روایت تکاندهنده سپیده قلیان از شکنجه یک زن عرب ایرانی در زندان سپیدار اهواز
+44
رأی دهید
-5
صدای آمریکا :سپیده قلیان، فعال مدنی که در حال حاضر با تودیع وثیقه به طور موقت آزاد شده، در یک رشته توئیت از شکنجه یک زن عرب ایرانی در زندان سپیدار اهواز نوشته است.
این فعال مدنی در توئیتر خود از یک زندانی زن عرب ایران به نام زهرا حسینی نام برده است که به گفته او آبان ۹۷ توسط ماموران اطلاعات اهواز بازداشت و مدت ۵ ماه را در سلولهای بازداشتگاه اطلاعات نگهداری شده و برای گرفتن اعتراف اجباری از سوی بازجوهای پروندهاش مورد شکنجه قرار گرفته است.
سپیده قلیان، که از زهرا حسینی به عنوان «خواهر عربم» یاد کرده، میگوید اولین بار او را با دست و پای کبود وقتی که هر دو آنها برای انگشت نگاری به زندان سپیدار اهواز منتقل میشدند دیده است.
این فعال مدنی در توئیتر خود از یک زندانی زن عرب ایران به نام زهرا حسینی نام برده است که به گفته او آبان ۹۷ توسط ماموران اطلاعات اهواز بازداشت و مدت ۵ ماه را در سلولهای بازداشتگاه اطلاعات نگهداری شده و برای گرفتن اعتراف اجباری از سوی بازجوهای پروندهاش مورد شکنجه قرار گرفته است.
سپیده قلیان، که از زهرا حسینی به عنوان «خواهر عربم» یاد کرده، میگوید اولین بار او را با دست و پای کبود وقتی که هر دو آنها برای انگشت نگاری به زندان سپیدار اهواز منتقل میشدند دیده است.
#زهرا_حسینی متولد 1374— sepideqoliyan (@sepideqoliyan) 12 December 2019
متاهل
دارای دو فرزند دختر (۵ و ۶ ساله)
خواهر عربم را با دست و پای کبود اولین بار وقتی دیدم که برای انگشت نگاری باهم به زندان سپیدار منتقل شدیم، زهرا گروگان اطلاعات است، آنها شوهر زهرا را میخواهند و ادعا میکنند شوهر او داعشیست. زهرا از ابان ۹۷/
به گفته این فعال مدنی با آن که در تمام دوران بازداشت چشمبند داشته است، اما صداهایی که در دوران بازجویی میشنیده از هزار تصویر «گویاتر و زندهتر» بوده و هیچ آزاری بالاتر از آن نبوده است.
او میگوید در اولین روزی که مورد بازجویی قرار گرفته است، صدای بازجوهای اطلاعات که در حال بازجویی کردن از زهرا حسینی بودهاند را از سلول کناری شنیده است. به گفته خانم قلیان، در این بازجویی که تا صبح ادامه داشت بازجوها با آن که این زندانی زن در تمام مدت خود را یک «اهل سنت» معرفی میکرده است از او میخواستند که اعتراف کند عضو گروه داعش است.
سپیده قلیان با اشاره به شکنجه شدن و کتک خوردن خانم حسینی از بازجوها و تاکید بر این که آنها ماهها پس از آن باهم در زندان سپیدار همبند بودند، میگوید که زهرا حسینی یکی از صدها زن عرب ایرانی است که به دو دلیل «زن بودن» و «عرب بودن» تحت بازداشت، شکنجه، و ستم قرار گرفته است.
پیش از این نمایندگان ۳۳ کشور از جمله آمریکا در نشست دورهای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران از نقض حقوق زنان، اقلیتهای قومی و مذهبی، و تداوم اعدام کودکان در ایران انتقاد کردند و از دولت ایران خواستند به کنوانسیون منع شکنجه بپیوندد و هیچکس در معرض شکنجه قرار نگیرد.
وزارت خارجه آمریکا نیز بارها و در موارد مختلف برخوردهای خشونت آمیز و سرکوب گسترده معترضان، و نیز نقض مکرر و مداوم حقوق شهروندان ایران توسط رژیم حاکم بر آن کشور را محکوم کرده است.
او میگوید در اولین روزی که مورد بازجویی قرار گرفته است، صدای بازجوهای اطلاعات که در حال بازجویی کردن از زهرا حسینی بودهاند را از سلول کناری شنیده است. به گفته خانم قلیان، در این بازجویی که تا صبح ادامه داشت بازجوها با آن که این زندانی زن در تمام مدت خود را یک «اهل سنت» معرفی میکرده است از او میخواستند که اعتراف کند عضو گروه داعش است.
سپیده قلیان با اشاره به شکنجه شدن و کتک خوردن خانم حسینی از بازجوها و تاکید بر این که آنها ماهها پس از آن باهم در زندان سپیدار همبند بودند، میگوید که زهرا حسینی یکی از صدها زن عرب ایرانی است که به دو دلیل «زن بودن» و «عرب بودن» تحت بازداشت، شکنجه، و ستم قرار گرفته است.
پیش از این نمایندگان ۳۳ کشور از جمله آمریکا در نشست دورهای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران از نقض حقوق زنان، اقلیتهای قومی و مذهبی، و تداوم اعدام کودکان در ایران انتقاد کردند و از دولت ایران خواستند به کنوانسیون منع شکنجه بپیوندد و هیچکس در معرض شکنجه قرار نگیرد.
وزارت خارجه آمریکا نیز بارها و در موارد مختلف برخوردهای خشونت آمیز و سرکوب گسترده معترضان، و نیز نقض مکرر و مداوم حقوق شهروندان ایران توسط رژیم حاکم بر آن کشور را محکوم کرده است.
سپیده قلیان در توئیتر نوشت:
زندانبان مرد وقتی عصا را به من داد ( یک تکه مقوا که پل ارتباطی ما زنان و زندانبانهای مرد بود و مارا به مکان مورد نظر هدایت میکردند)را به من داد، حس کردم صدای یک زن دیگر میآید که کمی ان طرفتر با من به طرف اتاق بازجویی میرود. اتاقهای باجویی نزدیک هم بود و ما صدای تمام بازجویی های اتاق بغل دستیمان را میشنیدیم، هیچ ازاری بالاتر از این نبود، روز اول بازجویی من بود و روز نمیدانم چندم بازجویی زنِ ناشناس، بازجویی از صبح تا دمدمای صبح ادامه داشت، خوب به یاد دارم بازجوها از او میخواستند اعتراف کند داعشیست او فقط میگفت: من اهل سنت هستم.
یکهو صدای کتککاری بالا گرفت، او را میزدند و او فریاد میزد و بازجوها محکمتر میزدند میگفتند نه باید صدات در بیاد، اعتراف کن به اون چیزی که هستی تا ولت کنیم، دیگر صدایی نیامد، دو روز بعد مرا با چشمبند سوار اتومبیلی کردند که صرای دو زن دیگر هم میآمد. به مقصد که رسیدیم،
چشمبندهایمان را در آوردیم، متوجه دو زن دیگری شدم که یکی از آنها چش و چالش کاملا کبود بود، مارا برای انگشتنگاری آورده بودن و از این فرصت استفاده کردیم تا باهم صحبت کنیم، علیرغم اینکه مامور تهدیدمان کرده بود که لام تا کام باهم هیچ حرفی نزنیم.
باهم احوالپرسی کردیم و زخمهای تنمان را نشان یکدیگر دادیم، از نگرانیهایمان گفتیم و اخر سر زهرا گفت: تو همانی نیستی که دو شب پیش در اتاق بغلی بازجویی میشدی؟ میگفتند کمیسیون (کمونیست) هستی و بهت حمله میکردند، گفتم بله زهرا جان، توام همانی هستی که میگفتند بگو داعشیام؟
از آنروز تا همین امروز که ماهها باهم در زندان سپیدار همبند بودیم خواهر هم شدهایم، و همین امر موجبات خشم اطلاعات را فراهم نمود. زهرا یکی از صدها زن عربیست که در اهواز تحت بازداشت/شکنجه/ستم است، به دو دلیل :
یک زن است.
دو عرب است.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar