بزرگترین خطری که مذاکرات هستهای را تهدید میکند
- 3 ساعت پیش
آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران در سخنرانی دوم تیر خود در جمع مسئولان کشور، چندین اختلاف عمده بین ایران و گروه ۱+۵ را برجسته کرد. این اختلافات عمدتاً چهار حوزه را در بر میگرفت: لغو تحریمها، مدت اعمال محدودیت بر روی فعالیتهای هستهای ایران، ادامه تحقیق و توسعه در طول دوران محدودیت، و بالاخره موضوع بازرسیهای بیقید و شرط آژانس بینالمللی انرژی اتمی از اماکن مشکوک به فعالیتهای هستهای.
قریب به اتفاق کارشناسانی که نویسنده این مقاله نظر آنان را در مورد اینکه "کدام یک از این موارد ممکن است مذاکرات را مورد تهدید جدی دهد" جویا شده، معتقدند که موضوع بازرسیها جدیترین خطر ممکن است و تا آخرین لحظه امکان دارد که گفتگوها را به شکست بکشاند.
ریشهٔ پیچیده بودن فوقالعاده این موضوع، بیاعتمادی عمیقی است که ایران و طرفهای غربی، به رهبری آمریکا، نسبت به یکدیگر دارند.
کشورهای غربی عضو گروه ۱+۵ و عمدتاً آمریکا میگویند که ایران حداقل ۱۸ سال دور از چشم جهان مشغول فعالیتهای هستهای بوده و حتی مخفیانه دست به غنیسازی اورانیوم زده (در حد لابراتواری) بدون اینکه به تعهدش عمل کند و آژانس را که از سال ۱۹۷۰ رسماً به آن پیوسته بوده در جریان بگذارد. از اینرو آنان استدلال میکنند که توافقنامهای که اساس آن بر اعتماد باشد را نمیتوان با ایران امضاء کرد.
بی اعتمادی
باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا پس از تفاهم لوزان اعلام کرد که ایران با شدیدترین برنامه شفافسازی و بازدیدهای سرزده که در طول تاریخ در مورد برنامههای هستهای سابقه نداشته موافقت کرده است. او در ادامه گفت که معامله با ایران بر اساس اعتماد نخواهد بود بلکه مبنای آن راستی آزماییهای بیسابقه خواهد بود.
جان کری نیز در پیام مشابهی گفت که این توافق بر اساس شفافیت، جوابگویی و راستیآزمائی خواهد بود. وی افزود ما باید بدانیم که چه دارد میگذرد.
از دید ایران بازدیدهای بدون محدودیت، به خصوص از پایگاههای نظامی و تأسیسات صنعتی نظامی میتواند به برملا شدن اسرار نظامی کشور منجر شود و امنیت ملی را بهطور جدی به مخاطره بیندازد.
چندی پیش در جریان دور قبل مذاکرات در وین، عباس عراقچی مذاکرهکننده ارشد ایران گفت: "مبنای [کار ما] عدم اعتماد است و این یک واقعیت است."
جو بایدن، معاون رئیسجمهور آمریکا دو ماه پیش گفت: "اگر ایران بخواهد برنامه ساخت سلاحهای هستهای خود را دوباره آغاز کند هیچ گزینهای که امروز در اختیار ماست از روی میز برداشته نخواهد شد. در واقع این گزینهها به شدت تقویت خواهند شد به این دلیل که اطلاعات ما به مراتب بیشتر هم خواهد شد."
این سخنان برای مقامات ایران، که احساس بیاعتمادی شدیدی نسبت به نیات آمریکاییها دارند زنگ خطری است و میتواند اینگونه تفسیر شود که هدف بازرسی از پایگاههای نظامی تنها شفافسازی نیست بلکه جمعآوری اطلاعات، برای یک حمله نظامی احتمالی نیز بخشی از کار را تشکیل میدهد.
در این میان موضوع ظهور داعش در عراق بر پیچیدگی اوضاع افزوده است. رهبر ایران بارها تکرار کرده که گروه مزبور دستپرورده آمریکاست و هدف نهائی هم ضربه زدن به جمهوری اسلامی است. عدم اقدام آمریکا علیه کاروان داعش که حدود یک ماه پیش بدون واهمه وارد رمادی شد و آن را به تصرف خود در آورد، در حالی که طبق گفته بعضی از مقامات آمریکایی آن کشور از پیش از تصمیم داعش اطلاع داشت، باعث واکنشهای تند مقامات ایران و متهم کردن آمریکا به همکاری با داعش شد.
ارنست مونیز، وزیر انرژی آمریکا که اوایل سال جاری مسیحی به مذاکرات پیوست اعلام کرده است که دسترسیها باید " هر کجا و هر زمان" میسر باشد. این موضع که تا این لحظه موضع آمریکاست میتواند کل مذاکرات را پس از نزدیک به دو سال تلاش بی وقفه و بی سابقه به شکست بکشاند.
خطر بزرگتر
برای درک این موضوع، از دید ایران، باید به قضیه به این صورت نگاه کرد که اصولاً هدف ایران از ورود به مذاکرات و رسیدن به یک توافق هستهای چه بوده است.
در این خصوص خرد جمعی مردم عادی با متخصصان هماهنگ خواهد بود که فشار تحریمها به یک "تهدید امنیت ملی" تبدیلشده بود و لذا رهبری کشور تصمیم گرفت که با در پیش گرفتن رویکرد "نرمش قهرمانانه" این تهدید را از پیش پا بردارد. اما اگر قرار باشد با از میان رفتن این تهدید، تهدید دیگری، و از دید رهبری ایران شاید به مراتب خطرناکتر، ظهور کند توافق هستهای به نوعی نقض غرض خواهد بود.
به عبارت دیگر اگر بازرسی از پایگاهها و تأسیسات نظامی ایران منجر به برملا شدن اسرار نظامی این کشور شود و از آن اطلاعات در موقع مناسب برای حملات برقآسا استفاده شود، تهدیدی بزرگتر از تحریمهای اقتصادی خلق شده است.
اما از طرفی، امضاء پروتکل الحاقی که امکان بازرسیهای سرزده از مراکز هستهای را توسط بازرسان آژانس فراهم میآورد، بخشی از توافق اولیه بوده است که در نوامبر ۲۰۱۳ بین ایران و ۱+۵ به امضاء رسید. بیش از ۱۲۰ کشور در جهان این قرارداد را که از پیوستهای قرارداد اصلی منع اشاعه سلاح هستهای است، با آژانس بینالمللی انرژی اتمی امضاء کردهاند.
اما ذکر این نکته ضروری است که این قراردادها کاملاً یکسان نیستند و بعضی کشورها شرایط خاص خود را در قرارداد گنجاندهاند. از جمله آمریکا در قرارداد خود بازرسی از محل هائی که امنیت ملی کشور را به خطر بیندازد مستثنا کرده است. چین، روسیه، فرانسه، انگلستان، و هند هر کدام محدودیتهای خاص خود را اعمال کردهاند و در مورد هیچیک از این کشورها بازرسی "از هر کجا و در هر زمان" میسر نیست.
پروتکل الحاقی، به شکل ژنریک آن، به بازرسان اجازه دسترسی به هر مکانی را میدهد که بهطور تلویحی تأسیسات نظامی را نیز شامل میشود. اما چیزی که کمتر به آن توجه میشود این است که زمینههای لازم برای تحقیقات آژانس به دقت در این پروتکل تعریف شده است. این زمینهها صرفاً شامل مواردی است که در آنها به نحوی فعالیتهایی بر روی مواد شکافپذیر (عمدتاً اورانیوم و پلوتونیوم) صورت بگیرد.
شاید عجیب به نظر بیاید، اما این بازرسیها، کارهای مهندسی، حتی ساخت کلاهکهای موشکی و یا هرگونه عملیات و تأسیسات تحقیق و توسعه را که با مواد شکاف پذیر سر و کار نداشته باشد در بر نمیگیرد. به طور مثال درخواست فعلی آژانس برای بازدید از پارچین، که آژانس مشکوک است ایران در آنجا دست به آزمایشهای مرتبط با ساخت کلاهک هستهای زده باشد، در چارچوب پروتکل الحاقی قرار نمیگیرد. از آن فراتر، حتی فعالیتهای با "ابعاد نظامی احتمالی" که از موارد دیگر اختلاف است نیز از شمول این پروتکل خارج است.
اما موضوعی که باید به آن توجه کرد این است که تا به حال هیچ کشوری تحت نظارت آژانس بینالمللی به بمب اتمی دست پیدا نکرده است. حتی کره شمالی سه سال بعد از خروج از آژانس دست به اولین آزمایش بمب هستهای خود زد.
طرفهای غربی برای تصمیمگیری نهایی باید ببینند که در شرایط امروز، در حالی که فعالیتهای هستهای ایران به شدت زیر نظارت بینالمللی است، و در عالم واقع، سرویسهای اطلاعاتی غربی به خصوص آمریکا به شدت موضوع را زیر نظر دارند، احتمال اینکه ایران بتواند به بمب اتمی دست پیدا کند و از آن مهمتر سیستم پیچیده حمل بمب را بسازد، چقدر است. آیا این احتمال آنقدر بالا هست که ۱+۵ حتی به قیمت شکست مذاکرات و پی آمد های احتمالاً خطرناک ناشی از آن، بر موضوع دسترسی "به هر کجا و در هر زمان" پافشاری کنند؟
از طرف دیگر باید دید، در صورت اصرار ۱+۵ بر دسترسی آژانس به هر مکان مشکوک و در هر زمان دلخواه، ایران حاضر است میز مذاکرات را ترک و مآلا به ادامه تحریمها و احتمالاً برخورد نظامی تن در دهد؟ در حالی که ایران امضاء پروتکل الحاقی را میپذیرد، نگاهش به موضوع بازدیدهای نامحدود این است که در صورت قبول، به گفته آیتالله خامنهای، آژانس میتواند "وجب به وجب ایران را بازرسی کند". با چنین نگرشی تصور نمیرود علیرغم مخاطراتی که شکست مذاکرات میتواند در پی داشته باشد ایران بازرسیهای بدون قید و شرط را بپذیرد.
در حالی که به نظر بسیاری از کارشناسان سرنوشت این مذاکرات را نقطه عطفی در روند تحولات در منطقه خاورمیانه میدانند، ظرف چند روز آینده مشخص خواهد شد که آیا مذاکرات به بنبست خواهد رسید یا یکی از طرفین از موضع خود عقبنشینی خواهد کرد.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar