میانجیگری اصلاحطلبان و رهبری: ردای هاشمی، رویای جهانگیری
- 28 فوریه 2017 - 10 اسفند 1395
ملاقات اسحاق جهانگیری معاون اول حسن روحانی با آیتالله خامنهای باعث ایجاد دریچهای تازه برای نزدیکی اصلاحطلبان به راس هرم قدرت در جمهوری اسلامی شده است. جهانگیری روایتی مثبت از این دیدار ارائه داده و از قول رهبر ایران نقل کرده که او به "همه جریانهای سیاسی" علاقهمند است.
ملاقات آقای جهانگیری با آیتالله خامنهای در شرایطی انجام شده است که اصلاحطلبان بعد از درگذشت علیاکبر هاشمی رفسنجانی به شدت نگران از دست رفتن کانالهای ارتباطی خود با رهبری بودند. اسحاق جهانگیری اکنون در مقام معاون اول دولت حسن روحانی این اختیار را دارد که نقش هاشمی را برای انتقال پیام میان اصلاحطلبان و رهبری بازی کند. او از این نقش راضی است و پیشتر هم در اسفند سال ۱۳۹۱ به همراه بیژن زنگنه و عبدالواحد موسوی لاری در دیداری با آیتالله خامنهای این کوشش برای ایجاد دریچههای گفتگوی اصلاحطلبان با رهبری را پی گرفته بود. جهانگیری پس از دیدار اخیر با آیتالله خامنهای هم از این که ردای میانجیگری بر دوش او قرار بگیرد استقبال کرده و گفته است: "به سهم خودم سعی میکنم تا آنجا که امکان دارد، در ایجاد و برقراری این کانال ارتباطی تلاش کنم."
انکار صورت مسئله
ایفای نقش وساطت در روابط میان اصلاحطلبان و رهبری به تقویت جایگاه جهانگیری میان اصلاحٓطلبان منجر خواهد شد و او را تبدیل به یک شخصیت محوری در این جریان سیاسی خواهد کرد. پیشتر گمانههایی درباره برخی دیگر از شخصیتها مانند علیاکبر ناطق نوری٬ سیدحسن خمینی٬ علیاکبر ولایتی و علی مطهری به عنوان رابطهای احتمالی میان اصلاحطلبان و رهبری وجود داشت ولی حالا این اسحاق جهانگیری است که توانسته جایگاه میانجیگری را کسب کند.
پیامهایی که قرار است از این طریق میان دو طرف رد و بدل شود تا حدی قابل پیشبینی است ولی مشخص نیست که این گفتگو به نتایج مورد انتظار طرفین هم خواهد رسید یا نه. محمد خاتمی رییسجمهوری اسبق که اغلب اصلاحطلبان او را به عنوان شخصیت محوری این جریان به رسمیت میشناسد به تازگی ایده آشتی ملی را مطرح کرده است و خواهان رفع کدروتها بر مبنای محورهای مشترکی مانند حفظ "اصل نظام" یا "ایران و منافع ملی" شده است. ایده او پیش از آن که فرصت چندانی برای بحث در فضای سیاسی ایران پیدا کند با مخالفت صریح آیتالله خامنهای روبرو شد که اصل مسئله یعنی قهر را به چالش کشید و گفت "مگر مردم با هم قهر هستند که بخواهند آشتی کنند؟ قهری وجود ندارد." بلافاصله بعد از آن هم ائمه جمعه در دستورکاری مشابه از تریبونهای خود در مذمت ایده آشتی ملی سخنرانی کردند و تحلیلگران اصولگرا هم این ایده را شکل جدیدی از "فتنهگری" اصلاحطلبان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دانستند.
خاتمی البته همچنان بدون اشاره مستقیم به "آشتی ملی" پیگیر ایده خود است و گروهی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی که از اعضای فراکسیون امید هستند در این ایده با او هم نظرند. دیدار بیش از ۵۰ نماینده با خاتمی در روز هفتم اسفند ماه یک نشانه واضح بود از این که تلاشها برای اعتبار دادن به ایده خاتمی در میان مجلسنشینها هم جریان دارد. این دیدار در سالگرد انتخابات مجلس برگزار میشد که پیروزی لیست میانهروها و اصلاحطلبان تا حد زیادی مرهون پشتیبانی و تایید محمد خاتمی بود.
نگرانیهای همیشگی
نقش اسحاق جهانگیری به عنوان میانجی به ویژه در ماههای آینده پررنگ خواهد بود و او باید منتقل کننده پیامهای دوجانبه میان اصلاحطلبان و آیتالله خامنهای درباره موضوعی به شدت حساس مانند انتخابات ریاستجمهوری باشد. جهانگیری در روایت خود از دیدار اخیرش با رهبری به نوعی تایید وی درباره کاندیداتوری اصلاحطلبان برای انتخابات را بیان کرده و از قول او آورده "شخصیتهایی گفتهاند ما میخواهیم رئیسجمهور شویم و من وقتی پذیرفتم، به این معناست که اصلاحطلبان حضور داشته باشند." چنین پیامی شاید تا اندازهای به اصلاحطلبان دلگرمی بدهد که این بار قرار به حذف آنها نیست هر چند که این حس دلگرمی به شدت شکننده و توام با تردیدهای فراوان است.
بیم بزرگ اصلاحطلبان این است که در انتخابات پیشرو بار دیگر جریان رقیب از پیشتوانه حمایتهای خاص نهادهای نظامی به ویژه سپاه پاسداران بهرهمند شوند و در نتیجه رقابت را در یک وضعیت نابرابر به سود خود کنند. نگرانی از مداخله نهادهای نظامی را حتی حسن روحانی هم به صراحت بیان کرده و در نشست سراسری مجریان انتخابات گفت که نظامیان حق استقاده از اموال عمومی برای انتخابات را ندارند و در صورتی که چنین اتفاقی بیفتد دولت باید در مقابل آن بایستد.
ریسکهای یک انتخاب سیاسی
اصلاحطلبان در انتخاباتهای گذشته هم نسبت به مداخله نهادهای نظامی در انتخابات هشدارهای فراوان دادهاند و مهمترین عامل به حاشیه رانده شدن آنها در فردای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ را هم میتوان درافتادن آنها با سپاه و برنامه این نهاد نظامی برای سرکوب این جریان سیاسی دانست.
آنها در شرایط فعلی اگر خواهان آشتی و اعتمادسازی با رهبر جمهوری اسلامی باشند قاعدتا امکان زیادی برای طرح نگرانیها درباره سلامت انتخابات نخواهند داشت و باید با احتیاط مضاعف بازی سیاسی خود را پیش ببرند. کنگره دوم حزب اتحاد ملت ایران اسلامی که روز پنجم اسفند برگزار شد - و آن را میتوان مهمترین تجمع حزبی اصلاحطلبان بعد از انتخابات ۱۳۸۸ تلقی کرد - نیز به خوبی این احتیاط در مواضع را بازتاب میداد. علی شکوری راد دبیرکل این حزب با نوعی حس همدلی نسبت به دیدگاه آیتالله خامنهای گفت که "اگر مبنای قهرها همان باشد که مقام معظم رهبری برشمردند، نیاز به آشتی ملی نیست و این آشتی حاصل است." عباس عبدی از تئوریسینهای اصلاحطلبان هم در مصاحبهای ضمن استقبال از دیدار جهانگیری با آیتالله خامنهای گفته که "اصلاحطلبان تاکنون گمان میکردند که از دیدار آنها با رهبری استقبال نمیشود بنابراین اقدامی هم در این زمینه نمیکردند از حالا به بعد این پیش فرض را باید تغییر داد."
بنابراین به نظر میرسد اصلاحطلبان مایلند با میانجیگری جهانگیری بازهم پالسهای مثبت برای رهبر جمهوری اسلامی مخابره کنند و او را نسبت به بیخطر بودن خود درباره تمامیت نظام سیاسی مطمئن سازند. اصلاحطلبان در این تاکتیک به دنبال سازمانیابی دوباره٬ احیای احزاب به حاشیهرفته و بازیابی بسیج اجتماعی خود هستند اما بعید نیست که این نزدیکی یک طرفه و بدون پیششرط به راس قدرت باعث ناخرسندی و دلسردی بدنه حامیشان شود که میبینند تاکید بر مطالبات برآورده نشده قبلی حالا جای خود را به تلاش برای سازش داده است.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar