چرا اسلام چندهمسری را «برای مردان» به رسمیت میشناسد؟
6
رأی دهید
-9
رادیو فردا , فهیمه خضر حیدری
چندهمسری مردان در اسلام چرا و با چه استدلالهایی به رسمیت شناخته شده است؟ چگونه میتوان از جایگاه والای زن در اسلام سخن گفت و چندهمسری مردان را هم قانونی دانست؟ آیا قانونی بودن چندهمسری مردان متناسب با وضعیت امروز جامعه ایران است؟
حجتالاسلام محمدعلی الهی امام و مؤسس دارالحکمه اسلامی در میشیگان، و آزاده دواچی فعال حقوق زنان، در همین باره بحث میکنند.
حجتالاسلام محمدعلی الهی امام و مؤسس دارالحکمه اسلامی در میشیگان، و آزاده دواچی فعال حقوق زنان، در همین باره بحث میکنند.
خانم دواچی با شما بحث را آغاز میکنیم و با این پرسش که چرا دین اسلام در مورد چندهمسری مردان چنین قوانینی را دارد و آن را به رسمیت میشناسد؟آزاده دواچی مترجم، شاعر و فعال حوزه زنان است.آزاده دواچی: به نظر من از یک نگاه مردسالاری نشات می گیرد که مرد هسته اصلی خانواده است و زن تنها در سایه مرد تعریف میشود، و زنان به نحوی دنبالهرو آنها و عضوی از خانواده هستند. بیشتر نگاه مردسالارانه در اسلام است که به مردان اجازه چندهمسری میدهد.
آقای الهی نظر شما چیست؟
محمدعلی الهی: من این طور فکر نمیکنم. قبل از اسلام، دوران جاهلیت بود و انواع ازدواجها، ازدواج بَدعه یا همان استبداع یا ازدواجهای جمعی و خیلی ازدواجهای قروقاطی و غیراخلاقی [وجود داشت ]. اسلام آمد و انواع آن روابط جنسی حیوانی را ممنوع کرد و ضمن رد آن حرمسراهای جاهلیت و ازدواجهای نامحدود و ظالمانه آنها را الغا کرد و در یک شرایط استثنایی با محدود کردن تعداد همسران که در آن زمان حساب کتاب نداشت که نیاز به همسر دوم وجود داشته باشد با یک شرایط عادلانهای به این [مسئله] شکل جدیدی داد.
محمدعلی الهی، روحانی شیعه ایرانیتبار ساکن آمریکاست. آقای الهی امام و مؤسس دارالحکمه اسلامی آمریکا در میشیگان است.آقای الهی شما از روابط جاهلانه جنسی در پیش از اسلام صحبت میکنید و از نکاح استبداع صحبت میکنید و اینکه اسلام به نفع زنان وارد شد و چند همسری مردان را به این شکل ضابطهمند کرد ولی مسئله این است که شاید پیش از اسلام زنان آزادی جنسی بیشتری داشتند.
الهی: این چندهمسری حقی نیست که به آقایان داده شده در واقع حق خانمهاست یعنی برای خدمت به آنها و رهایی از وضعیتی که در آن زمان داشتند -تنهایی زن، گرسنگی زن، بردگی زن، روسپیگری زن- برای دفاع از خانمها آورده شد و نه اینکه هدف تلذذ آقایان باشد. اگر هدف تلذذ مردها بود اسلام هم باید همان نسخههای غربی را تجویز میکرد. در همین شهر خودمان، میشیگان، ۶۰ درصد از بچهها بدون پدر هستند. این خدمتی به آقایان نیست، خدمتی است به خانمها و منع آن ظلم و بیعدالتی به جامعه نسوان است.
خانم دواچی، آقای الهی معتقدند چند همسری برای نجات و رهایی زنان است. آیا شما این موضوع را قبول دارید؟
دواچی: نه من کاملاً با آن مخالف هستم، چون چندهمسری اساساً بر پایه فطرت مرد بنا شده؛ بیشتر تمرکزش این است که مردان میتوانند چند همسر داشته باشند چون غریزه و ذاتشان سیریناپذیر است و باید محدود شود، ولی زنان میخواهند چتر حمایتی داشته باشند و یک دیدگاه ذاتگرا را تعریف میکند و بر اساس آن است که مجوز میدهد که چندهمسری برای زنان خوب است. قانون هرگز به نفع زنان نبوده. تحقیقات نشان داده در این خانوادهها میزان طلاق، و میزان مسائل روحی و عاطفی خیلی بیشتر است.
الهی: اجازه بدهید خانم آزاده. البته صحبت من این نیست که ما چندهمسری را تشویق میکنیم. ما میدانیم که هم در اسلام و هم در مسیحیت اساس خانواده یک زن و یک مرد است، و همین هم در دنیای غرب در حال به هم خوردن است.
منظور من این است که با توجه به شرایط اجتماعی که وجود دارد، آمار خانمها -آخرین آمارها میگوید تعداد خانمها در دنیا ۵۰ میلیون بیشتر از آقایان است- و اینکه در جنگها و تصادفها آقایان تلفاتشان بیشتر است و عمر آقایان کمتر از خانمهاست. گاهی به دلایل انسانی بیشتر از یک همسر اجازه داده شده است نه به هدف خدمت به هوسرانیهای یک شخص بلکه تبدیل شهوترانی به عفت. این بیشتر لطفی است به خانمها تا آقایان.
آقای الهی میخواهم از شما بپرسم آیا خود زندگی و سیره زندگی پیامبر اسلام و ازدواجهای متعدد پیامبر اسلام در شکل دادن به قانون چندهمسری مؤثر نبوده؟ و اینکه خیلی طبیعی جلوه بکند و الان شما بگویید این به خاطر منافع خود زنان است؟
الهی: این سؤال نکته بسیار بسیار مهمی است. همیشه این مسئله را درباره پیغمبر اسلام مطرح میکنند. اولاً آنها که این مسئله را درباره پیغمبر خیلی بزرگ میکنند، هیچ وقت درمورد اینکه در خود تورات حضرت سلیمان ۷۰۰ همسر داشت [صحبت نمیکنند]، اما درباره حضرت پیغمبر میگویند ۹ همسر یا ۱۱ همسر اما اینکه متن خود تورات است؛ ۷۰۰ همسر رسمی داشته و تورات میگوید ۳۰۰ همسر غیررسمی داشته که در واقع بیش از ۱۰۰۰ همسر میشود. اما مدام راجع به ازدواجهای پیغمبر [صحبت میشود]...
شاید به این دلیل که ۷۰۰ همسر حضرت سلیمان مبنی تعیین قوانین خانواده در هیچ کشور جهان قرار نگرفته است.
الهی: به هر حال در خود جامعه یهودی و مسیحی هم کسی به این شک نمیکند که در تورات و انجیل این مسئله منع نشده. حالا قانون آمده و منعش کرده ولی در این میان همه تأکید و تهاجم روی زندگی حضرت رسول است. ازدواجهای پیغمبر همه بر اساس مسائل اخلاقی و امنیتی و سیاسی و برای جلوگیری از جنگها و برای سرپرستی خانمهایی که هیچکس با آنها ازدواج نمیکرد -شوهرشان در بد و احد و خیبر و یا مهاجرت کشته شده- پیغمبری که ۲۵ ساله بود و با یک خانم بیوه ۴۰ ساله ازدواج کند، و ۲۵ سال با او زندگی کند و بعد از وفات حضرت خدیجه پیامبراسلام تا ۳ سال مجرد بود. بحث من این نیست که تأثیر نداشته البته ما وقتی به زندگی حضرت رسول نگاه میکنیم خوب است که الگو بگیریم.
خانم دواچی، آقای الهی مدام تأکید میکنند که اساساً کل بحث چندهمسری مردان متمرکز بر این است که زنانی به سرپرست نیاز داشتند یا زنانی هستند که جمعیتشان بیشتر از مردان است. آیا فکر میکنید زنان به سرپرست نیاز دارند؟ زنان امروز در جامعه ایران که در بسیاری از موارد تحصیلکردهتر از مردان هستند یا جمعیت بزرگی از زنان با وجود تبعیضها مشغول به کار هستند. فکر میکنید این استدلال امروز کار میکند؟
دواچی: قطعاً نه. این نگاه که بگوییم زنان تعدادشان بیشتر از مردان است و حتماً باید ازدواج کنند یک نگاه خیلی واپسگراست، به این دلیل که خیلی از زنها نمیخواهند ازدواج کنند. خیلی از این زنها مستقل هستند نه نیاز به چتر حمایتی دارند و نه نیاز به چتر عاطفی دارند.
از لحاظ اجتماعی و اقتصادی، از لحاظ تحصیلی اینقدر بالا هستند، اینقدر درگیر کار هستند که هیچ احتیاجی به اینکه حتماً یک مرد در کنارشان باشد ندارند. در آن زمان زنها مجبور بودند، اگر مردشان در جنگ میمرد هیچ هویتی نداشتند و هویتشان تنها تعریف شده در مرد بود و بنابر این مجبور بودند دوباره زیر سایه مرد دیگری بروند.
الهی: ببیند خانم آزاده این کلی نیست. خانمها هم تحصیل کردهاند، صاحب شغل شدند، درآمد دارند و احتیاجی هم به این ندارند که ازدواج کنند مسئله دیگر است. حتی اگر یک نفر ثروتمند است، استاد دانشگاه هم هست -مثلاً من خانمهایی دیدم که استاد دانشگاه است و هیچ نیاز مادی هم ندارد، اما الان از لحاظ روحی تنهایی برایش آزاردهنده است-
همین جا میخواهم از شما یک سؤال بپرسم آقای الهی. این تنهایی رنجدهندهتر از این است که ایشان [این زن] به عنوان کسی که استاد دانشگاه است، همسر دوم یا سوم یک مرد دیگر بشوند؟
الهی: نه در همه شرایط. ولی ممکن است اگر، آن ارزشهای ما، آن فرهنگ ایثار و گذشت در جامعه ما وجود داشت این مشکلات ما حل میشد. برای همین خانم استاد دانشگاه که میگوید من ۵۵ سالهام و شوهرم را از دست دادهام شما کسی را میشناسید که بخواهد با من ازدواج کند، این [خانم] از یک چیزی رنج میبرد، پیداست که ناراحت است.
آقای الهی مردان زیادی هم هستند در سراسر جهان در تنهایی و افسردگی زندگی میکنند. آیا این تنهایی آقایان چندهمسری برای زنان را توجیه میکند؟
الهی: به هرحال ما مسئله خانوادگی را تشویق میکنیم. قرآن میگوید تشکیل خانواده تشکیل یک کانون صلح و موانست و مودت است.
دواچی: تنها بودن زن، با اینکه زن دوم مردی بشود که زندگی یک نفر دیگر را خراب کند، مشکلی را حل نمیشود. زن اول هم یک زن است با احساسات و روابط و اتفاقاً مشکل چندبرابر میشود. ما نمیتوانیم چنین توجیهی را برای اینکه آن زن احساس تنهایی میکند، به کار ببریم. اینکه شما میگویید یک مرد بخاطر مسئله کمک و حمایت یک زن دیگر بگیرد از نظر من یک قضیه متنفی است و اتفاق خیلی نادری است. امکان ندارد یک مرد فقط به خاطر کمک و برای اینکه بخواهد یک زن را حمایت کند با او ازدواج کند.
پرسش دیگر من این وسط این خواهد بود که چه کسی گفته زنان به کمک احتیاج دارند؟ و چرا ازدواج را به رابطه یک زن و یک مرد را -که ما اینجا در موردش صحبت میکنیم- به کمک تقلیل میدهیم؟ اساساً آیا زنی با مردی ازدواج میکند که کمک بگیرد؟
دواچی: دقیقاً. ببینید تعریف خانواده در حال حاضر کاملاً فرق کرده است. من و پسرم در حال حاضر یک خانواده میشویم. یک مرد با بچهاش یک خانواده میشود. دو تا زن با هم خانواده میشوند. این تعریف خانواده در جامعه مدرن است.
الهی: نگاه کنید اگر راجع به الان صحبت میکنیم که همه ارزشها و فضیلتهای خانوادگی که خراب شده و بنیاد خانواده در حال ویرانی است.
دواچی: از نظر شما بنیاد خانواده در حال دگرگون شدن است، ولی اینها به نظر من تغییرات جامعه است و آن را فروپاشی نمیبینم. در ایران قوانینی هستند که متناسب با نیازهای جامعه امروز ایران تعریف نشدهاند و همچنان یک قوانین ناکارآمدی هستند مثل چند همسری. از یک طرف جامعه ایران در ارتباط با جهان بیرون از طریق شبکههای مجازی تغییر میکند و از یک طرف داخل ایران یک چیز دیگری به مردم ارائه میدهند.
الهی: این تغییر مثبتی نیست.
آقای الهی حالا مستقل از اینکه تغییراتی که ایجاد شده چقدر مثبت و چقدر منفی است، خانواده در دین اسلام و چه در قوانین خانواده ایران، خیلی در مرکز قرار میگیرد و اهمیت بنیادین و مرکزی پیدا میکند اما پرسش اینجاست که خود آزاد بودن چندهمسری مردان حالا مستقل از حقوق و شان انسانی زنان، چقدر میتواند به نهاد خانواده آسیب بزند؟
الهی: اگر آسیب بزند که خلاف منظور آن مقنن است.
پس اجازه بدهید اینگونه بپرسم که در چه شرایطی آسیب نمیزند؟
الهی: در شرایطی که آن فرهنگ مؤمنانه و دگر دوستی حاکم باشد. البته اگر افراد بخواهند خودخواه باشند و با حسادت با مسائل برخورد کنند و برایشان مهم نباشد که من شوهر دارم I don’t care about anybody else. اگر این طور نگاه کنیم که اصلاً برایمان مهم نباشد که کسانی هستند که محتاج هستند حالا چه از لحاظ مادی و چه از نظر معنوی. اگر ما این مسئله را در یک بعد اخلاقی و ایمانی مطرح کنیم آن موقع مفهموم پیدا میکند.
آیا مردان مؤمن به دین اسلام، میتوانند آن طور که شما میفرمایید این طور فکر کنند که مردانی در جهان هستند که نیاز مالی دارند، نیاز جنسی دارند، نیاز عاطفی دارند، و ما اجازه دهیم همسرمان با آن مردان رابطه برقرار کند؟
الهی: یعنی شما میگویید خانمها هم بتوانند چند شوهر داشته باشند؟
من عرض نکردم خانمها «هم» بتوانند چند شوهر داشته باشند. من می گویم اگر قرار است شما خودخواهی را بسنجید یا عواملی از این دست را وسط بیاورید و بگویید اگر زنان اینطور فکر نکنند چندهمسری مردان نمیتواند مشکل داشته باشد، از آن طرف مجوزهایی به مردان داده میشود برای کنترل زنان، برای آنچه در ایران از آن تحت عنوان «غیرت» یاد میشود.
الهی: وقتی ما به این موضوع نگاه میکنیم باید تفاوتهای تاریخی، تفاوتهای طبیعی و روانشناسانه بین مرد و زن را در نظر بگیریم. مثلاً فرض را بر این بگذارید که اگر قرار باشد مثل همان زمان جاهلیت که ازدواجهای گروهی بود و یا چند شوهری بود [رفتار کنیم] اولین مسئله، مسئله بچههاست. ممکن است کسی بگوید الان DNA هست و ما میتوانیم تشخیص بدهیم این بچه مال کدام پدر است، آن دیگر وحشتناک است. یک دوره دیگری برای خودش شروع میشود.
بنابراین وقتی ما راجع به چندهمسری و راجع به مردها صحبت میکنیم، چیزی است که در تاریخ اتفاق افتاده منتها اسلام گفت ۷۰۰ تا نه ، ۱۰۰۰ تا نه و آن را به حداکثر عدد ۴ محدود کرد با هزاران شرط که برای مثال باید عادلانه باشد و….
دواچی: دوباره ویژگیهای ذاتی زن و مرد را در نظر میگیرند یعنی میگویند زنها با مردها متفاوت هستند ولی این تفاوتها نباید مبنای تبعیض قرار بگیرد. متأسفانه در ایران این تفاوتها موجب تبعیض شده است. اگر بد است برای هر دو بد است و اگر خوب است برای هر دو خوب است.
از آنجا که چند بار این مسئله در برنامه مطرح شد، باید بگویم که گروههای فکری مختلفی هستند که اساساً با چیزی به نام ذات زنانه و یا ذات مردانه موافق نباشند و تنها تفاوتهای بیولوژیک را در نظر بگیرند. چند بار به مسئله عدالت اشاره شد، هم از سوی خانم دواچی و هم آقای الهی. این عدالت که هم در سوره نسا و هم در سوره احزاب به آن اشاره میشود، چیست؟
الهی: مسئله عدالت یک اصل دینی است که در آیه سوم سوره نسا بحث میکند که اگر شما حتی خوف دارید که در ازدواج دوم به یک خانم بیعدالتی میشود به یک همسر بسنده کنید. در این آیه دوبار مسئله خوف مطرح شده و عدالت سه بار مطرح شده [با این عنوان که] اگر شما میتوانید عدالت را برقرار کنید و اگر نه اگر میخواهی بدانی چقدر خدا تو را دوست دارد باید بدانی چقدر عادل هستی.
بنابر این در مسئله ازدواج مجدد بحث درباره عدالت است؛ حالا این عدالت در اسکان است، عدالت در البسه است، عدالت در انفاق و هزینههای روزانه است، عدالت در تأمین نیازهای غریزی و زنانه زن و مرد است.
آقای الهی اینجا این سؤال پیش میآید -شاید خانم دواچی هم بخواهند در موردش صحبت کنند- که اهدای این فرادستی به مردان که عدالت را برای زنان، آیا نوعی فرودست انگاری زنان نیست؟
دواچی: دقیقاً همین طور است. وقتی که من میگویم این از نگاه مردسالار نشئت میگیرد دقیقاً بحثم همین است. مرد و سرپرست و رئیس خانواده تعریف کرده و زن را فرودست، دنبالهرو و کسی که از خودش هیچ هویت و اختیاری ندارد و منتظر است مرد بیاید و عدالت را بین او وهمسر اول یا دومش برقرار کند.
چطور میتوان این عدالت را اندازه گرفت؟ این عدالت یک بحث نظری است. چطور میتوان به عنوان قیاسی که میتوان آن را اندازه گرفت در نظر گرفت؟ چطور میشود یک مرد دو زن داشته باشد و ما بتوانیم تشخیص دهیم او از لحاظ قلبی میتواند در برابر آنها عدالت داشته باشد. آن معیار اندازهگیری عدالت کجاست؟
الهی: پس اگر بگوییم شما باید با خانوادهات عادل باشی و عشق و محبت نشان بدهی، شما این را تحقیر خانمها تعبیر میکنی زیرا خداوند به مردها دستور داده قسط و عدالت را در مورد خانمهای خود رعایت کنید. آیا شما اجرای قسط و عدالت در مورد خانمها و اینکه تمام جنبههای مادی و معنوی در یک تعامل منصفانه قرار بگیرد را تحقیر خانمها میدانید؟
خانمها حتی تا ۱۰۰ سال گذشته در امریکا حق رأی دادن نداشتند، یعنی در یک چنین وضعیت بحرانی اسلام تمام توجهش را - پیغمبر آن همه تجلیل از خانمها و دختر خودش را مثال میزند و حتی موقع وفاتش میگوید من شما را نصیحت میکنم که با خانمها با عدالت و محبت برخورد بکنید. این در واقع به معنای تکریم خانمهاست و به معنای تحقیر خانمها نیست.
آقای الهی، مواردی در قانون خانواده ایران که از فقه اسلامی میآید که به مرد اختیار ازدواج دوم را در مواردی مثل عدم تمکین از سوی زن، ترک زندگی خانوادگی از سوی زن، عقیم بودن او، مفقودالاثر شدن او، محکومیت زن به حبس بیش از شش ماه، جنون، بیماری صعبالعلاج و … میدهد. همه اینها ممکن است برای مردان هم پیش بیاید. عدالتی که از آن صحبت میکنید چطور این شرایط را برای زنان در نظر نگرفته و چه اختیاراتی به زنان در این شرایط میدهد؟
الهی: همه اختیارات. زنها هم نباید در شرایط ناعادلانه زندگی کنند. شما نگاه کنید حتی در مسئله طلاق که در اساس بر عهده آقایان هست ولی خانمها حتی از لحاظ شرعی میتوانند شرط بگذارند که آنها هم حق مساوی دارند.
این بحث دیگری است که خانمها میتوانند این کار را بکنند اما اینکه اسلام این حق را به مردان داده، یک مقدار ناقض صحبتهای شماست.
الهی: به هرحال زنها در هر شرایطی که با بیعدالتی در زندگی زناشویی مواجه میشوند، حق دارند دست به اقدام بزنند، از حقشان دفاع بکنند، اگر میبینند شرایط زندگی با «این آقا» به هر دلیلی غیرقابل تحمل است مجبور نیستند تا آخر عمر معلقه باشند. حق دارند یا مشکل را حل کنند یا تقاضای طلاق بکنند. «این خانم» هم میتواند طلاق بگیرد و با یک آقا که مورد نظر خودش هست ازدواج بکند.
خانم دواچی میخواهم در مورد این صحبت آقای الهی از شما بپرسم که چقدر این حق زنان در دادگاههای خانواده و مجموعه قوانین خانواده که در ایران هست به رسمیت شناخته میشود؟ و همچنین در صحبتهایشان اشاره میکنند که اگر تمام این موارد پیش بیاید زنان میتوانند طلاق بگیرند و به ازدواج دیگری بروند. چرا این در مورد مردان نیست؟ مردان هم میتوانند طلاق بگیرند و به ازدواج دیگری بروند.
دواچی: مردها در ۱۲ مورد میتوانند زن دوم اختیار کنند اما زنها در این صورت فقط میتوانند تقاضای طلاق بکنند؛ تقاضای طلاق کردن خودش یک پروسه خیلی طولانی است و به این راحتی نیست و حتی زنان باید مهریه خود را ببخشند. مردها در آن واحد بعد از طلاق میتوانند همسر اختیار کنند اما زنها باید سه ماه از طلاقشان بگذرد. این طور نیست که راحت بتوانند ازدواج کنند. زیرا به خاطر همین تبعیضها خیلی از زنان مشکل دارند. این مسئله احترام به زنان در جامعه امروز ایران نیست بلکه چنین قوانینی کوچک انگاشتن و تحقیر کردن و تبعیض گذاشتن بین زن و مرد است.
الهی: نگاه کنید شما می فرمایید در وضعیت مدرن فعلی. من نمیدانم منظورتان چیست زیرا در وضعیت مدرن فعلی تعریف خانوادگی هم، به هم خورده. بنابراین وقتی راجع به مسئله مدرن صحبت میکنید باید این تعریف راداشته باشیم که ما الان الگوی بهتری نداریم. در آن بحثی که میفرمایید چرا خانمها باید طلاق بگیرند اولاً ما طلاق را تشویق نمیکنیم چیزی که حلال است ولی از نظر خداوند منفور است مسئله طلاق است.
آقای الهی ببخشید میان کلامتان میآیم. از نگاه خداوند اسلام، طلاق منفورتر است یا چندهمسری، و دلیلش را هم برای ما بگویید.
الهی: نگاه کنید بستگی دارد به شرایط اگر شرایط زندگی تبدیل شود به یک جهنم سوزان شبانهروزی که هیچ جای امیدی به اصلاح در روابط زن و شوهر نباشد، طلاق اجازه داده شده است در زمانی که ازدواج فعال نیست. ما در واقع آن چیزی که میگوییم خدا گفته و قرآن گفته از موضع حکمت است. یک مسئله که خالق بشر آن را درست تشخیص داده. حالا در این میان عدهای هم قاعده را به هم میزنند، سوءاستفاده میکنند -بله داعش یا القاعده هم اسم اسلام را میآورد و اسلام را نابود میکند- این ربطی به اسلام ندارد.
آقای الهی برای اینکه از بحثمان دور نشویم، من یک نکتهای را باید توضیح بدهم و آن اینکه بحث ما و پرسش ما این نیست که چرا زنان نمیتوانند چند شوهر داشته باشند، بحث نگاه برابر یک آیین به دو جنس زن و مرد در مسئله خانوادهایاست که آن دین -خانواده یک زن و یک مرد- به رسمیت میشناسد. [این نگاه برابر] کجاست؟ اینکه شما صحبت از عدالت کردید ما این پرسش را مطرح میکنیم.
الهی: ما میگوییم دید اسلام به زن و مرد دید مساوی است ولی دید مشابه نیست.
خانم دواچی شاید بخواهید نکتهای را مطرح کنید. من خواهش میکنم بحثمان را جمعبندی کنیم.
دواچی: به نظر من با هیچ روشی این قانون نمیتواند توجیه شود. الان سالهاست که فعالان حقوق زنان این قانون را به چالش میکشند ولی متأسفانه به دلیل اجرای شریعت در قانون ایران، همچنان این قانون هست و مشکلاتی در طول سالها برای زنها به وجود آورده است. به نظر من باید یک نگاه دوبارهای به آن بشود.
الهی: این قانون که الان شما میفرمایید در امریکا هم هست. این غیرقانونی است که یک آقایی بخواهد بیشتر از یک زن داشته باشد و در حالی که این قانون هست و صد در صد هم در محاکم ایالتی و فدرال اجرا میشود، اما شما ببینید چه بحرانهایی همچنان در روابط زنها و مردها هست. اسمش هست که آقا یک خانم دارد اما با صدتا - با منشی و کارمند دفترش، دوستش و..- رابطه دارد. یعنی اینهمه روابط نامشروع وجود دارد و مسئله تکهمسری در امریکا هم این مشکل را حل نکرده.
اتفاقا آقای الهی، مسئله بر سر همین عبارت مشروع یا نامشروع است، مسئله بر سر این است که در یک جامعه قانونی باشد و مشروع شناخته شود، خیلی فرق میکند با اینکه این مسئله غیرقانونی باشد و گروهی رفتار دیگری بکنند.
الهی: منظور اسلام از قانون چندهمسری آن هم با آن شرایط غلاظ و شداد -که فکر نمیکنم در ایران چند نفر باشند که بتوانند این شرایط را اعمال کنند- این بوده که جلوی این مشکلات جنبی را بگیرد. هدف اسلام قانونمند کردن روابط بوده؛ یعنی این مسئله از کنترل خارج شدن روابط جنسی -به شکلی که در جوامع غربی وجود دارد که افراد بخواهند غرایض خود را غیرمسئولانه ارضا کنند. هدف اسلام قانونمند کردن روابط به شکل مسئولانه، عادلانه و محترمانه است. من نمیخواهم از اینکه عدهای در ایران جور دیگری عمل میکنند دفاع کنم، یا اینکه قانون در ایران صد در صد نیست و احتیاج به اصلاح دارد. آنجا مجلس هست، مراجع هستند، فقها هستند باید به این بحرانهای اجتماعی نگاه کنند و بر اساس آن در واقع راه حلهای اسلامی ارائه کنند.
خانم دواچی پاسخی دارید؟
دواچی: من یک مسئلهای را اضافه کنم. این مسئله که شما گفتید یک نفر زن دارد و مثلاً در آمریکا، معشوقه دارد یا با چند نفرهست- در ایران هم هست. اینکه شما میگویید [این قانون] در ایران این مسئله را محدود کرده باید بگویم این طور نیست و محدود نشده. این چه جور محدود کردنی است که مردها اجازه میدهد ؟ این هم یک نوع فحشا است که مرد در آن واحد با چند زن باشد. این چه فرقی میکند با آن آدمی که در آمریکا با چند نفر رابطه دارد؟ فقط چون که اسلامی شده الان مجاز است ولی آنها مجاز نیستند.
به نظر من این قانونها هر دو یکی هستند. و این قانون نه تنها پاسخگو نیست که خیلی هم مخرب است و نقش مخربی داشت در جامعه ایران. مخصوصاً تأثیر بسیار منفی بر روی زنان در جامعه دارد. تا وقتی که این تعریف از زن و مرد در اسلام باشد یعنی یک نگاه اقتدارگرا به مرد و یک نگاه فرودستی به زن وجود داشته باشد همچنان تضاد و تنش در خانوادهها، و در جامعه ایران به صورت فزایندهای ادامه خواهد داشت. تعریف از زن امروزی ایرانی خیلی تفاوت کرده و این قانون همچنان با این تعریف در تضاد است.
آقای الهی جمعبندی شما را هم میشنویم.الهی: اول اینکه ایران نسبت به بسیاری از کشورهای حتی همجوار خودش -شما مقایسه کنید با یک جاهایی مثل عربستان سعودی که خیلی خودشان را اسلامی میدانند و خانمها در این کشورها حتی حق رانندگی ماشین شخصی خودشان را هم ندارند [وضعیت بهتری دارد].
بنابراین من آن قدر هم منفی فکر نمیکنم که خانم دواچی فکر میکنند. البته اینجا و آنجا یک فرمولهایی در قوانین ممکن است وجود داشته باشد که نیاز به اصلاح و تکمیل داشته باشد. ولی در کل ما میتوانیم امیدوار باشیم که با یک خانواده مؤمنانه و خانواده صادقانه، مبشر یک جامعه عادلانه و جامعه صلحدوستانه باشیم و تجربه دنیای غرب در زمینه خانواده کاملاً شکست خورده و الگوهای بهتری لازم است. من نمیگویم این الگوها صد در صد در ایران وجود دارد ولی به هر حال در آن جهت باید تلاش شود که به سمت قوانین عادلانه که قرآن برای زن، مرد، بچه و برای روابط محسنانه خانواده قرار داده حرکت کنیم.
خیلی سپاسگزارم از شما آقای الهی و از شما خانم دواچی.
آقای الهی نظر شما چیست؟
محمدعلی الهی: من این طور فکر نمیکنم. قبل از اسلام، دوران جاهلیت بود و انواع ازدواجها، ازدواج بَدعه یا همان استبداع یا ازدواجهای جمعی و خیلی ازدواجهای قروقاطی و غیراخلاقی [وجود داشت ]. اسلام آمد و انواع آن روابط جنسی حیوانی را ممنوع کرد و ضمن رد آن حرمسراهای جاهلیت و ازدواجهای نامحدود و ظالمانه آنها را الغا کرد و در یک شرایط استثنایی با محدود کردن تعداد همسران که در آن زمان حساب کتاب نداشت که نیاز به همسر دوم وجود داشته باشد با یک شرایط عادلانهای به این [مسئله] شکل جدیدی داد.
محمدعلی الهی، روحانی شیعه ایرانیتبار ساکن آمریکاست. آقای الهی امام و مؤسس دارالحکمه اسلامی آمریکا در میشیگان است.آقای الهی شما از روابط جاهلانه جنسی در پیش از اسلام صحبت میکنید و از نکاح استبداع صحبت میکنید و اینکه اسلام به نفع زنان وارد شد و چند همسری مردان را به این شکل ضابطهمند کرد ولی مسئله این است که شاید پیش از اسلام زنان آزادی جنسی بیشتری داشتند.
الهی: این چندهمسری حقی نیست که به آقایان داده شده در واقع حق خانمهاست یعنی برای خدمت به آنها و رهایی از وضعیتی که در آن زمان داشتند -تنهایی زن، گرسنگی زن، بردگی زن، روسپیگری زن- برای دفاع از خانمها آورده شد و نه اینکه هدف تلذذ آقایان باشد. اگر هدف تلذذ مردها بود اسلام هم باید همان نسخههای غربی را تجویز میکرد. در همین شهر خودمان، میشیگان، ۶۰ درصد از بچهها بدون پدر هستند. این خدمتی به آقایان نیست، خدمتی است به خانمها و منع آن ظلم و بیعدالتی به جامعه نسوان است.
خانم دواچی، آقای الهی معتقدند چند همسری برای نجات و رهایی زنان است. آیا شما این موضوع را قبول دارید؟
دواچی: نه من کاملاً با آن مخالف هستم، چون چندهمسری اساساً بر پایه فطرت مرد بنا شده؛ بیشتر تمرکزش این است که مردان میتوانند چند همسر داشته باشند چون غریزه و ذاتشان سیریناپذیر است و باید محدود شود، ولی زنان میخواهند چتر حمایتی داشته باشند و یک دیدگاه ذاتگرا را تعریف میکند و بر اساس آن است که مجوز میدهد که چندهمسری برای زنان خوب است. قانون هرگز به نفع زنان نبوده. تحقیقات نشان داده در این خانوادهها میزان طلاق، و میزان مسائل روحی و عاطفی خیلی بیشتر است.
الهی: اجازه بدهید خانم آزاده. البته صحبت من این نیست که ما چندهمسری را تشویق میکنیم. ما میدانیم که هم در اسلام و هم در مسیحیت اساس خانواده یک زن و یک مرد است، و همین هم در دنیای غرب در حال به هم خوردن است.
منظور من این است که با توجه به شرایط اجتماعی که وجود دارد، آمار خانمها -آخرین آمارها میگوید تعداد خانمها در دنیا ۵۰ میلیون بیشتر از آقایان است- و اینکه در جنگها و تصادفها آقایان تلفاتشان بیشتر است و عمر آقایان کمتر از خانمهاست. گاهی به دلایل انسانی بیشتر از یک همسر اجازه داده شده است نه به هدف خدمت به هوسرانیهای یک شخص بلکه تبدیل شهوترانی به عفت. این بیشتر لطفی است به خانمها تا آقایان.
آقای الهی میخواهم از شما بپرسم آیا خود زندگی و سیره زندگی پیامبر اسلام و ازدواجهای متعدد پیامبر اسلام در شکل دادن به قانون چندهمسری مؤثر نبوده؟ و اینکه خیلی طبیعی جلوه بکند و الان شما بگویید این به خاطر منافع خود زنان است؟
الهی: این سؤال نکته بسیار بسیار مهمی است. همیشه این مسئله را درباره پیغمبر اسلام مطرح میکنند. اولاً آنها که این مسئله را درباره پیغمبر خیلی بزرگ میکنند، هیچ وقت درمورد اینکه در خود تورات حضرت سلیمان ۷۰۰ همسر داشت [صحبت نمیکنند]، اما درباره حضرت پیغمبر میگویند ۹ همسر یا ۱۱ همسر اما اینکه متن خود تورات است؛ ۷۰۰ همسر رسمی داشته و تورات میگوید ۳۰۰ همسر غیررسمی داشته که در واقع بیش از ۱۰۰۰ همسر میشود. اما مدام راجع به ازدواجهای پیغمبر [صحبت میشود]...
شاید به این دلیل که ۷۰۰ همسر حضرت سلیمان مبنی تعیین قوانین خانواده در هیچ کشور جهان قرار نگرفته است.
الهی: به هر حال در خود جامعه یهودی و مسیحی هم کسی به این شک نمیکند که در تورات و انجیل این مسئله منع نشده. حالا قانون آمده و منعش کرده ولی در این میان همه تأکید و تهاجم روی زندگی حضرت رسول است. ازدواجهای پیغمبر همه بر اساس مسائل اخلاقی و امنیتی و سیاسی و برای جلوگیری از جنگها و برای سرپرستی خانمهایی که هیچکس با آنها ازدواج نمیکرد -شوهرشان در بد و احد و خیبر و یا مهاجرت کشته شده- پیغمبری که ۲۵ ساله بود و با یک خانم بیوه ۴۰ ساله ازدواج کند، و ۲۵ سال با او زندگی کند و بعد از وفات حضرت خدیجه پیامبراسلام تا ۳ سال مجرد بود. بحث من این نیست که تأثیر نداشته البته ما وقتی به زندگی حضرت رسول نگاه میکنیم خوب است که الگو بگیریم.
خانم دواچی، آقای الهی مدام تأکید میکنند که اساساً کل بحث چندهمسری مردان متمرکز بر این است که زنانی به سرپرست نیاز داشتند یا زنانی هستند که جمعیتشان بیشتر از مردان است. آیا فکر میکنید زنان به سرپرست نیاز دارند؟ زنان امروز در جامعه ایران که در بسیاری از موارد تحصیلکردهتر از مردان هستند یا جمعیت بزرگی از زنان با وجود تبعیضها مشغول به کار هستند. فکر میکنید این استدلال امروز کار میکند؟
دواچی: قطعاً نه. این نگاه که بگوییم زنان تعدادشان بیشتر از مردان است و حتماً باید ازدواج کنند یک نگاه خیلی واپسگراست، به این دلیل که خیلی از زنها نمیخواهند ازدواج کنند. خیلی از این زنها مستقل هستند نه نیاز به چتر حمایتی دارند و نه نیاز به چتر عاطفی دارند.
از لحاظ اجتماعی و اقتصادی، از لحاظ تحصیلی اینقدر بالا هستند، اینقدر درگیر کار هستند که هیچ احتیاجی به اینکه حتماً یک مرد در کنارشان باشد ندارند. در آن زمان زنها مجبور بودند، اگر مردشان در جنگ میمرد هیچ هویتی نداشتند و هویتشان تنها تعریف شده در مرد بود و بنابر این مجبور بودند دوباره زیر سایه مرد دیگری بروند.
الهی: ببیند خانم آزاده این کلی نیست. خانمها هم تحصیل کردهاند، صاحب شغل شدند، درآمد دارند و احتیاجی هم به این ندارند که ازدواج کنند مسئله دیگر است. حتی اگر یک نفر ثروتمند است، استاد دانشگاه هم هست -مثلاً من خانمهایی دیدم که استاد دانشگاه است و هیچ نیاز مادی هم ندارد، اما الان از لحاظ روحی تنهایی برایش آزاردهنده است-
همین جا میخواهم از شما یک سؤال بپرسم آقای الهی. این تنهایی رنجدهندهتر از این است که ایشان [این زن] به عنوان کسی که استاد دانشگاه است، همسر دوم یا سوم یک مرد دیگر بشوند؟
الهی: نه در همه شرایط. ولی ممکن است اگر، آن ارزشهای ما، آن فرهنگ ایثار و گذشت در جامعه ما وجود داشت این مشکلات ما حل میشد. برای همین خانم استاد دانشگاه که میگوید من ۵۵ سالهام و شوهرم را از دست دادهام شما کسی را میشناسید که بخواهد با من ازدواج کند، این [خانم] از یک چیزی رنج میبرد، پیداست که ناراحت است.
آقای الهی مردان زیادی هم هستند در سراسر جهان در تنهایی و افسردگی زندگی میکنند. آیا این تنهایی آقایان چندهمسری برای زنان را توجیه میکند؟
الهی: به هرحال ما مسئله خانوادگی را تشویق میکنیم. قرآن میگوید تشکیل خانواده تشکیل یک کانون صلح و موانست و مودت است.
دواچی: تنها بودن زن، با اینکه زن دوم مردی بشود که زندگی یک نفر دیگر را خراب کند، مشکلی را حل نمیشود. زن اول هم یک زن است با احساسات و روابط و اتفاقاً مشکل چندبرابر میشود. ما نمیتوانیم چنین توجیهی را برای اینکه آن زن احساس تنهایی میکند، به کار ببریم. اینکه شما میگویید یک مرد بخاطر مسئله کمک و حمایت یک زن دیگر بگیرد از نظر من یک قضیه متنفی است و اتفاق خیلی نادری است. امکان ندارد یک مرد فقط به خاطر کمک و برای اینکه بخواهد یک زن را حمایت کند با او ازدواج کند.
پرسش دیگر من این وسط این خواهد بود که چه کسی گفته زنان به کمک احتیاج دارند؟ و چرا ازدواج را به رابطه یک زن و یک مرد را -که ما اینجا در موردش صحبت میکنیم- به کمک تقلیل میدهیم؟ اساساً آیا زنی با مردی ازدواج میکند که کمک بگیرد؟
دواچی: دقیقاً. ببینید تعریف خانواده در حال حاضر کاملاً فرق کرده است. من و پسرم در حال حاضر یک خانواده میشویم. یک مرد با بچهاش یک خانواده میشود. دو تا زن با هم خانواده میشوند. این تعریف خانواده در جامعه مدرن است.
الهی: نگاه کنید اگر راجع به الان صحبت میکنیم که همه ارزشها و فضیلتهای خانوادگی که خراب شده و بنیاد خانواده در حال ویرانی است.
دواچی: از نظر شما بنیاد خانواده در حال دگرگون شدن است، ولی اینها به نظر من تغییرات جامعه است و آن را فروپاشی نمیبینم. در ایران قوانینی هستند که متناسب با نیازهای جامعه امروز ایران تعریف نشدهاند و همچنان یک قوانین ناکارآمدی هستند مثل چند همسری. از یک طرف جامعه ایران در ارتباط با جهان بیرون از طریق شبکههای مجازی تغییر میکند و از یک طرف داخل ایران یک چیز دیگری به مردم ارائه میدهند.
الهی: این تغییر مثبتی نیست.
آقای الهی حالا مستقل از اینکه تغییراتی که ایجاد شده چقدر مثبت و چقدر منفی است، خانواده در دین اسلام و چه در قوانین خانواده ایران، خیلی در مرکز قرار میگیرد و اهمیت بنیادین و مرکزی پیدا میکند اما پرسش اینجاست که خود آزاد بودن چندهمسری مردان حالا مستقل از حقوق و شان انسانی زنان، چقدر میتواند به نهاد خانواده آسیب بزند؟
الهی: اگر آسیب بزند که خلاف منظور آن مقنن است.
پس اجازه بدهید اینگونه بپرسم که در چه شرایطی آسیب نمیزند؟
الهی: در شرایطی که آن فرهنگ مؤمنانه و دگر دوستی حاکم باشد. البته اگر افراد بخواهند خودخواه باشند و با حسادت با مسائل برخورد کنند و برایشان مهم نباشد که من شوهر دارم I don’t care about anybody else. اگر این طور نگاه کنیم که اصلاً برایمان مهم نباشد که کسانی هستند که محتاج هستند حالا چه از لحاظ مادی و چه از نظر معنوی. اگر ما این مسئله را در یک بعد اخلاقی و ایمانی مطرح کنیم آن موقع مفهموم پیدا میکند.
آیا مردان مؤمن به دین اسلام، میتوانند آن طور که شما میفرمایید این طور فکر کنند که مردانی در جهان هستند که نیاز مالی دارند، نیاز جنسی دارند، نیاز عاطفی دارند، و ما اجازه دهیم همسرمان با آن مردان رابطه برقرار کند؟
الهی: یعنی شما میگویید خانمها هم بتوانند چند شوهر داشته باشند؟
من عرض نکردم خانمها «هم» بتوانند چند شوهر داشته باشند. من می گویم اگر قرار است شما خودخواهی را بسنجید یا عواملی از این دست را وسط بیاورید و بگویید اگر زنان اینطور فکر نکنند چندهمسری مردان نمیتواند مشکل داشته باشد، از آن طرف مجوزهایی به مردان داده میشود برای کنترل زنان، برای آنچه در ایران از آن تحت عنوان «غیرت» یاد میشود.
الهی: وقتی ما به این موضوع نگاه میکنیم باید تفاوتهای تاریخی، تفاوتهای طبیعی و روانشناسانه بین مرد و زن را در نظر بگیریم. مثلاً فرض را بر این بگذارید که اگر قرار باشد مثل همان زمان جاهلیت که ازدواجهای گروهی بود و یا چند شوهری بود [رفتار کنیم] اولین مسئله، مسئله بچههاست. ممکن است کسی بگوید الان DNA هست و ما میتوانیم تشخیص بدهیم این بچه مال کدام پدر است، آن دیگر وحشتناک است. یک دوره دیگری برای خودش شروع میشود.
بنابراین وقتی ما راجع به چندهمسری و راجع به مردها صحبت میکنیم، چیزی است که در تاریخ اتفاق افتاده منتها اسلام گفت ۷۰۰ تا نه ، ۱۰۰۰ تا نه و آن را به حداکثر عدد ۴ محدود کرد با هزاران شرط که برای مثال باید عادلانه باشد و….
دواچی: دوباره ویژگیهای ذاتی زن و مرد را در نظر میگیرند یعنی میگویند زنها با مردها متفاوت هستند ولی این تفاوتها نباید مبنای تبعیض قرار بگیرد. متأسفانه در ایران این تفاوتها موجب تبعیض شده است. اگر بد است برای هر دو بد است و اگر خوب است برای هر دو خوب است.
از آنجا که چند بار این مسئله در برنامه مطرح شد، باید بگویم که گروههای فکری مختلفی هستند که اساساً با چیزی به نام ذات زنانه و یا ذات مردانه موافق نباشند و تنها تفاوتهای بیولوژیک را در نظر بگیرند. چند بار به مسئله عدالت اشاره شد، هم از سوی خانم دواچی و هم آقای الهی. این عدالت که هم در سوره نسا و هم در سوره احزاب به آن اشاره میشود، چیست؟
الهی: مسئله عدالت یک اصل دینی است که در آیه سوم سوره نسا بحث میکند که اگر شما حتی خوف دارید که در ازدواج دوم به یک خانم بیعدالتی میشود به یک همسر بسنده کنید. در این آیه دوبار مسئله خوف مطرح شده و عدالت سه بار مطرح شده [با این عنوان که] اگر شما میتوانید عدالت را برقرار کنید و اگر نه اگر میخواهی بدانی چقدر خدا تو را دوست دارد باید بدانی چقدر عادل هستی.
بنابر این در مسئله ازدواج مجدد بحث درباره عدالت است؛ حالا این عدالت در اسکان است، عدالت در البسه است، عدالت در انفاق و هزینههای روزانه است، عدالت در تأمین نیازهای غریزی و زنانه زن و مرد است.
آقای الهی اینجا این سؤال پیش میآید -شاید خانم دواچی هم بخواهند در موردش صحبت کنند- که اهدای این فرادستی به مردان که عدالت را برای زنان، آیا نوعی فرودست انگاری زنان نیست؟
دواچی: دقیقاً همین طور است. وقتی که من میگویم این از نگاه مردسالار نشئت میگیرد دقیقاً بحثم همین است. مرد و سرپرست و رئیس خانواده تعریف کرده و زن را فرودست، دنبالهرو و کسی که از خودش هیچ هویت و اختیاری ندارد و منتظر است مرد بیاید و عدالت را بین او وهمسر اول یا دومش برقرار کند.
چطور میتوان این عدالت را اندازه گرفت؟ این عدالت یک بحث نظری است. چطور میتوان به عنوان قیاسی که میتوان آن را اندازه گرفت در نظر گرفت؟ چطور میشود یک مرد دو زن داشته باشد و ما بتوانیم تشخیص دهیم او از لحاظ قلبی میتواند در برابر آنها عدالت داشته باشد. آن معیار اندازهگیری عدالت کجاست؟
الهی: پس اگر بگوییم شما باید با خانوادهات عادل باشی و عشق و محبت نشان بدهی، شما این را تحقیر خانمها تعبیر میکنی زیرا خداوند به مردها دستور داده قسط و عدالت را در مورد خانمهای خود رعایت کنید. آیا شما اجرای قسط و عدالت در مورد خانمها و اینکه تمام جنبههای مادی و معنوی در یک تعامل منصفانه قرار بگیرد را تحقیر خانمها میدانید؟
خانمها حتی تا ۱۰۰ سال گذشته در امریکا حق رأی دادن نداشتند، یعنی در یک چنین وضعیت بحرانی اسلام تمام توجهش را - پیغمبر آن همه تجلیل از خانمها و دختر خودش را مثال میزند و حتی موقع وفاتش میگوید من شما را نصیحت میکنم که با خانمها با عدالت و محبت برخورد بکنید. این در واقع به معنای تکریم خانمهاست و به معنای تحقیر خانمها نیست.
آقای الهی، مواردی در قانون خانواده ایران که از فقه اسلامی میآید که به مرد اختیار ازدواج دوم را در مواردی مثل عدم تمکین از سوی زن، ترک زندگی خانوادگی از سوی زن، عقیم بودن او، مفقودالاثر شدن او، محکومیت زن به حبس بیش از شش ماه، جنون، بیماری صعبالعلاج و … میدهد. همه اینها ممکن است برای مردان هم پیش بیاید. عدالتی که از آن صحبت میکنید چطور این شرایط را برای زنان در نظر نگرفته و چه اختیاراتی به زنان در این شرایط میدهد؟
الهی: همه اختیارات. زنها هم نباید در شرایط ناعادلانه زندگی کنند. شما نگاه کنید حتی در مسئله طلاق که در اساس بر عهده آقایان هست ولی خانمها حتی از لحاظ شرعی میتوانند شرط بگذارند که آنها هم حق مساوی دارند.
این بحث دیگری است که خانمها میتوانند این کار را بکنند اما اینکه اسلام این حق را به مردان داده، یک مقدار ناقض صحبتهای شماست.
الهی: به هرحال زنها در هر شرایطی که با بیعدالتی در زندگی زناشویی مواجه میشوند، حق دارند دست به اقدام بزنند، از حقشان دفاع بکنند، اگر میبینند شرایط زندگی با «این آقا» به هر دلیلی غیرقابل تحمل است مجبور نیستند تا آخر عمر معلقه باشند. حق دارند یا مشکل را حل کنند یا تقاضای طلاق بکنند. «این خانم» هم میتواند طلاق بگیرد و با یک آقا که مورد نظر خودش هست ازدواج بکند.
خانم دواچی میخواهم در مورد این صحبت آقای الهی از شما بپرسم که چقدر این حق زنان در دادگاههای خانواده و مجموعه قوانین خانواده که در ایران هست به رسمیت شناخته میشود؟ و همچنین در صحبتهایشان اشاره میکنند که اگر تمام این موارد پیش بیاید زنان میتوانند طلاق بگیرند و به ازدواج دیگری بروند. چرا این در مورد مردان نیست؟ مردان هم میتوانند طلاق بگیرند و به ازدواج دیگری بروند.
دواچی: مردها در ۱۲ مورد میتوانند زن دوم اختیار کنند اما زنها در این صورت فقط میتوانند تقاضای طلاق بکنند؛ تقاضای طلاق کردن خودش یک پروسه خیلی طولانی است و به این راحتی نیست و حتی زنان باید مهریه خود را ببخشند. مردها در آن واحد بعد از طلاق میتوانند همسر اختیار کنند اما زنها باید سه ماه از طلاقشان بگذرد. این طور نیست که راحت بتوانند ازدواج کنند. زیرا به خاطر همین تبعیضها خیلی از زنان مشکل دارند. این مسئله احترام به زنان در جامعه امروز ایران نیست بلکه چنین قوانینی کوچک انگاشتن و تحقیر کردن و تبعیض گذاشتن بین زن و مرد است.
الهی: نگاه کنید شما می فرمایید در وضعیت مدرن فعلی. من نمیدانم منظورتان چیست زیرا در وضعیت مدرن فعلی تعریف خانوادگی هم، به هم خورده. بنابراین وقتی راجع به مسئله مدرن صحبت میکنید باید این تعریف راداشته باشیم که ما الان الگوی بهتری نداریم. در آن بحثی که میفرمایید چرا خانمها باید طلاق بگیرند اولاً ما طلاق را تشویق نمیکنیم چیزی که حلال است ولی از نظر خداوند منفور است مسئله طلاق است.
آقای الهی ببخشید میان کلامتان میآیم. از نگاه خداوند اسلام، طلاق منفورتر است یا چندهمسری، و دلیلش را هم برای ما بگویید.
الهی: نگاه کنید بستگی دارد به شرایط اگر شرایط زندگی تبدیل شود به یک جهنم سوزان شبانهروزی که هیچ جای امیدی به اصلاح در روابط زن و شوهر نباشد، طلاق اجازه داده شده است در زمانی که ازدواج فعال نیست. ما در واقع آن چیزی که میگوییم خدا گفته و قرآن گفته از موضع حکمت است. یک مسئله که خالق بشر آن را درست تشخیص داده. حالا در این میان عدهای هم قاعده را به هم میزنند، سوءاستفاده میکنند -بله داعش یا القاعده هم اسم اسلام را میآورد و اسلام را نابود میکند- این ربطی به اسلام ندارد.
آقای الهی برای اینکه از بحثمان دور نشویم، من یک نکتهای را باید توضیح بدهم و آن اینکه بحث ما و پرسش ما این نیست که چرا زنان نمیتوانند چند شوهر داشته باشند، بحث نگاه برابر یک آیین به دو جنس زن و مرد در مسئله خانوادهایاست که آن دین -خانواده یک زن و یک مرد- به رسمیت میشناسد. [این نگاه برابر] کجاست؟ اینکه شما صحبت از عدالت کردید ما این پرسش را مطرح میکنیم.
الهی: ما میگوییم دید اسلام به زن و مرد دید مساوی است ولی دید مشابه نیست.
خانم دواچی شاید بخواهید نکتهای را مطرح کنید. من خواهش میکنم بحثمان را جمعبندی کنیم.
دواچی: به نظر من با هیچ روشی این قانون نمیتواند توجیه شود. الان سالهاست که فعالان حقوق زنان این قانون را به چالش میکشند ولی متأسفانه به دلیل اجرای شریعت در قانون ایران، همچنان این قانون هست و مشکلاتی در طول سالها برای زنها به وجود آورده است. به نظر من باید یک نگاه دوبارهای به آن بشود.
الهی: این قانون که الان شما میفرمایید در امریکا هم هست. این غیرقانونی است که یک آقایی بخواهد بیشتر از یک زن داشته باشد و در حالی که این قانون هست و صد در صد هم در محاکم ایالتی و فدرال اجرا میشود، اما شما ببینید چه بحرانهایی همچنان در روابط زنها و مردها هست. اسمش هست که آقا یک خانم دارد اما با صدتا - با منشی و کارمند دفترش، دوستش و..- رابطه دارد. یعنی اینهمه روابط نامشروع وجود دارد و مسئله تکهمسری در امریکا هم این مشکل را حل نکرده.
اتفاقا آقای الهی، مسئله بر سر همین عبارت مشروع یا نامشروع است، مسئله بر سر این است که در یک جامعه قانونی باشد و مشروع شناخته شود، خیلی فرق میکند با اینکه این مسئله غیرقانونی باشد و گروهی رفتار دیگری بکنند.
الهی: منظور اسلام از قانون چندهمسری آن هم با آن شرایط غلاظ و شداد -که فکر نمیکنم در ایران چند نفر باشند که بتوانند این شرایط را اعمال کنند- این بوده که جلوی این مشکلات جنبی را بگیرد. هدف اسلام قانونمند کردن روابط بوده؛ یعنی این مسئله از کنترل خارج شدن روابط جنسی -به شکلی که در جوامع غربی وجود دارد که افراد بخواهند غرایض خود را غیرمسئولانه ارضا کنند. هدف اسلام قانونمند کردن روابط به شکل مسئولانه، عادلانه و محترمانه است. من نمیخواهم از اینکه عدهای در ایران جور دیگری عمل میکنند دفاع کنم، یا اینکه قانون در ایران صد در صد نیست و احتیاج به اصلاح دارد. آنجا مجلس هست، مراجع هستند، فقها هستند باید به این بحرانهای اجتماعی نگاه کنند و بر اساس آن در واقع راه حلهای اسلامی ارائه کنند.
خانم دواچی پاسخی دارید؟
دواچی: من یک مسئلهای را اضافه کنم. این مسئله که شما گفتید یک نفر زن دارد و مثلاً در آمریکا، معشوقه دارد یا با چند نفرهست- در ایران هم هست. اینکه شما میگویید [این قانون] در ایران این مسئله را محدود کرده باید بگویم این طور نیست و محدود نشده. این چه جور محدود کردنی است که مردها اجازه میدهد ؟ این هم یک نوع فحشا است که مرد در آن واحد با چند زن باشد. این چه فرقی میکند با آن آدمی که در آمریکا با چند نفر رابطه دارد؟ فقط چون که اسلامی شده الان مجاز است ولی آنها مجاز نیستند.
به نظر من این قانونها هر دو یکی هستند. و این قانون نه تنها پاسخگو نیست که خیلی هم مخرب است و نقش مخربی داشت در جامعه ایران. مخصوصاً تأثیر بسیار منفی بر روی زنان در جامعه دارد. تا وقتی که این تعریف از زن و مرد در اسلام باشد یعنی یک نگاه اقتدارگرا به مرد و یک نگاه فرودستی به زن وجود داشته باشد همچنان تضاد و تنش در خانوادهها، و در جامعه ایران به صورت فزایندهای ادامه خواهد داشت. تعریف از زن امروزی ایرانی خیلی تفاوت کرده و این قانون همچنان با این تعریف در تضاد است.
آقای الهی جمعبندی شما را هم میشنویم.الهی: اول اینکه ایران نسبت به بسیاری از کشورهای حتی همجوار خودش -شما مقایسه کنید با یک جاهایی مثل عربستان سعودی که خیلی خودشان را اسلامی میدانند و خانمها در این کشورها حتی حق رانندگی ماشین شخصی خودشان را هم ندارند [وضعیت بهتری دارد].
بنابراین من آن قدر هم منفی فکر نمیکنم که خانم دواچی فکر میکنند. البته اینجا و آنجا یک فرمولهایی در قوانین ممکن است وجود داشته باشد که نیاز به اصلاح و تکمیل داشته باشد. ولی در کل ما میتوانیم امیدوار باشیم که با یک خانواده مؤمنانه و خانواده صادقانه، مبشر یک جامعه عادلانه و جامعه صلحدوستانه باشیم و تجربه دنیای غرب در زمینه خانواده کاملاً شکست خورده و الگوهای بهتری لازم است. من نمیگویم این الگوها صد در صد در ایران وجود دارد ولی به هر حال در آن جهت باید تلاش شود که به سمت قوانین عادلانه که قرآن برای زن، مرد، بچه و برای روابط محسنانه خانواده قرار داده حرکت کنیم.
خیلی سپاسگزارم از شما آقای الهی و از شما خانم دواچی.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar