ارزیابی نقش احزاب میانهرو در انتخابات ۹۶ ؛ سهمخواهی بدنه سیاسی
- 27 اکتبر 2016 - 06 آبان 1395
- 1
حدود هفت ماه به انتخابات ریاست جمهوری و شوراها در ایران باقی است، اما از هم اکنون جناحهای سیاسی آرایش انتخاباتی به خود گرفته و آماده قدرت نمایی شدهاند. از فعالیتهای چند ماه اخیر آنها شاید بتوان چند درس آموخت. از جمله اینکه:
یک - جبهه طرفداران روحانی از رهبری نسبتا متحد برخوردار است.
دو - بدنه تشکیلاتی اصلاحطلبان خواهان سهم بیشتری از قدرت است و شاید موجب تحول در ردههای پایینتر نظام بشود.
سه - جدلهای داخلی اصلاحطلبان حول مسائل تشکیلاتی است.
چهار - مهمترین موضوع تفاهم در مورد ضرورت حمایت از روحانی است.
پنج - بازگشت احزاب اصلاحطلب به صحنه سیاسی بسیار قابل توجه است ولی فراگیر نیست.
رهبری نسبتا ثابت
جبهه طرفدار دولت از یک رهبری مثلثی نسبتا پایدار برخوردار است. محمد خاتمی، هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی سه ضلع این مثلث را تشکیل می دهند. خاتمی، رهبر سازمانی و روحانی، رهبر اجرایی است و رفسنجانی نقش ریشسفیدی دارد. با اینکه فعالین اصلاحطلب در برخی از ارزیابیها، روحانی را از انتقادات خود بینصیب نمی گذارند ولی اختلاف در سطح تهدید کنندهای نیست.
به لحاظ تشکیلاتی، "شورای عالی سیاستگذاری" انتخابات فعلا برترین نهاد کارزار انتخاباتی محسوب می شود. این شورا تمام احزاب موثر و برخی شخصیتهای شناخته شده را در برمی گیرد. تنها رقیب برای این شورا، احتمالا، "کمیته انتخابات" احزاب است که شاید در مراحل بعدی امور اجرایی انتخابات را بدست بگیرد.
نقش شخصیتهای غیر حزبی در کمپین انتخابات را نمی توان نادیده گرفت. این افراد خارج و فارغ از چارچوب انضباط حزبی فعالیت می کنند و در عین حال موثر، شناخته شده و مورد اطمینان اند. از میان آنها میتوان، به عنوان نمونه، به محمدرضا عارف، موسوی لاری و مصطفی معین اشاره کرد.
اختلاف در مورد نقش احزاب و مدیریت استانها
جدیترین مناقشه داخلی طرفداران دولت در مورد نحوه سازماندهی و تقسیم قدرت است. این اختلاف حول "شورای عالی سیاستگذاری" انتخابات می چرخد که موظف است سیاست اصلاحطلبان را در انتخابات تنظیم و رهبری کند. اختلاف نظر در مورد میزان نفوذ احزاب، در برابر اشخاص، و همچنین سازماندهی امور استانها است.
یک طرف بحث میگوید احزاب رای بیشتری در "شورای عالی" داشته باشند و در استانها نقش موثرتری در کنار نیروهای محلی بازی کنند. گروه مخالف میگوید که احزاب عموما نفوذ و تاثیرگذاری محدودی دارند و از عهده مدیریت و مسایل استانی بر نخواهند آمد. تنش میان این دو نظر قابل ملاحظه است و برخی اعضای احزاب اعتماد ملی، مردمسالاری و ندا از معترضین بودهاند.
تحلیل ساختاری: تمرکززدایی در روند تصمیمگیری
در تجزیه و تحلیل کارزار انتخاباتی طرفداران دولت شاید بتوان به تمرکززدایی در روند تصمیم گیری سیاسی اشاره کرد و آن را به عنوان یکی از مشخصههای تحولات ساختاری حکومت در شرایط جاری دانست. این تحولات نشان می دهد که ردههای میانی سیاستمداران و بدنه تشکیلاتی آنها سهم بیشتری از قدرت را می خواهند و حاضرند در برابر رهبران درجه اول خودنمایی کنند. موضوع جدل، "تقسیم قدرت" است و ردههای میانی حکومت خود را مستحق سهم بیشتری می دانند. این مسئله، همچنین، حاکی از سطح توسعه سیاسی موجود در کشور است.
این ویژگی، به لحاظ مثبت قضیه، نشان می دهد که شاید سیاست تبدیل به موضوعی فراگیرتر، غیر شخصیتر و منظمتر شود. ولی به لحاظ منفی، می توان آنرا حاکی از نیروهای گریز از مرکز و ناشی از روش فرقهای و فرهنگ تک روی و غیر انضباطی دانست.
آینده نشان خواهد داد که مناقشههای درونی طرفداران دولت به چه شکل و شمایلی پیش خواهد رفت. آیا به اجماع فراگیرتر می انجامد و یا فاصلهها و اختلافات را عمیق تر می کند و جنبه منفی را فائق خواهد ساخت.
اتحاد در قبال نامزدی روحانی
شاید مهمترین موضوعی که نیروهای اعتدالی و اصلاحطلب را متحد می کند تفاهم درمورد ضرورت نامزدی حسن روحانی و حمایت از کارزار انتخاباتی اوست. استدلالشان این است که تحلیل واقعبینانه از شرایط داخلی و خارجی حکم می کند که حمایت خود را از وی ادامه دهند و هیچ پیش شرط و جایگزینی برایش مطرح نکنند.
البته برخی عناصر تاکید دارند که نباید به روحانی چک سفید داد و زمینه معامله با او را بست. اما در عین حال تاکید همگی بر ضرورت حمایت از کارزار انتخاباتی او است. چنین روابطی ثابت می کند که عنصر اعتدالی این جبهه همچنان نقش برتر و رهبری را دارد و عنصر اصلاحطلب خود را موظف به دنبالهروی از عنصر میانهرو میداند. این تکرار الگوی ۹۲ است که به ضرر اصولگرایان تمام شد. تاکنون نشانی نبوده که عناصر اصلاحطلب بخواهند به وسوسه "گذر از روحانی" تن بدهند.
احزابی که در جبهه طرفدار دولت حضور دارند به ترتیب زیر هستند:
کارگزاران سازندگی - این حزب (۲۱ ساله) به عنوان "برادر بزرگتر" احزاب اعتدالی شناخته می شود و هاشمی رفسنجانی را "پدرخوانده" خود می داند. در شرایط فعلی به شدت از روحانی و دولتش دفاع می کند. این حزب بحران ۸۸ (از جمله دستگیری برخی از اعضا) را پشت سر گذاشته و با توسل به روشهای کم هزینهتری تشکیلاتش را بازسازی کرده و ادعا دارد که در ۲۴ استان از "شورای استانی" برخوردار است، اما هنوز به شکل سراسری فعال نیست.
این حزب هم اکنون ریاست"شورای هماهنگی" احزاب اصلاحطلب را به عهده دارد. دبیرکل آن، غلامحسین کرباسچی، و اعضای متشخص آن از جمله اسحاق جهانگیری (معاون اول روحانی)، محمد عطریانفر و فائزه هاشمی هستند.
حزب اعتدال و توسعه - این حزب (۱۷ ساله) به رهبری حسن روحانی تاسیس شد و اکنون دبیرکل آن محمدباقر نوبخت (سخنگوی دولت) است. به همین خاطر باید آنرا منعکس کننده نظرات رئیس جمهور و خط میانه بحساب آورد. در شوراهای جبههای اصلاحطلبان حضور رسمی ندارد تا فاصله رسمی روحانی را با جناح اصلاحطلب حفظ کند.
حزب اعتدال، ایران را در گذار از توسعه نیافتگی به توسعه یافتگی می بیند و معتقد است قدرت سیاسی در میزان مشارکت مردم و توزیع متعادل منابع اقتصادی مفهوم پیدا می کند. تاکید حزب در اقتصاد، دوری از تولید تک محصولی دولتی (یعنی نفت) است. شورای مرکزی، ۳۰ نفری، شامل مرتضی بانک، محمدعلی نجفی و فاطمه هاشمی است.
حزب مردمسالاری - از احزاب کوچکتر ولی تاثیرگذار اعتدالی در کارزار انتخاباتی است. طی چند سال گذشته این حزب (۱۷ ساله) از حسن روحانی حمایت کرده اما گفته در انتخابات پیشرو چک سفید به کسی نمی دهد و حتی اشکالی ندارد اگر اصلاحطلبان نامزدهای دیگری هم داشته باشند که در مقطع نهایی کنار بروند.
حزب مردمسالاری امیدوار است در انتخاب شوراها ۱۵۰۰ نفر را نامزد کند و الگوی پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات مجلس تهران را در شهرهای بزرگ تکرار نماید. اهمیت حزب مردمسالاری در توان مانور و ماندگاریش میان گرایشهای مختلف سیاسی (بخصوص در دوره پس از بحران ۸۸) است. دبیرکلی آن به عهده مصطفی کواکبیان است.
حزب اتحاد ملت - شاید جدیترین تشکیلات اصلاحطلبی است که از روحانی حمایت می کند. این حزب (یک ساله) جانشین احزاب مشارکت و مجاهدین انقلاب محسوب می شود. دبیرکل حزب اتحاد (علی شکوری راد) گفته بااینکه نامزدهای اصلاحطلب برای انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد اما از روحانی حمایت خواهد کرد و این حمایت را ضرورتی عقلانی می داند.
در عین حال، حزب اتحاد ضمن محفوظ دانستن حق انتقاد کارشناسی از شخص روحانی و دولتش، و در مسیر انتخابات، خواهان تامین مطالبات مردم، به خصوص توجه بیشتر به اقشار فرودست و زنده نگه داشتن امید، خصوصا میان جوانان، شده است.
حزب اعتماد ملی - این تشکیلات (۱۱ ساله) توسط مهدی کروبی تاسیس شد و بااینکه پس از بحران ۸۸ به حالت تعلیق درآمد اما اکنون باردیگر به صحنه سیاسی بازگشته است. برنامه حزب برای انتخابات ۹۶ رسیدن به "مشارکت حداکثری" مردم و "تداوم وحدت" اصلاحطلب است.
شورای مرکزی حزب یکی از مطالبات اساسی خود را تقویت و ارتقاء احزاب و اثر بخشی فعالیتهای حزبی قرار داده و گفته که این امر جز با همکاری همه احزاب اصلاح طلب به وقوع نخواهد پیوست. قائم مقام اعتماد ملی رسول منتجب نیا است و الیاس حضرتی، محمدصادق جوادیحصار و جواد حقشناس از جمله اعضای سرشناس آن هستند.
حزب ندای ایرانیان - حزب ندا (یک ساله) به ابتکار صادق خرازی تاسیس شد و اکنون ادعا دارد که ۱۱۵ حوزه حزبی در تمام استانها باز کرده و ۶۰۰۰ عضو ثبتنام شده دارد. برای انتخابات آینده، به گفته خرازی، اولویت حزب حسن روحانی است اما تصمیم نهایی را باید کنگره حزب در اجلاس آتی خود بگیرد.
ندا رویکرد خود به سیاست را تدریجی، مستمر و گامبهگام میداند و خواستار گفتگوی سیاسی برای شکلگیری حوزه عمومی است. در زمینه اقتصادی بر ضرورت تقویت بخش خصوصی تاکید دارد. ندا خود را به عنوان حزب نسل جوان معرفی می کند. دبیرکلی حزب به عهده مجید فراهانی است.
احزاب کوچک - می توان از جمله به احزاب کار، همبستگی و اراده ملت اشاره کرد.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar