش جدید در جمهوری اسلامی است که با هدف ترمیم ساختار قدرت و ایجاد بستر مناسب برای انتقال قدرت به «رهبر سوم» همراه با مهار دولت روحانی و آمادگی برای شورش‌های اجتماعی صورت می‌گیرد. به نظر می‌رسد اگر در دهه شصت خورشیدی، سه‌گانه احمد خمینی و اکبر رفسنجانی و علی خامنه‌ای مقدمات حذف آیت‌الله منتظری و ظهور «رهبر دوم» را فراهم آورد، اکنون شکل جدیدی از آرایش نیروها برای ظهور «رهبر سوم» در حال تکوین است. در روزهای آینده ابراهیم رئیسی به ریاست قوه قضاییه منتقل خواهد شد و با اختیارات ویژه نمایشی ظاهرا قرار است برخورد گسترده با فساد اقتصادی و اداری را آغاز کند. اما با توجه به اینکه ابراهیم رئیسی سوابقی از جمله عضویت در «هیئت چهار نفره اعدام‌ها» در جریان اعدام هزاران زندانی سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ را در کارنامه خود دارد نباید انتظار داشت وضعیت قوه قضاییه، که خود از نهادهای فاسد است،با حضور او بهبود یابد. شنیده‌ها حاکی از آن است که صادق لاریجانی نیز قرار است به ریاست شورای نگهبان برگزیده شود. این در حالیست که پس از مرگ محمود هاشمی شاهرودی، صادق لاریجانی جانشین او در مجمع تشخیص مصلحت نظام شد اما اکنون به نظر می‌رسد آن جابجایی فقط با هدف جلوگیری از ریاست ناطق نوری به عنوان «حامی» اصلاح‌طلبان بر ریاست مجمع بوده است. جابجایی این مُهره‌ها جهت جلوس «رهبر سوم» بر جایگاه «ولایت مطلقه فقیه» در شرایطی صورت می‌گیرد که گسست و شکاف میان مردم و حکومت چنان عمیق و گسترده است که به نظر نمی‌رسد بتوان آن را با پروژه‌هایی مانند اصلاح‌طلبی و تحول‌خواهی و همراه با جابجایی کارگزاران نظام بر پا نگه داشت.

تحرکات سپاه و تغییر برخی مُهره‌ها از سوی خامنه‌ای در نظام ورشکسته برای ظهور «رهبر سوم»

- تحرکات و اظهارنظرهای سپاه پاسداران در کنار تغییر برخی مُهره‌ها از سوی خامنه‌ای نشان‌دهنده یک آرایش جدید در جمهوری اسلامی است که با هدف ترمیم ساختار قدرت و ایجاد بستر مناسب برای انتقال قدرت به «رهبر سوم» همراه با مهار دولت روحانی و آمادگی برای شورش‌های اجتماعی صورت می‌گیرد.کیهان لندن - روشنک آسترکی: جمهوری اسلامی در حالی به تازگی چهلمین سالگرد انقلاب خود را فرتوت و مستأصل جشن گرفت که آثار این فرسودگی و ناتوانی از سراپای آن پیداست. یک نظام ناکارآمد همراه با داغ ننگ فساد بر پیشانی، اما پرمدعا و لافزن و گزافه‌گو.

جدا از شعارها و ادعاهای مقامات، وضعیت درونی جمهوری اسلامی به شدت ملتهب است. تغییراتی که به تازگی در مُهره‌های آن صورت گرفته، در کنار دست و پا زدن جناح‌های مختلف، صحنه سیاسی داخلی ایران در ماه‌های آینده را تماشایی خواهد کرد. به نظر می‌رسد مناسباتی که نظام در طبقه بالای قدرت با به کار گرفتن برخی کارگزاران به وجود آورده دچار یک تنش ویرانگر است.اصلاح‌طلبان، فریبکارانی که تمام شده‌اند
 این وضعیت نظام را در شرایطی قرار داده که دیگر خودی‌ها نیز به صراحت درباره‌اش هشدار می‌دهند. سعید حجاریان از چهره‌های امنیتی نظام و تئوریسین پروژه اصلاحات، هفته جاری در میزگردی با حضور مصطفی تاجزاده و علیرضا علوی تبار دو چهره شاخص اصلاح‌طلب گفته است: «من گمان دارم، سال آینده همین روزها، فشارهای اقتصادی و معیشتی بر مردم زیاد می‌شود و آنها فارغ از بحث‌ سیاسی نه ‌تنها به صندوق رأی بلکه از تمام سیستم اداره کشور قطع امید می‌کنند. یعنی، نه اصولگرا و اصلاح‌طلب می‌شناسند و نه به مجلس و دولت اهمیت می‌دهند. از این جهت انتخابات از معنا تهی می‌شود. ما باید توجه کنیم، دولت به لحاظ درآمدی با مشکلات جدی روبرو است و ممکن است به‌ خاطر فشارها وا برود؛ شاید اصلاً روحانی دوام نیاورد.»

این سخنان یک مُهر تأیید بزرگ بر درک عمومی مردم ایران است که در اعتراضات سراسری دی‌ماه ۹۶ آن را در شعار نغز «اصلاح‌طلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» به نمایش گذاشتند.

امثال حجاریان و دیگر دوستانش باید پیش از اینها متوجه می‌شدند که وقتی اصلاحات فقط فرمولی برای فریب مردم و نردبانی برای صعود و راهی برای حفظ منابع سیاسی و اقتصادی خود در چارچوب قدرت است، دیر یا زود ماجرایش در میان مردم به پایان می‌رسد.
 اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲، با اشاره هاشمی‌ رفسنجانی و محمد خاتمی ‌از نامزدی حسن روحانی حمایت کردنداصلاح‌طلبان که با «تَکرار» محمد خاتمی و طراحی اکبر هاشمی رفسنجانی تمام‌قد پشت برنامه‌های روحانی ایستاده بودند و می‌خواستند «گلابی»های برجام را به نفع خود بچینند، اکنون قصد دارند با ابراز موضع انتقادی بین «خود» و «کارنامه حسن روحانی» فاصله‌گذاری کنند. حتی محمدرضا عارف نماینده ساکت مجلس شورای اسلامی نیز در گفتگو با روزنامه سازندگی موضع تند و  انتقادی گرفته و گفته است: «من مهمترین مسئله امروز را ناکارآمدی مدیران و نظام اجرایی کشور می‌دانم. همیشه بر این باور هستم که بیشترین ضربه را ناکارآمدی دولت، عدم هماهنگی در دولت و قرار دادن نیروها در جاهای نامناسب به برنامه‌های توسعه وارد می‌کند.»

عارف همچنین با انتقاد از بی‌عملی دولت روحانی افزوده است: «مجموعه دولت در اغلب موارد با پروژه‌های جنگ روانی، گفتاردرمانی را بر اقدام و عمل ترجیح می‌دهد!»

عارف که متوجه تأثیر فشار‌های اقتصادی و نارضایتی گسترده مردم شده است همچنین در توئیتی نوشته است که «آمریکا به دنبال فروپاشی اقتصادی در ایران است. اما در داخل اعتماد مردم است که اگر از دست برود حتماً در مسیر فروپاشی قرار خواهیم گرفت.»

اروپا روحانی و اصلاح‌طلبان را ناامید کرد
 اینک به نظر می‌رسد با قطع امید اصلاح‌طلبان از اتحادیه اروپا و آشکارتر شدن ناکارآمدی دولت، حملات به روحانی و کابینه‌اش از طرف آنها به عنوان «شرکای دولت» شدیدتر خواهد شد.

زمانی بود که با حذف احمد خمینی و سپس پایان دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، ساختار اصلی قدرت بر مدار حمایت از «رهبر دوم» نظام، علی خامنه‌ای، و ارکان قدرت او یعنی سپاه و «بیت رهبری» شکل گرفت.

سپس هاشمی رفسنجانی و کارگزاران وابسته به او و اصلاح‌طلبانی که اغلب هواداران سابق احمد خمینی بودند قصد داشتند ساختار و توزیع قدرت را با محوریت خودشان برای دوران «رهبر سوم» تنظیم کنند. آنها تلاش کردند ضمن سازش و ایجاد روابط تازه در سیاست خارجی و توزیع قدرت در سیاست داخلی، شرایط را طوری به نفع خود بازآرایی کنند که در آن مناسبات قدرت در داخل، تابع و وابسته‌ی مناسبات خارجی باشد؛ مناسباتی که از یکسو قرار بود به بازار و نظام مالی اروپا گره بخورد و از سوی دیگر به سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی حزب دموکرات آمریکا.

در چنین شرایطی دولت حسن روحانی تمام تلاش خود را برای ایجاد بستری جهت حفظ حداقل‌های ارتباط مالی با اروپا به کار بسته است. پس از خروج آمریکا از برجام، دولت و هوادارانش به اروپا دل‌ بستند اما اکنون با گذشت ماه‌ها نه‌ تنها هیچ اتفاقی نیافتاده بلکه به صراحت اعلام شده است که «اینستکس» یا ساز و کار مالی محدود به دارو، تجهیزات پزشکی و محصولات غذایی است و انجام آن هم منوط به تصویب لوایح FATF  است. در حال حاضر دولت روحانی در آخرین دست و پا زدن‌های خود با تمام قدرت در پی تصویب این لایحه است.

همزمان رقیبان سیاسی دولت جنگ روانی سنگینی را مانند آنچه در دوران برجام رخ داد، به راه انداخته‌اند. کریمی قدوسی عضو سپاه پاسداران و نماینده تندرو مجلس شورای اسلامی آشکارا حسن روحانی را عامل انگلیس دانسته است که از ام‌آی‌سیکسMI6  حرف‌شنوی دارد. او گفته است مستندات ادعایش شنود اطلاعات سپاه است: «اطلاعات سپاه با شنود تماس‌های تلفنی حسن روحانی متوجه ارتباط او با دولت انگلیس شده و رابط یکی از پیام‌های ارسالی خواهرزاده روحانی بوده است.»

سردار حاجی‌زاده نیز اعلام کرد که عناصر نفوذی بیگانگان در نظام رخنه کرده‌اند و حتا نظام بانکی طبق فرامین خزانه‌داری آمریکا عمل می‌کند: «برخی بانک‌ها بجای اجرای بخشنامه‌های بانک مرکزی به دنبال اجرای دستورالعمل‌های خزانه‌داری آمریکا در کشور هستند، موضوعی که من انتظار دارم و درخواست می‌کنم اطلاعات و سپاه آن را دنبال کند.»

حاجی‌زاده همچنین مدعی شده است که جریان نفاق در داخل کودتا کرده است. معنای سخنان حاجی‌زاده اینست که بخشی از نظام به فرمان و دستور بیگانگان کار می‌کند و از دیدگاه این سردار باید با آن کودتا و عواملش که داخل نظام‌ هستند مقابله کرد.

او در عباراتی قابل تأمل گفته است: «اولین اقدام برای مقابله با کودتاچیان فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، شناسایی عوامل اصلی آنان در مرکز قدرت نظام اسلامی است، لذا وظیفه‌ی نیروهای امنیتی و پاسداران انقلاب اسلامی با نقش‌آفرینی عمارها و ابوذرها در پاکسازی عوامل دشمن از مراکز تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز نظام اسلامی از اهمیت بالایی برخوردار است.» از این سخنان می‌توان نتیجه گرفت که احتمالا سپاه برعکس برجام که با چراغ سبز خامنه‌ای همراه بود، در شرایط کنونی اما انفعال پیشه نخواهد کرد!

جدا از این حملات علیه روحانی، سپاه پاسداران برگ‌‌های دیگری نیز در تخریب وی رو کرده است؛ از جمله اقدام به توقیف کشتی‌های ماهیگیری ترال چینی در آب‌های ایران است که دولت روحانی اصلا حضور غیرقانونی این کشتی‌ها در دریای عمان را تکذیب می‌کرد.

اینها همه نشان می‌دهد برای نگه داشتن حسن روحانی در ریل مورد تأیید خامنه‌ای، حملاتی هماهنگ آغاز شده که در مرکز آن محاکمه حسین فریدون برادر حسن روحانی قرار دارد. به نظر می‌رسد هدف اصلی این اقدامات بیشتر «کنترل» است و نه «حذف» روحانی! اقداماتی که با چاشنی‌های روانی و تبلیغاتی مانند جمع‌آوری امضا برای استیضاح روحانی همراه می‌شود.

بازی خامنه‌ای با مُهره‌های محبوب
 تحرکات و اظهارنظرهای سپاه پاسداران در کنار تغییر برخی مُهره‌ها از سوی خامنه‌ای نشان‌دهنده یک آرایش جدید در جمهوری اسلامی است که با هدف ترمیم ساختار قدرت و ایجاد بستر مناسب برای انتقال قدرت به «رهبر سوم» همراه با مهار دولت روحانی و آمادگی برای شورش‌های اجتماعی صورت می‌گیرد.

به نظر می‌رسد اگر در دهه شصت خورشیدی، سه‌گانه احمد خمینی و اکبر رفسنجانی و علی خامنه‌ای مقدمات حذف آیت‌الله منتظری و ظهور «رهبر دوم» را فراهم آورد، اکنون شکل جدیدی از آرایش نیروها برای ظهور «رهبر سوم» در حال تکوین است.

در روزهای آینده ابراهیم رئیسی به ریاست قوه قضاییه منتقل خواهد شد و با اختیارات ویژه نمایشی ظاهرا قرار است برخورد گسترده با فساد اقتصادی و اداری را آغاز کند. اما با توجه به اینکه ابراهیم رئیسی سوابقی از جمله عضویت در «هیئت چهار نفره اعدام‌ها» در جریان اعدام هزاران زندانی سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ را در کارنامه خود دارد نباید انتظار داشت وضعیت قوه قضاییه، که خود از نهادهای فاسد است،با حضور او بهبود یابد.

شنیده‌ها حاکی از آن است که صادق لاریجانی نیز قرار است به ریاست شورای نگهبان برگزیده شود. این در حالیست که پس از مرگ محمود هاشمی شاهرودی، صادق لاریجانی جانشین او در مجمع تشخیص مصلحت نظام شد اما اکنون به نظر می‌رسد آن جابجایی فقط با هدف جلوگیری از ریاست ناطق نوری به عنوان «حامی» اصلاح‌طلبان بر ریاست مجمع بوده است.

جابجایی این مُهره‌ها جهت جلوس «رهبر سوم» بر جایگاه «ولایت مطلقه فقیه» در شرایطی صورت می‌گیرد که گسست و شکاف میان مردم و حکومت چنان عمیق و گسترده است که به نظر نمی‌رسد بتوان آن را با پروژه‌هایی مانند اصلاح‌طلبی و تحول‌خواهی و همراه با جابجایی کارگزاران نظام بر پا نگه داشت.

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar