ماجرای عکس مصرف شیشه در مترو تهران
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان, ۱۳۹۴
تقاطع: انتشار تصویری از مصرف ماده مخدر شیشه در مترو تهران و به دنبال آن، تکذیب این موضوع از سوی “شرکت بهرهبرداری مترو” باعث شد تا عکاس آن تصویر، با انتشار یادداشتی بر واقعی بودن این اتفاق تاکید کند.
مدیر روابط عمومی “شرکت بهرهبرداری مترو” در تکذیبیهی خود به خبرگزاری “ایسنا” گفته «بدون شک، این عکس، تعمدی و برای خراب کردن مجموعه مترو گرفته شده است».
مقدم با بیان اینکه در داخل قطارها دوربین وجود دارد، افزوده: «بررسی عکس نشان میدهد که این عکس زمانی که قطارها خلوت بوده گرفته شده است و قطعا اگر فردی موادمخدر مصرف میکرد، راهبر با استفاده از دوربینها این صحنه را مشاهده کرده برخوردهای لازم را انجام میداد.»
وی عکاس عکس را به «صحنهسازی» با هدف «تخریب مجموعه مترو» متهم، و اضافه کرده: «مطمئن باشید عکس از این فرد گرفته شده اما استعمالی صورت نگرفته است. چرا که نه تنها امکان این اقدام وجود ندارد، بلکه جرأت آن نیز وجود ندارد.»
در پاسخ به این اظهارات، صادق محلوجی، عکاس عکس، در یادداشتی که در وبسایت “روز نو”منتشر شده، ماجرای عکس را اینگونه شرح میدهد: «عقربههای ساعت، نزدیک به ساعت ۲۱ بودند که وارد ایستگاه متروی قیطریه شدم و واگن انتهایی قطار که کنار واگن بانوان است نشستم. به دلیل روز جمعه، مترو طبق معمول خلوت بود، روبهرویم یک فرد روحانی جوانی نشسته بود و کمی آنطرفتر یک فردی با ظاهری ژولیده و نامرتب در حال خوردن غذا بود. نوع نشستن و غذا خوردن وی توجهم را جلب کرد. چند دقیقهای گذشت و سرم در گوشیم بود که صدای فندک باعث شد اطرافم را نگاه کردم و با صحنهای غیر قابل توصیف مواجه شدم. بلی همانطور که در عکسهای پخششده در مترو معلوم است آن فرد بعد از اتمام غذایش با بیتوجهی و ندیدن شرایط مترو شروع به مصرف شیشه کرد.»
آقای محلوجی ادامه میدهد: «ایستگاهها هر چقدر که به سمت کهریزک نزدیکتر میشد جمعیت بیشتری در واگن میآمد و و نکته جالب این بود که هیچکس برایش این اتفاق عجیب نبود. بوی نامطبوع شیشه واگن را پر کرده بود، از فردی که بغل دستم نشسته بود خواستم که کمکم کند، به سمت بلندگوی ارتباط با راهبر قطار رفتم و ماجرا را برایش توضیح دادم و گفتم این فرد الان خطرناک است و نوامیس مردم در این واگن در خطرند ولی توجه لازم را نکرد. هنوز مردم در واگن سکوتشان نشکسته بود که مسوول ایستگاه مولوی هراسان به سمتم آمد و ماجرا را سریعا توضیح دادم. اولش زیر بار نرفت ولی بعد با دیدن تصاویر متعدد این فرد در مترو به شدت عصبی شد و اقدام به جلب وی کرد. حال همه در مترو سکوتشان را شکستند و هرکدام حرفی میزدند ولی دیگر چه سود؟! تاسفم هر لحظه بیشتر میشد وقتی میدیدیم برای هیچکس مهم نیست چه اتفاقاتی پیرامونش پیش میآید.»
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar