وقتی شعار مسلمانان در جنگ خندق در آنکارا شنیده میشود
- 21 دسامبر 2016 - 01 دی 1395
"مرت آلتین تاش" ۲۲ ساله با کت و شلوار شیک و کروات و صورت تراشیده شده که پس از قتل سفیر روسی، اسلحه کمری خود را به سمت دیگران گرفته و شعار الله اکبر میدهد، سمبلی از به چالش کشیده شدن ایده اسلام میانهرو را ارائه میدهد. وی بر خلاف چهره کلیشهای از تندروهای جهادی، نه پوششی بر سر دارد و نه لباس بلند سنتی پوشیده و نه حتی ریش بر چهره دارد. او نه سابقه تحصیل در مراکز اسلامی داشته و نه فعالیت مذهبی شاخصی در حیاتش ثبت شده است.
مرت آلتین عملیات تروریستی خود را با این شعار مهر زد: "تا زمانی که شهرهای ما در امنیت قرار نگیرند، شما نخواهید توانست خواب امنیت را در خانههایتان ببینید." این شعار دقیقا همانی است که اسامه بن لادن پس از حمله به برجهای دو قلو در بیانیه اعلام مسؤولیت القاعده بر زبان آورد.
وی همچنین شعری منسوب به مسلمانان صدر اسلام را با تغییر اندکی در عبارات به صورت شعاری سیاسی فریاد کرد. مسلمانان مدینه در حین جنگ خندق شعر زیر را در بیان حمایتشان از پیامبر اسلام شعار میدادند: "نحن الذین بایعوا محمدا على الجهاد ما حیینا أبدا". معنای این مقطع شعری این است: ما همانانی هستیم که با محمد تا پای جان بر جهاد پیمان بستیم. مرت آلتین این عبارت را به این شکل فریاد زد: "نحن الذین بایعوا محمدا علی الجهاد ما حیینا ساعة". گزینش این شعار نشانگر گرایشهای بنیادگرایانه مرت آلتین و الهامبخشی وی از تاریخ سیاسی اسلام است.
با ظهور پدیده اسلام سیاسی در نیمههای قرن گذشته و تطورات بعدی آن در قالب شکلگیری جنبشهای جهادی، عنوان اسلام تندرو در برابر نوع دیگری که میانهرو خوانده میشد در محافل علمی و بر زبان سیاستمداران مطرح گشت. تا پیش از چند سال اخیر، تقسیم اسلام تندرو و اسلام میانهرو امری نسبتا روشن و مورد پذیرش همگان بود. اسلام تندرو را القاعده و نمونههای مشابه دیگرش نمایندگی میکرد و اسلام میانهرو نیز نمایندههای متعددی در جهان اسلام داشت که بدون شک اسلام ترکیه از موارد بارز آن بود.
اسلام ترکیه مدلی سازگار با دموکراسی و پذیرای درجه بالایی از سکولاریسم و برخوردار از روابط حسنه با دنیای غرب و طرفدار اقتصاد آزاد و ارزشهای حقوق بشر و دنبالهرو شیوههای گفتگو در حل مشکلات داخلی و خارجی بود. این مدل از اسلامگرایی مورد استقبال وسیع بیشتر قدرتهای غربی قرار گرفته و از آن با عنوان مدلی پیشرو و نمونهای قابل ترویج برای دیگر بخشهای جهان اسلام یاد میشد.
بیشتر بخوانید: آیا اسلام با دنیای مدرن سازگار است؟
این تصور در خلال حوادث سالیان اخیر ترکیه به شدت خدشهدار شده و همزمانی آن با ناکامی مدلهای دیگر اسلام میانهرو مانند اخوان المسلمین در مصر، اصل ایده اسلام میانهرو را مورد تشکیک و چالش قرار داده است. با از سر گرفتن و تشدید درگیریهای حکومت با کردهای ترکیه، موفقیت چشمگیر اسلامگرایان ترکیه در ایجاد آشتی ملی با کردها بر باد رفت. حمایت اردوغان از گروههای معارض سوری که بخش اغلب آنها را گروههای جهادی تشکیل میدهند، لطمه بزرگ دیگری به مدل اسلام میانهروی ترکیه وارد ساخت. طرفداری و دعوت به اسقاط رژیم اسد به جای اصرار بر گفتگو و حل منازعات از طریق دیپلماتیک نیز ضربه دیگری بر اسلام میانهروی ترکیه وارد ساخت.
هر چند حکومت ترکیه رسما مخالف اقدام تروریستی مرت آلتین است و آن را به زیان منافع سیاسی درازمدتش با روسیه میداند، اما در مقام عمل حمایت از معارضان جهادی در سوریه و به شکل کلی شیوه تعامل ترکیه با مسئله سوریه نشان از همسویی نگرشهای اسلامگرایان حاکم در ترکیه با موضع خشمآلود مرت آلتین دارد. به علاوه، ترکیه ممر عبور بخش وسیعی از تسلیحات واصله به نیروهای معارض رژیم سوریه که بیشتر آنها را گروههای جهادی تشکیل میدهند بوده است. ترکیه از امکانات مختلف نظامی و امنیتی و دیپلماتیک خود در پشتیبانی از معارضان سوری که بیشترشان عملکرد مشابهی با مرت آلتین دارند به کار بست.
فضای سیاسیای که حکومت ترکیه در تعامل با موضوع سوریه ایجاد کرده است به طور طبیعی رفتارهایی از نوع مرت آلتین میآفریند. این فضای سیاسی از یک سو بر مبنای تشویق و ترغیب شورش مسلحانه در سوریه علیه رژیم حاکم استوار بوده و از سوی دیگر از شعارهای اسلامی در تعبیر از این خواسته و تقویت آن استفاده میکند. افزون بر آن، اسلامگرایان ترکیه در مناسبتهای مختلفی از زبان فرقهگرایانه در تعامل با موضوع سوریه استفاده کرده و وضعیت سوریه و همچنین عراق را به صورت خطر شیعی علیه جامعه سنی ترسیم کردند. نتیجه چنین فضایی ظهور رفتار معترضانه از نوع مرت آلتین است.
تجربه اخوان المسلمین مصر نمونه مشابه دیگری از مشکلات بکارگیری گفتمان اسلامگرایانه در تعامل با امور سیاسی است. رهبران اخوانی مصر در دوره به دست گرفتن قدرت در تعامل با موضوع سوریه و موارد مشابه از گفتمانی مشابه نمونه ترکیه استفاده کردند. در نتیجه جامعه مصر در دوران حکومت کوتاه اخوان به شدت فرقهگرا گشته و زمینه فعالیت وسیعی برای انواع مختلفی از اسلامگرایان از جمله سلفیهای تندرو گشوده شد.
مشکل جدی اسلاممیانهرو در بنیادهای فکری مشترک آن با اسلام تندرو است. از این رو علیرغم تفاوتهای در پیادهسازی و تطبیق، شکل نهایی نظام پیادهشده و تناقضات آن با دنیای مدرن با اختلاف درجات یکسان و مشابه است. اسلام سیاسی در هر دو شکل میانهرو و تندروی آن نگاهی نوستالژیک به تاریخ سیاسی اسلام دارد و تمایل خود نسبت به احیای آن و بازگشت به آن را انکار نمیکند. هر دو نمونه اسلام میانهرو و تندرو به تطبیق شریعت باور داشته و آن را وجهه بارز دینداری میشمرند. تفاوت این دو نسخه در این خصوص تنها در حجم قابل تطبیق شریعت در عصر حاضر و تمایل میانهروها به تطبیق تدریجی شریعت و نه یکباره آن است.
اسلام سیاسی در ذات خود تناقضات اساسی با ارزشهای دنیای مدرن دارد. هر چند این تناقضات در اثر فشار شرایط و مقتضیات روز پوشیده شود، ناگزیر به هنگام بروز زمینههای تعارض پدیدار گشته و مسألهساز میشوند. با این که میانهروها انعطاف بیشتری در تعامل با دنیای پیرامونشان نشان میدهند، اما این انعطاف از روی باور به ارزشهای دنیای مدرن و بر مبنای یک بستر فکری منسجم شکل نگرفته است.
از این رو به نظر میرسد که اسلام میانهرو ناگزیر به دو سمت متفاوت چرخش نشان خواهد داد؛ یا به سمت تندروها غلتیده و مرزهای تمایزدهنده با آن را از دست خواهد داد و یا آن که با چالش بنیادهای فکری سازندهاش از چارچوب اسلام سیاسی به کلی خارج خواهد شد. نمونه راشد الغنوشی در تونس میتواند مثال بارزی از نوع دوم باشد. جنبش النهضه تونس به رهبری راشد الغنوشی پس از ورود به عرصه سیاسی و به دست گرفتن بخشی از قدرت به تدریج از گفتمان اسلام سیاسی فاصله گرفت و عملا با سازوکارهای یک حزب سکولار در عرصه سیاسی عمل کرد.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar