torsdag 12 januari 2017

آیا آزارهای جنسی در مراسم تشییع هاشمی سازماندهی شده بود؟

آیا آزارهای جنسی در مراسم تشییع هاشمی سازماندهی شده بود؟

بسیاری از زنانی که در این مراسم شرکت کرده بودند از حجم آزارهای جنسی خیابانی شوکه بودند  ( عکس تزئینی است )ایران وایر , شیما شهرابی
مانتوی بلند به تن کرده و مقنعه به سر دارد. او کارمند است و برای شرکت در مراسم تشییع جنازه آیت الله هاشمی چند ساعتی مرخصی گرفته و ظهر باید خودش را به اداره برساند اما با همین لباس هم در مراسم تشییع  بارها مورد آزار جنسی قرار می‌گیرد: « مدام احساس می‌کردم دست‌هایی بدنم را لمس می‌کند و این کار خیلی بی پروا انجام می‌شد.»

او سابقه حضور در راهپیمایی‌های جنبش سبز را هم دارد اما می‌گوید در راهپیمایی‌های قبلی هیچ‌گاه این حجم از خشونت را تجربه نکرده است. آذر تنها کسی نیست که از آزار جنسی در مراسم تشییع آیت‌الله حرف می‌زند. بسیاری از زنانی که دیروز در این مراسم شرکت کرده بودند از حجم آزارهای جنسی خیابانی شوکه بودند. آمنه شیر افکن روزنامه‌نگاری است که تجربه روز گذشته را در توئیترش نوشته است: «امروز یه حال غریبی بود، قبلا تو این مدل حضور خیابانی این همه آزار جنسی نبود، این بار خیلی محسوس بود، گویی که اخلاق بار خودش را بسته است.»

برخی بر اتفاقی بودن موضوع تاکید می کنند : «خیلی هل می‌دادن من خودم تقریبا یک خانم رو له کردم شاکی هم شد ولی واقعا هل می‌دادن» ولی توئیت‌هایی مشابه حرف‌های آمنه شیرافکن زیاد است: «ما ۵زن بودیم که عملا از جلو دانشگاه تا پل کالج با اسکورت ۳مرد تونستیم راه بریم. دستهاشونو دور ما زنجیر کردند تا آزار نبینیم.» تجربه‌های ناخوشایند روز گذشته بارها به اشتراک گذاشته شده است، مثل ویدئویی که یکی از کاربران به اشتراک گذاشته و نوشته از آقایی که در فیلم حضور دارد کتک خورده است. مرد مشت‌هایش را گره کرده و شعار می‌دهد «این همه ملت آمده به عشق رهبر آمده » و به سمت دوربین لگد می‌زند.
بسیاری از حاضران مراسم روز گذشته بارها به این رفتار اعتراض کرده اند مثل آذر، او زمانی که او برای اعتراض بر می‌گشته با موضوع تلخ‌تری رو به رو می‌شده : «معمولا آدم‌هایی با تیپ و قیافه بسیجی، لباس شخصی‌ها، پشت سرم بود، آدم هایی با هیکل‌هایی درشت، ریش و پیراهن‌هایی که روی شلوارهای پارچه‌ای انداخته بودند. یک بار هم که اعتراض کردم یکی‌شان گفت: جای زن اینجاها نیست نمی اومدی که اذیت نشی، هول می‌دن همه می‌خورن به هم.» این بحث و جدل‌ها روز گذشته بارها شنیده شده است، اشتراک تجربیات آزار جنسی در جریان مراسم تشییع روز گذشته و نشانی‌هایی که از تیپ متجاوزان داده شده، این گمانه را که آزارهای  جنسی سیستماتیک و برای مبارزه با معترضان به حکومت بوده، به و جود آورده است: «دوستانم که در مراسم تشییع دیروزشرکت کرده بودن شنیدم که آزار جنسی زیاد بوده دیروز! نوع جدید سرکوبه؟ تجمعات 88حتی یک موردش روبه شخصه ندیده بودم». کاربر دیگری نوشته: «با توجه به تعداد گزارش های آزار جنسی، شواهد اینکه این کار سازماندهی شده توسط لباس شخصی ها بوده داره زیاد میشه، باید پیگیر بود.»

گروهی که به این موضوع عقیده دارند معتقدند هر جا شعارهای جنبش سبز زیاد می‌شد و یا نشانه‌هایی از حمایت جنبش سبز و یا دولت وجود داشت، این آزارها بیشتر می‌شد: «اگر گروهی سبز یا بنفش پوشیده بود و شعارهای حمایت از حصر و ... شنیده می‌شد، یکباره یکدسته مرد می آمدند هول می‌دادند و وارد جمعیت می‌شدند. هم نظم را به هم می‌ریختند و هم آزار می دادند.»

یک جامعه شناس از تهران در این باره به «ایران وایر» می‌گوید: «هیچ بعید نیست که آزارهای جنسی سازمان دهی شده باشد.»  او در مراسم روز گذشته شرکت نکرده اما معتقد است در تجمعات بهار عربی در مصر بسیاری از معترضان زن، مورد آزار جنسی قرار گرفته بودند و ممکن است جمهوری اسلامی در این مورد الگو برداری کرده باشد: «با توجه به این که حاضران در مراسم به موارد زیادی آزار جنسی اشاره می‌کنند و از قیافه افرادی شبیه لباس شخصی‌ها و نیروهای بسیج حرف می‌زنند، هیچ بعید نیست این کار سازماندهی شده باشد، مضاف بر این که تعداد حاضرانی که به این موضوع اشاره کرده‌اند زیاد است.»

او حرف‌های حسین همدانی که سال گذشته در حومه حلب توسط داعش کشته شد در مورد تربیت اراذل به عنوان نیروی مجاهد کشور هم اشاره می‌کند و می‌گوید: «همه این گزاره‌ها را که کنار هم بگذاریم می‌توانیم احتمال دهیم که برای جلوگیری از اعتراضات گسترده این موضوع، استفاده از اشرار مجاهد برای آزار به عنوان یک راه حل در نظر گرفته شده باشد.» سردار همدانی در یکی از مصاحبه‌هایش درباره کنترل اعتراضات 88 گفته بود: «5 هزار نفر از کسانی که در آشوب ها حضور داشتند ولی در احزاب و جریانات سیاسی حضور نداشتند بلکه از اشرار و اراذل بودند را شناسایی کردیم و در منزلشان کنترل شان میکردیم. روزی که فراخوان می زدند، اینها کنترل می شدند و اجازه نداشتند از خانه بیرون بیایند. بعد اینها را عضو گردان کردم. بعدا این سه گردان نشان دادند که اگر بخواهیم مجاهد تربیت کنیم باید چنین افرادی که با تیغ و قمه سروکار دارند را پای کار بیاوریم.»

بعضی هم موضوع را به پوشیدن ساپورت و بدحجابی ربط داده‌ اند: «کسی که با ساپورت و مانتو کوتاه می‌ره تو این جمعیت باید انتظار این رفتار رو هم داشته باشه.» صادق بسیجی است، شماره‌اش را از یکی از دوستانم گرفته‌ام. او می‌گوید: «فقط به عشق رهبرم که نماز میت را می‌خواند، در تشییع جنازه دیروز شرکت کردم.»  وقتی با او از آزارهای جنسی روز گذشته حرف می‌زنم، عصبانی می‌شود و با لحن تندی می‌گوید: «این حرف‌ها از گور فتنه‌گرها بلند می‌شود. همه هم و غمشان این است که چهره بسیج را خراب کنند. لعنت به کسانی که وقتی برای تشییع هم می آیند، شلوغ می‌کنند و حرف درمیارن. از قبر و مردن هم نمی‌ترسن، با مانتوی باز میان و دروغ هم می‌بندن.»  چند لحظه مکث می‌کند و پس از چند ثانیه می‌گوید: «هدف شان که معلوم نیست اما خدا ازشان نگذرد.» گوشی را قطع می‌کند.

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar