کداميک از سرودهای ملی 'دزدی' است؟
- 2 ساعت پیش
برخی از سرودهای ملی به شکل غریبی شبیه سرود ملی کشورهای دیگر هستند. آیا دلیلش این است که بعضی از سازندگان این سرودها آثار دیگران را ربوده اند؟ و یا آنطور که الکس مارشال، نویسنده کتاب جدیدی در مورد تاریخچه سرودهای ملی، می گوید دلیلش دشواری های ساختن یک موسیقی اوریجینال است؟
دوشان شستیچ را می توان یکی از بداقبال ترین آهنگسازان جهان تلقی کرد. در سال ۱۹۹۸ تحت فشار مالی بود و تصمیم گرفت در رقابت برای انتخاب سرود ملی جدید برای بوسنی شرکت کند، سرودی که رسالت آن ترمیم زخم های به جا مانده از دشمنی های قومی دوران جنگ داخلی در این کشور بود.
او واقعا قصد نداشت در این رقابت پیروز شود و بیشتر از حسن وطن پرستی در مورد کشور نوپای بوسنی، به خاطره یوگسلاوی سابق وفادار بود. بنابراین با ساختن یک قطعه موسیقی ملایم وارد این رقابت شد و حدس می زد با کسب مقام دوم و یا سوم می تواند پولی به دست بیاورد.
اما در این مسابقه برنده و زندگی او یک شبه زیر و رو شد.
هموطنان صربش که از اساس با تاسیس کشور بوسنی مخالف بودند او را خائن نامیدند. بسیاری از بوسنی ها و کروات های بوسنی نیز از اینکه ساخته یک صرب تبار به عنوان سرود ملی کشور انتخاب شده خشمگین بودند. پس از آن پیدا کردن کار برای او دشوارتر شد.
ده سال بعد، در سال ۲۰۰۸ او در مسابقه مربوط به انتخاب اشعار سرود ملی بوسنی هم برنده شد. اما سیاستمداران این کشور با انگیزه های قومی جهت دار حاضر نشدند این سرود را تصویب کنند. پس از گذشت چندین سال هنوز جایزه نقدی ۱۵ هزار یورویی به او پرداخت نشده است.
در سال ۲۰۰۹ یک نفر کشف کرد موسیقی که دوشان شستیچ برای سرود ملی بوسنی ساخته با قطعه آغازینموسیقی متن فیلم خانه حیوانات محصول ۱۹۷۸ که فیلمی کمدی در مورد گروهی دانشجوی خوشگذران است، شباهت فراوانی دارد.
گروهی خواستار حذف این سرود شده و دوشان شستیچ را به سرقت هنری متهم کردند. حتی یکی از روزنامه ها با خانواده سازنده موسیقی متن فیلم خانه حیوانات تماس گرفته و ظاهرا سعی کرده بود آنها را قانع کند که از او شکایت کنند. دوشان شستیچ مجبور شد در برنامه های تلویزیونی از خودش دفاع کند.
او می گوید: "این خبرها به شدت مرا آزار می داد. من اسم این فیلم را نمی دانستم ولی وقتی به موسیقی آن گوش دادم به شدت تعجب کردم و در مورد این موضوع فکر کردم. احتمالا در سالهای جوانی من این فیلم را دیده و یا موسیقی آن را شنیده ام و یک جایی در ذهن من حفظ شده است. این احتمال واقعا وجود دارد ولی به نظر من این سرقت هنری نیست."
او به تفاوت ها بین دو قطعه موسیقی اشاره می کند و می افزاید: "در این کشور همه دزد و فاسد نیستند. اگر من دزد و فاسد بودم سیاستمدار می شدم و مسلما وضع بهتری می داشتم."
اما ساخته دوشان شستیچ تنها موسیقی سرود ملی نیست که به اتهام دزدی هنری آغشته است.
نمونه ای دیگر موسیقی سرود ملی اروگوئه است که در سال ۱۸۴۶ توسط فرانسیسکو خوزه دبالی ساخته شده است. یکی از هیجان برانگیزترین سرودهای ملی جهان است و بیشتر به اپرایی کوچک شباهت دارد. اما تم اصلی آن دقیقا مثل قطعه ای از اپرای لوکرتسیا بورجا ساخته گائتانو دونیزتی است.
شواهدی وجود دارد که نشان می دهد دبالی چند سال قبل ازنوشتن موسیقی سرود ملی و یا حتی قبل از مهاجرتش از ایتالیا به اروگوئه این اپرا را شنیده بود. دقیقا ۹ نت در هر دو اثر تکرار می شوند. اما طرفداران دبالی می گویند شباهت این دو اثر فقط ۹ نت است که در یک چهارم اول اپرای دو ساعته نواخته می شوند. شاید این شباهت تصادفی باشد.
این موضوع در دوران حیات فرانسیسکو خوزه دبالی مطرح نشد و بنابراین او مجبور نبود با این اتهام روبرو شود. اما دوشان شستیچ مجبور است با اتهام سرقت هنری بسازد.
در مورد بخش آغازین و پرهیاهوی سرود ملی آرژانتین نیز به خاطر شباهت آن با یکی از آثار کلمنتی همین اتهام مطرح شده است. در مورد سرود ملی جدید آفریقای جنوبی نیز گفته می شود که از یکی از ساخته های جوزف پری آهنگساز بریتانیایی تقلید کرده است. ولی هر دو این موارد چندان قابل اثبات نیستند.
در حقیقت می توان گفت در زمینه ساختن سرودهای ملی همیشه یک سنت وام گیری از آثار دیگر وجود داشته است. اولین سرود ملی جهان، آنطور که امروزه این مفهوم رایج است، متعلق به بریتانیا و عنوان آن "خدا شاه را حفظ کند" است. در حقیقت بازآفرینی یک ترانه سنتی بود که در سال ۱۷۴۵ و در جریان حمله شاهزاده چارلز برای احیاء تاج و تخت سلسله استوارت در بریتانیا رواج یافت.
حمله شاهزاده چارلز به خاک بریتانیا به سرعت در هم شکسته شد اما خواندن سرود "خدا شاه را حفط کند" تا دهه های بعد ادامه یافت تا اینکه اکثر خاندان های سلطنتی به این نتیجه رسیدند به سرودی نظیر آن نیاز دارند.
به فاصله کوتاهی ملودی این سرود در دانمارک، اکثر شاهزاده نشین های آلمان و روسیه به کار گرفته شد. حتی پادشاهی هاوایی نیز از موسیقی این سرود ملی استفاده کرد. کشورهای دیگر خیلی ساده این موسیقی را می گرفتند و اشعار مورد نظر خود را روی آن پیاده می کردند.
در نهایت همه این کشور ها به این نتیجه رسیدند که باید برای سرود ملی خود ملودی دیگری بسازند.
اما هنوز هم کشوری که حتی عضو گروه کشورهای مشترک المنافع هم نیست یعنی لیختن اشتاین، با سماجت تمام حاضر نیست از موسیقی سرود ملی بریتانیا دست بردارد.
همه مردم لیختن اشتاین می دانند که موسیقی سرود ملی آنها با سرود ملی بریتانیا یکی است ولی به نظر می رسد که به این موضوع افتخار می کنند. هانس آدام دوم شاهزاده حاکم بر این کشور می گوید: "این موسیقی همیشه اینجا محبوب بوده و هیچگاه موضوع تغییر آن مطرح نشده است. به نظرم بودن در جمع واحدی با بریتانیا نکته مثبتی است."
یک سرود و دو کشور
ملودی سرودهای ملی استونی و فنلاند نیز یکسانند. به این ترتیب مردم استونی در دوران تسلط اتحاد شوروی بر این کشور با گوش دادن به ایستگاه های رادیویی فنلاند می توانستند ملودی سرود ملی خود را بشنوند.
این موسیقی که توسط فردریک پاکیوس آهنگساز آلمانی ساخته شده به اعتقاد برخی از یک ترانه آلمانی مخصوص میخواری الهام گرفته است.
بسیاری از سرودهای ملی از ترانه های فولکلور الهام گرفته اند. ساموئل کوهن، سازنده سرود ملی اسرائیل که عنوان آن "امید" است در سال ۱۸۸۸ گفت موسیقی آن را از آهنگ سنتی رومانیایی اقتباس کرده است. ولی برخی معتقدند که او این موسیقی را از یکی از آثار بدریچ اسمتانا، آهنگساز چک سرقت کرده است. (ولی فارغ از اینکه کدامیک از این دو ادعا درست باشد، این ملودی اولین بار در قرن هفدهم در ایتالیا شنیده شد ه است.)
کره جنوبی و مالدیو نیز زمانی از موسیقی اولد لانگ سین، (یک نغمه محلی اسکاتلندی)، برای سرود ملی خود استفاده می کردند. کره جنوبی آن را از میسیونرهای اسکاتلندی به ارث برده بود. و شاعری که سرود ملی مالدیو را سروده بود این قطعه موسیقی را از ساعت تزئینی عمویش شنیده بود.
حتی موسیقی سرود ملی آمریکا نیز اوریجینال نیست وملودی آن متعلق به ترانه یک انجمن میخواری بریتانیایی است. هنگام بحث در مورد انتخاب این موسیقی برای سرود ملی کشور بسیاری از سیاستمداران مخالفت کرده و معتقد بودند که باید یک ملودی کاملا آمریکایی را انتخاب کنند والبته هیچکس نباید ازآن به عنوان ترانه میخواری استفاده کند.
این همه موارد از اقتباس و به عاریه گرفتن نشان دهنده چیست؟ آیا سرودهای ملی از قوانین ناظر بر سرقت ادبی و هنری استثناء هستند؟ و یا سرودهای ملی آنقدر برای مردم بی اهمیت اند که کسی برایش مهم نیست که آیا اصیل هستند و یا اقتباسی؟
شاید دلیلش این باشد. ولی من معتقدم که این وضعیت نشان می دهد که خلق یک سرود ملی اوریجینال تا چه حد دشوار است. اگرامروزه کسی بخواهد یک سرود ملی جدید بسازد باید ملودی بسیار ساده ای انتخاب کند که مردم خیلی راحت بتوانند آن را با صوت بزنند و یا در مسابقات فوتبال آن را دسته جمعی بخوانند. ولی در عین حال این سرود باید هیجان آورد و غرور برانگیز باشد. احتمال ساختن چنین سرودی بدون آنکه به سرودهای ملی دیگر و یا موسیقی های موجود شباهتی داشته باشد بسیار ضعیف است.
در بوسنی بسیاری ترجیح می دهند که به جای ساخته دوشان دوسشتیک، ترانه سرودی با عنوان " یدنا سی یدینا" (به معنای فقط تو هستی) به عنوان سرود ملی انتخاب شود و حتی برخی از مردم در مسابقات ورزشی این ترانه را روی سرود ملی کشور می خوانند.
دینو مرلین یکی از محبوب ترین موسیقی دانان بوسنی در جریان اشغال شهر سارایوو این ترانه سرود را ساخته است. اما فقط اشعارش اثر اوست. موسیقی آن را بدون هیچ تغییری از یک ترانه محلی به عاریه گرفته است.
_____________________________________________________________________________________
کتاب الکس مارشال با عنوان "مرگ یا جمهوری! گشت و گذاری در جستجوی سرودهای ملی" اواخر ماه اوت منتشر شد. او در وبلاگ خود موضوعات مربوط به سرود ملی بوسنی، سرود ملی بریتانیا و سرودهای ملی کشورهای آمریکای جنوبی را به بحث گذاشته است.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar